زمان شاه / فساد در حکومت شاه / فساد در جامعه /

تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه

چرا در زمان شاه فساد كمتر بود ولي فساد در جامعة‌ الآن بيشتر شده است؟


قبل از هر چيز تذكر اين نكته لازم است كه اگر بخواهيم مقايسه اي كامل بين دو زمان مختلف داشته باشيم، بايد همة شرايط آن دو زمان را در نظر بگيريم و آنگاه حكم به چيزي كنيم مثلاً اول بايد آمار فساد در زمان گذشته را با جمعيت 30 ـ 20 ميليوني آن زمان در نظر بگيريم و با آمار فساد در حال حاضر با جمعيت 70 ميليوني، مقايسه نماييم و آنگاه نتيجه‌ اين مقايسه را ارائه كنيم. بنابراين نمي توان آمار فساد آن زمان را بدون در نظر گرفتن مجموع جمعيت، با آمار اين زمان باز هم بدون در نظر گرفتن جمعيت اين زمان، در نظر گرفت. و اين مطلب مهمي است كه بايد توجه داشت:حال با حفظ اين مقدمه نكاتي را از دو زمان گذشته و حال ذكر مي نمائيم تا مقايسه صحيحي انجام دهيم: الف) زمان گذشته: اين برداشت كه زمان گذشته فساد كمتر بوده است، برداشت صحيحي نيست زيرا شواهد تاريخي حاکي از گستردگي و شيوع فساد در آن زمان مي باشد که به برخي از آنها اشاره مي کنيم:1 . فساد در دستگاه حاكمه: در زمان گذشته، منشأ همة فسادها و بي بند و باريها، دستگاه حاكمه بوده است. فسادهاي اخلاقي شخص شاه، خاندان شاه، وزراء و ديگر كارگزاران، در هيأت حاكمه فساد بگونه اي بود كه دائماً سرگرم اين امور بودند و حاضر مي شدند همه چيز اين ملت و اين سرزمين را بر سر آن معامله نمايند. براي نمونه به چند مورد اشاره مي شود:ـ فرح پهلوي (همسر شاه) به مجري راديوي 24 ساعته لوس آنجلس مي گفت: «شاه اعتقادات مذهبي نداشت و بخصوص در اين سالهاي آخر حكومتش كه مرتّب مورد مدح و چاپلوسي قرار مي گرفت به شدت بي دين شده بود و حتي بدش نمي آمد توصيه هويدا (مبني بر لغو موضوع رسمي بودن دين اسلام) را به كار ببندد. اما از مردم به شدت مي ترسيد و وحشت داشت كه مردم عليه او دست به شورش بزنند... فرح پهلوي به روابط زناشويي خود با شاه نيز اشاره كرد و گفت: من مادر فرزندان شاه بودم اما شاه كه اصولاً احترامي براي زنان قائل نبود به من فقط بعنوان يك گاو كه براي او گوساله هايي زاييده است نگاه مي كرد و در اين سالهاي آخر اصولاً جدا از هم بوديم! شاه يك زن غير رسمي به نام «طلا» ـ گيلدا آزاد ـ داشت و بيشتر اوقات خود را با زناني مي گذراند كه از پاريس و لندن و واشنگتن توسط سفراي ايران براي او انتخاب مي شدند و در برابر دريافت دستمزدهاي كلان به تهران مي آمدند تا چند روزي ميهمان شاه باشند! شاه اصلاً تعصّب خانوادگي نداشت و يك اپيكوريست واقعي بود كه مي گفت: هر روز بايد بيشتر از روز قبل لذت برد و همه چيز در دنيا فقط براي لذت جويي بيشتر و بيشتر است...»[1]«رژيم شاهنشاهي براي شكستن عجب و حيا و باورهاي ديني و مذهبي جامعه به راحتي به برپاكنندگان اماكن فساد جواز رسمي مي داد و در اكثر خيابانهاي تهران و شهرهاي بزرگ «بار»هاي شبانه فعاليت مي كردند كه در آنها فساد و فحشاء رواج وشيوع داشت....»[2]2 . ترويج فساد از سوي حاكمان: نه تنها حاكمان در زمان گذشته فاسد بودند بلكه فساد را در جامعه نيز ترويج مي‌كردند و با مظاهر ديني به شدت برخورد مي نمودند كه از جمله مي توان به كشف حجاب و توسعة بي حجابي، برخورد با دستجات عزاداري و روحانيت، احداث فروشگاه هاي مشروبات الكلي در سطح بسيار وسيع، احداث مراكز فساد و فحشاء، فريب دادن زنان جوان و سوق دادن آنان به سوي بي بند و باري و... اشاره نمود.