حداقل ۳ دلیل از دلایل گسترش انقلاب اسلامی به آن سوی مرزها و کشورهای دیگر را با ذکر مستندات بیان نمایید؟

انقلاب اسلامى ایران مهمترین اتفاقى بود که در اواخر دهه 70 میلادى و پایان قرن 14 قمرى اتفاق افتاد و بزرگترین تاثیرات را در سطح جهان و منطقه داشت . این انقلاب نه یک انقلابى محدود به مرزهاى جغرافیایى ایران بلکه انقلابى بود که از همان روزهاى قبل از پیروزى انقلاب اسلامى در سطح منطقه و جهان بازتاب داشت . به عنوان مثال پس از کشتار مردم تبریز در 29 بهمن 56 توسط رژیم ستم شاهى مردم ترکیه که به منظور دفاع از حجاب اسلامى دست به تجمعاتى زده بودند اعلام مى نمودند که با یاد شهداى تبریز در این تجمعات حاضر شده اند . پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز انقلاب اسلامى بازتاب فراوانى در میان مردم جهان و کشورهاى دنیا و به ویژه کشورهاى منطقه گذاشت که بیان همه آنها در این مختصر مقدور نمى باشد و در این زمینه شما را به مطالعه کتب مربوطه ارجاع مى دهیم که ازجمله آنها کتاب « بازتاب جهانى انقلاب اسلامى » اثر دکتر منوچهر محمدى و « 92 دستاورد انقلاب اسلامى ایران با نگرشى بر دیدگاههاى امام خمینى و مقام معظم رهبرى » مى باشد که توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى چاپ و منتشر شده است . اما از آنجایى که شما درخواست ذکر سه دلیل از دلایل گسترش انقلاب اسلامى را داشته اید به سه بازتاب انقلاب اسلامى در سطح منطقه و جهان اشاره مى نماییم تااز خلال آن گسترش انقلاب اسلامى در آن سوى مرزها مشخص گردد . از جمله مهمترین پیامدهاى بین المللى پیروزى انقلاب اسلامى مى توان به سه مورد زیر اشاره نمود : 1. زنده شدن آرمان فلسطین و تغییر محوریت مبارزه از ایدئولوژى هاى مادى عمدتا چپ گرا به سمت ایدئولوژى اسلامى یکى از مهمترین مسائلى که در رابطه انقلاب اسلامى مطرح مى شود مساله زنده شدن آرمان فلسطین مى باشد چرا که امام خمینى به عنوان رهبر کبیر انقلاب اسلامى یکى از مهمترین اهداف خود را در مسیر مبارزه ، توجه به مساله فلسطین عنوان مى کردند . ایشان در سخنرانى هاى خود چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامى همواره بر مساله فلسطین به عنوان یکى از مسائل اساسى و کلیدى مورد توجه انقلابیون مسلمان تاکید مى کردند و پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز در زنده شدن روح مبارزه و مقاومت در ملت فلسطین نقش اساسى داشتند . با این توضیح که تا پیش از پیروزى انقلاب اسلامى ایران گروههاى مبارز فلسطینى که در راس آنها تشکیلات فتح یا سازمان آزادى بخش فلسطین متعلق به یاسر عرفات قرار داشت عمدتا داراى ایدئولوژى هاى ناسیونالیستى ، سکولاریستى و با رگه هایى از سوسیالیسم داشتند که همین مساله نیز باعث وابستگى آنها به قدرتهاى غربى و شرقى شده و به مرور باعث استحاله یافتن کل جریانات مبارز شده و سرانجام آن نیز تسلیم شدن در برابر غرب و نشستن پاى میز مذاکرات بود که این یعنى قربانى کردن آرزوهاى یکى ملت آواره در پاى ایدئولوژى هاى پوچ گرایانه که در نتیجه آن روح مقاومت و ایستادگى از ملت فلسطین گرفته شده و دشمن صهیونیستى را به اجراى آخرین فاز از نقشه هاى خود جرى تر نمود . اما با پیروزى انقلاب اسلامى و در شرایطى که مقدمات مذاکره هاى سازش فراهم شده بود ملت فلسطین که بار دیگر بارقه هاى امید را در درون خود حس کرده بودند این بار نه با ایدئولوژى هاى مادى گرایانه بلکه با محوریت اسلام به مبارزه اى بى امان با رژیم صهیونیستى رفته و پرچم مبارزه این بار بر دوش کسانى قرار گرفت که اسلام را مبناى عمل خویش قرار مى دادند . از جمله جریانات مبارزى که در سالهاى پس از پیروزى انقلاب اسلامى در فلسطین اشغالى به حرکت در آمدند مى توان به جنبش جهاد اسلامى فلسطین و حرکت مقاومت اسلامى فلسطین موسوم به حماس اشاره نمود . جنبش جهاد اسلامى فلسطین ، حرکتى اسلامى و مبارزه است که ساختار سازمان یافته آن در اوایل دهه 80 میلادى در فلسطین اشغالى شکل گرفت . پیش از آن ، اندیشه فکرى و سیاسى جنبش در اواسط دهه 70 در میان دانشجویان فلسطینى مقیم مصر ، مطرح شده بود و بحثهایى پیرامون مسائل روش‌شناسى در ارتباط با درک اسلام و واقعیتهاى جهان و نحوه نگرش به تاریخ و فهم آن و خوصاً تاریخ اسلام مورد بررسى قرار گرفته بود . بسیارى از صاحبنظران و پژوهشگران ، پیرامون پدیده جنبشهاى اسلامى معاصر و حرکتهاى آزادیبخش مسلمانان ، معتقدند که انقلاب اسلامى ایران یکى از عوامل مهم و تأثیر گذار در پیشبرد روند بیدارى و آگاهى مسلمانان و ازدیاد فعالیتهاى مؤثر در جوامع عربى و اسلامى بوده است . جنبش جهاد اسلامى هم از این قاعده مستثنى نبوده و از انقلاب ایران تأثیر پذیرفته است . اما علاوه بر این ، جنبش جهاد ، در مراحل شکل‌گیرى و پیدایش خود ، تفاوت چشمگیرى با دیگر نهضتهاى موجود داشته است . چرا که این جنبش به رهبرى شهید دکتر شقاقى ، مراحل رو به رو شدن نهضت و انقلاب