خصوصیات عالم برزخ /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

در عرفان نظری و فلسفه اسلامی برای عالم خلقت سه مرتبه وجودی اثبات شده است ، که عبارتند از: ۱) عالم عقول که آن را عالم جبروت ، عالم مجرّدات تامّه و ... نیز می نامند. ۲) عالم مثال که آن را عالم ملکوت ، عالم برزخ و ... نیز می گویند. ۳) عالم طبیعت که آن را با نامهای عالم ناسوت ، عالم مادّه و عالم دنیا و ... هم می شناسند. برا این اساس مراد از ماوراء طبیعت ، عالم مثال (برزخ) و عالم عقول است. لکن شهود اکثر اهل بصیرت منحصر در عالم مثال است و کمتر کسی قادر به مشاهده عالم عقول می شود.


در عرفان نظری و فلسفه اسلامی برای عالم خلقت سه مرتبه وجودی اثبات شده است ، که عبارتند از: 1) عالم عقول که آن را عالم جبروت ، عالم مجرّدات تامّه و ... نیز می نامند. 2) عالم مثال که آن را عالم ملکوت ، عالم برزخ و ... نیز می گویند. 3) عالم طبیعت که آن را با نامهای عالم ناسوت ، عالم مادّه و عالم دنیا و ... هم می شناسند. برا این اساس مراد از ماوراء طبیعت ، عالم مثال (برزخ) و عالم عقول است. لکن شهود اکثر اهل بصیرت منحصر در عالم مثال است و کمتر کسی قادر به مشاهده عالم عقول می شود. خود عالم مثال نیز به اعتباری به دو قسم مثال نزولی(برزخ نزولی) و مثال صعودی(برزخ صعودی) تقسیم می شود که هر دو قسم می تواند مورد مشاهده اهل بصیرت قرار گیرد. موجودات عالم مثال ، از حیث غیر مادّی بودن شباهت زیادی به موجوداتی دارند که انسان در خواب می بیند یا در قوّه خیال خود تصوّر می کند ؛ لذا قوّه خیال انسان را نیز مثال متّصل می نامند. در فلسفه اسلامی وجود این سه مرتبه کلّی برای نظام خلقت با براهین قاطع عقلی به اثبات می رسد. عرفا نیز مدّعی شهود این مراتب با بصیرت باطنی هستند. همچنین ، وجود این سه مرتبه کلّی برای نظام خلقت ، از راه آیات و روایات نیز قابل اثبات است. امّا از راه علوم تجربی نمی توان وجود این سه مرتبه کلّی را به اثبات رساند. با علوم تجربی حتّی وجود عالم مادّه نیز قابل اثبات نیست کجا رسد عالم ماوراء مادّه چون:1. موضوع علوم تجربی جسم است ؛ و موضوع علم در خود آن علم به اثبات نمی رسد لذا وجود جسم را هم علوم تجربی اثبات نمی کنند. وجود جسم با براهین فلسفی اثبات شده و در اختیار علوم تجربی گذاشته می شود تا از خصوصّیات گوناگون آن بحث نماید. لذا در علوم تجربی هیچگاه در مورد اثبات وجود جسم سخنی گفته نمی شود. البته ممکن است گفته شود که وجود جسم بدیهی است برای همین نیز علوم تجربی از آن سخن نمی گویند. جواب این پندار این است که وجود جسم برخلاف تصوّر عموم نه تنها بدیهی نیست بلکه اثبات وجود آن از مشکلترین مسائل فلسفی است. چون آنچه حسّ بشر به آن نائل می شود جسم نیست بلکه رنگ و نرمی و سفتی و گرمی و سردی و امثال آنهاست که خواصّ جسمند نه خود جسم. خود جسم مقوله ای کاملاً عقلی است که حسّ بشر هیچگاه به حریم آن راه نمی یابد.2. در فلسفه اثبات می شود که عالم مثال و عالم عقول غیر مادّی اند ، لذا علوم تجربی در مورد این دو عالم حرفی برای گفتن ندارند چون موضوع علوم تجربی موجود مادّی است. پس این دو عالم از مورد بحث علوم تجربی خارجند. کسی که بخواهد با علوم تجربی وجود این دو