ـ در تهران مناطقي مانند جمشيديه و شهر نو مراكز اصلي فساد و بي بند و باري بودند: «اين منطقه لكّة سياهي بر چهرة شهر تهران بود و در حالي كه روز روشن اراذل و اوباش، زنان و دختران را از سطح شهر مي ربودند و با زور به شهر نو مي بردند رژيم اقدامي در جهت برچيدن آن به عمل نمي آورد.»[3] شهرنو و ديگر مراكز فساد معمولاً توسط زناني فاسد اداره مي شد «يكي از اين زنها «ملكه اعتضادي» و ديگري «پري آژان قزي» نام داشت. ملكه اعتضادي با شخص شاه و عليرضا پهلوي هم رفت و آمد داشت و وسايل آشنايي را با دختران و زنان فريب خورده فراهم مي كرد.»[4]يكي ديگر از زنان فاسد الأخلاق، و از جمله سر دسته هاي شهرنو «پري بلنده» بود كه با اداره تشريفات نخست وزيري و وزارت امور خارجه همكاري داشت و براي ميهمانان خارجي كه به دعوت رسمي شاه و يا نخست وزير و يا وزارت امور خارجه به ايران مي آمدند،بساط فساد مي چيد و زنان و دختراني را كه در اختيار داشت به ميهماني هاي دربار و نخست وزيري و پارتي هاي مربوط به رجال و سردمداران رژيم مي فرستاد.»[5]ـ رژيم منحوس پهلوي نه تنها چشم خود را بر روي محيط متعفّن شهرنو تهران بسته بود بلكه اجازة مي داد در ساير شهرهاي بزرگ و كوچك كشور نيز محلّه هاي فساد پا بگيرد و رشد كند. علاوه بر محلّه بدنام آبادان (دوبل) كه زمان حضور انگليسي ها در اين شهر شكل گرفته بود،‌در زمان حكومت محمدرضا شاه محلات بدنام در اهواز (باسكول) بندرعباس (نيّر آباد)، شيراز (شيرين بيان)، گنبد كاووس (كارخانة پنبه)، اروميه و حتي در شهرهاي كوچكي مثل مراغه نيز تأسيس شد و رژيم بطور نامحسوس از تأسيس اين محلات بدنام حمايت مي كرد و اجازه مي داد كه حتي دختران كم سنّ و سال و صغير به اين مراكز راه پيدا كنند.»[6]ـ دولت هويدا كه اصرار عجيبي در گسترش فساد و فحشاء داشت.. در اوايل دهة پنجاه اجازة ورود تعداد زيادي از زنان فليپيني را با نام دهان پركن «كمك كدبانو» به ايران صادر كرد. زماني كه موافقت دولت در اين زمينه اعلام شد، چند شركت... با جلب موافقت مسئولان وزارت كار رژيم، رأساً اقدام به وارد كردن اينگونه «كلفت هاي فليپيني» كردند و با تبليغات وسيع مردم را تشويق به بهره‌ گيري از آنان نمودند. دستمزد نازل اين زنان و روي آوردن آنان به هر نوع هرزگي موجب شد تا كلية كاباره ها و هتلها به جاي استخدام پيشخدمتهاي ايراني، اين گونه زنان را به كار بگيرند...»[7]همانگونه كه ملاحظه مي فرماييد حاكمان نه تنها فاسد بودند و در فساد و بي بند و باري عمر مي گذراندند، بلكه جامعه را نيز رسماً بسوي فساد و تباهي سوق مي دادند. اما در عين حال از توفيق چنداني در زمينة فراگير كردن فساد و فحشاء ـ كه آرزوي ديرينة آنان بود ـ بر خوردار نشدند. عدم توفيق رژيم در ترويج فساد به دلايل مختلفي بوده است كه ذيلاً به برخي از آنها اشاره مي شود: 1 . عدم ارتباط وسيع مردم با شهرها و شهرها با مركز حكومت: در رژيم گذشته كه زندگي، بيشتر بصورت روستانشيني، دامداري و كشاورزي بود،‌ارتباط مردم با شهرها و نيز ارتباط شهرها با مركز حكومت كه معمولاً مراكز مهم فساد در آنجا بوده است، كم بوده و همين امر موجب عدم توفيق رژيم در گسترش فساد بوده است.2 . نبودن وسايل ارتباط جمعي به شكل گسترده: يكي ديگر از دلايل عدم موفقيت رژيم در فراگير نمودن