ایران به رهبرى امام خمینى ( ره ) با رژیم شاه را به دقت زیر نظر داشته و تغییر و تحولاتى را که از ابتدا تا پیروزى انقلاب رخ داد ، پیگیرى نموده بود . بنابراین دکتر شقاقى و دوستان ایشان ، از همان زمان تحصیل در دانشگاههاى مصر در اواسط دهه 70 میلادى ( 1350 شمسى ) ، امام خمینى ( ره ) و روشهاى مبارزاتى ایشان را کاملاً مورد توجه قرار دادند تا اینکه انقلاب به پیروزى رسید و آرزو و پیش گویى دکتر شقاقى در مورد موفقیت و پیروزى امام و یاران او در به دست گرفتن حکومت در ایران به واقعیت تبدیل شد . بهترین دلیل این امر کتابى است که دکتر شقاقى مدتى پیش از پیروزى انقلاب در مصر منتشر کرده و آنرا « امام خمینى ، راه حل جدید جهان اسلام » نامید و اولین کتابى بود که به زبان عربى درباره امام خمینى و انقلاب اسلامى ، در جهان عرب منتشر شد . دکتر شقاقى در این کتاب با بیان ویژگیهاى انقلاب و تاریخچه جنبشهاى اسلامى در ایران با توجه به ماهیت و خصوصیات مذهب تشیع و با رد هر نوع اندیشه مخالف پیروزى انقلاب را پیش بینى نمود و همه مسلمانان را به پیروى از روش انقلاب ایران در ایجاد تحولات فرا خواند ، یعنى همان انقلابى که به گفته دکتر شقاقى ، « یک تجربه فکرى ، سیاسى و کاملاً علمى ، در سایه نظریات معاصر تشیع و نزدیک به دیدگاههاى اهل سنت بود » . دکتر شقاقى در کتاب خود ، بینش فکرى سیاسى روشنى از امام خمینى و روند انقلاب اسلامى ایران ارائه نمود و در پژوهشى مفصل ، مسائل و اتفاقات آن روز جامعه ایران در راه پیروزى انقلاب را بررسى نمود . حتى اسم و عنوانى که براى کتاب انتخاب کرد نشانگر آن است که او ، امام خمینى و روش انقلابى ایشان را نمونه‌اى جدید وجایگزین روشهاى دیگر جهان اسلام مى‌دانست و این نشانه آگاهى و بلوغ فکرى او در برخورد با انقلاب اسلامى و رهبر آن است . ( تأثیر امام خمینى و انقلاب اسلامى در اندیشه و عملکرد جنبش جهاد اسلامى فلسطین ، دکتر انور ابو طه ( پژوهشگر فلسطینى ) ، مجله حضور : : پاییز 1379 ، شماره 33 ) جنبش حماس نیز که ابتدا براساس فعالیت فرهنگى اجتماعى تأسیس شد ، پس از چند سال ، اقدامات نظامى را جهت دستیابى به اهداف خود ، ضرورى دانست ، اگرچه حماس همانند حزب الله لبنان و حتى جهاد اسلامى فلسطین به جمهورى اسلامى ایران نزدیک نیست ولى به اندازه کافى دیدگاه هاى حماس نسبت به رژیم صهیونستى ، مسئله فلسطین و اهمیت و جایگاه والاى آن در جهان اسلام و هم چنین اهداف و منافع این گروه در روند صلح ، با دیدگاه ها و اهداف و منافع جمهورى اسلامى ایران در مسایل ذکر شده ، نزدیک است و از سوى دیگر ، حماس نیز تقریباً در سطح حزب الله و جهاد اسلامى از حمایت هاى سیاسى ، تبلیغاتى و معنوى ایران برخودار مى شود . بنابراین ، جمهورى اسلامى به اندازه کافى توانسته است از طریق حماس در معادلات منطقه اى مشارکت و تأثیر داشته باشد . حماس نیز مانند ایران معتقد است : رژیم صهیونیستى ، رژیم غاصب ، غیرقانونى ، نژادپرست ، توسعه طلب و غیرقابل مذاکره بوده و با هر گونه اقدام و سیاستى که باعث تثبیت و امنیت این رژیم گردد ، باید مخالفت کرد . در نتیجه ، استقرار صلح آمریکایى را که طى آن جهان اسلام و اعراب بازنده اصلى و آمریکا برنده این میدان خواهد بود مردود دانسته و با اقدامات سیاسى ، اجتماعى ، تبلیغاتى و نظامى توانسته است بر روند صلح ، بازدارندگى ایجاد کند . حماس با استفاده از نیروهاى بالقوه و بالفعل و نفوذ فوق العاده مردمى خود ، توانسته است با ایجاد تشکیلات وسیع ، گسترده و مقتدرى در داخل سرزمین اشغالى فلسطین و خارج از آن ، نقش فوق العاده اى را در مقابله با زیاده خواهى هاى صهیونیست ها و دفاع از ملت مظلوم فلسطین ایفا کند . تاثیرات جنبشهاى جهادى فلسطین از انقلاب اسلامى ایران : ملت فلسطین که بیش از نیم قرن در جنگ و جدال با صهیونیسم بوده است و ظلم و بیدادگرى این رژیم را تحمل نموده ، در هر زمان امید به حمایت بخشى از اعراب یا سازمان هاى چریکى فلسطین را داشته است . ملت فلسطین ، مدتى به جمال عبدالناصر ( رییس جمهور اسبق مصر ) و به » پان عربیسم « دل بسته بود ، اما جانشین عبدالناصر در همان دوران پیروزى انقلاب اسلامى ، تغییر جهت داد و با سفر به بیت المقدس و ملاقات با سران صهیونیستى ، بدترین ضربه را به نهضت فلسطین وارد آورد و نهایتاً در سال 1358 شمسى در » کمپ دیوید « خود را ازجرگه حامیان نهضت فلسطین خارج نمود و دست دوستى و مودت به اسراییل داد . با فرمان امام خمینى ( ره ) به عنوان عکس العمل در قبال این خیانت ، روابط ایران و مصر بلافاصله قطع شد . پس از مصر ، کشورهاى دیگر نیز به صف سازش کاران با رژیم صهیونیسى پیوستند و توافقاتى را با این رژیم امضا کردند اما با پیروزى انقلاب اسلامى و سقوط رژیم شاه ، یک حامى جدى در منطقه براى فلسطینیان پیدا شد و پس از وقوع این رویداد تاریخى ، معادلات سیاسى در منطقه به ویژه در فلسطین اشغالى برهم خورد . از دیدگاه نظام جمهورى اسلامى ، موضوع فلسطین نه یک موضوع جهان عرب ، بلکه موضوع جهان اسلام است . تعیین روز قدس در جمعه آخرماه رمضان توسط امام خمینى ( ره ) به منظور یادآورى این امر بود که دولت صهیونیستى هیچ راه حلى جز زور نمى شناسد و با زور باید با زبان زور برخورد کرد . ملت فلسطین خود باید قیام کند و حق خود را بستاند . همزمان با پیروزى انقلاب اسلامى ، یک رستاخیز اسلامى در نوار غزه و ساحل غربى رود اردن آغاز شد . انقلاب اسلامى براى توسعه این خیزش محرک و انگیزه نهایى بود . همان طور که امام خمینى ( ره ) به زندگى ایرانیان معنا و مفهوم دوباره بخشید ، به میلیون ها انسان مستضعف و مسلمان نیز امید بخشید و مسلمانان فلسطین نیز احساس کردند که میت وان اسراییل را از بین برد . ( فتحى شقاقى ، بى تا : 87 و 88 ) بلافاصله پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران ، نخستین مرکز جهاد اسلامى فلسطین درنوار غزه فعال شد . به این ترتیب ، پس از دهه هاى 50 و 60 و 70 که اسلام از صحنه فلسطین خارج بود ، مجدداً فلسطین به مرکزیت دنیاى اسلام منتقل شد و با پشتوانه جدید به مقابله با اسراییل رفت . از این به بعد اصول جهاد ، شهادت و فداکارى در راه هدف که سمبل هاى شیعیان و شعارهاى انقلاب اسلامى ایران بود ، به عنوان اصول اساسى جهاد اسلامى فلسطین مطرح شد . ( کدیور ، بى تا : 96 ) « احمد صدیق » یکى از سخنگویان جهاد اسلامى در مقاله اى نوشته است » : پیروزى اعتقادات اسلامى در ایران مبارزه علیه اسراییل است » . « شیخ اسعدتمیمى « یکى از رهبران فلسطین نیز مى گوید : « تا زمان انقلاب ایران ، اسلام از عرصه نبرد غایب بود ، انقلاب ایران این واقعیت را که اسلام راه حل و جهاد وسیله اصلى است ، به سرزمین فلسطین منتقل کرد . » در این میان جهاد اسلامى فلسطین نیز اعلام کرد : « مسئله فلسطین یک مسئله اسلامى است نه یک مسئله ملى که تنها مربوط به فلسطینیان باشد یا یک مسئله عربى که فقط به اعراب مربوط باشد . فلسطین مسئله جهان اسلام است . » به این ترتیب طرفداران اندیشه امام خمینى ( ره ) جذابترین گروه براى ساکنان نواره غزه و ساحل غربى شدند . در حقیقت ، عملیات فراگیر نیروهاى جهاد اسلامى فلسطین در برانگیختن قیام فلسطینیان نشانگر رشد و نفوذ معنوى و سیاسى انقلاب اسلامى در جامعه فلسطینى است . به گفته شیخ عبدالله شامى یک چهره برجسته اصولگراى فلسطین : » پیروزى انقلاب اسلامى ایران ، اثر عظیمى برانقلاب و مردم فلسطین داشت . پس از آن ، مردم فلسطین دریافتند که براى آزادى فلسطین به قرآن و تفنگ نیاز دارند . این نخست در حرکت جهاد اسلامى کاملاً تحقق یافت که بذر چنین اندیشه اى را در عرصه فلسطین افشاند . « ( رک : سید مرتضى حسینى ، مقاله تأثیر انقلاب اسلامى ایران بر حماس و حزب الله لبنان به نقل از پایگاه اطلاع رسانى بنیاد شهید « پایگاه اطلاع رسانى فرهنگ ایثار و شهادت » ) 2. بیدارى ملتهاى مسلمان و مظلوم جهان و جرات مبارزه یافتن نخستین گام براى هر نوع مبارزه و جهاد و انقلاب بیدارى و آگاهى مردم ، به عنوان ستون و بدنه اصلى حرکت‌ها و نهضت‌ها مى‌باشد . آگاهى و بیدارى مردم نقش بسیار مهم و حیاتى دارد . موتور اولیه حرکت و نیز شرط استمرار مبارزه ، آگاهى مردم و شناخت مبارزین است . در حقیقت بدون حصول این آگاهى ، نهضت و جنبش ماندگارى شروع نمى‌شود و صرفاً در اندیشه و تصور باقى مى‌ماند . این شناخت و آگاهى شامل حوزه‌هاى مختلفى مى‌باشد . آگاهى از وضعیت موجود ، آگاهى از وضعیت مطلوب ، آگاهى از لزوم حرکت و نهضت ، شناخت و اطمینان از اصل امکان مبارزه و تحقق پیروزى ، آگاهى از توان و امکانات خود و دشمن ، شناخت و آگاهى نسبت به تجربه تاریخى و عملى سایر جنبش‌ها و نهضت‌ها از جمله این موارد مى‌باشد . نظر به نقش و اهمیت این بدیارى و آگاهى اولیه ، قدرت‌هاى استکبارى جهانى و نیز حکام و سران کشورهاى وابسته به آنان ، همیشه به انحاء مختلف تلاش مى‌کنند تا مردم نسبت به مسایل یاد شده در جهل و ناآگاهى باقى بمانند و بدین ترتیب به طور ریشه‌اى از تشکیل و رشد نهضت‌ها جلوگیرى شود . گام دوم در مبارزه پس از آگاهى داشتن ، شهامت و شجاعت لازم براى مبارزه مى‌باشد . اگر بیدارى و آگاهى را به بنزین و موتور حرکت‌هاى انقلابى تشبیه نماییم ، شهامت و شجاعت ، جرقه لازم براى احتراق بنزین این موتور محرکه است . در این مورد نیز دشمنان تلاش زیادى کرده‌اند تا مردم بیدار و آگاه ، فاقد شهامت و جرأت لازم بوده و افرادى ترسو و بزدل باشند . تا قبل از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى ایران ، استکبار جهانى و عمال وابسته آنها در نگهداشتن مردم در جهل و ناآگاهى ، تا حدود زیادى موفق بودند و با طر مواردى از قبیل نمى‌شود ، قضا و قدر و تقدیر الهى چنین است ، اوضاع موجود را توجیه مى‌کردند . آن دسته از مردم نیز که فاقد شجاعت و جرأت لازم جهت مبارزه بودند ، براى سرپوش گذاشتن بر این ضعف خود ، به توجیهات فوق بیشتر دامن مى‌زدند . از طرف دیگر الگوى مناسبى در این زمینه در اختیار نداشتند . لیکن به برکت پیروزى انقلاب اسلامى ایران ، آگاهى و بیدارى گسترده‌اى در بین مردم مسلمان ، محروم و مستضعف جهان پدیدار گشته و شجاعت لازم را براى مبارزه به دست آوردند . بدین ترتیب دستاورد جهانى دیگرى در دفتر دستاوردهاى جهانى انقلب به ثبت رسید . احمد جبرئیل دبیر کل جبهه خلق براى زادى فلسطین مى‌گوید : « جمهورى اسلامى ایران با رهبرى اسلامى و حکیمانه آن ، محورى براى بیدارى اسلامى در جهان و پناهگاهى براى مجاهدان انقلابى شده است . » ( 1 ) و سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در بیروت مى‌گوید : « انقلاب اسلامى ایران ، مسلمانان جهان را بیدار کرد و به آنان عزت بخشید و این مسأله در حضور قوى ملتها در صحنه‌هاى جهاد و مبارزه علیه رژیم‌هاى وابسته غربى به خوبى نمایان است . » ( 2 ) با پیروزى انقلاب اسلامى ، در سراسر جهان اسلام ، از یوگسلاوى و مراکش در غرب گرفته تا اندونزى و فیلیپین در شرق ، یک جنبش مردمى نُضج گرفت . این تجدید حیات اسلامى به شکل‌هاى مختلف از قبیل حرکت‌هاى مردمى در عراق ، جهاد مسلمانان در افغانستان اشغال شده توسط شوروى سابق ، ترور انور سادات در مصر ، مقاومت شدید در لبنان ، بروز حرکت‌هاى اسلامى در کویت و بحرین ، قیام مردم در الجزایر ، مصر ، تونس ، مرکش و قیام اسلامى مردم فلسطین تجلى یافته است . پیروزى انقلاب اسلامى در ایران ، موجب شد ، مردمى که از عظمت قدرت خود بى‌اطلاع بودند و همه مظالم را در چهارچوب قسمت و قدیر و قضاى الهى تفسیر مى‌کردند ، با برداشتى نوین از اسلام راستین و ناب به حرکت درآیند . این حرکت نه فقط شیعیان ، بلکه طرفداران اهل سنت را نیز در برگرفت ، چرا که پیام امام ، پیام وحدت مسلمانان و یک پیام فراگیر و جهانى بود . هدف اهتزاز پرچم لااله الا الله در سراسر جهان ، نفى تمامى قدرت‌ها و تکیه بر قدرت لایزال الهى و توده‌هاى مردم بود . والاترین دستاورد انقلاب اسلامى ایران براى ملت‌هاى مستضعف جهان ، تربیت انسان جدیدى بود که قادر به ایستادگى و مقاومت در مقابل ظلم باشد . این مسأله با ایجاد روحیه ایثار و مبارزه در میان امت اسلام ، بزرگترین تهدید براى وضع موجود و ثبات تحمیلى غرب بر منطقه و نیز براى قدرت‌هاى غربى که بر مواضع استراتژیک و منابع زیرزمینى کشورهاى منطقه تکیه داشتند ، محسوب مى‌شد . ( 3 ) این بیدارى و آگاهى و جرأت مبارزه یافتن در قلمرو کشورهاى زیادى به وجود آمد که امکان پرداختن به همه آنها از دایره بحث این مجموعه مختصر خارج است . لیکن به چند مورد آن به اختصار اشاره‌اى مى‌کنیم : فلسطین هر چند بیدارى و آگاهى لازم و جرأت مبارزه و درگیرى با دشمن صهیونیستى در فلسطین مظلوم و مردم مبارز آن وجود داشت ، اما پیروزى انقلاب اسلامى ایران ، اولاً بر اباد این بیدارى و آگاهى افزود و موجب شد مبارزه با توان و ابعاد گسترده‌ترى پیش برود و نشاط مبارزه و نور امید به پیروزى بین میلیونها انسان مسلمان و مستضعف فلسطینى به وجود آید . ثانیاً انقلاب ایران موجب شد تا اسلام وارد صحنه مبارزه شده و نهضت فلسطین با محوریت اسلام به پیش برود . بدین ترتیب پس از دهه‌هاى 50 ، 60 و 70 میلادى که اسلام را از صحنه مبارزه فلسطین خارج کرده بودند ، اسلام مجدداً وارد صحنه شده و نهضت به شکل اسلامى و با پشتوانه جدید ایمانى به مقابله با رژیم اشغالگر صهیونیستى برخاست . از این به بعد اصول جهاد ، شهادت و فداکارى در راه هدف که سمبلهاى شیعیان و شعارهاى انقلاب اسلامى ایران بود ، به عنوان اصول اساسى جهاد اسلامى فلسطین مطرح شد . در این زمینه شیخ اسعد تمیمى یکى از رهبران فلسطینى مى‌گوید : تا زمان انقلاب ایران ، اسلام از عرصه نبرد غائب بود ، حتى در عرصه واژگان به جاى « جهاد » از کلماتى همچون « نضال » و « کفاح » استفاده مى‌شد . انقلاب ایران واقعیت قدیمى « اسلام راه حل و جهاد وسیله اصلى است » را به سرزمین فلسطین وارد کرد . به این ترتیب طرفداران اندیشه امام خمینى ( ره ) جذاب‌ترین گروه براى ساکنان نوار غزه و ساحل غربى شدند . از برجسته‌ترین ویژگى‌هاى قیام فلسطینى‌ها در دسامبر 1987 میلادى ( 1366 ش ) در ساحل غربى و نوار غزه ، مبارزه بى‌مان گروهه‌اى اصولگراى اسلامى بود که تحت تأثیر انقلاب اسلامى ایران به حرکت درآمده بودند . ( 4 ) لبنان انقلاب اسلامى ایران ، شیعیان لبنان را به جنبش دراورد و نویدبخش امیدهاى سرکوب شده آنان شد . لبنان به دلایل مختلف مناسب‌ترین محل برى پذیرایى ندیشه‌هاى انقلابى اسلام بود . بیش از هر چیز این امر ناشى از سالها اقدامات روشنگرانه اساسى امام موسى صدر در این منطقه و در بین شیعیان بود . حزب الله لبنان نیز به عنوان یک جنبش مخالف ( سیاسى و اجتماعى ) و به دنبال شکست دولت لبنان از اسرائیل و تحت تأثیر آرمان‌هایى که انقلاب اسلامى ایران در میان شیعیان لبنان پدید آورد ، ریشه شعارهاى حزب‌الله از ایران اسلامى الگو گرفته شده است