تخمین زمان مطالعه: 16 دقیقه
نام نویسنده:
سیدرحمان موسوی (کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی. Mousavi92@yahoo.com)
درآمد
مفاهیم "جهانیشدن" و "جهانیسازی" از جمله مهمترین مباحث روز دنیا است؛ و اندیشمندان کشورهای مختلف هر کدام بر اساس جهانبینی و رویکرد فرهنگی خود به گونهای متفاوت این مقولهها را تفسیر و تبیین میکنند. مشکل اساسی بسیاری از اندیشمندان نادیده گرفتن تفاوت دو مقوله جهانیشدن و جهانیسازی است. مترادف و برابر گرفتن این دو اصطلاح که دارای بار مفهومی متفاوتی است، درک درست از آنها را دشوار نموده؛ به گونهای که موضع نادرستی نیز در برابر آنان اتخاذ کردهاند.
تفاوت "جهانیسازی" با "جهانیشدن"
"جهانیسازی" مقولهای از مقولات تجدد و مرتبط با برتری غرب و توسعة آن در جهان است که در نتیجة اکتشافات و انقلابات مدرن جغرافیایی و اقتصادی و سیاسی به وجود آمده است. جهانیسازی مقولهای امروزین، و از زمرة مقولات مابعد صنعت و مابعد تجدد است که مرتبط با انفجار فناوری ارتباطات میباشد. چنانکه با فشردگی مکانها، مسافت را چنان از میان میبرد که کرة زمین به منزلة روستایی کوچک در میآید. جهانیسازی با ایجاد رخنهای فرهنگی فراگیر، تنها فرهنگ واحدی را به رسمیت میشناسد؛ امری که منجر به نابودی دیگر فرهنگها و هویتها میگردد. اما "جهانیشدن" معترف به وجود فرهنگهای دیگری است که قابل تبادل با هم بوده و میتوان به تکثر آنها اذعان نمود و عبارت است از تعامل تمدنها به منظور فهم فرهنگ و هویتهای مشترک بین آنها که ضرورت این تعامل و تعاون به خاطر صلح و امنیت است که ضرورت بشریت آنها را ایجاب میکند. بر این اساس جهانیشدن برنامة جاه طلبانهای نیست. بلکه تمایل به داد و ستد و گفتگو و ارتقای امور خصوصی در سطح جهانی است. اما جهانیسازی ارادهای برای نفوذ به دیگری و سلب ویژگیهای آن است.1
نظر به اینکه جهانیشدن عبارت از گشودن جهان است که در انتشار اندیشه، عقیده و یا ایدئولوژی در سطح جهانی مجسم شده، از اینرو به وجود دیگر نظرات اذعان مینماید. یعنی متوجه سیطرة ارزشها و مبادی جهانی موجود بین ملتها است؛ مانند دیدگاههای ادیان اسلام و مسیحیت (که ذاتاً دعوتی دینیاند)، تضمین حقوق انسان، آزادیهای اساسی آن، تسامح، عدالت و... . اما جهانیسازی با ویژگی سیطرة مکتب بازار جهانی و انتشار تکنولوژی و انقلاب اطلاعاتی و از میان رفتن موانع جریان آنها چه در فضای داخلی و یا خارجی متمایز میشود. لذا جهانیسازی، کوششی به جهت سیطره و مقهور ساختن انسانها و الگوسازی ذائقههاست، به گونهای که نوع معینی از رفتار و مصرف و توسعة تحمیلی فرهنگی را بنیان مینهد. از این رو متمایل به غربیشدن یا آمریکاییشدن است؛2 که دغدغة فکری سردمداران آمریکا از جنگ جهانی دوم تا امروز که ادارة سیاست آمریکا را در دست دارند، تحقق این مقوله در تمامی راههای سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی بوده است. این بر خلاف جهانیشدن است که از طریق شناخت یکدیگر شکل گرفته و مورد تأکید خداوند است: "یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ"3.
