مسافرت /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

چرا در اسلام به سیر و سفر توصیه شده؟آیا رفتن به منطقه ای دیگه برای شغل و اقامت به مدت چند سال هم نوعی مسافرت هست؟


مسافرت، دنیاى جدیدى را به روى مسافر مى گشاید، دنیایى که پیش از آن، چیزى درباره آن نمى دانست و یا هر چه داشت ساخته و پرداخته ذهن و خیال او بود، با سفر کردن این ذهنیت به عینیت و آن خیال به واقع تبدیل مى شود.سفر; شناخت انسان را از جهان توسعه مى دهد.سفر; انسان را از محیط بسته و محدودش به محیطى وسیعتر و گسترده تر مى برد.سفر; به زندگى معنایى دیگر مى دهد و به آن عمق مى بخشد.سفر; انسان را جهاندیده و با تجربه مى سازد.سفر; معلّم و پندآموزى قوى و مؤثر است که دانشجویش مسافر و کتابش جهانِ طبیعت و صفحه آثار هستى و درسش آینده نگرى و هدفش حرکت در مسیر زندگانى بهتر است.سفر; نشان از حس کنجکاوى انسان براى کشف و شناسایى مجهولات دارد.سفر; از سه عنصر سلامتى، فراست و روشنایى ترکیب یافته و این کلمه رمزى است از این سه و آن سه ارمغانى است براى مسافر.در سفر است که با اقوام و ملتها و فرهنگهاى گوناگون آشنایى بدست مى آید.در سفر با گذشته تاریخ پیوند مى خوریم.در سفر با قدرت و عظمت جهان که از آثار صنع صانع قدیر و عظیم و حکیم و علیم است بیشتر آشنا مى شویم.در سفر به تواناییهاى خود و نقاط قوت و ضعف خویش، آگاهى مى یابیم.در سفر همراهان را به خوبى مى توان شناخت.به هر حال در هر سفرى راهى هست و راهروى و مقصدى در پیش، و توشه اى لازم و هر یک را چند و چونى است و آدابى چند، که به بیان آن مى پردازیم.انواع سفر:مسافرت با توجه به انگیزه ها و اهدافى که مسافر دارد تقسیمات مختلفى مى یابد و با توجه به آثار و اهداف مسافرت تقسیماتى دیگر پیدا مى کند.بطور کلى مى توان مسافرت را به دو قسم تقسیم نمود:1 ـ سفر ظاهرى2 ـ سفر معنوىمقصود از سفر ظاهرى، حرکت و جابجایى ظاهرى انسان از مکانى به مکان دیگر است و منظور از سفر معنوى; سیر و سلوک و انتقال روح انسانى است از حالات ظلمانى به حالات نورانى، و دارا شدن سنخیت لازم براى پیوند با معشوق ازل و ابد و انبیا و اولیا.سفر ظاهرى خود تقسیماتى دارد که از این قرار است:1 ـ سفر براى تحصیل علم و دانش «علوم الهى یا علوم بشرى».2 ـ سفر براى کار، تحقیق وپژوهش و بررسى و مطالعه آثار گذشتگان و نیز مطالعه و بررسى بر روى اقوام و ملیتها و فرهنگهاى مختلف، و یا مطالعه در طبیعت و جهان هستى و...3 ـ سفر براى حفظ دین و ایمان:گاه براى فرد یا افرادى، زندگى در مکانى، موجب ضایع شدن و از بین رفتن دین و ایمان آنها مى شود، لذا تصمیم به هجرت و سفر به نقطه اى دیگر مى گیرد، جایى که این خطر یا نباشد یا کمتر باشد، نمونه روشن آن در صدر اسلام، مهاجرت مسلمانان از مکه به حبشه است.4 ـ سفر براى تبلیغ دین.مانند سفرهاى فضلا و روحانیون محترم به نقاط مختلف داخل یا خارج از کشور.5 ـ سفر براى تجارت.6 ـ سفر براى سیاحت.7 ـ سفر براى زیارت.اهداف سفر:امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: از وصایاى پیامبر عزیز اسلام (صلى الله علیه وآله) به حضرت على (علیه السلام) این بود که:اى على، سزاوار نیست انسان خردمند سفر نماید مگر در سه مورد (و براى یکى از این سه هدف):1 ـ براى ترمیم معاش (تأمین زندگى خویش) یعنی کار.2 ـ توشه اندوزى براى آخرت (با انجام سفرهاى واجب و مستحب).3 ـ براى لذت حلال (تفریح). (عن الصادق (علیه السلام) عن آبائه فى وصیّة النبىّ (صلى الله علیه وآله) لعلىّ (علیه السلام) قال: یا علىّ لاینبغی للرّجل العاقل اَن یکون طاعِناً الاّ فی ثلاث: مرّمة لمعاش أو تزود لمعاد أو لذة فی غیر محرّم. وسائل الشیعه، ج8، ص248، روایت 2; و نیز نگاه کنید به روایت1، ص249، روایت 6 و 7).آثار و فواید مسافرت: 1 ـ صحت و تندرستى:رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) فرمود: سفر کنید تا تندرست باشید. (وسائل الشیعه، ج8، ص250، قال رسول الله (صلى الله علیه وآله): سافِروا تصِحّوا).امام سجاد (علیه السلام) فرموده اند: به حج و عمره بروید تا بدنهاى شما سالم بماند. (همان، ص5، قال على بن الحسین (علیهما السلام): حجّوا و اعتمروا تصّح أبدانکم. و ص9، قال على بن الحسین (علیهما السلام): حجّوا واعتمروا تصحّ أجسامکم). 2 ـ پند آموزى و عبرت گیرىبا مسافرت و مطالعه و بررسى آثار بجامانده از گذشتگان، انسان به بىوفایى دنیا و زوال قدرتها و مقامها پى مى برد و نیز به عاقبت نافرجامِ ستمگران و ظالمان آگاهى مى یابد و همه اینها براى او درس عبرت و پندى آموزنده مى گردد که مبادا همان راه را برود و آنچنان به زر و زینت دنیا و پُستهاى آن دل خوش کند که گذشتگان کردند. یکى از دلایل ترغیب به سفر، در قرآن همین است:قرآن کریم: } قُلْ سِیرُوا فِی الاْرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ (نمل: 69، نکـ : آل عمران: 137، انعام: 11، نحل: 36، عنکبوت: 20، روم: 42). 3 ـ آشنایى بیشتر با عظمت و قدرت پروردگار متعالبا دیدن وسعت جهان (آنهم در کره خاکى) و زیبائیهاى گوناگون و عجایب و شگفتیهاى فراوان آن بیشتر در برابر خالق متعال سرِ خضوع و خشوع فرود مى آوریم:سعدى گفته است:اگر مطالعه خواهد کسى، بهشت برین را *** بیا مطالعه کن، گو، به نوبهار زمین راشگفت نیست اگر از طین به درکند گل نسرین *** همان که صورتِ آدم کند سُلاله طین را 4 ـ آشنایى با فرهنگها و ملیت هاى مختلفخداوند در قرآن فرموده است: ما شما را از نرى و ماده اى آفریدیم و شما را جماعت ها و قبیله ها قرار دادیم تا با یکدیگر آشنا شوید.( حجرات: 13). طبیعى است یکى از راههاى تحقّق این هدف و یا مقدمه آن، مسافرت است. 5 ـ سود مادى (ازدیاد رزق وروزى)امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «به حج و عمره بروید تا تندرست باشید و رزق شما توسعه یابد» (وسائل الشیعه، ج8، ص5 و 9).یکى از راههاى ارتباط با اقوام دیگر، رابطه اقتصادى و تجارى است که معمولاً از طریق سفر حاصل مى گردد و عایدات و منافعى را به دو طرف معامله (افراد باشند یا ملّتها و یا دولتها) مى رساند.در شعرى منسوب به امیرمؤمنان على بن ابى طالب (علیه السلام) چنین آمده است:(اگر در شهرى دچار تنگى روزى شدى و امیدى به توسعه آن نداشتى، کوچ کن (وراه سفر پیش گیر) چرا که زمین پروردگار وسیع و طول و عرض آن زیاد و از مشرق تا مغرب است. دیوان منسوب به امام على (صلى الله علیه وآله)، ص36:و اذا رأیت الرّزق ضاقَ ببلدة *** و خشیتَ فیها اَن یضیق المکسبفارْحَل فأرض اللهِ واسعة الفضا *** طولا و عرضاً، شرقها و المغرببه مناسبت، در همین جا چند بیت شعر دیگر که منسوب به حضرت امیر (علیه السلام) است مى آوریم:(از وطن خویش بدنبال کسبِ کمال بیرون برو و راه غربت و سفر را در پیش گیر; زیرا که در سفر پنج فایده نهفته است:1 ـ روحیه انسان با نشاط مى شود.2 ـ سود مادى براى تأمین زندگى در پى دارد.3 ـ به انسان علم و آگاهى مى بخشد.4 ـ آداب و سنّتها را مى آموزد.5 ـ با انسانهاى بزرگوار، دوست و آشنا و همراه مى گردد.اگر بگویى: سفرکردن، خوارى و ذلت، و رنج و محنت به همراه دارد وپیمودن بیابانها و به جان خریدن سختیها و دشواریها را در پیش دارد، پاسخ ایناست که:براى جوانمرد، مرگ، بهتر از ماندن و زندگى کردن در بین سخن چینان و بدگویان و حسودان است (دیوان منسوب به امام على (علیه السلام)، ص45:تَغرَّبْ عن الأوطان فی طلبِ الْعُلى *** و سافِر ففی الأسفارِ خمس فوائدتفرّجُ هَمٍّ وَاکْتِسابُ مَعیشة *** و علمٌ و آدابٌ و صُحْبةُ ماجدفان قیل فی الأسفار ذلٌّ و مِحنةٌ *** و قَطْعُ الفیافى و ارتکابُ الشدائدفموتُ الفتى خیرٌ له من قیامهِ *** بدار هَوان بین واش و حاسدبا مطالبی که بیان شد، علت اهتمام اسلام به مسافرت و سفر مشخص شد و با انواع مسافرتها نیز آشنا شدیم. و دانستیم که سفر کاری نیز می تواند به عنوان مسافرت تلقی شود. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image