و تئورى سیاسى که حزب الله به آن متعهد است ، اصل رهبرى امت اسلامى توسط ولى فقیه مى‌باشد . حسین موسوى رهبر امل اسلامى مى‌گوید : ما ارتباط نزدیکى با مسلمانان سراسر جهان داریم . ما به جهان اعلام مى‌کنیم که جمهورى اسلامى ، مادر ماست . دین ما ، ملکه ما ، خون ما ، شریان حیات ما است . سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله نیز مى‌گوید : « گروههاى مختلف معتقدى که با عناوین مختلفى فعالیت مى‌کردند ، براساس دو محور هماهنگ شدند و به یکدیگر پیوستند . محور نخست ایمان به ولایت فقیه و التزام به رهبرى حکیمانه امام خمینى و مورد دوم ضرورت قیام و مبارزه با دشمن اسرائیلى . بر اساس این دو محور تمام گروههاى اسلامى به یکدیگر پیوستند و حرکت واحدى را سازمان دادند که امروزه به حزب الله معروف است . » ( 5 ) مصر از آن‌جا که اسلام در مصر عمیق و ریشه‌اى است و فرهنگ اسلامى ، زمینه مستحکمى در این کشور دارد ، طبیعى است که پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران و گسترش موج حرکت اسلامى در منطقه ، استکبار همه کوشش خود را به کار مى‌گیرد تا با حرکت اسلامى در این کشور قبل از هر کشور عربى دیگر به مقابله برخیزد . طى سالهاى پایانى حکومت سادات از سال 1977 تا 1981 میلادى ( 1356 تا 1360 ) مخالفت مؤثر چه در خیابان‌ها و چه از طر یق انتشار نشریات ، توسط جنبش اسلامى مصر انجام گرفت . با ترور سادات توسط نیروهاى جهاد اسلامى مصر ، مبارزه بین مساجد و حکومت مصر ابعاد تازه‌اى به خود گرفت . مسلمانان مبارز با ترور سادات در سال 1981 ( 1360 ) حضور خود را در صحنه سیاسى مصر اعلام کردند . هر چند طرفداران جهاد اسلامى انتظار داشتند به دنبال این ترور ، یک قیام همگانى مانند انقلاب ایران به وقوع بپیوندد ، ولى این اقدام نتوانست به هدف‌هاى خود جامه عمل بپوشاند . در 18 اکتبر سال 1981 شاخه الجهاد در اسیوط کنترل شهر را در دست گرفت ولى چتربازان رژیم ، کنترل شهر را بازپس گرفتند . مبارک با برقرارى حکومت نظامى ، دادگاهها ویژه ، پاکسازى گسترده امنیتى و کشتار و شکنجه نیروهاى مسلمان ، سعى در فرونشاندن خشم اسلامى مردم کرد . مردم مسلمان مصر براى این که مخالفت خود را با رژیم مبارک نشان دهند ، شعارهاى اسلامى از جمله لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، آیات قرآن و تصاویر حضرت امام خمینى ( ره ) را بر روى شیشه اتومبلهایشان چسباندند . ( 6 ) الجزایر تا قبل از سال 1357 یأس ناشى از فقدان نتایج و دستاوردهاى انقلاب الجزایر ، همچنین تبلیغت جهانى در مورد دم تحقق و پیروزى انقلابهاى دینى سبب شده بود تا احتمال وقوع انقلاب اسلامى را در تصور مردم الجزایر غیرممکن سازد . پیروزى انقلاب اسلامى ایران ، این باور را در مردم الجزایر به وجود آورد که اسلام مى‌تواند با ایجاد دگرگونى سیاسى ، حکومتى مبتنى بر ایدئولوژى اسلامى بنا کند . . . کسانى که از نزدیک تحولات الجزایر را تعقیب نموده‌اند ، دگرگونى‌هاى این کشور در طرى سال‌هاى گذشته را شبیه دگرگونى‌هاى ایران در سالهاى انقلاب ارزیابى کرده‌اند . چهره خیابان‌هاى الجزایر تغییر کرده ، نه تنها بر تعداد مردان مذهبى و زن‌هاى با حجاب افزوده شده ، بلکه لباس‌هایى که هیچ ارتباطى با سنن الجزایر ندارد ، از جمله چادرهاى سیاه ایرانى به چشم مى‌خورد . در الجزایر نیز همچون دیگر نقاط جهان اسلام ، حرکت‌هاى مردمى گسترده‌اى بد از پیروزى انقلاب اسلامى مشاهده مى‌کنیم . در سال 1360 به دنبال حمله نیروهاى دولتى به یک مجلس سخنرانى و ضرب و شتم مسلمانان توسط نیروهاى دولتى ، تعدادى شهید و مجروح شدند . در سال 1361 دولت ، مسجد دانشگاه الجزایر را بست و 22 نفر را دستگیر کرد که باعث تظهرات گسترده‌اى در الجزایر شد . متعاقب آن ، رهبران مذهبى که بشدت خشمگین شده بودند ، مردم را دعوت به نماز جمعه کردند و بزرگترین نماز جمعه در محیط دانشگاه الجزایر اقامه شد و در آن اعلامیه 14 ماده‌اى به امضاى احمد سحنون ، عبداللطیف سلطانى و عباس مدنى قرائت شد . چند روز بد نیروهاى دولتى به دستگیرى برپاکنندگان تظاهرات و امضاءکنندگان اعلامیه پرداختند . سلطانى که در پاریس با امام ملاقات کرده بود و پس از مراجعت به الجزایر محور حرکت‌هاى اسلامى در این کشور شده بود ، در زندان امنیتى فوت کرد . در فروردین 1363 به دنبال تشییع جنازه وى بار دیگر الجزایر شاهد قدرت‌نمایى اسلامگرایان و موج سرکوبى آنها مى‌شود . بعد از سرکوبى نسبى حرکت اسلامى ، دولت تصمیم گرفت با اصلاحات کنترل‌شده ، پاره‌اى خواسته‌هاى مسلمانان را تحقق بخشد . اکتبر 1988 ( 1367 ) بار دیگر الجزایر شاهد تظاهرات خونین مردم این کشور بود . در این تظاهرات که عده زیادى کشته و زخمى شدند و خسارت‌هاى زیادى وارد شد ضرورت اصلاحات عمیق اجتناب‌ناپذیر شد و به این ترتیب ، نظام الجزایر از نظام تک‌حزبى به نظام چندحزبى تبدیل و دهها حزب اسلامى و غیراسلامى تشکیل شد . پیروزى حبهه نجات اسلامى در