تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

لطفاً توضيح دهيد چرا در جنگ بدر مسلمانان آب را بر مشركان بستند و آنها در عوض به انتقام آن در كربلا آب را بر مسلمانان بستند ما بر آنها خرده مي گيريم ولي به خود نه؟


اصولا در جنگ بدر بستن آب به روي كافران مطرح نبود و امكان نداشت كه مسلمانان با آن تعداد كم و با امكانات ناچيز بتوانند نيرو هاي دشمن را در سايه بستن آب، از پاي در آورند. مسلمانان نيروهاي كافران را با قدرت شمشير متكي به ايمان از پاي درآوردند نه اينكه آنها را در اثر تشنه نگاه داشتن، شكست دادند. عتبه كه با علي عليه السلام درگير شد در اثر ضربت شمشير علي از پاي درآمد نه در سايه تشنگي. در همان لحظه نخست جنگ سه قهرمان كفر با شمشير سه قهرمان مسلمان كشته شدند نه در سايه غلبه تشنگي بر آنان و شكست سخت كافران در برابر مسلمانان در اثر فداكاري مسلمانان بود نه تشنگي آنان. همانطوري كه به كار بردن كلمه «بستن آب» درباره مسلمانان، صحيح نيست، به كار بردن اين كلمه در باره كافران هم صحيح نيست چون آنها هم نمي توانستند آب را به روي مسلمانان ببندند چون مسلمانان كه در اختيار آنها نبودند تا آب را ببندند و مسلمانان را از تشنگي بميرانند. هم مسلمانان و هم كافران مي توانستند آب تهيه كنند و در تنگنا قرار نگيرند. مسئله آب در كربلا مانند بدر نبود. در كربلا نيروي بيست هزار نفري يزيديان اصحاب امام حسين عليه السلام را در محاصره قرار دادند و تصميم گرفتند آنان را از تشنگي از پاي در آورند و براي اين منظور هم آنها را از برداشتن آب از فرات منع كردند و هميشه هم تأكيد مي كردند كه آنان بايد از تشنگي بميرند، با اينكه در خيمه ها بچه هاي كوچك و زنان وجود داشتند. اين را بستن آب مي گويند. بر اساس آنچه گذشت سوال شما بايد به اين صورت مطرح شود: آيا صحيح است كه مسلمانان آب را به روي كافران بستند؟ در اين صورت مي توان دنبال پاسخ رفت و چنين پاسخ داد: روح اسلام و شخصيت پيامبر، به اين عمل راضي نمي شود و نمي توان گفت كه پيامبر اسلام دشمن خود را با تشنگي از بين مي برد. اين يك عمل غير انساني است. در جنگ صفين نيروهاي معاويه شريعه آب را گرفتند و مانع برداشتن آب شدند، علي عليه السلام دستور داد شريعه را بگيرند، حمله كردند و راه آب را باز كردند، آنان گفتند: حالا ما مانع آنها مي شويم، امام فرمود: اگر چنين كنيد چه فرقي بين شما و آنان خواهد بود؟ و مسلمانان مانع نشدند. در صفين نيروهاي معاويه دست به اين كار زدند ولي علي عليه السلام معامله به مثل نكرد چون روح اسلام و روح امامان از اينگونه عمل بي زار است و حتي آن روزها كه نيرو هاي انقلابي مانع رسيدن آب به خانه عثمان بن عفان شدند، حضرت علي به پسرانش حسن و حسين دستور داد كه آب ببرند و آب خانه عثمان را همين حسن و حسين تهيه مي كردند. از خصوصيات پيامبر و امامان احترام به بندگان خداست. البته پيامبر اسلام در جنگ بدر دست به چنين كاري نزد و نمي شد چنين كاري كرد چون به علاوه اينكه آنها با خود آب آورده بودند و در كنار چاه ها هم بودند به علاوه اين، شب جنگ آن قدر باران آمد كه همه جا آب شد و كسي بي آب نبود. مقايسه كربلا با بدر مقايسه صحيح نيست چون در كربلا مسلمانان با كافران روبرو نشده اند بلكه مسلمانان با هم درگير شدند و هر دو طرف جنگ مسلمان هستند و بستن آب به روي اصحاب امام حسين عليه السلام، كاري بسيار زشت بود و مسلمانان نبايد به چنين كاري دست بزنند. در جنگ بدر، جنگ يك روز طول كشيد و كار جنگ بسيار زود تمام شد و كافران شكستي خوردند كه تا آخر عمرشان فراموش نكردند و در كربلا اصحاب امام حسين عليه السلام در محاصره بودند و بيش از يك هفته تحت فشار بودند و تحمل آن لحظه ها براي بچه ها و زنها بسيار مشكل بود. پس از روشن شدن اين مطالب، به تحقيق درباره جنگ بدر مي پردازيم. قرآن مي فرمايد: «إذ انتم بالعدوه الدنيا و هم بالعدوه القصوي و الركب منكم ...»