تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه
وقایع ظهور حضرت مهدی(عج)4
شرح این مطلب را در فصل آیند بیان خواهیم داشت.
فرود عیسی بن مریم از آسمان:
نزول پیامبر بزرگ خدا یعنی عیسی بن مریم ـ علیهماالسّلام ـ از آسمان به هنگام قیام حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ از حقایق ثابت نزد همه مسلمانان است، با همه اختلافاتی که در روشها و مذاهب دارند و از اموری است که به هیچ وجه نمیتوان درباره آن شکّ و مجادله نمود.
شاید تنها حکمت در نزول آن پیامبر بزرگ به هنگام قیام حضرت بقیه الله الاعظمـ علیه السّلام ـ تقویت جبهه امام عصر و اعتراف و تصدیق به این مطلب باشد که آن امام هُمام و بزرگوار، حق است و در آن تردیدی نتوان داشت؛ به ویژه پس از اقتداء آن حضرت به ولی عصر ارواحنا فداه درنماز؛ که به زودی خواهیم دانست.
نزول حضرت مسیح به زمین از عجیب ترین عجائب و مهمترین حوادث و عظیمترین نشانهها و بزرگترین دلایل محسوب میشود. آیا شگفت نیست که انسانی در زمین زندگی میکرده، سپس به آسمان بالا رفته باشد و در آنجا بیش از هزارو نهصد سال زندگی نموده مجدداً به زمین بازگردد؟! با توجه به اینکه این انسان از دیگران به امتیازات زیر ممتاز میگردد: اولاً اینکه، پیامبری از پیامبران خدا و از اولوالعزم است
ثانیاً، صاحب شریعت و کتاب آسمانی میباشد، هر چند پس از وی دست تحریف و زشتکاری به شریعتش راه یافته است.
ثالثاً، بدون پدر آفریده شده است.
رابعاً، امت وی امروز حدود یک میلیارد نفرند و در بین پیروان او پادشاهان و امیران و رؤسایِِ جمهور و غیر آنان از همه طبقات وجود دارند.
خامساً، میلیونها تصویر و مجسمه او در کلیساها و مدارس نصب و بر گردن پیروانش آویخته و در خانهها و محلات موجود است. علاوه بر آن، ترسایان عقایدی منحرف نسبت به حضرت عیسی بن مریم دارند؛ برخی از آنان معتقدند که او پسر خدا است و گروهی وی را خدا میدانند... و خدا بزرگتر است ازآن چه که کافران و مشرکان گویند.
به هر حال حضرت عیسی روح الله نزد همه مسیحیان مقدس است و بدیهی است که دیگر ملل و ادیان نیز نسبت به این شخصیت خود را به نادانی نمیزنند.
به همین ترتیب، مسلمانان به پیروی از قرآن کریم ـ که حضرت عیسی مسیح ـ علیه السّلام ـ را چند جا به پاکی و بزرگی یاد کرده است ـ آن حضرت را از نظرعقیده در جایگاه سزاوارش میشناسند. نظر به اهمیت این حقیقت (نزول حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ از آسمان) احادیث فراوان و متواتری را میتوان یافت که به این معنی تصریح نمودهاند. اگر به منابع حدیثی مراجعه نمائیم، بسیاری از دانشمندان و حافظان اهل تسنّن و ائمه حدیث را مییابیم که نزول حضرت عیسی بن مریم را از آسمان به هنگام قیام حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ذکرنمودهاند؛ گو آنکه برخی نخواستهاند به صراحت به این حقیقت اعتراف کنند و حدیث را دستکاری و اول و آخرش را حذف کردهاند یا به خاطر اهدافی ـ که خدای متعال میداند ـ با الفاظ حدیث بازی نمودهاند.