میزان بسیار دادههای اطلاعاتی و سهولت در انتشار و از میان رفتن مرزهای میان دولت ها، به نوعی باعث انتقال کالاها و مردمان در بین دولتها شده و همة اینها منجر به سهولت انتشار ارزشها و مفاهیم و افکار غربی ـ آمریکایی در سطح جهان گردیده است. چنانکه بر جهان بانگ موسیقی و ارزشهای آمریکایی مندرج در فیلمهای هالیودی ـ مبتنی بر به کارگیری زور، نیرومندی و جنسیت ـ حاکم شده و از طریق کالاهای توزیع شده در ابعاد بسیار وسیع جهانی، شیوة زندگی آمریکایی در رفتار فردی و اجتماعی مناطق فوق اشیع و حاکم میگردد.
به طور خلاصه میتوان اینگونه عنوان نمود که جهانیشدن یک فرآیند طبیعی و بدون دخالت عوامل خارجی است که میتوان از آن به جبر تاریخی نیز تعبیر کرد. به هر حال جهان در حال "شدن و دگرگونی" است و هرگز ایستا نمیباشد. اما جهانیسازی دیگر یک فرایند طبیعی نیست بلکه یک پروژه و طرحی است که از سوی عوامل بیرونی و خارجی، به منظور گسترش سیطره بر جامعه جهانی، سیاستها و برنامه های خاص، اندیشیده میشود تا به صورت امری جهانی و فراگیر درآید.4
پیشینه تاریخی جهانیسازی
همانطور که اشاره شد اندیشمندان مختلف به تبعیت از مکتب فکری که به آن تعلق دارند به بررسی جهانیسازی پرداختهاند. برخی جنبههای اقتصادی را در نظر گرفتهاند، برخی ابعاد سیاسی و عدهای دیگر ابعاد و تأثیرات فرهنگی آن را مورد کنکاش، مطالعه و نظریهپردازی قرار دادهاند. همین امر موجب تکثر تعاریف جهانیسازی گردیده و باعث شده که تعریف مورد اجماع و واحدی از آن وجود نداشته باشد.5
در مورد پیشینه تاریخی جهانی سازی نیز عمدتا سه فرضیه را می توان مطرح کرد:
الف. جهانیسازی فرایندی است که ریشه در تاریخ حیات اجتماعی بشر دارد و بنابر این، از ابتدای تاریخ بشر وجود داشته و در عصر حاضر شتاب بیشتری به خود گرفته است؛
ب. جهانیسازی همزمان با نوگرایی(مدرنیزاسیون) و توسعه سرمایهداری شکل گرفته و اخیراً از شتاب ناگهانی و بیشتری برخوردار شده است؛
پ. جهانیسازی فرایندی متأخر و همراه با سایر فرایندهای اجتماعی نظیر فراصنعتی شدن، فرانوگرایی یا شالوده شکنی سرمایهداری متأخر است.6
نگرشها به جهانیسازی
نگرشهای مختلفی در باب تبیین ماهیت و چیستی جهانیسازی وجود دارد که برخی از منظر طرفداری و حمایتی سخن گفتهاند و برخی به انتقاد از آن میپردازند. در کل سه نگرش به جهانیسازی وجود دارد:
الف. جهانیسازی به عنوان یک پروسه تاریخی که به دلیل پیشرفت و انقلاب در تکنولوژی ارتباطات فراهم آمده است و پیدایش وسایل ارتباطی مثل تلفن، اینترنت، ماهواره و... زمینهساز تحقق آن به عنوان یک پروسه محسوب میشوند، که انسان قرن 21 آن را تجربه میکند. در چنین وضعیت تکنولوژیک، فرهنگهای مختلف در معرض ارتباط و گفتگوی با یکدیگر قرار گرفته و تمدن و فرهنگ مشترک جدیدی از برآیند فرهنگها ایجاد میشود. طرفداران چنین نگرشی معتقدند جهانیسازی نتیجه انقلاب تکنولوژیک ارتباطی است و وضعیت مطلوب و بهینهای برای بشر فراهم شده است.7