دو انتخاب شهرداریها و دوره اول انتخابات پارلمانى این کشور ، زنگ خطر را براى غرب به صدا درآورد و به این ترتیب با تمهیدات وچراغ سبزهاى پیاپى به عمال داخلى خود ، نیروهاى مخالف ، ضمن آن که مانع از انجام دور دوم انتخابات در این کشور شدند ، رهبران اصلى جبهه را دستگیر و با انجام یک کودتا از تبدیل الجزایر به یک کشور اسلامى شبیه ایران جلوگیرى کردند . نظر عباس مدنى در مورد انقلاب اسلامى ایران شاید تا حدودى روشنگر ترس و نگرانى غرب از پیروزى جبهه نجات اسلامى در انتخابات پارلمانى این کشور و تحولات بدى آن باشد . باس مدنى گفته است : « انقلاب اسلامى ایران در واقع متعلق به همه مسلمانان جهان و از جمله مردم مسلمان الجزایر است . ما از ابتدا تحولات انقلاب ایران را لحظه به لحظه پیگیرى مى‌کردیم . زیرا پیروزى و شکست این انقلاب ، به سرنوشت ما گره خورده است . » ( 8 ) ترکیه اعتقادات دیرینه و اسلامى مردم ترکیه با پیروزى انقلاب اسلامى و مشاهده دفن سلطه آمریکا در ایران ، جانى تازه گرفت . آنها با یک اعتماد به نفس فزاینده دریافتند که استقلال و عزت مسلمانان بازگشتى است . در گزارشى که به وسیله سیا براى وزارت امور خارجه آمریکا تنظیم شده چنین آمده است : « فلسفه ( امام ) خمینى روز به روز در ترکیه توسه مى‌یابد . « به گفته یک جامعه‌شناس معروف ترکیه ، تا دیروز مردم ترکیه تمایلات اسلامى خود را مخفى مى‌کردند و تظاهر به اسلام نمى‌کردند ، اما امروز تظاهر به اسلام مایه فخر و مباهات آنان است . به دنبال پیروزى انقلاب اسلامى ایران و در حالى که ترکیه شاهد صحنه‌هاى مهیج و پر شور از طرف مردم مستضعف این کشور بود و قیام مردم با شعارهاى استقلال ، آزادى ، جمهورى اسلامى مى‌رفت تا سراسر کشور را فرا گیرد ، آمریکا با کودتاى نظامى توانست این حرکت اسلامى را تا حدودى مهار کند . کودتاى 1980 ژنرالها در ترکیه با هدف غیرسیاسى کردن جامعه ترکیه آن هم چند روز بد از مرجعت فرمانده نیروى هوایى ترکیه از آمریکا به کشور صورت گرفت . به دنبال کودتاى نظامى ، سرفصل جدیدى از اقدامات دولت کودتا انحلال تمامى احزاب سیاسى و اجتماعات و اتحادیه‌هاى کارگرى ، ممنوعیت حجاب براى خانم‌هاى کارمند و دانشجو و لزوم استفاده از کت و شلوار و کراوات براى آقایان و منع داشتن ریش بود . گسترش حجاب اسلامى و مقنعه و چادر در ترکیه و افزون‌شدن شعارهاى « اسلام تنها راه حل » در خیابان‌هاى شهر و دیوارهاى دانشگاه‌ها ، رواج نشریات اسلامى در ترکیه ، پر شدن مساجد از نمازگزاران از جمله عواملى بودند که موجب شد کنعان اورن رئیس رژیم کودتا ، چنین بگوید : « سه خطر اساسى که ترکیه با آن امروز روبه‌روست عبارتند از کمونیسم ، فاشیسم و ارتجاع مذهبى . » ( 9 ) پى نوشت : 1 - ضمیمه روزنامه اطلاعات ، مورخ . 1378 / 3 / 29 2 - کدیور ، انتفاضه ، مقاومت فلسطین ، ص . 264 3 - کدیور ، رویارویى انقلاب اسلامى ایرن و آمریکا ، ص 98 و . 100 4 - همان ، ص . 113 5 - همان ، ص . 110 6 - همان ، ص . 120 7 - همان ، ص . 122 8 - همان ، ص . 124 9 - همان ، ص . 125 ( پیامد دوم برگرفته از : 92 دستاورد انقلاب اسلامى ایران ، نشر معاونت فرهنگى ستاد مشترک سپاه - اداره تبلیغات ص 71 ) 3. تحقیر استکبار جهانى ، بویژه آمریکا و شکستن ابهت پوشالى آنها یکى از دستاوردهاى بزرگ و اعجاب برانگیز انقلاب اسلامى ایران در سطح جهان ، شکستن ابهت پوشالى قدرتهاى شیطانى شرق و غرب و تحقیر آنها ، مخصوصاً استکبار غرب به سرکردگى آمریکا است . سالهاى طولانى در اثر تبلیغات و نیز اعمال زور قدرتهاى استکبارى شرق و غرب ، نفوذ ناپذیرى قدرت آنها و یکه تاز بودن آنان در صحنه جهانى ، این باور در همه مردم جهان به وجود آمده بود که آنها داراى قدرت بسیار هستند و به هیچ وجه نمى شود با آنان مقابله کرد . این فکر در بین برخى مبارزان هم رسوخ کرده بود که جز با اتکاء به یکى از دو ابرقدرت شرق یا غرب نمى‌توان در جغرافیاى سیاسى جهان حضور یافت و به حیات خود ادامه داد . برخى گروهها به شرق وابسته شده و بعضى به غرب گرایش پیدا کردند . تا قبل از پیروزى انقلاب اسلامى ، کسى باور نمى‌کرد بتوان در برابر قدرت شیطانى بزرگ آمریکا و ابرقدرت شوروى ، عرض اندام کرده و در برابر آن ایستادگى کرد . اما پیروزى انقلاب اسلامى ایران که سرنگونى رژیم ستمشاهى را به دنبال داشت ، اولین ضربه محکم و اساسى را به غرور و ابهت پوشالى آمریکا وارد آورد ، زیرا پشتوانه اصلى رژیم پهلوى ، آمریکا بود و آمریکاییان تا آخرین لحظات پیروزى انقلاب ( و حتى بعد از آن ) به حمایت از رژیم منحوس پهلوى ادامه دادند . آمریکا تصور این را هم نمى‌کرد که با داشتن قدرت جهانى ، حمایت از رژیمى ( آن هم رژیم محمد رضا پهلوى که از ابتدا زیر نظر آنان بزرگ شده و قدرت یافته بود ) را در دستور کار خود داشته باشد و از حفظ آن عاجز مانده و ناتوان شود . حتى خود رژیم پهلوى نیز براى نشان دادن استحکام سلطنت خود ، حمایت و پشتیبانى آمریکا را به رخ مبارزین مى‌کشید . در این رابطه ، برژنیسکى مشاور امنیت ملى رئیس جمهور آمریکا در دولت کارتر ، در بخشى از خاطرات خود مى نویسد : « ایران [ منظور در واقع انقلاب اسلامى و حکومت اسلامى ایران است ] بزرگترین شکست حکومت کارتر بود . . . سقوط شاه از نظر استراتژیک نتایج مصیبت بارى براى آمریکا به بار آورد و از نظر سیاسى ، براى خود کارتر فاجعه آمیز بود . 