ابن بخاری است ـ که نزد اهل تسنن ا زائمه حدیث میباشد و کتاب او را در رأس کتابهای صحیح میدانندـ که اقتداء حضرت عیسی مسیح ـ علیه السّلام ـ را به حضرت بقیه الله الاعظم ذکر میکند ولی با رعایت اجمال و ابهام؛ این گونه از ابو هریره نقل است که گوید: رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند:
« چگونه خواهید بود آن هنگام که فرزند مریم در میان شما فرود آید و امام شما از خودتان باشد؟»[1]
حدیث فوق را مسلم در «صحیح» خود [2]و دیلمی در کتاب خود به نام«فردوس الاخبار» (درحرف کاف) و احمد بن حنبل در«مسند» خود نقل کردهاند. [3]
نعیم بن حمّاد، استاد بخاری در حدیث، نزول حضرت عیسی مسیح ـ علیه السّلام ـ از آسمان را ذکر مینماید ولی به نام حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ تصریح نمیکند! وی حدیث را به اسناد خود ازکعب این گونه نقل میکند:
«عیسی مسیح کنار پل سفید در دمشق شرقی، وقت سحر فرود میآید. ابری او را حمل میکند. دو دست خود را بر شانه دو فرشته نهاده دو پارچه سراسری در بردارد؛ یکی از آنها را برکمر بسته و دیگری را بردوش افکنده است. وقتی سر خود را خم میکند عرق از سر او مانند مروارید قطره قطره میچکد. یهود نزد او آمده گویند: ما یاران توییم.
گوید: دروغ میگویید. پس از آن مسیحیان نزد او میآیند و به او میگویند: ما یاران توییم. گوید: دروغ میگوئید. یاران من مهاجرانند؛ باقیمانده یاران حماسه. به مجمع مسلمانان ـ آنجا که هستند میآیدـ مییابد که خلیفه آنان با آنان نماز میگزارد وقتی مسیح او را میبیند عقب میایستد آن خلیفه به وی گوید: ای مسیح الله، با ما نماز بگزار. حضرت عیسی مسیح گوید: نه، تو با یارانت نماز بگزار، خداوند از تو خشنود است. من وزیر برانگیخته شدهام نه امیر.
پس خلیفه مهاجران یک نماز دو رکعتی با آنان میگزارد، درحالی که فرزند مریم در میان آنها است ...»[4]
نعیم بن حمّاد حدیث دیگری را ازحُذیفه بن یمان از رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل میکند. در این حدیث مشخّص میشود که (نعیم بن حمّاد) چگونه با الفاظ حدیث بازی میکند. او میگوید:«حضرت عیسی فرود میآید. مردم به او خوشامد میگویند و از فرود آمدنش خوشحال میشوند. چرا که آمدن او راست بودن حدیث رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ است آن گاه به مؤذّن گوید: برای نماز، اقامه بگو مردم گویند: پیشاپیش ما نماز بگزار. وی گوید: به سوی امام خود بروید تا با شما نماز بگزارد؛ او خوب امامی است پس امامشان با آنان نماز میگزارد و حضرت عیسی هم با آنان در نماز خواندن همراهی میکند.»[5]
دیدیدکه چگونه با این احادیث به شدّت بازی کرده به نام حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ تصریح نکردهاند؛ گاهی از ایشان به نام «امامتان» و زمانی به نام «خلیفه آنان» و در برخی کتابها «امیرآنان» تعبیر گردیده است. درعین حال برخی از دانشمندان آنان ـ آنها که عقیدهشان بر(حریت) قلمهایشان سبقت نگرفته است ـ این حدیث را بدون دستکاری و تحریف نقل نمودهاند ذیلاً برخی ازآن احادیث نقل میشود:
از ابو سعید خدری نقل است که میگوید: رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند:«از ماست آن که عیسی بن مریم پشت سر او نماز میخواند.»[6]
حُذیفه بن یمان از رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ چنین نقل میکند:« وقتی عیسی بن مریم فرود میآید، مهدی ـ علیه السّلام ـ به وی ـ که گویی از موی سرش آب میچکدـ[7] روی میکند و میگوید: پیش آی و با مردم نماز بگزار. عیسی بن مریم گوید: نماز برای تو به پا شده است. پس حضرت عیسی پشت سر مردی از فرزندان من نماز میگزارد. وقتی نماز خوانده شد، عیسی برمیخیزد. تا آن که در مقام مینشیند و با وی بیعت مینماید.»[8]