ب. جهانیسازی به عنوان یک پروژه غربی را، عمدتا منتقدان جهانیسازی مطرح ساخته اند. در این نگرش، جهانیسازی همان غربیسازی و آمریکاییسازی جهان میباشد که در صدد است هنجارها و ارزش های غربی را در جهان محقق سازد.8
ج. جهانی سازی به مثابه یک پدیده؛ طبق این تلقی در وضعیت جهانی سازی مؤلفههایی وجود دارد که لزوما آنها را نمیتوان در قالب پروژه یا پروسه تبیین نمود.9 آرجان آپادوریا10در مقاله معروف خود از پنج چشم انداز نام میبرد که همه آنها را نمیتوان طبیعی یا تعمدی و طرحوار تلقی نمود بلکه بخشی از آنها در تشکیل و وسعتبخشی به آهنگ جهانی نقش داشتهاند. به اعتقاد وی پنج عامل فناوری، ایدئولوژیک، سرمایه، قومیت و رسانههای ارتباطی وضعیتی را ایجاد کردهاند که در آن نمیتوان از انحصار، اختصاص و تکروی سخن گفت. پدیده و فرصت نوظهور نه مطلقاً پیش اندیشیده است که بتوان آن را پروژه نامید و نه بدون اطلاع جهانیان مخصوصاً کارگزاران اطلاعات بوده که بتوان پروسهاش خواند. نکته ظریف اینجاست که کارگزاران اطلاعات به واسطه اشراف بر پیامدهای روند جهانیسازی از فرصت بیشتری برخوردارند.11
مفهوم "تربیت" و "تربیت اسلامی"
بیتردید هیچ دینی به اندازه دین اسلام به تعلیم و تربیت اهمیت نداده است. نخستین سخنانی که بر پیامبر اسلام(ص) وحی می شود به او دستور میدهد که به نام خدا بخواند؛ خداوندی که آفریدگار انسان است و به او نوشتن با قلم را آموخته است.12 ارزش و اعتباری که قرآن برای تعلیم و تربیت قائل شده، در سیره پیامبر(ص) نیز جلوه کرده تا جایی که ایشان خود را معلم خواندند و فرمودند: "همانا من معلم مبعوث شدهام."13 در قرآن تزکیه (تربیت) و تعلیم "...وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ..."14 بهعنوان مهمترین هدف بعثت انبیاء الهی بهویژه حضرت خاتمالمرسلین(ص) ذکر شده است. سایر انبیاء و رسولان خداوند هم از مهمترین فعالیتهایشان تعلیم و تربیت مردم بوده است.15
"تربیت" در مورد انسان عبارت از این است که با کوشش و تلاشهای سنجیده، برنامهدار و مستمر، شخص را که مجموعهای از خامیها و کاستیها است و جز مجموعهای از استعداد نهفته چیز دیگری ندارد، از رکود و سقوط بیرون آورد و وارد مسیری سازد که تواناییهایش را به کار اندازد و رشد دهد و همزمان با آن، موانع رشد را که هم در وی نهفته است، از وی بزداید. دقیقاً مانند مواد خامی که میتوان به بهترین یا به بدترین شکلش درآورد.16
اما "تربیت اسلامی" دارای مفهوم خاصی است که از تربیت به معنای عام کلمه جدا میگردد، و برای آشنایی بهتر با مفهوم آن باید نخست دید که انسان از نظر "اسلام" چگونه موجودی است، و برای چه هدفی آفریده شده است؟ هر تلاشی که برای تحقق آن هدف مؤثر واقع شود، تلاشی تربیتی است، و میتوان بر آن نام "تربیت" نهاد.
