فلسفه حرمت موسیقی -فلسفه حکم مواد مخدر /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

وقتی پرسیده می شود که چرا برخی انواع موسیقی حرام است چکیده پاسخ آن است که: زیرا انسان را از یاد خود (و خدای خود) غافل کرده و شان انسان را نسبت به آنچه که بایسته انسانی اوست کاهش میدهد. بنده این پاسخ را منطقی دانسته و نهایتا پذیرقتم. اما آیا استفاده از مواد مخدر اثرات شدیدتری در ایجاد غفلت در انسان و دور شدن از بعد معنوی او ندارد؟ چرا برای موسیقی حکم حرام داده شده اما در مورد مواد مخدر گفته میشود جایز نیست. حال آنکه منطقا باید در مورد مواد مخدر شدت نفی، از انچه برای موسیقی بکار رفته بیشتر و یا حداقل در همان حد باشد.


در جهت دستیابی به پاسخ شایسته به دو مطلب ذیل توجه کنید: مطلب اول: با صرف نظر از اینکه علت حرمت موسیقی لهوی چیست؟ آیا غفلت از یاد خدا تنها حکمت حرام بودن موسیقی لهوی و مطرب است یا ده ها حکمت دیگر نیز می تواند به وسیله عقل و روایات برداشت شود؟ آیا می توان همه حکمت های حرمت موسیقی را به وسیله عقل ناقص بشری فهمید یا بسیاری از این حکمت ها ممکن است بر ما نامکشوف باشد. آیا واقعا به صورت دقیق می توان فهمید که مضرات موسیقی لهوی بیشتر است یا مضرات مثلا هروئین؟ چون که هروئین باعث تحلیل جسمی و روانی انسان می گردد پس خطرناک تر از موسیقی است؟ اگر جواب شما به این سئوال آری باشد؛ باید بگوییم که متاسفانه جنابعالی در استدلالتان تک بعدی نگاه می کنید! فقط لایه ای بسیار سطحی از ظواهر قضیه را دیده اید و مقایسه بسیارناقصی را ارائه داده اید. از کجا می توانید بفهمید که موسیقی علاوه بر آثار سوء مادی وجسمانی ، از ابعاد مختلف معنوی، اجتماعی، اخروی و...آثار بسیار زیان آورتری نداشته باشد. از کجا می توانید بفهمید که موسیقی لهوی علاوه بر خود شخص ممکن است آثار بسیار مخرب و ویران کننده ای را حتی بر نسل های آینده نداشته باشد؟ از کجا می توانید بفهمید که دامنه آثار سوء موسیقی لهوی آیا سازوکارهای معنوی و فرامادی را نیز در بر می گیرد یا نه؟ به عنوان مثال اگر علم کشف کند که موسیقی علاوه بر غفلت از یاد خدا، از بین رفتن سلول های مغز، روح ایمان را هم رفته رفته از بین می برد باز هم بر خطرناک تر بودن هروئین اصرار می ورزید؟ اگر علم کشف کند که در مورد موسیقی علاوه بر خود شخص فرزند شخص و نسل های بعدی هم ضررهای جبران ناپذیری خواهند دید ، باز هم بر قضاوت خود در مورد بدتر بودن هروئین از موسیقی اصرار می ورزید؟ تازه این ها در مورد آثار زیان بار مادی است. اگر ده ها اثر زیان بارتر از نظر معنوی و اجتماعی بر موسیقی لهوی مترتب باشد ، باز هم چنین داوری می کنید؟ برای قضاوت بهتر ، توجه شما را به بخش هایی از یک کاوش وتحقیق علمی که توسط دو تن از دانشمندان غربی انجام گرفت ونتایج آن در مقله ای تحت عنوان «آوای علم» در مجله گلدن برید، دسامبر ۲۰۰۳ درج گردید جلب مینمایم.[1] دکتر دیمو(زیست شناس )وژاندر(موسیقی دان)در طی آزمایشات علمی وبا ثبت ارتعاشات مولکول DNA به وسیله اسپکترومتر مادون قرمز وتبدیل فرکانسهای آن به نت موسیقی سعی کردند آن را به صوت ترجمه کنند. DNA نردبانی مارپیچ است که از یکسری رمز تکرار شونده تشکیل شده است. رمزهایی که با ترجمه بخش اندکی از آن، پروتئین‌ها و در نهایت موجودات زنده شکل می‌گیرند. روش آزمایش به این صورت بود که ارتعاشات با استفاده از اسپکترومتر مادون قرمز اندازه گیری می شوند. با قرار دادن هر بخش از DNA در مقابل اشعه مادون قرمز و اندازه گیری طول موج اشعه جذب شده، این کار انجام شد و سپس نسبتهای فرکانس نوری به فرکانس صوتی تبدیل شد. آنها فرکانسهای DNA یک سلول را به نت ترجمه کرده و شروع به نواختن کردند. نتیجه شگفت‌انگیز بود، یک موسیقی بسیار زیبا! دکتر اوهنو در این باره می نویسد: «ملودی های DNA با عظمت و الهام بخش می باشند. بسیاری از افرادی