کلام /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

آيا معراج پيامبر (ص) واقعي بوده است يا تخيّلي؟ روحاني بوده است يا جسماني؟ و آيا معراج عقلاً قابل قبول است يا خير؟


سؤال شامل چند محور می باشد، لازم است که پاسخ هر کدام به طور مستقل جواب داده شود: 1. آيا معراج پیامبر واقعی بوده است و یا تخیلی؟ به طور يقين معراج پيامبر واقعي بوده و حضرت واقعاً از مسجدالحرام به بيت‎المقدس سفر کرده و از آنجا به آسمان‎ها رفته است نه اينكه در عالم خيال سفر كرده باشد. دلايل مختلف و متعددي براي اثبات اين مدعا وجود دارد، از جمله آن که حضرت در بازگشت از سفر معراج وقتي از بيت‎المقدس به سوي مكه مي‎آمد مسايلي را كه براي مسافران عرب پيش آمده بود مشاهده كرد، و آن را گزارش داد. در تفصيل جريان برخي از كارشناسان مي‎گويند: «... پيامبر اكرم _ صلّي الله عليه و آله _ در مراجعت از سفر معراج نيز در بيت‎المقدس فرود آمد و راه مكه و وطن خود را پيش گرفت و در بين راه به كاروان بازرگاني قريش برخورد در حالي كه آنان شتري را گم كرده بودند و به دنبال آن مي‎گشتند و از آبي كه در ميان ظرف آنها بود قدري خورد و باقيمانده آن را بر زمين ريخت و بنا به روايتي سرپوشي بر روي آن گذارد و از مركب فضاپيماي خود، به نام براق، در خانه امّ هاني پيش از طلوع فجر پايين آمد و براي اولين بار راز خود را به او گفت، و فرداي آن شب در مجامع و محافل قريش پرده از راز خود برداشت، داستان معراج و سير شگفت‎انگيز او كه در فكر قريش امر ممتنع و محالي بود در تمام مراكز دهن به دهن مي گشت. قريش به عادت ديرينة خود به تكذيب او برخواستند و گفتند: در مكه كساني هستند كه بيت‎المقدس را ديده‎اند اگر راست مي‎گويي كيفيت ساختمان آنجا را تشريح كن. پيامبر نه تنها خصوصيات بيت‎المقدس را تشريح كرد؛ بلكه حوادثي را كه در ميان مكه و بيت‎المقدس رخ داده بود بازگو نمود و جريان كاروان قريش را با جزئيات، و اين كه در فلان نقطه فلان جريان براي آنها پيش آمده بود تشريح كرد، مدتي نگذشت كه كاروان قريش از راه رسيد و تمام آن گزارش ها را تصديق كردند.» اين جريان بهترين شاهد بر آن است كه سفر معراج پيامبر يك سفر واقعي بوده است نه يك سفر خيالي و وهمي. 2. آيا معراج پیامبر روحانی بوده است و یا جسمانی؟ دربارة روحاني يا جسماني بودن معراج بايد گفت: معراج پیامبر هم جسمانی بوده است و هم روحانی، یعنی تا جایی که امکان معراج جسمانی بوده است، عروج با جسم مبارک پیامبر صورت گرفته است، و مراحلی از معراج که جایی برای جسم نیست مانند مقام قاب قوسین او ادنی معراج روحانی بوده است، اما شاهد براین که معراج پیامبر جسمانی بوده چند امر است: اولاً، خداوند دربارة معراج پيامبر _ صلّي الله عليه و آله _ فرموده است: سبحان الذي اسري بعبده ليلاً من المسجد الحرام الي المسجد الاقصي الّذي باركنا حوله لنريه من آياتنا انه هو السميع البصير يعني منزه است خدايي كه شبانگاه بنده خويش را از مسجدالحرام به مسجد اقصي، كه اطراف آن را بركت داده است، سير داد تا نشانه هاي (عظمت) خويش را به او نشان دهد، خدا شنوا و بينا است. ظاهر اين آيه اين است كه معراج پیامبر جسمانی بوده است، زیرا واژه عبد بر مجموع روح و جسم پیامبر اطلاق می شود. ثانياً: دانشمند بزرگ، مرحوم طبرسي، با استناد به روايات معراج جسماني را قطعي دانسته و گفته است كه، بر اساس منابع متعدد روايي پيامبر اكرم _ صلّي الله عليه و آله _ در شب معراج به آسمان‎ها عروج نمود. ثالثاً: معراج روحاني را پیامبر اسلام داشته است، زیرا معراج روحانی عبارت است از سیر روحانی و ملکوتی روح انسان در عوالم ما فوق عالم ماده، و این سیر را پیامبر قبل از بعثت داشته است و بعد از بعثت امتداد یافت زیرا این نحو از معراج جزو لوازم دریافت نبوت است تا قابلیت مشاهده ملک و فرشتگان الهی در شخص به وجود آید. و آن چه به عنوان یک امر شگفت انگیز تلقی گردید و شواهد تاریخی آن را تأیید می کند همان معراج جسمانی پیامبر است. اما معراج روحاني پیامبر به این دلیل است که در برخی از عوالم جایی برای سیر جسمانی نیست تا معراج جسمانی معنی پیدا کند، بلکه معراج باید روحانی محض باشد تا معراج معنی یابد مثل قرب به خداوند، و این که در سوره نجم ناظر به معراج است آمده است به اندازه دو کمان و یا کمتر از آن