اسلام بر این موضوع نیز تأکید دارد که رسیدن به چنین منزلتی به آسانی و سهولت فراهم نمیشود و تحقق بخشیدن به این هدف آرزویی شیرین است، ولی مشکلات و سختیهایی در راه است که عدهای را در آغاز راه و جمعی دیگر را در نیمههای آن، وادار به عقبگردی زیانبار و دردآور میسازد؛ چنانکه مهمترین ویژگی انسانی را از آنها سلب میکند و در مقابل صفت حیوانی به خود میگیرند. از آن پس دیگر این انسان نه میتواند خلیفة خدا باشد، و نه لیاقت دارد که فرشتگان بر او سجده کنند و نه اشرف مخلوقات است، بلکه سربازی از سپاهیان شیطان و حیوانی از حیوانات زیانرسان که مایة مزاحمت و مشکلتراشی خواهد شد. همة انسانها بر سر این دو راهی قرار دارند و بزرگترین گزینه در زندگیشان انتخاب یکی از این دو راه است، و راه سومی غیر از این دو نیست.
هیچ انسانی بدون تربیت اصیل و درست اسلامی راهی برای نجات، ترقی و اعتلاء معنوی نمیتواند در پیش داشته باشد. و پس از این توجه و دقت معلوم می شود که تربیت اسلامی تنها به برنامهریزی و کوششی قابل اجرا است که انسان را در این مسیر به پیش ببرد و از آن سقوط احتمالی که بدون تربیت، سقوطی حتمی و اجتنابناپذیر است به دور نگهدارد، و هر تلاشی به نام تربیت که از تحقق چنین هدفی عاجز باشد، میتوان بر آن هر اسمی نهاد، غیر از اسم تربیت اسلامی.17پس تربیت اسلامی عبارت از پرورش مستمر و بدون وقفه که صفات شایسته را در انسان پدیدار سازد و رذایل را از وی بزداید تا از این طریق به درجهای نیل گردد که به حق سزاوار کسب مقام خلافت الهی باشد.
چالشهای تربیت اسلامی در عصرجهانیسازی
در مجموع مهمترین مشکلات و چالشهایی که تربیت اسلامی در عصرجهانیسازی با آنها دست و پنجه نرم میکند عبارتند از:
1. با توجه به ویژگیهای عمدة جهانیسازی از قبیل فشرده شدن زمان و مکان، ارتباطات سریع، سرعت بروز تغییرات، وجود توأمان فرایندهای عامگرایی و خاصگرایی، بسط تنوع فرهنگی و دینی، تغییر ابعاد شناختی و بیپناهی و بیریشهگی و...، میتوان تصور نمود که در این فضا و شرایط، رابطه میان فهم، عمل و اعتقاد دینی و نیز روابط اجتماعی به دلیل تنوع دریافتهای دینی و برداشتهای متکثر از دین، تضعیف شده و گرایش به هویتهای غیردینی تأیید و تقویت میشود.18
2. فرهنگ مدگرایی و مصرفی که پیامد و ناشی از فرهنگ غربی است در اثر جهانیسازی گسترش مییابد و این در تقابل با اخلاق مذهبی است. این تهدید از این جا ناشی میشود که تربیت اسلامی سعی میکند از طریق اخلاق مذهبی افقهایی روشن برای رستگاری و هدایت بشری ترسیم نماید.
3. رواج و گسترش پلورالیسم (تکثرگرایی) دینی. پلورالیسم با توجه به از بین بردن تمرکز مذهبی، موجب شک و تردید در آموزش مطلق و مسلمات دینی و اسلامی و حمایت از نسبیگرایی میشود.