عالم را اثبات کند مثل کسی است که بخواهد با قواعد علم زیست شناسی ، حرارت خورشید را محاسبه کند. روشن است که محاسبه حرارت خورشید کار علم اخترفیزیک است نه کار علم زیست شناسی که موضوع آن جسم زنده است. 3. علوم تجربی مبتنی بر نظریّاتند و نظریّات دائماً در حال تحوّلند. لذا علوم تجربی بر خلاف توهمّ اکثریّت مردم از نظر فلسفه علم ، علومی غیر یقینی هستند که هر لحظه با نظریّه ای جدید در معرض ابطالند. این در حالی است که برهان فلسفی مبتنی بر بدیهیّات اوّلیّه ، غیر قابل ابطال بوده کاملاً یقینی است. همانگونه که براهین ریاضی تغییرناپذیرند ، چون براهین ریاضی نیز براهین فلسفی اند. بنا بر این ، این پندار که هرچه با علوم تجربی اثبات شود یقینی و قطعی است و غیر آن یقینی نیست ، پنداری بی اساس ، خلاف واقع و متأثّر از مغرب زمین است که نه فلسفه درستی دارد نه دین تحریف نشده ای.توضیح مفصّلتر درباره عوالم سه گانه.همانطور که گفته شد در حکمت اسلامی عالم خلقت به سه عالم کلّی تقسیم می شود که عبارتند از :1. عالم عقل یا عالم عقول یا عالم مفارقات تامّ یا عالم ارواح یا عالم جبروت یا ... :این عالم از ماده و آثار ماده مثل حرکت ،زمان ، مکان ، کیفیت ، کمّیت و... منزه است ؛ و از حیث وجودی قویترین مرتبه عالم است ؛ و تقدم وجودی بر تمام عوالم خلقت دارد. ــ توجه : تقدم زمانی و مکانی مراد نیست ، چون درعالم عقل ، زمان و مکان معنی ندارد؛ لذا پرسش از« کی و کجا بودن » در مورد این عالم نیز بی معنی است ــ این عالم برتمام عوالم خلقت احاطه ی وجودی داشته و علت آنهاست. این عالم را از این جهت که شباهتی با عقل انسان دارد و موجودات آن ( ملائک عظام ) همگی از سنخ عقلند ،عالم عقل می نامند .2. عالم مثال یا عالم برزخ یا عالم مفارقات غیر تامّ یا عالم ملکوت یا عالم خیال منفصل یا... :این عالم نیز از مادّه و برخی آثار ماده مثل حرکت و زمان و مکان و انفعال منزّه است ؛ ولی برخی از آثار ماده مثل کیفیّت و کمیّت در آن وجود دارد ؛ لذا برخلاف عالم عقل ، موجودات آن دارای شکل و رنگ واندازه و امثال این مقولاتند .این عالم از حیث وجودی ضعیفتر از عالم عقل و معلول آن است ولی از عالم مادّه قویتر بوده بر آن احاطه وجودی داشته و علت آن است. موجودات این عالم از نظر غیر مادی و لا مکان ولازمان بودن شبیه موجوداتی هستند که انسان در خواب می بیند یا در ذهن خود تصور می کند.این عالم را از آن جهت که شباهتی با قوّه خیال انسان دارد ، عالم خیال منفصل نیز می نامند ؛ و از آن جهت که از نظر وجودی بین عالم عقل و عالم ماده واقع شده است عالم برزخ می گویند.در مورد این عالم نیز پرسش از« کی و کجا بودن » بی معنی است ؛ چون منزّه از زمان ومکان است. این عالم به اعتبار سیر نزولی موجودات مادّی در جریان خلقت و سیرصعودی آنها در بازگشت به مبداء خویش به دو قسم برزخ نزولی و برزخ صعودی یا مثال نزولی و صعودی تقسیم می شود. لذا مراد از عالم برزخ در زبان متشرّعه همان برزخ صعودی است که آدمی بعد از مرگ وارد آن می شود. 3. عالم مادّه یا عالم ناسوت یا عالم طبیعت یا عالم مرکّبات و ...: این عالم همان عالمی است که ما هم اکنون در آن زیست می کنیم . بارزترین مشخّصه این عالم ، زمان و حرکت از حالت بالقوّه به سوی حالت بالفعل است. این عالم از حیث وجودی دارای ضعفترین مرتبه است؛ و زمان ومکان از خصوصیّات ذاتی(جوهری) آن است.