تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
ادلّه «ولایت فقیه»، فقیه را در زمان غیبت به عنوان زمامدار جامعه اسلامى و نایب معصومان(ع) معرّفى میکند؛ از اینرو آنچه براى رهبرى و اداره جامعه لازم است و عقلاى عالم آنرا در زمره حقّ و اختیارات رهبران جامعه میدانند و براى حضرات معصومان(ع) ثابت بود، براى فقیه در عصر غیبت ثابت است. چنین معنایى را «ولایت مطلقه فقیه» مینامند.اطلاق ولایت فقیه در دو ناحیه است:در ناحیه کسانى که بر آنها ولایت دارد(مولّى علیهم).در ناحیه امورى که در آنها ولایت دارد.در ناحیه اوّل؛ فقیه بر یکایک افراد جامعه اسلامى از مسلمان و غیر مسلمان، مجتهد و عامى، مقلّدان خودش و دیگر مجتهدان، بلکه بر خودش، ولایت دارد و اگر حکمى را با توجّه به موازین آن صادر کند، باید همگان، حتّى سایر فقها، و بلکه خودش، آنرا رعایت و به آن عمل کنند. در ناحیه دوم؛ فقیه بر تمام شئون اجتماعى جامعه ولایت دارد و میتواند بر اساس موازین در آن حکم کند و اگر چنین کرد، اطاعت از او بر همگان واجب است. البته از آنجا که فقیه، ولایت خود را از ناحیه شارع به دست آورده، ناگزیر است در چارچوب ضوابطى که شارع در زمینههاى گوناگون ارائه کرده، عمل کند؛ از اینرو در دایره احکام غیر الزامى ملزم به رعایت مصلحت و در دایره احکام الزامى مجبور به رعایت شرایط تزاحم است.افزون بر این، فقیه موظّف است، به آنچه در اسلام در حوزههاى مختلف عمل اجتماعى انسان وارد شده و در نظریه اندیشه مدوّن از آن به «مکتب» و «نظام» یاد میشود، ملتزم باشد و تلاش نماید نظامهاى اقتصادى، تربیتى، اجتماعى و... اسلام را در خارج عینیّت بخشد. همین امر محدودیت دیگرى از سوى شارع در اعمال ولایت او خواهد بود. .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.