که برای اولین بار این موسیقی را می شنوند، شروع به گریه می کنند. آنها نمی توانند باور کنند که بدنشان – که تا حالا اعتقاد داشتند فقط تجمعی از مواد شیمیایی است – شامل چنین هارمونی های معنوی و الهام بخشی باشد. این داستان شگفت‌انگیزتر می‌شود اگر بدانیم که تمام سلولهای بدن یک موجود زنده، دارای یک نوع DNA منحصر به فرد هستند و DNA هر موجود (با وجود زبان و ساختار مشترک)، با DNA دیگری متفاوت است و این بدین معناست که در هر موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده است نکات جالب توجه دیگری نیز در این تحقیقات و یافته‌ها وجود دارد. هر چه موجود از نظر تکاملی (تکامل در زیست‌شناسی) پیشرفته‌تر بوده، موسیقی DNA آن نیز پیچیده‌تر شده است. یک جاندار تک سلولی با داشتن DNA کمتر و پروتئین‌های محدودتر، موسیقی ساده‌تری ایجاد می‌کند. در حالیکه در انسان، هر ژن (و پروتئین مربوط به آن) خود، آهنگی پیچیده می‌سازند و بدین سان، هر انسان تبدیل به کنسرت باشکوهی می‌شود، تا اینجا این تحقیق خیلی امید وار کننده وجالب بود.خارج شدن یک نت موسیقی زیبا و هارمونی خارق العاده آن از دل یک مخلوق الهی که بر پایه نظم وتناسب جامه خلقت پوشیده است هر چند شگفت آور ولی به لحاظ تعالیم الهی مبنی بر خلقت مبتنی بر نظم خیلی دور از انتظار نبود . لکن بد نبود اگر میدانستیم آیا عکس این مطلب هم چنین اثر شگفت آوری دارد؟ آیا از دل یک موسیقی بسیار زیبا و دل انگیز که به وسیله بهترین موسیقی دانان جهان ساخته شده است نیز تناسب وهارمونی موجود در یک مولوکول DNA خارج میشود؟!!! آیا یک نت مصنوعی خارق العاده نیز توانایی نظم بخشی به ژنهای یک DNA را دارد؟!!! در ادامه بررسی ها توسط این دو دانشمند همین موضوع به منصه تحقیق گذاشته شد و روال تحقیق را عکس کردند. بدین ترتیب که یک بخش از موسیقی را برداشته و نت ها را به واحدهای سازنده DNA (نوکلئوتیدها) برگرداندند . در پایان نتیجه شبیه یک رشته از DNA می شود. اوهنو تلاش کرد تا با قطعه شوپن این کار را انجام دهد. در پایان نتیجه شبیه یک ژن سرطانی شد!!!!! فابین مامن یک متخصص بیوانرژی است که با کمک هلن گریمال بیولوژیست و موسیقی دان، بیش از یک و نیم سال بر روی افکت های سلولهای سرطانی در مرکز ملی فرانسه که یک مرکز معتبر تحقیقات اند است کار کرده اند. آنها به این نتیجه رسیده اند که سلول های بافتهای سرطانی صداهای مغشوش و ناهنجاری تولید می کنند. این تحقیق وصدها تحقیق شبیه آن مویدی تامل بر انگیز براین مطلب است که صرف خوشایندی ولذت بخشی یک چیز دلیل بر داشتن مصلحت برای انسان نیست. یک پدیده مصنوعی مثل موسیقی در ابعاد مختلف جسمی وروانی ,گرایشها وحالات و...میتواند بر روی انسان آثار مختلفی داشته باشد که احصاءآن از طریق علم تجربی غیر ممکن است . لذا تنها کسی که صلاحیت دارد میزان مصالح ومفاسد آن را با یکدیگر بسنجد و آن را حلیت وحرمت دهد خداوند متعال است که در پرتو تعالیم دینی آن را به انسانها ابلاغ فرموده است. نتیجه دوم اینکه به هیچ وجه نباید صرف آثار ظاهری یک چیز را مبنای کاملی برای داوری و قضاوت قرار دهیم و مثلا نتیجه بگیریم که هروئین از موسقی بدتر است پس باید بگوییم هروئین خیلی حرام است ولی موسیقی حرام است!!!!! مطلب دوم: وقتی که فقهای گرانقدر فتوا به حرمت موسیقی لهوی و مطرب می دهند، فتوای آنان بر اساس آیات و روایاتی است که از طریق امامان معصوم علیهم السلام به ما رسیده است. ما مطمئن هستیم که این بزرگواران (ائمه معصومین علیهم السلام) متصل به علم کامل الهی هستند و همه ابعاد دنیوی، اخروی، مادی، معنوی، فردی، اجتماعی و... را در مورد یک موضوع اشراف کامل داشته و بر اساس آن حکم به حرمت یا حلیت یک قضیه را صادر کرده اند. و از طرف دیگر یقین داریم که علم بشری برای شناخت همه ابعاد یک موضوع بسیار ناقص و خطاپذیر است و صلاحیت صادر کردن یک حکم قطعی برای یک