به خداوند نزدیک گردید، باید حمل بر معراج روحانی شود زیرا قرب به خداوند جسمانی نیست، چون خداوند جسم نیست، با توجه به همین مطلب علامه طباطبایی می گوید: و با در نظر داشتن قرائن از آيه و روايات چنين استفاده مى‏شود كه آن جناب با روح و جسدش از مسجد الحرام تا مسجد اقصى رفته، و اما عروجش به آسمانها، از ظاهر آيات سوره نجم و صريح روايات بسيار زيادى كه بر مى‏آيد كه اين عروج واقع شده و به هيچ وجه نمى‏توان آن را انكار نمود، چيزى كه هست ممكن است بگوئيم كه اين عروج با روح مقدسش بوده است. و ليكن نه آن طور كه قائلين به معراج روحانى معتقدند كه به صورت رؤياى صادقه بوده است، چه اگر صرف رؤيا مى‏بود ديگر جا نداشت آيات قرآنى اين قدر در باره آن اهميت داده و سخن بگويد، و در مقام اثبات كرامت در باره آن جناب برآيد. و هم چنين ديگر جا نداشت قريش وقتى كه آن جناب قصه را برايشان نقل كرد آن طور به شدت انكار نمايند و نيز مشاهداتى كه آن جناب در بين راه ديده و نقل فرموده با رؤيا بودن معراج نمى‏سازد، و معناى معقولى برايش تصور نمى‏شود. بلكه مقصود از روحانى بودن آن اين است كه روح مقدس آن جناب به ما وراى اين عالم مادى يعنى آنجايى كه ملائكه مكرمين منزل دارند و اعمال بندگان بدانجا منتهى و اقدار از آنجا صادر مى‏شود عروج نموده و آن آيات كبراى پروردگارش را مشاهده و حقايق اشياء و نتايج اعمال برايش مجسم شده، ارواح انبياى عظام را ملاقات و با آنان گفتگو كرده است، ملائكه كرام را ديده و با آنان صحبت نموده است و آياتى الهى ديده كه جز با عبارات: " عرش"" حجب"" سرادقات" تعبير از آنها ممكن نبوده است. صدر المتألهین می گوید: معراج پیامبر تا سدرة المنتهی با جسدش بوده و بعد از آن با روح مقدسش عروج داشته است. 3. آیا عقلا معراج امکان دارد یا خیر؟ دربارة امکان عقلي معراج پيامبر (ص) بايد گفت: اولاً، چون معراج پيامبر يك سفر اعجازي و خارق عادت (نسبت به آن روز) بوده است؛ عقل امور غير عادي را انكار نمي‎كند؛ بلكه از نظر عقلي هيچ دليلي بر امتناع معجزه و خارق عادت وجود ندارد. گذشته از اين هرگاه برنامه سير پيامبر اكرم در پرتو عنايت الهي انجام گرفته باشد به طور مسلم تمام اين امور در برابر اراده قاهره حق تسليم‎اند؛ بنابراين از نظر عقل هيچ اشكالي وجود ندارد كه خداي توانا بندة برگزيده خود را با قدرت نامتناهي خود و بر اساس اعجاز به آسمان ها برده باشد. اساساً حساب معجزه از حساب علل طبيعي و توانايي بشر جداست؛ مثلاً زنده كردن مردگان به دست عيسي (ع) اژدها شدن عصاي موسي، زنده نگه داشتن يونس در شكم ماهي در قعر دريا، كه تمام آنها را كتاب‎هاي آسماني تصديق كرده و معراج پيامبر اسلام که قرآن آن را به روشني بيان كرده است، معجزه اند و هيچ دليل عقلي بر صحيح نبودن آنها وجود ندارد. ثانياً: مهم ترين عاملي كه ممكن است پذيرش معراج جسماني را از عقل افراد عادي دور كند انديشه ي افلاك نه‎گانه، بر اساس هيئت بطليموسي است، كه گمان مي‎كردند آسمان‎ها همانند پوست هاي پياز روي هم قرار دارند از اين رو شكافتن و عبور از آنها ممکن نيست؛ اما امروز بر اثر پيشرفت علوم و كشف اين مطلب كه افلاك نه گانه ي هيئت قديم باطل است و مي‎توان به آسمان‎ها پرواز نمود، هيچ بهانه ي عقلي براي پذيرش معراج جسماني وجود ندارد. از اين گذشته، همان طور كه با وسايل پيش رفته امروزي، بسياري از كارهايي ناشدني و نامعقول گذشته به آساني ممكن و معقول و انجام شدني گرديده است، انسانها مي‎توانند به كرات آسماني بروند؛ چرا معراج جسماني پيامبر كه با نيروي قدرت الهي ارتباط داشته است، مورد پذيرش عقل نباشد!! بر اساس آن چه در روايات اسلامي آمده معراج پيامبر (ص) با مركب فضاپيمايي به نام «براق» و «رفرف» كه از نظر بشر موجود ناشناخته‎اي است، انجام گرفته است، عقل هرگز نمي‎تواند امكان اين مطلب را، كه آن مركب تمام شرايط لازم براي سفر آسماني پيامبر را مساعد كرده و بگونه‎اي حضرت را برده است كه هيچ يكي از موانع نتوانسته است مانع اين سفر الهي شود؛ بنابراين هيچ كدام از مشكلاتي كه ممكن است به ذهن بشر احياناً بيايد، مانع عقلي سفر معراج نيست و سبب نمي‎شود كه عقل را از پذيرش معراج باز دارد؛ پس از نظر عقلي هيچ منعي براي قبول كردن معراج وجود ندارد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image