1 » حوادث بعدى و اقدامات مهم دیگر انقلاب اسلامى ایران در برابر قدرتهاى شیطانى ، بر ابعاد و گستردگى تحقیر ابرقدرتها و شکستن قدرت دروغین آنها افزود . از جمله این حوادث و اقدامات ، موارد زیر مى‌باشد : - تسخیر لانه جاسوسى آمریکا در ایران که با عنوان سفارتخانه ، مشغول توطئه بر علیه انقلاب بود . - جهانى کردن شعار مرگ بر آمریکا - خنثى کردن محاصره‌هاى اقتصادى ، سیاسى و نظامى - ایستادگى در برابر حظور نظامى نامشروع ناوگانهاى آمریکا در خلیج فارس - ایستادگى در برابر حمله نظامى به طبق - تسلیم نشدن در برابر حمله موشکى آمریکا به هواپیماى مسافربرى ایران در خلیج فارس - پاسخ منفى دادن به التماس آمریکا براى مذاکره و برقرارى روابط سیاسى شکستن ابهت پوشالى ابرقدرتها ، مخصوصاً آمریکا ، بازتاب مهمّى در جهان به دنبال داشت . مردم مسلمان و مستضعف جهان و حرکتهاى آزادیبخش پى به ضعف و ناتوانى آمریکا برده و شکست قدرت اسطوره‌اى آن را به چشم خود مشاهده کردند . مردم جهان به این باور رسیدند که قدرت آمریکا در برابر قدرتهاى الهى و مردمى ناچیز بوده و قدرت واقعى آن ، بسیار کمتر از آن چیزى بوده که همیشه در جهان تبلیغ و ترویج مى‌شده است . خبرگزاریها و مطبوعات جهان هم لب به سخن گشوده و به این تحقیر آمریکا اعتراف کردند . هفته نامه اشپیگل آلمانى مى‌نویسد : « آیت اللّه خمینى با تحریک مسلمانان ، غرب را شوکه کرد و پس از سقوط شاه به تحقیر آمریکا ، شیطان بزرگ پرداخت . 2 » رادیو نروژ مى‌گوید : آیت اللّه امام خمینى رهبر و شخصیتى بود که طى ده سال بارها آمریکا را تحقیر کرده و آبروى آن کشور را برد . آیت اللّه امام خمینى نشان داد محرومین مى توانند در قبال ابرقدرتها پایدارى کنند . 3 » کار به جایى مى رسد که خود رادیو آمریکا هم اعتراف به ناتوانى آمریکا کرده و به نقل از روزنامه شیکاگو تریبون مى‌گوید : « آیت اللّه خمینى آمریکا را بارها با ناتوانى مواجه ساخت و در این مورد به آمریکا درس داد و دو رئیس جمهورى آمریکا را با ناامیدى روبه رو ساخت . شاید تا به حال در هیچ دوره‌اى از سالهاى اخیر برنامه ریزان سیاسى آمریکا با چنین وضعیتى رو به رو نشده بودند که کشورى در مقابل نفوذ نظامى ، سیاسى و اقتصادى آمریکا مصونیت داشته باشد . 4 » این دستاورد عظیم جهانى انقلاب اسلامى براى مردم قهرمان ایران و کلّیه مسلمانان و مستضعفان جهان ، عزّت و افتخار و براى دشمنان کینه توز آن ، ذلّت و خوارى به همراه داشت . این نعمت بزرگ انقلاب از سوى بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامى امام خمینى ( ره ) نیز مورد تأکید قرار گرفته است . در این رابطه ، حضرت امام در یکى از سخنرانیهاى خویش در سال 1358 چنین فرمودند : « شما بدانید که این نهضت شما ملّت ایران ، این عظمت قدرتهاى بزرگ که با تبلیغات تحمیل کرده بودند بر دماغها که اصلا نمى‌شود با انگلستان درافتاد ، حالا هم دیگر اصلا با آمریکا نمى‌شود دیگر درافتاد ، این عظمت را شکست . یعنى شما ملّت عزیز ایران زن و مردتان ریختند در خیابانها و با فریاد اللّه اکبر ، این عظمتى که در قلوب اشخاص پیدا شده بود و ملّتها را وادار مى‌کرد که ساکت باشند ، مبادا یک وقتى بربخورد به آنها ، این را شکست . . . نهضت شما الان این معنا را هم شکست در دنیا که نمى‌شود در مقابل آمریکا [ ایستاد ] . 5 » و در پیام حج سال 1366 فرمودند : « من با اطمینان مى‌گویم ، اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلّت مى‌نشاند . اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدود ? خود را یکى پس از دیگرى برطرف و سنگرهاى کلیدى جهان را فتح خواهد کرد . 6 » در این مورد رهبر معظّم انقلاب فرمودند : « انقلاب شما حریم دروغین قدرتها و قلدرها را شکست . آمریکا به عنوان ابرقدرت ، یک روز آمریکا بود ، اما امروز دیگر نیست . امروز شما ببینید که در چند نقطه از نقاط عالم ، مردم عکس رئیس جمهور آمریکا را آتش مى‌زنند یا پرچم آنها را به آتش مى‌کشند ؟ چند جا از نقاط عالم ، ملّتها و توده‌هاى مردم ، مشت گره مى‌کنند و مرگ بر آمریکا مى‌گویند . 