فساد. اين بوده است كه غالب مردم از داشتن راديو، تلويزيون و... محروم بودند و همين امر موجب مي شد كه فساد كمتر رواج پيدا كند.3 . انسجام بيشتر خانواده ها و سنتي بودن بافت خانواده ها: در زمان گذشته سن ازدواج پايين و سطح توقعات نيز بسيار پايين بوده است و از همه مهمتر اينكه خانواده ها از انسجام و ارتباط بيشتري برخوردار بودند و همين امر موجب مي شد تا نوعي نظارت بر زندگي همديگر داشته باشند و حرف شنوي بيشتري از بزرگترهاي فاميل داشته باشند.ب) زمان حال: قبل از پرداختن و وضعيت كنوني توجه به دو نكته ضروري است:1 . صالح بودن حاكمان: يكي از امتيازهاي زمان حال نسبت به گذشته اين است كه حاكمان در نظام فعلي، افراد صالح و باتقوا هستند. در نگرش اسلامي و شيعي، ولي فقيه زمامدار جامعه بوده و او مجتهدي عادل،‌ باتقوا و مجتهد است و اگر در طول مدّت ولايت امري،خطايي از او سر بزند، خودبخود از مقام ولايت امري و زعامت امت ساقط خواهد شد. و بقية اركان نظام هم افرادي صالح و باتقوا هستند كه نه تنها فاسد نيستند بلكه با مظاهر فساد نيز در ستيزند.2 . از آنجا كه نظام جمهوري اسلامي ايران، مبتني بر قانون اساسي است، در بسياري از اصول اين قانون بر رشد و تعالي معنوي مردم تأكيد شده و دولت و نظام نه تنها مروّج فساد نيستند بلكه وظيفة اوليه شرعي و قانوني آنان اين است كه زمينه هاي فساد را از بين ببرند تا مردم در ساية دستورات و احكام حيات بخش اسلام زندگي آرامي داشته باشند.اما با وجود اين دو نكتة بسيار مهم، عواملي وجود دارند كه موجب رواج فساد در جامعه هستند. اينك برخي از آن عوامل را يادآور مي شويم، اميد است مسئولين دلسوز با شناخت اين عوامل وديگر عوامل رواج فساد، با آنان مبارزه جدي و عملي نمايند.1 . گسترش ارتباط با خارج: يكي از عوامل مهم گسترش فساد، ارتباط با خارج است كه با انگيزه هاي سياحت، تجارت و تحصيل صورت مي گيرد. اين ارتباطات ممكن است شخص را متأثر از فرهنگ بيگانگان نمايد و وقتي به ميهن خويش برمي گردند در صدد پياده كردن آنچه كه در خارج ديده اند برمي‌ آيند. البته اين بدان معنا نيست كه ارتباط مردم را با خارج قطع نماييم بلكه منظور اين است كه بايد فرهنگ خودي را آنچنان تقويت نموده و در افراد جامعه ارتقاء بخشيد كه از پذيرش فرهنگ ابتذال بيگانگان ابا داشته باشند.2 . گسترش وسايل ارتباط جمعي: گسترش راديو، تلويزيون، روزنامه ها، مجلات، كتاب ها، ماهواره، اينترنت و... اگر چه داراي آثار و جهات مثبتي نيز هستند اما مي توانند در جهت ترويج فساد نيز بكار گرفته شوند.3 . ترويج فساد و تهاجم گستردة فرهنگي از سوي دشمنان: از آنجا كه در زمان گذشته هم حاكمان فاسد بودند و هم در مسير ترويج آن گام بر مي داشتند؛ دشمنان، در راستاي ترويج فساد احساس وظيفة كمتري مي كردند اما پس از انقلاب كه هم حاكمان صالح روي كار آمدند و هم جامعه را به سوي صلاح و رستگاري سوق مي دادند، دشمنان زخم خوردة انقلاب اسلامي که با آزمودن راههاي مختلفي چون تحريم اقتصادي، حملة نظامي و .... به بن بست رسيدند اين بار با طرحي نو يعني با تهاجم فرهنگي به مصاف ملّت قهرمان ايران برآمدند و با ترويج فساد و بي مبالاتي در بين مردم و بويژه نوجوانان و جوانان، سعي در استحالة فرهنگي و از بين بردن فرهنگ خودي، دارند.ـ ديويد كيو مأمور سازمان سيا ـ CIA ـ و رابط اين سازمان با برخي گروه ها و عناصر ضدانقلاب مي گويد: «مهمترين حركت در جهت براندازي جمهوري اسلامي تغيير فرهنگ جامعة فعلي ايران است و ما مصممّ به آن هستيم.»[8]ـ شجاع الدين شفا، نظريه پرداز نظام شاهنشاهي و از نويسندگان ضد انقلاب خارج از كشور نيز در اين باره مي گويد: «ما با جمهوري اسلامي مبارزة سياسي نخواهيم كرد.بلكه كار ما صرفاً فرهنگي و اصولاً استراتژي جديد ما مبارزة فرهنگي است. ما بايد بينش و فرهنگ مردم را عوض كنيم تا جمهوري اسلامي ساقط شود.»[9]همانطور كه ملاحظه مي كنيد دشمنان، تمام تلاش خويش را در جهت تغيير فرهنگ اسلامي و ترويج فساد و بي بند و باري، به كار گرفته اند و در اين راه از هيچ كوششي دريغ نمي كنند.4 . القاء شبهات از سوي برخي محافل روشنفكري: يكي ديگر از عوامل گسترش فساد، القاء شبهات و متزلزل ساختن پايه هاي ديني و اعتقادي مردم و در نتيجه سوق دادن آنان بسوي بي تفاوتي و ولنگاري است. دامن زدن به اصل تسامح و تساهل و نيز طرح مباحثي چون حريم عمومي و خصوصي از جمله كارهايي است كه براي سست كردن پايه هاي اعتقادي مردم و بويژه نوجوانان و جوانان صورت مي گيرد.5 . تبليغات مسموم عليه حوزه هاي علميه، علماء، مراجع و روحانيت:‌دشمنان اسلام به خوبي اين حقيقت را دريافته اند كه همواره حوزه هاي علميه و روحانيت ميدان دار مبارزه با فساد و نيز جريانهاي خطرناك مدعي روشنفكري هستند. از اينرو مستقيم و يا با كمك ايادي خويش در داخل سعي دارند حريم و قداست حوزه ها، علماء و روحانيت را شكسته و مردم را از اطراف آنان پراكنده نمايند. بديهي است كه جدا شدن مردم و بويژه جوانان از چنين نهادهايي، جز تباهي و آلوده شدن به انواع فسادها ارمغان ديگري نخواهد داشت.در خاتمه به اين نكتة مهم بايد توجه داشت كه عليرغم همة تلاشهايي كه دشمنان در طول مدت بعد از انقلاب كرده اند اما توفيق چنداني در جهت فاسد كردن جوانان بدست نياوردند. امروزه در بين امواج تبليغات مسموم مي بينيم روز بروز گرايش جوانان به دين و روحانيت بيشتر مي شود كه نمونه هاي آن را در ايام ماه مبارك رمضان و حضور گستردة جوانان در مساجد، در دعاي عرفه، در ايام اعتكاف، در محرم و صفر و ... مشاهده مي نمائيم. بنابراين با توجه به مطالب گفته شده مي توان مقايسه اي صحيح بين زمان گذشته و حال نموده و با در نظر گرفتن فاكتورهاي لازم به داوري پرداخت. اميد است با شناخت عوامل فسادانگيز، به مبارزه با آن برخيزيم و جامعه اي سالم و عاري از هر گونه فساد و انحراف، بسازيم.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1 . خاطراتي از خاندان پهلوي، اسدالله محمدي نيا.2 . قلّه هاي قدرت، نورمحمد عسگري.3 . ملكة پهلوي، خاطرات تاج الملوك.4 . مثل ثريا گريه خواهم كرد، خسرو معتضد.5 . انقلاب و ارزشها، علي ذوعلم.6 . انقلاب اسلامي و ريشه ها، عباسعلي عميد زنجاني.7 . انقلاب و ريشه ها، دكتر حبيب الله طاهري.پی نوشتها:[1] . اسكندر دلدم، خاطرات من و فرح پهلوي، چ سوم، مؤسسه انتشارات به آفرين، تهران، 1381، ج 3، ص 1062 ـ‌1061.[2] . همان، ج 2، ص 514.[3] . همان، ص 493.[4] . همان، ص 494.[5] . همان، ص 499.[6] . همان، ص 511.[7] . دفتر پژوهشهاي مؤسسه كيهان،معماران تباهي، چ سوم، سازمان انتشارات كيهان، بهار 77، ج 1، ص 88.[8] . مسعود خرم، هويت، چ اول، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي حيان، شهريور 76، ص 18.[9] . همان، ص 19.منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image