از عبدالله بن عباس نقل شده است که گوید: رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند:«سوگند به آن کس که مرا به حق به عنوان بشیر مبعوث فرمود، اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد خدای تعالی آن روز را آن قدرطولانی میفرماید تا در آن روز فرزندم حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ظهور کند پس عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ فرود آمده پشت سر او نماز میگزارد.»[9]
حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ در داستان دجال میفرمایند:«... حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ داخل بیت المقدس شده به عنوان امام جماعت بر مردم نماز میگزارد. وقتی روز جمعه شود و نماز اقامه شود، عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ با دو جامه درخشان قرمز فرود میآید؛ گویی که از سر او روغن میچکد موهای سراو صاف، چهرهاش زیبا و شبیه ترین خلق خدا به پدرتان ابراهیم خلیل الرحمان است. حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ عیسی ـ علیه السّلام ـ را میبیند و به عیسی میگوید ای فرزند بتول با مردم نماز بگزار.[10] عیسی گوید: نماز برای تو به پا شده است. پس مهدی ـ علیه السّلام ـ پیش آمده با مردم نماز میگزارد و عیسی در پشت سر او نماز گزارده با وی بیعت مینماید.»
اکنون برخی از آنچه را علماء عامّه پیرامون فرود آمدن حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ به هنگام قیام حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ گفتهاند ذکر مینمائیم:
آلوسی گوید:[11] «مشهور آن است که او ـ یعنی حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ در دمشق نازل میشود و مردم در حال گزاردن نماز صبحاند. امام ـ که حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ باشد ـ عقب میایستد اما عیسی ـ علیه السّلام ـ وی را پیش میدارد و پشت سر او نماز میخواند و میگوید: نماز برای تو بر پا شده است.»
سیوطی درکتاب الحاوی علی الفتاوی (ج2، ص167)ـ در رد کسی که نماز خواندن حضرت عیسی را به امامت مهدی ـ علیه السّلام ـ انکار میکندـ گوید:«این از عجیبترین عجائب است؛ چرا که نماز گزاردن حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ پشت سر حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در احادیث صحیحی که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ خبر دادهاند مطلب ثابتی است و او راستگوی تصدیق شدهای است که خبر وی خلاف نخواهد شد.»
سپس برخی از آنچه را که در این زمینه روایت گردیده است ذکر مینماید. خواننده گرامی، آنچه گذشت برخی از احادیث و مصادر آنها از کتب عامّه و سخنان دانشمندان ایشان در موضوع نزول عیسی بن مریم از آسمان به هنگام قیام حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ بود.
وقایع ظهور حضرت مهدی(عج)
اما احادیث وارده درکتب شیعه ـ که از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و ائمه طاهرین ـ علیهم السّلام ـ روایت شده است ـ تماماًُ به اقتداء حضرت عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ به حضرت ولیعصر ارواحناه فداه تصریح نمودهاند. مبالغه نیست اگر بگوییم فرود آمدن حضرت عیسی مسیح از آسمان و اقتداء او به حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ نزد شیعه از امور قطعی بلکه از مشهورترین امور محسوب میشوند؛ تا جایی که در کتاب عیون المعجزات[1]آمده که:
« رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ ،خروج حضرت مهدی خاتم الائمّه را به ائمّه خبر دادند؛ آن که زمین را ازعدل و داد پر میکند؛ آن گونه که از ظلم و جور پر شده باشد و این که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ نزد او به هنگام خروج و ظهورش فرود آمده، پشت سر او نماز خواهد گزارد.»
سپس گوید:«این خبری است که شیعه بر آن اتفاق نظر دارند وعلماء و غیر علماء و سنّیان و خاصّ و عام و پیران و کودکان، چرا که این خبر بسیار مشهور است.»
دجّال
این اسم از کلمه دجل مشتق شده است، به معنای حق را به باطل آلودن و پوشاندن حق و خدعه و دروغ. دجّال صفت مردی است که قبل از ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ خروج میکند. مراد از این کلمه ـ چنان که برخی از معاصران پنداشتهاندـ تمدن غربی و یا تمدن جدیدـ که دلها را به خود میفریبد ـ نیست.
دجّال در روزهای قحطی و خشکسالی خروج میکند و جز افراد پست و رذل و کسانی که از طبقات ناپاک و منحطاند ـ مانند زنان بدکاره و فرزندان نامشروع و یهود و غیر آنان ـ از وی تبعیت نمیکننداز احادیث این گونه استفاده میشود، که دجّال مردی است یک چشم؛ اندکی شعبده بازی و سحر و چشم بندی میداند. بر همین اساس به کارهای سحرآمیز دست میزند که در نظر مردم امور حقیقی به نظر میآیند. پس تعجّبی ندارد که وی ابتداءً ادّعای پیغمبری و سپس ادّعای خدایی مینماید و گوید:«أَنَا رَبَّکُمُ الأعلی»
ما در گذشته درباره شلْمغانی و افراد نظیر او ـ از کسانی که ادّعای حلول و ربوبیّت نمودندـ مقداری سخن گفتیم. بسیاری از احادیثی که درباره دجال آمده قابل اعتماد نیستند؛ چرا که از نظر متن مشوّش و مضطربند چه میدانیم ؟! شاید رموز و اشاراتی باشند که در زمان ما غیر مفهومند و آینده از حقایق آنها پرده برخواهد داشت!
به هر حال... زندگانی این پلید در فلسطین تمام میشود، آن گاه که حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ به عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ فرمان میدهد و او دجال را کشته و بندگان و شهرها را از شرّ و فتنه او رهائی میبخشد.
[1] . صحیح بخاری، چاپ المیمنیه مصر، 1312 ق، باب نزول عیسی بن مریم ،ج2، ص 158
[2] . صحیح مسلم، کتاب الایمان، باب نزول عیسی بن مریم ، ج2 ص500 .
[3] . مسند احمد حنبل،چاپ المیمنیه، مصر، 1313ق، ج2 ص336، نورالابصار شبلنجی، مصر، 1384 ه.ق ص170 ، عقد الدرر، باب دهم،ص 229 به نقل از صحیح بخاری و صحیح مسلم.
[4] . الملاحم و الفِتن، سید بن طاووس،باب 187، ص83
[5] . همان، ص 84.
[6] . عقد الدرر،باب دهم، ص230؛ ینابیع الموده، حافظ ابونعیم نیز آن را در دو کتاب خویش :اربعین و حلیّه الاولیاء نقل میکند.
[7] . یعنی موی سر او میدرخشد گویی که آن را روغن آلود کرده است یا آنکه با آب شسته است.
[8] . عقد الدرر، ص230ـ 229 و پس از ذکر حدیث گوید: حافظ ابو نعیم درمناقب المهدی و طبَرانی در معجم خود حدیث را نقل کردهاند.
[9] . فرائدالسّمطین، ج2، ص312.
[10] . بتول زنی را گویند که خون حیض و نفاس نمیبیند، بانو مریم مادر عیسی ـ علیه السّلام ـ چنانکه در احادیث آمده است طاهره بود و خون نمیدید.
[11] . در کتاب خود، روح المعانی، ج25 ، ص95 در تفسیر آیه 59 از سوره زخرف.
سید محمد کاظم قزوینی ـ امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص524
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.