7 » یکى از موارد مهم تحقیر و شکست آمریکا ، که براى آنها بسیار سنگین و گران تمام شد ، تسخیر لانه جاسوسى آمریکا در ایران بود که به نام سفارتخانه عملا به توطئه و براندازى نظام جمهورى اسلامى ایران مشغول بود . در 13 آبان 1358 دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با شجاعت بى‌نظیرى لانه جاسوسى آمریکا را تسخیر نموده و جاسوسان به ظاهر دیپلمات آن را به گروگان خویش گرفتند . این حرکت که با حمایت قاطع امام خمینى ( ره ) و توده مردم ایران مواجه شد ، ضربه بسیار محکمى بر پیکر آسیب دیده آمریکا در اثر سقوط شاه ، وارد آورد . ویلیام سولیوان آخرین سفیر آمریکا در رژیم پهلوى ، پیرامون این اقدام انقلابى با اعتراف به تحقیر آمریکا چنین مى‌نویسد : « روش سست و بى‌بنیاد حکومت کارتر در سیاست خارجى و اقدامات نامعقول برژینسکى که هنوز قادر به درک واقعیت مسائل ایران نبود ، در نوامبر 1979 به گروگان‌گیرى اعضاى سفارت آمریکا منجر شد و یک دوران تحقیر ملى که در تاریخ آمریکا نظیر آن دیده نشده است ، آغاز گردید . 9 » به دنبال این حرکت انقلابى مردم ایران ، آمریکا تلاش کرد با تهدید و ایجاد رعب و وحشت ، مردم مبارز ایران را مرعوب کند ، ولى امام خمینى ( ره ) با قاطعیت و شجاعت تمام در سخنرانى مورخ 17 آبان 1358 خویش در جمع دانشجویان فرمودند : « آمریکا هیچ غلطى نمى‌تواند بکند . صحبت این که اگر دخالت نظامى بکند ما چه خواهیم کرد ، غلط است . . . غلط مى‌کند ! نترسید ، نترسید . . . آمریکا عاجزتر از این است که در ایران دخالت نظامى بکند . . . 9 » تاچر نخست وزیر وقت انگلیس نیز با اعتراف به قدرت انقلاب اسلامى ، عملا به حقارت غرب در برابر آن اذعان نمود و گفت : « ما غربیها در دهه 1980 از وسایل نظامى و ابزار جنگى شوروى و اقمارش واهمه نداریم . زیرا اگر بلوک شرق و اعضاى پیمان ورشو مجهز به سلاحهاى نظامى بوده و به ادوات مخرب ویرانگر مسلح مى‌باشند ، ما نیز به سلاحهاى مدرت و پیشرفته مسلح و مجهزیم ، لکن از حضور فرهنگ اسلامى انقلاب ایران مى‌ترسیم . 10 » ایران اسلامى به عنوان کشورى که مرزهاى مشترک طولانى با ابرقدرت شرق وقت داشت ، هرگز مرعوب قدرت آن نیز نشد و همان ایستادگى و مقاومتى را که در برابر غرب داشت ، در برابر شرق نیز به نمایش گذاشت . شعار « نه شرقى ، نه غربى ، جمهورى اسلامى » دقیقاَ « نه » گفتن به هر دو ابرقدرت بود . حضرت امام همان گونه که غرب را ناچیز مى‌شمرد ، شرق را نزى تحقیر مى‌کرد و از قدرت پوشالى آن واهمه‌اى نداشت . یکى از موارد مهم تحقیر ابرقدرت شرق که جنبه بسیار محترمانه و باوقارى داشت ، ارسال پیام تاریخى حضرت امام به گورباچف و دعوت ابرقدرت شرق به اسلام بود . یعنى امام نه تنها مرعوب ابرقدرت شرق نشده بود ، بلکه انقلاب اسلامى ایران را در آن چنان موضع بالاتر و برترى مى‌دید که این ابرقدرت را به راه خویش و اسلام دعوت کرد . گورباچف که تحت تأثیر شدید این پیام قرار گرفته بود ، بعدها با اقرار به عظمت انقلاب اسلامى ایران ، مراتب تحقیر ابرقدرت شرق در برابر آن را محترمانه اعتراف کرده و گفت : « پیام آیت اللّه خمینى براى من ، پیام به تمام اعصار در طول تاریخ بود و زمانى که من این پیام را در یافت کردم ، این گونه انگاشتم که شخصى که این پیام را نوشته فردى متفکر و دلسوزاسلامى ایران ، مراتب تحقیر ابرقدرت شرق در برابر آن را محترمانه اعتراف کرده و گفت : « پیام آیت اللّه خمینى براى من ، پیام به تمام اعصار در طول تاریخ بود و زمانى که من این پیام را دریافت کردم ، این گونه انگاشتم که شخصى که این پیام را نوشته فردى متفکر و دلسوز براى سرنوشت جهان است . من از این که با دقّت به آن گوش دادم و آن را مطالعه کردم ، براى سرنوشت جهان است . من از این که با دقّت به آن گوش دادم و آن را مطالعه کردم ، استنباط کردم که کسى است که براى جهان نگران است . . . آیت اللّه خمینى توانست اثرى بزرگ در تاریخ نوین جهان بگذارد . ما زمانى که این پیام را در جلسه کمیته مرکزى حزب کمونیست مطرح کردیم ، براى اعضاى حزب که نیمى از جهان را در اختیار داشت ، بسیار غیرمنتظره بود و نسبت به پیام به دیده احترام مى‌نگریستند . من از ایشان با احترام عمیق یاد مى‌کنم و معتقدم که آیت اللّه خمینى فراتر از زمان مى‌اندیشید و در بعد مکان نمى‌گنجید . . . اگر ما پیش بینى آیت اللّه خمینى را جدّى‌تر مى‌گرفتیم ، امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتى نبودیم و اجازه نمى‌دادیم که وضعیت کشور به چنین حالتى درآید . 11 » پى نوشت ها : . 1 سولیوان و پارسونز ، خاطرات دو سفیر ، صفحه . 511 . 2 دفتر سیاسى سازمان عقیدتى سیاسى نیروى انتظامى ، نشریه داخلى نگرشى بر تحوّلات سیاسى ، شماره 14 ، صفحه . 23 . 3 روزنامه اطلاعات مورخ . 1368 / 11 / 23 . 4 همان . . 5 صحیفه امام ، جلد 11 ، صفحه 336 و . 337 . 6 فریاد برائت ( پیام امام به حجاج بیت اللّه الحرام ) ، صفحه . 13 . 7 حدیث ولایت ( مجموعه رهنمودهاى مقام معظّم رهبرى ) جلد 6 ، صفحه . 221 . 8 سولیوان و پارسونز ، خاطرات دو سفیر ، صفحه . 255 . 9 در جستجوى راه از کلام امام ، دفتر چهاردهم ، صفحه . 455 . 10 معاونت فرهنگى سازمان تبلیغات اسلامى ، انقلاب اسلامى در چشم انداز دیگران ، صفحه . 117 . 11 ویژه نامه جمهورى اسلامى ، مورخ . 1378 / 7 / 10 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه