تخمین زمان مطالعه: 16 دقیقه
ضیافتالله در نگاه امام خمینی
خودسازی و جامعه سازی لازم و ملزوم هم و هردو در ذیل "قیام لله" معنا پیدا میکنند. عارفی چون امام در حالی که به اصلاح جامعه میپردازد، تلاش میکند با بهره گیری از فرصتهای معنوی، نفس خود را چنان تربیت نماید که جذابیتهای مقامات اجتماعی او را از مسیر قیام الهی خارج نسازد. برای امام که سالکی چیره دست است، تمام ایام سال فرصت به شمار میرود و هرآن خود را در محضر خدا میبیند اما ماه مبارک رمضان فرصتی استثنایی و ورود در مهمانی خدا است که لذت و برکتی صدچندان دارد. در نگاه ایشان: "در عین حالی که همه عالم تحت رحمت الهی است و هر چه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است، لکن باب ضیافت، یک باب دیگر است، دعوت به ضیافت یک مسئله دیگری است."
تردیدی نیست که امام خمینی یکی از نوادر تاریخ اسلام است. عالمی دینی که برخلاف بسیاری از اسلاف خود پا به عرصه اجتماع و سیاست گذاشته و با مدیریت مثال زدنی، یکی از بزرگترین انقلابهای سیاسی، اجتماعی را رهبری کرد و در دنیایی که دین گریزی نشانه تمدن و پیشرفت به حساب میآمد!، نظام مبتنی بر دین را با افتخار بنیان نهاد. ده سال بر اریکه قدرت و حکومت تکیه زد اما هیچ نشانی از قدرتمندان و زورمداران بر خود نگرفت. نه تنها زندگی فردی او نشانی از مکنت و ثروت نداشت، در عرصههای اجتماعی نیز وظیفهای جز بازستانی حق محرومان و پا پرهنگان برای خود قائل نبود. با این که در مقابل دشمنان بسیار با صلابت و سخت گیر بود اما قلبش مالامال از عشق و محبت به ملت خویش میطپید. در یک کلام، امام خمینی یکی از معدود حاکمان موفق تاریخ بود که در اوج قدرت و حکومت، بندگی خدا را فراموش نکرده، خود را خادم بندگان خدا میدانست. به راستی تفاوت امام با دیگر حاکمان در چه بود؟
بی شک راز این تمایز را باید در شخصیت الهی ایشان جستجو کرد. حضرت امام قبل از این که رهبری انقلابی و یا حاکم سیاسی باشد، عالمی وارسته و عارفی خود ساخته بود. در منطق اخلاقی اسلام انسان قبل از این که به اجتماع وارد شود و یا پیش از آن که دنیا به او رو آورد باید خود را آماده برخورد سازنده با جذابیتهای آن نماید. به تعبیر امام: "خدا نکند پیش از کسب ملکات فاضله و تقویت قوای روحانی ریش انسان کمی سفید و عمامه بزرگ گردد، که از استفاده های علمی و معنوی و از تمام برکات باز می ماند. تا ریش سفید نشده کاری کنید؛ تا مورد توجه مردم قرار نگرفته اید فکری به حال خود نمایید. خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را می بازد؛ خود را گم می کند. قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما ربوده شود خود را بسازید و اصلاح کنید. به اخلاق حسنه آراسته شوید؛ رذایل اخلاقی را از خود دور کنید" (?)امام باور داشت که مظاهر دنیا برای آدمیان فریبنده و استغنا در آن، طغیان آور است: إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَی أَن رَّآهُ اسْتَغْنَی ؛(?) لذا هوشمندانه به رهبران فکری جامعه سفارش میکرد: "شما که امروز در این حوزه ها تحصیل می کنید و می خواهید فردا رهبری و هدایت جامعه را به عهده بگیرید، خیال نکنید تنها وظیفه شما یاد گرفتن مشتی اصطلاحات می باشد، وظیفه های دیگری نیز دارید. شما باید در این حوزه ها خود را چنان بسازید و تربیت کنید که وقتی به یک شهر یا ده رفتید، بتوانید اهالی آنجا را هدایت کنید و مهذب نمایید. از شما توقع است که وقتی از مرکز فقه رفتید، خود مهذب و ساخته شده باشید، تا بتوانید مردم را بسازید و طبق آداب و دستورات اخلاقی اسلامی آنان را تربیت کنید. اما اگر خدای نخواسته در
” امام خمینی: ضیافت الله در عالم ماده، عبارت از این است که ما را پرهیز بدهد از تمام شهوات دنیوی. این مرتبه مادی ضیافت الله است که همه کسانی که دعوت شدند به این ضیافت، بدانند که ضیافت خدا در این نشئه، چشمپوشی از شهوات است “
مرکز علم خود را اصلاح نکردید، معنویات کسب ننمودید، به هر جا که بروید العیاذ باللّه، مردم را منحرف ساخته، به اسلام و روحانیت بدبین خواهید کرد."(?) و خود نیز با درک این واقعیت، قبل از هر عمل اجتماعی و سیاسی، به خود سازی و پرورش روح خود اقدام کرد. در راه تکامل روحی خویش مجاهده ورزید و در این راه از برجستهترین اساتید اخلاق و عرفان حوزه بهره گرفت. او که خود به همگان تأکید میکرد از فرصت جوانی بهره ببرید و خود را در جوانی بسازید، به این نسخه شفابخش عمل کرد و در ایام جوانی روح خود را با عالم ملکوت پیوند زد. برجستهترین آثار عرفانی و اخلاقی امام نیز در ایام جوانی ایشان نگاشته شد. در سن ?? سالگی "شرح دعای سحر"، ?? سالگی "مصباح الهدایه"، ?? سالگی "تعلیقه بر شرح فصوص قیصری و مصباح الأنس محمد بن حمزه فنّاری" و در سن ?? سالگی "سرّالصلاة" را به رشته تحریر در آورده است. حتی میتوان گفت برخلاف قاطبه عارفان و زاهدان، نقطه عزیمت امام به سیاست نیز همین عرفان اوست. عُرَفا معمولاً رسالت خود را در مبارزه با شیاطین درون و مجاهده با نفس سرکش انسانی تعریف میکنند و نتیجه چنین رویکردی جز عزلت گزینی و خانه نشینی نمیباشد اما روح الله، عارفی بود که اعتقاد داشت اگر نفس انسانی و شیطان درون، تنها یک انسان را از تعالی و پیشرفت باز میدارد، شیاطین بیرون و راهزنان اجتماعی، یک جامعه و ملت را از تکامل واقعی باز میدارند. لذا همان گونه که در مبارزه با شیطان نفس خویش سختکوش و به تمام معنا مجاهد بود، در مقابله با زورمداران و ظلم پیشگان اجتماعی، استوار و ثابت قدم عمل میکرد. چرا که مانع زدایی از پیشرفت ملتها را نیز وظیفه ذاتی عارف بشمار میآورد. در منطق عرفانی امام، مبارزه صِرف با نفس، خودخواهی و قیام برای خود است در حالی که سفارش باری تعالی، قیام برای خدا است. در هنگامهای که عارف مسلکان، رسیدن به مقام "صَعْق"(?) و "صَحْو"(?) عرفانی را تنها در رکوع و سجود جستجو میکردند، او در نخستین اعلامیه سیاسی خود که در دفتر یاداشت کتابخانه وزیری یزد به یادگار گذاشته است، با اشاره به آیه شریفه: "قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُرادی "، مینویسد: "خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظه هایی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوه های گوناگون عالم طبیعت رهانده خلیل آسا درِ علم الیقین زن ندای "لا احبّ الآفلین" زن ؛ قیام للَّه است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق و صَحْو کشاند. قیام برای خداست که خاتم النبیین- صلیالله علیه و آله- را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أو أدنی رساند."(?)
در این رهیافت، خودسازی و جامعه سازی لازم و ملزوم هم و هردو
” تعبیر به "ضیافت الله در عالم ماده" در سخنان امام نشان میدهد که مهمانی الهی در ماه مبارک رمضان مراتبی دارد که نازلترین آن ترک شهوات مادی است و این مرتبه متعلق به همه کسانی است که روزه میگیرند اما ضیافتالله مراتب دیگری چون ترک شهوات خیالی و عقلانی دارد که از آن افراد خاص میباشد “
در ذیل "قیام لله" معنا پیدا میکنند. عارفی چون امام در حالی که به اصلاح جامعه میپردازد، تلاش میکند با بهره گیری از فرصتهای معنوی، نفس خود را چنان تربیت نماید که جذابیتهای مقامات اجتماعی او را از مسیر قیام الهی خارج نسازد. برای امام که سالکی چیره دست است، تمام ایام سال فرصت به شمار میرود و هرآن خود را در محضر خدا میبیند اما ماه مبارک رمضان فرصتی استثنایی و ورود در مهمانی خدا است که لذت و برکتی صدچندان دارد. در نگاه ایشان: "در عین حالی که همه عالم تحت رحمت الهی است و هر چه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است، لکن باب ضیافت، یک باب دیگر است، دعوت به ضیافت یک مسئله دیگری است."(?) لذا نه تنها خود بیصبرانه انتظار آن را میکشد و از آن بهره کافی میبرد، بلکه دوست دارد دیگر بندگان خدا را نیز با خود همراه سازد.
معنای ضیافت
نکته اساسی در نگاه امام به این ضیافت آن است که آن را تنها یک گرسنگی و تشنگی صرف و روزه ظاهری نمیداند بلکه: "ضیافتالله در عالم ماده، عبارت از این است که ما را پرهیز بدهد از تمام شهوات دنیوی. این مرتبه مادی ضیافتالله است که همه کسانی که دعوت شدند به این ضیافت، بدانند که ضیافت خدا در این نشئه، چشمپوشی از شهوات است و ترک آن چیزی که قلب انسان؛ یعنی، روح طبیعی انسان بهش مایل است، آنها را باید ترک کند. این ضیافت خداست"(?)
"این ضیافت، همه اش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا می کند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه، استفاده کردیم از این ضیافت الهی یا نه."(?)
مراتب ضیافت
تعبیر به "ضیافتالله در عالم ماده" در سخنان امام نشان میدهد که مهمانی الهی در ماه مبارک رمضان مراتبی دارد که نازلترین آن ترک شهوات مادی است و این مرتبه متعلق به همه کسانی است که روزه میگیرند اما ضیافتالله مراتب دیگری چون ترک شهوات خیالی و عقلانی دارد که از آنِ افراد خاص میباشد:
"این ضیافت سایه ضیافتهایی است که در طول عالم وجود تحقق دارد، منتها در عالم ماده به این صورت است که ترک شهوات طبیعی است، شهوات جسمانی است و در عالم مثال، ترک شهوات خیالی است و در عالم بعد از مثال، ترک شهوات عقلانی است، روحانی است. شهوت در هر جا به یک صورت تحقق دارد. در این عالم به همین طوری [است ] که می دانید و در عالم بعد از این عالم؛ عالم مثال، شهواتی که انسان در عالم مثال دارد بالاتر از شهواتی است که در عالم طبیعت دارد و جلوگیری از آن هم مشکلتر است. و ضیافتالله در آنجا این است که از آن شهوات انسان منصرف بشود از شهوات نفسانی، آن شهوات نفسانی ای که الآن عالم گرفتارش است. شهوات عقلانی هم که بالاتر از این شهوات است، ضیافتالله در آنجا باز این است که از آن شهوات عقلانی هم باید دست برداشت. و در همه این مراتب هم شیطان وارد است که نگذارد شما در این ضیافتالله استفاده کنید؛ در عالم طبیعت نگذارد، در عالم خیال نگذارد، در عالم عقل هم نگذارد."(??)
برکات ضیافت الهی
تصور عمومی این است که تمام برکات ماه مبارک رمضان به روزه گرفتن در آن است در
” تصور عمومی این است که تمام برکات ماه مبارک رمضان به روزه گرفتن در آن است در حالی که در نگاه امام روزه گرفتن تنها بخشی از عظمت ماه رمضان میباشد و بالاتر از آن نزول قرآن در این ماه و وجود لیله القدر است که سفره الهی این ماه را پربار مینماید “
حالی که در نگاه امام روزه گرفتن تنها بخشی از عظمت ماه رمضان میباشد و بالاتر از آن نزول قرآن در این ماه و وجود لیلة القدر است که سفره الهی این ماه را پربار مینماید:
"در یک حدیثی است که پیغمبر اکرم فرمودند که ماه رمضان آمد، اقبال کرد، آمد. در ضمنش می فرمایند که دُعیتُم الی ضیافَةِ اللَّه. ضیافتهای خدا با ضیافتهای مردم این است فرقش که وقتی شما را یک اشخاصی دعوت بکنند به یک مهمانی، وقتی بروید در آن مهمانی به حسب فراخور حال، یک چیزهایی برای خوردنی و یک چیزهایی برای تفریح و این چیزهاست. ضیافت خدا در ماه رمضان یک شعبه اش روزه است، آن ضیافت خداست؛ یک شعبه اش روزه است و یک امر مهمش که مائده غیبی و آسمانی است قرآن است. شما دعوت شده اید به مهمانی خدا و شما در ماه رمضان مهمان خدا هستید. مهماندار شما، شما را وادار کرده است به اینکه روزه بگیرید. این راههایی که به دنیا باز است و شهوات است، اینها را سدش کنید تا مهیا بشوید برای لیلة القدر"(??)
"ما در ماه شعبان هستیم و چند روز دیگر در ماه رمضان واقع می شویم. ماه رمضان، ماه نبوت است و ماه شعبان، ماه امامت. ماه رمضان، لیلة القدر دارد و ماه شعبان، شب نیمه شعبان دارد که تالی لیلة القدر است. ماه رمضان مبارک است؛ برای اینکه لیلة القدر [دارد] و ماه شعبان مبارک است؛ برای اینکه نیمه شعبان دارد. ماه رمضان مبارک است؛ برای اینکه نزول وحی در او شده است یا به عبارت دیگر، معنویت رسول خدا وحی را نازل کرده است. و ماه شعبان معظم است؛ برای اینکه ماه ادامه همان معنویات ماه رمضان است. این ماه مبارک رمضان جلوه لیلة القدر است که تمام حقایق و معانی در او جمع است. و ماه شعبان، ماه امامان است که ادامه همان است. در ماه مبارک رمضان، مقام رسول اکرم- صلیالله علیه و آله و سلم- به ولایت کلی الهی بالأصالة تمام برکات را در این جهان بسط داده است. و ماه شعبان، که ماه امامان است، به برکت ولایت مطلقه، به تبع رسولالله همان معانی را ادامه می دهد. پس ماه رمضان ماهی است که تمام پرده ها را دریده است و وارد شده است جبرئیل امین بر رسول خدا و به عبارت دیگر، وارد کرده است پیغمبر اکرم جبرئیل امین را در دنیا. و ماه شعبان، ماه ولایت است و همه این معانی را ادامه می دهد. ماه رمضان مبارک است که قرآن بر او وارد شده است. و ماه شعبان مبارک است که ادعیه ائمه- علیهم السلام- در او وارد شده است. ماه مبارک رمضان [است ] که قرآن را وارد کرده است. قرآن مشتمل بر تمام معارف است و تمام ما یحتاج بشر است و ماه شعبان، که ماه امامان است، ادامه همان حقیقت است و همان معانی در تمام دوره ها."(??)