(سوره انفال، آيه 42) به ياد آوريد آن هنگامي را كه شما بر كرانه نزديك بوديد و آنان بر كرانه دور بودند و كاروان از شما دور شده بود ... . اين آيه از قرآن به مسلمانان مي گويد: اي مسلمانان! به ياد آوريد جنگ بدر و شرايط سخت آن را كه يكي از آن شرايط سخت اين بود كه محل استقرار شما غير مناسب بود، شما در طرف پائين دره كه به طرف مدينه بود قرار داشتيد و دشمنتان در طرف بالاي دره قرار داشت و اين براي شما خطرناك بود و دشمن را در موضع قدرت قرار مي داد ولي با اين حال خداوند شما را پيروز گردانيد. جائي كه مسلمانان در آنجا بودند، در قرآن به نام عدوه دنيا و جائي كه كافران قرار داشتند به نام عدوه قصوي نام برده شده است. عدوه به معناي لبه است. عدوه دنيا به معناي لبه نزديك و عدوه قصوي به معناي لبه بالا است. زمخشري مي گويد: خداوند مي خواهد با ذكر اين شرايط بفهماند كه دشمن بسيار قوي بوده و اسباب پيروزي آنان فراهم بوده و تعدادشان چند برابر مسلمانان بوده و مسلمانان در شرايط بدي قرار داشتند، بسيار كم و ضعيف بودند و مركز استقرارشان نامناسب بود و پيروزي آنها بر دشمن فقط كار خدا بود چون آنجائي كه مشركان در آن قرار داشتند جاي خوبي بود، هم آبها در آنجا بود و هم زمين آنجا سفت و سخت بود در حالي كه در مركز استقرار مسلمانان اصلا آبي نبود و به علاوه اينكه آبي نبود، زمينش هم همه اش شن و ماسه بود و راه رفتن در آن مشكل بود و از طرف ديگر اين مشكل هم براي مسلمانان بود كه كاروان قريش هم از دست رفته بود و امكان داشت نيروهاي محافظ آنها هم به اين مشركان بپيوندند و مسلمانان كه براي جنگ با كافران به آن منطقه نيامده بودند، بلكه ناگهان با نيروهاي دشمن روبرو شدند.(كشاف، ج2، چاپ چهار جلدي، ص223 در ضمن آيه 42 سوره انفال) بر اساس سخن كشاف، چاه هاي آب در منطقه بدر در اختيار كافران بود و آنان زودتر از مسلمانان آنجا را گرفته بودند و مسلمانان در جائي بودند كه آب نبود. با اين حساب چه كسي آب را مي تواند به روي ديگري ببندد؟ در تفسير صافي ج1، چاپ دو جلدي، ص640 در تفسير آيه 12 سوره انفال مي گويد: مشركان بر آب مسلط شدند. در تفسير الميزان ج9 ص92 در ضمن تفسير آيه 42 سوره انفال مي گويد: شكل روبرو شدن مسلمانان با مشركان خواست خدا بود بدون اينكه بين آنها مانعي و حاجبي باشد ناگهان به هم رسيدند و چاره اي جز جنگ هم نبود. اينگونه روبرو شدن و پيروزي مسلمانان بر كافران، فقط كار خدا بود و از راه عادي نمي شد بر كافران پيروز گرديد. پس همان طوري كه ملاحظه مي كنيد، در جنگ بدر دشمن بر چاههاي آب مسلط بود و مسلمانان آب نداشتند. دشمن مي توانست به مسلمانان آب ندهد و اگر آب نمي داد مسلمانان از تشنگي هلاك نمي شدند بلكه از جاي ديگر آب مي آوردند، گرچه مسلمانان امكانات كمي داشتند و تهيه آب مشكل بود. با اين حال در اينجا مورخان نمي گويند كه كافران آب را به روي مسلمانان بستند چون كافران كه بر مسلمانان مسلط نبودند و آنها را محاصره نكرده بودند تا چند روز تشنه بمانند و بميرند. به كار بردن كلمه بستن آب به روي مسلمانان، كاربرد درستي نيست گرچه كارشان زشت است و بايد همه از آب استفاده كنند. همانطوري كه علي عليه السلام در صفين پس از اينكه شريعه آب را تصرف كردند فرمود: شما مانع آنها نشويد. در قرآن در آيه 11 سوره انفال مي گويد: «... و ينزل عليكم من السماء ماءا ...» به ياد آوريد اي مسلمانان آن هنگامي را كه خداوند بر شما از آسمان آبي نازل كرد. خداوند با اين آيه يادآوري مي كند شرايط سخت مسلمانان در جنگ بدر را و گوشزد مي كند كه پيروزي شما بر كافران كار خدا بود. يكي از كمكهاي خداوند همين باران بود چون مشركان بر آب مسلط بودند و مسلمانان آب نداشتند و تهيه آب مشكل بود. خداوند از آسمان باران فرستاد، آن هم باران بسيار پر آب كه هم زمين را زير پاي مسلمانان سفت كرد و هم مسلمانان حوضچه هاي آب ساختند و همه آنها با آب پر شد و مشكل آب حل شد و علت ساختن حوضچه ها همين بود و گرنه مسلمانان اگر آب چاه داشتند نيازي به ساختن حوض نبود. به اين ترتيب مشكل آب مسلمانان حل شد و اين باران براي كافران مشكل ساز شد. (مراجعه كنيد به الصحيح من سيره النبي، ج3 ص165 به بعد، چاپ جامعه المدرسين) حتي برخي آورده اند كه تعدادي از مشركان آمدند تا از آب حوضچه هاي مسلمانان بخورند، مسلمانان خواستند راه ندهند، پيامبر فرمود: بگذاريد بخورند.(الصحيح) در تاريخ طبري، آمدن عده اي از كافران براي خوردن آب از حوضچه مسلمانان را آورده است و پيامبر خدا فرمود: اينهائي كه از حوض آب خوردند همه شان در جنگ كشته مي شوند جز حكيم بن حزام.(تاريخ طبري، ج2 ص 145 هشت جلدي) پيامبر اسلام با اين پيشگوئي دل مسلمانان را تقويت كرد و جز حكيم بن حزام همه آنان كه از بزرگان قريش هم كشته شدند. آنان آب داشتند ولي براي اطلاع از اوضاع و احوال و به بهانه آب خوردن آمده بودند. آن روز در سايه باران همه جا آب شد. www. eporsesh.com .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image