موجودات این عالم برخلاف موجودات دو عالم قبلی دائماً درحال تغییر و به فعلیّت رسیدن و استکمالند. مقصد نهایی موجودات این عالم ، عالم مثال(ملکوت) و عالم عقل(جبروت) است .یعنی موجودات این عالم در اثر حرکت جوهری به سوی مجرّد شدن می روند. در واقع مرگ موجودات مادّی همان لحظه رسیدن آنها به تجرّد برزخی است .رابطه این عوالم سه گانه رابطه ی طولی است؛ یعنی عالم مثال باطن و حقیقت عالم ماده است و عالم عقل باطن وحقیقت عالم مثال است ؛ و نسبت باطن به ظاهر مثل نسبت معنی به کلمه است. معنی نه در داخل کلمه است ونه در خارج آن ؛ چون خارج وداخل از مشخصات امور مادی است و معنی امر مادی نیست . عالم مثال و عقل نیز نه داخل در عالم ماده اند و نه خارج از آن بلکه باطن و باطن باطن آن هستند .قوّه خیال و عقل انسان نیز نه داخل بدن هستند نه خارج از آن بلکه باطن آنند. لذا خیال آدمی از سنخ مثال و ملکوت و عقل انسان از سنخ عالم عقول و جبروت است. امیر المومنین (ع) فرمودند : «الروح فی الجسد کاالمعنی فی اللفظ » (مستدرک سفینة البحار، شیخ علی النمازی ، ج4 ، ص 217 )حکما با اقتباس از قرآن کریم ــ که به برخی از آنها در ذیل اشاره می شود ـــ عالم عقول و عالم مثال را عالم امر و عالم مادّه را عالم خلق نیز می گویند :أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ (الأعراف : 54)یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (السجدة : 5)وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلاً (الإسراء : 85)وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ (القمر : 50)« إِنَّا کُلَّ شَیْ ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ »(القمر: 49 و 50)اشاره به برخی آیات و روایات در باب عوالم سه گانه:1. قال الصادق(ع):« انّ اللَّه عزّ و جلّ خلق ملکه على مثال ملکوته، و اسّس ملکوته على مثال جبروته لیستدلّ بملکه على ملکوته و بملکوته على جبروته.» ( همانا خداوند عزّ وجلّ عالم مُلک خویش را به سان ملکوتش آفرید ؛ و ملکوتش را به سان جبروتش تأسیس نمود تا با ملکش به ملکوتش استدلال کند( یا استدلال شود) و با ملکوتش بر جبروتش. )2. حق تعالی می فرماید: «وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ ؛ و هیچ چیزی نیست مگر آن که خزائن آن نزد ماست ؛ و ما آن را نازل نمی کنیم مگر به اندازه معیّن و معلوم »(الحجر / 21)3. « رَوَى جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (ع ) أَنَّهُ قَالَ: فِی الْعَرْشِ تِمْثَالُ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَالَ وَ هَذَا تَأْوِیلُ قَوْلِهِ: وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُه . ـــــ امام صادق (ع) از پدرش از جدّش(ع) روایت کرده که فرمود: در عرش نمونه هر آنچه خدا در خشکى و دریا آفریده موجود است ؛ و اینست تاویل قول خداوند متعال که فرمود:«هیچ چیزى نیست مگر آنکه خزائن آن نزد ماست؛ و ما آن را نازل نمی کنیم مگر به اندازه معیّن و معلوم »(بحار الأنوار؛ ج 55؛ص 34 ) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image