4. بدون شک یکی از اهداف مهم تربیت اسلامی، تشکیل یک هویت دینی و اسلامی است در حالی که جهانیسازی با هجوم به هویت دینی و اسلامی در جهت گسترش و رواج خود سود میجوید. فرهنگ فعلی حاکم بر انواع ابزارهای ارتباطی نوین، برای کاربرانی که بنیه فکری قابل توجهی نداشته باشند هویتزدا میباشد و نه هویتساز؛ چرا که ارزشهای زندگی که دین مطرح میکند بر آنها حاکم نیست و بدین ترتیب هویت ماشینی جانشین و جایگزین هویت انسانی میشود.
5. جهانیسازی با گرایش افراطی خود به استفاده از ابزارهای تکنولوژیکی، باعث بیگانگی انسان از فطرت خداجوی خود میشود؛ در حالیکه تربیت اسلامی و دینی به دنبال بیدار ساختن فطرت خداجوی انسان بر مبنای آموزههای وحیانی خود میباشد. با این تضاد است که انسان از شناخت، درک و سازگاری با طبیعت ناتوان شده و نتیجهای جز بیگانگی از خداوند، چیزی برای او در بر نخواهد داشت.19
راهکارهای مقابله با چالشها
در این ارتباط و برای خنثیکردن و یا کمرنگ نمودن تأثیر پدیدة جهانیسازی، به نظر میرسد که میتوان این دو کار را دنبال کرد:
1. مواضع مختلف را شناسایی کرد و به تحلیل اوضاع پرداخت. به طور مشخص سه نوع موضع وجود دارد: مقاومت و مخالفت؛ تسلیم و انفعال؛ تعامل سازنده و نقادانه با پدیدة جهانیسازی، یا جذب عناصر مثبت و نقد عناصر منفی.
2. در تأیید موضع سوم و عمل بر اساس آن، میتوان به خلاقیت و ابتکاراتی نیز دست زد تا شرایط اجتماعی موجود کمترین تأثیر را بر تربیت اسلامی و نقش دین در الگودهی به جامعه داشته باشد. عموماً سه نوع ابتکار را باید در این راستا در نظر داشت:
الف) ابتکار در سطح فراملی؛ یعنی پدیدة جهانیسازی را به منزلة هدفدار و سوژهمحور در نظر گرفت و در پی رهبری و مدیریت و هدایت هدفمند این پروژة جهانی بود.
ب) ابتکار در سطح ملی؛ در این راستا باید جهانیسازی را به مثابة فرایندی طبیعی در نظر گرفت. ازاینرو، برنامههای تربیتی خاصی را برای هدایت جامعه طراحی کرد.
ج) ابتکارات در سطح فردی؛ یعنی تقویت معیارهای ارزشی درونی و تأکید بر قید و بندهای درونی برای فرار از فشار ناشی از تربیت متأثر از فرهنگ جهانی.20
فرصتهای تربیت اسلامی در عصر جهانیسازی
در قبال تمام تهدیدات و چالشهایی که جهانیسازی برای تربیت اسلامی به وجود میآورد، فرصتهایی نیز برای آن در بر دارد:
1. جهانیسازی با استفاده از ابزارهای تکنولوژیکی باعث کاهش فاصلهها شده و ارتباط میان افراد را تسهیل مینماید و به این وسیله فرصتی را فراهم مینماید تا نظام و سازمانهایی که در جهت بسط و گسترش تربیت اسلامی قدم بر میدارند با کارآمدی بیشتری به حیات خود ادامه دهند. به این ترتیب، تربیت اسلامی میتواند با استفاده از موقعیت و ابزارهای تکنولوژیکی پیش آمده، گسترة نفوذ خود را افزایش داده و نیازهای مخاطبان خود را تامین نماید. در واقع این فناوری عصر جهانیسازی است که فرصتهای جدید را برای نظامهای آموزشی و تربیت اسلامی فراهم مینماید تا با بهرهگیری از این پتانسیلها بنایی در خور خود و متناسب با مقتضیات زمان بر پا نماید.21
2. با توجه به اینکه در عصر جهانیسازی هر فردی بنا به ارزشهای شخصی و احساسات خود، اجزا و قسمتهایی از ادیان رقیب را که جذابتر و مفیدتر میداند برای خود بر میگزیند، و از طرف دیگر چون تربیت اسلامی با اصل آگاهیبخشی به دنبال افزایش توانایی مخاطبان خود برای ارزیابی و گزینش است بنابراین ضروری است که تربیت اسلامی فرصتهایی که در مسیر جهانیسازی پیش میآید را مورد توجه قرار دهد.