موضوع را ندارد. با توجه به این موضوع بر خلاف تصور شما کاربرد واژه جایز نیست دقیقا نشانه دقت ، ریز بینی بسیار زیاد مراجع تقلید در ارائه فتوا است. وقتی که یک مرجع تقلید متصل به علم یقینی ائمه اطهار و خداوند متعال است به صراحت فتوای حرمت موسیقی لهوی و مطرب را صادر می کند. اما وقتی که یک مسئله مستحدث و جدیدی مثل اعتیاد به مواد مخدر مطرح می شود (که در مورد آن صراحتا از طرف ائمه اطهار یا آیات قران روایت و آیه ای به ما نرسیده است)، ضرورت دارد بادقت و محتاطانه برخورد کند که مبادا حکمی را که با استنباط بدست آمده و صریحا از طرف امام معصوم ع به آن تصریح نشده است و نتیجتا یقین به همه ابعاد مضرات آن نیست را به عنوان یک حکم صریح فتوا به حرمت دهد. فقها معمولا در مواردی که چنین صراحتی مطرح نیست از لفظ جایز نیست استفاده می کنند که در عمل به معنای همان حرام است می باشد ولی مبنای استنتاج این ممنوعیت در حرام ، آیات و روایات صریح است ولی در مورد جائز نیست استنباط فقیه از قواعد و ادله کلی است. [1] .به نقل از سه ماهنامه هنرهای زیستن - حکم مواد مخدرامروز ه با توجه به این که استعمال دخانیات به گواهی همه پزشکان، زیانش بیشتر از سودش است. فقها حکم به حرمت داده اند. آیت اللّه فضل اللّه در این مورد فرموده اند : استعمال مواد مخدر حرام است زیرا تأثیر آن بر عقل و سلامتی از شراب خطرناکتر است، زیرا علت تحریم شراب، سکرآور بودن آن است که عقل انسان را در مقطع زمانی مشخصی می رباید ولی کسی که معتاد به مواد مخدر است، علاوه بر از دست دادن عقل، زیانهای ویرانگری از ابعاد جسمی، روحی، روانی و ذهنی می بیند. در اینجا نکته ای قابل توجه است و آن این است که اگر انسان بداند که استعمال دخانیات دیر یا زود به احتمال زیاد او را مبتلا به بیماری کشنده ای خواهد کرد ـ ولو بعد از 20 سال ـ چنان که برای پزشکان نیز به وضوح اثبات شود که استعمال دخانیات موجب هلاکت انسان است، در چنین شرایطی، استعمال دخانیات بر انسان حرام است. از همین رو قانون مبارزه با مواد مخدر تصویب و مجازات سخت برای مرتکبین انتشار آن در نظر گرفته شده است.ماده یک قانون مبازه با مواد مخدر اعمال زیر جرم است و مرتکب به مجازاتهای مقرر در این قانون محکوم می‌شود.1. کشت خشخاش و کوکا مطلقاً و کشت شاهدانه به منظور تولید موادمخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیرداروئی.2. وارد کردن، ارسال، صادر کردن، تولید و ساخت انواع موادمخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیرداروئی.3. نگهداری، حمل، خرید، توزیع، اخفاء، ترانزیت، عرضه و فروش موادمخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیرداروئی.4. دایر کردن یا اداره کردن مکان برای استعمال موادمخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیرداروئی.5. استعمال موادمخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیرداروئی به هر شکل و طریق، مگر در مواردی که قانون مستثنی کرده باشد. 6. تولید، ساخت، خرید، فروش، نگهداری آلات و ادوات و ابزار مربوط به ساخت و استعمال موادمخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیرداروئی.7. فرار دادن یا پناه دادن متهمین، محکومین موادمخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیرداروئی که تحت تعقیب‌اند و یا دستگیر شده‌اند.8. امحاء یا اخفاء ادله جرم مجرمان.9. قرار دادن موادمخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیرداروئی یا آلات و ادوات استعمال در محلی به قصد متهم کردن دیگری.تبصره 1: منظور از موادمخدر در این قانون، کلیه موادی است که در تصویب‌نامه راجع به فهرست موادمخدر مصوب 1338 و اصلاحات بعدی آن احصاء یا توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان مخدر شناخته و اعلام می‌گردد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image