آثار ضیافت
با این اوصاف اگر کسی بتواند از این فرصت استثنایی استفاده نماید و واقعاً در مهمانی خدا وارد شود، آن وقت است که به اصلاح واقعی خود دست یافته و عالم را در محضر خدا میبیند و همه زندگی او رنگ خدایی میگیرد:
"ان شاءالله با سلامت نفْس وارد بشوید به ماه مبارک؛ و در ماه مبارک خودتان را در ضیافت خدای تبارک و تعالی ببینید و حق تعالی را مضیف خودتان ببینید و او را حاضر واقعه ببینید. اگر خدای نخواسته، یکوقتی خواستید به یک کسی جسارت کنید، بفهمید که در حضور خدا دارید به بنده خدا جسارت می کنید. اگر غیبت کردید از یک مؤمنی، بدانید که در حضور خدا غیبت کردید از یک مؤمنی...... ان شاءالله در ماه رمضان جبران بکنید؛ اگر چنانچه
” امام خمینی: شماها در فکر باشید که اگر از این ضافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسی است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این صیانت... تمام این مفاسدی که در عالم حاصل میشود، برای این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند “
یک چیزی از شما واقع شده است، جبران بکنید. اگر چنانچه یک گناهی خدای ناخواسته کرده اید قبل از ورود به ماه رمضان، توبه کنید، از آن برگردید از آن. بدانید که مهالک زیاد است؛ بدانید که خیلی جاها ما داریم که باید وارد بشویم؛ خطرهای زیاد برای ما هست؛ شما ان شاءالله با سلامت و با نفْس طاهر، با نفس پاک وارد بشوید در ماه رمضان؛ و در ماه رمضان هم به وظایف ماه رمضان عمل بکنید"(??)
"از همه بالاتر این است که انسان خودش را اصلاح کند در ماه رمضان، ما محتاج به اصلاح هستیم، محتاج به تهذیب نفس هستیم، تا آن دم آخر ما محتاجیم. پیغمبرها هم محتاجند. انبیای بزرگ هم محتاجند، منتها آنها احتیاج خودشان را فهمیده اند و دنبالش عمل کرده اند، و ما از باب اینکه حجاب داریم نتوانستیم بفهمیم و به تکالیف خودمان عمل نکردیم. امیدوارم که ان شاءالله این ماه مبارک رمضان به همه شما مبارک باشد. و مبارک بودن به این است که بنا بر این بگذارید که به تکالیف خدا عمل کنید. در این ماه مبارک دعا کنید که خدای تبارک و تعالی شما را موفق کند به اینکه در این خدمتی که متکفل او هستید، مطابق رضای او عمل کنید. از خدا بخواهید که ما را از عنایت خودش محروم نفرماید. و این ضیافت خدا را قدر بدانید. این ضیافت خیلی لطافت و ظرافت دارد، این را باید قدر بدانیم ما. این ادعیه ای که وارد شده است در ماه مبارک رمضان و در ماه شعبان اینها راهبر ماست به مقصد، به تعبیر شیخ ما - رحمه اللَّه- قرآن صاعد است. ادعیه را ایشان تعبیر می کرد به اینکه، قرآن نازل است و این، قرآن صاعد. در هر صورت ظرایفی در این ادعیه مبارکه هست که سابقه ندارد. اینها را توجه به آن بکنید، انسان را این ادعیه می تواند حرکت بدهد. ماه مبارک می تواند که انسان را موفق به بسیاری از امور بکند. ماه مبارک می تواند انسان را طوری بکند که تا ماه مبارک دیگر یا تا آخر دیگر کنترل بشود و تخطی از آنچه رضای خداست نکند."(??)
اما اگر خدای نکرده کسی نتواند در این ضیافت وارد شود و یا از آن بهره ببرد آثار سؤ آن نه تنها دامنگیر خود او بلکه جامعه انسانی را نیز تهدید مینماید:
"شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسی است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طوری که شهوات ظاهری را باید ترک بکند، از شهوات باطنی که بالاترین سد راه است برای انسان، باید از اینها جلوگیری کند. تمام این مفاسدی که در عالم حاصل می شود، برای این است که در این ضیافت وارد نشده اند یا اگر وارد شده اند استفاده نکرده اند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانی به ترک است. اگر ذره ای هوای نفس در انسان باشد، این به مهمانی وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایی که در دنیا می بینید برای این است که استفاده از این ضیافت نکرده اند، در این مهمانی وارد نشده اند، دعوت خدا را قبول نکرده اند."
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.