3. مهمترین ویژگی جهان امروز که با نگاهی کوتاه و گذرا به آن میتوانیم دریابیم وجود تعدد و تنوع فرهنگی در جوامع بشری است؛ در حالیکه پیش از این تصور میشد که اعضای یک واحد سیاسی دارای فرهنگ یکپارچه و مشترکی هستند. امروز کمتر کسی را میتوان یافت که با مشاهده این وضعیت به تنوع و تعدد فرهنگی اعتقاد و اذعان نداشته باشد.22 این قابلیت عصر جهانیسازی دو فرصت را برای تربیت اسلامی فراهم مینماید. از یک سو با توجه به این وضعیت مخاطبان میتوانند با فرهنگهای دیگر آشنا شده و به تعامل با آنها بپردازند و بر این اساس تربیت اسلامی میتواند با اتکای فرصت پیش آمده زمینههای را فراهم نماید تا مخاطبان بدون هرگونه تعصب و با استفاده از ابزارهای تکنولوژیکی و ارتباطی با فرهنگهای دیگر تعامل داشته باشند و با حفظ هویت دینی و اسلامی خود با فرهنگهای دیگر نیز آشنا شوند؛ از سویی دیگر این ویژگی سبب میشود تا انسان برای یک زندگی مشترک با هم نوعان خود، او را به ارزشها و اخلاقیاتی سوق دهد که کلی و جهان شمول باشد تا از این طریق انسان دارای حس همدلی و همیاری بالایی باشد و توانایی تحمل و معاشرت با دیگران را داشته باشد. لازم به ذکر است که مکتب اسلام به دلیل غنای فکری و پویایی خاص خود توان مواجهه با فرهنگها و ادیان دیگر را در خود دارد.23
4. فناوری آموزشی زمینه بهرهگیری از فناورهای اطلاعات و ارتباطات با تفکر منطقی و اتخاذ شیوههای راهبردی در حل و فصل مسائل را فراهم میسازد. با استفاده از تکنولوژی ارتباطی میتوان در راستای جهانیکردن فرهنگ از تعلیم و تربیت اسلامی بهره گرفت.24
5. آموزش مجازی، محیط یادگیری الکترونیکی، یادگیری باز و در کل گسترش و توسعه نظام های آموزشی از راه دور که در نتیجه جهانی سازی پیش آمده است باعث گسترش شیوههای آموزش و یادگیری تربیت اسلامی در عصر جهانیسازی میشود.25
جمعبندی
جهانیسازی میتواند برای تربیت اسلامی چالشهایی را در بر داشته باشد که میتوان به گسترش فرهنگ مصرفی و مدگرایی غربی، شک و تردید در ارزشهای مطلق و مسلم دینی و اسلامی، رواج و گسترش تکثرگرایی دینی، آسیبرساندن به هویت دینی و اسلامی، تقابل با اخلاق مذهبی و در نهایت بیگانه نمودن انسان از فطرت خداجوی خود، اشاره کرد. علاوه بر این جهانیسازی فرصتهایی نیز برای تربیت اسلامی دربر دارد که میتوان با استفاده از آنها روند تربیت اسلامی را تسهیل نمود. از جمله مواردی که میتوان به عنوان فرصتهای جهانیسازی برای تربیت اسلامی از آنها یاد نمود عبارتند از: توسعه و گسترش نفوذ تربیت اسلامی و دینی با استفاده از ابزار و فناوریهای تکنولوژیکی و اطلاعاتی، هماهنگکردن تربیت اسلامی با مقتضیات زمان، شناخت و استفاده از ارتباطات بین فرهنگی و جهانیکردن فرهنگ و تربیت اسلامی.
پینوشتها:
1. سناء کاظم گاطع (1389)، جهانی سازی و مفاهیم مرتبط با آن، ترجمه: کامیار صداقت برگرفته از سایت:http//:www.aftabir.com
2. همان.
3. حجرات/ 13.
4. واعظی، حسن(1387). استعمار فرانو، جهانی سازی و انقلاب اسلامی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ص139.
5. سجادی، سید عبدالقیوم(1383). درآمدی بر اسلام و جهانی شدن، قم: نشر بوستان کتاب قم، ص15. برای دستیابی به تعدادی از تعاریف رایج از مفهوم "جهانیسازی"، ر.ک: واترز، مالکوم (1379). جهانیشدن، ترجمه اسماعیل مردانیگیوی و سیاوش مریدی، تهران، سازمان مدیریت صنعتی، ص13.
6. آرت شولت، یان(1382). نگاهی موشکافانه به پدیده جهانی شدن، ترجمه مسعود کرباسیان، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ص102.
7. بهروز لک، غلامرضا(1381). "مهدویت و جهانی شدن"، فصلنامه انتقادی، فکری، فرهنگی، شماره 25و24، ص 144.
8. همان، ص 145.
9. همان، ص 146.
10. 19. Arjan Apadorya
11. گل محمدی، احمد(1386). جهانی شدن، فرهنگ و هویت، تهران: نشر نی، ص 33-32.
12 . علق/ 4ـ1.
13. داودی، محمد(1384). سخن آزین، دو فصلنامه تربیت اسلامی، شماره1، ص 5.
14. جمعه/2.
15. مرضیه عالی (1389). تبیین چالشها و فرصتهای جهانیسازی برای نظام تعلیم و تربیت ایران، ص127، برگرفته ازسایت:
http://www.migna.ir/khandaniha/amuzesh-va-parvaresh/4125.
16. باقری، خسرو (۱۳۷۹). تربیت دینی در برابر چالش قرن بیستویکم، مجموعه مقالات تربیت اسلامی، ج ۳، قم، مرکز تربیتاسلامی، ص ۱۷۷.
17. محقق، محمد، تربیت اسلامی، برگرفته ازسایت:
http://www.aftabir.com/articles/view/religion/moral/c7c128458_education_...
18. پورطهماسبی، سیاوش (1388). تبیین رابطة جهانیسازی و تربیت دینی، مجموعه مقالات تربیت دینی، ص114.
19. شمشیری، بابک(1382). بررسی تحلیل پیامدهای ناشی از گرایش افراطی به آموزش مجازی و فناوری اطلاعاتی و ارتباطی، کتاب برنامه درسی در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات.
20. پورطهماسبی، سیاوش (1388). تبیین رابطة جهانیسازی و تربیت دینی، مجموعه مقالات تربیت دینی، ص117.
21. حسینی بهشتی، علیرضا(1379). تعدد فرهنگی و سیاست، فصلنامه مطالعات ملی، سال دوم، شماره 6.
22. همان.
23. عطاران، محمد(1383). تحلیل رویکردهی نقادانه بر توسعه فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش برنامه درسی در عصر فناوری اطلاعات، تهران: مدارس هوشمند.
24. سجادی، سید عبد القیوم(1381).جهانی سازی و حکومت جهان اسلام، نشریه کیهان، شماره 17556.
25. حق پناهی، محمد و دیگران(1383). آموزش ترکیبی در نظام علمی- کاربردی، مجموعه مقالات دومین همایش آموزی الکترونیک، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری آشنا.
http://www.maarefmags.net/node/2457 .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.