تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
یکی از مزایایی که خداوند متعال به مومنان، اختصاص داده این است که اگر شخص مومن، ایمان خودش را تا هنگام مرگ حفظ کند و مرتکب گناهانی نشود که سلب توفیق و سوء عاقبت و سرانجام شک و تردید یا انکار و جحود را به بار میآورد، و در یک جمله «اگر با ایمان از دنیا برود» به عذاب ابدی، مبتلاً نخواهد شد. گناهان کوچکش به واسطه اجتناب او از کبائر، بخشوده میشود و گناهان بزرگش به وسیله توبه کامل و مقبول قبل از مرگ آمرزیده میگردد، و اگر موفق به چنین توبهای نشد صبر در برابر گرفتاریها و مصائب دنیا بار گناهانش را سبک میکند و بعد از مرگ سختیهای برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصیهایش را میزداید و اگر باز هم از آلودگیهای گناهان پاک نشد، به وسیله شفاعت که تجلی بزرگترین و فراگیرترین رحمت الهی در اولیا خدا به ویژه رسول اکرم (ص) و اهل بیت کرامش (ع) میباشد، از عذاب دوزخ نجات خواهد یافت. [i] و بر حسب روایات فراوان «مقام محمود» که در قرآن کریم به رسول اکرم (ص) وعده داده شده [ii] همین مقام شفاعت است و نیز آیه شریفه: « وَ لَسوْف یُعْطِیک رَبُّک فَترْضی » [iii] و بزودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد که خشنود شوی... اشاره به آمرزش الهی است که به وسطه شفاعت آن حضرت شامل حال کسانی که استحقاق دارند، می شود . مفهوم شفاعت: شفاعت که از ریشه «شفع» به معنای «جفت» گرفته شده در محاورات عرفی بدین معنی به کار میرود که شخص آبرومندی از بزرگی بخواهد که از کیفر مجرمی درگذرد یا بر پاداش خدمتگزاری بیفزاید. و شاید نکته استعمال واژه شفاعت در این موارد، این باشد که شخص مجرم به تنهایی استحقاق بخشودگی را ندارد یا شخص خدمتگزار به تنهایی استحقاق افزایش پاداش را ندارد ولی ضمیمه شدن و جفت شدن درخواست «شفیع» چنین استحقاقی را پدید میآورد . مشرکان برای جلب توجه خدای بزرگ یا مصونیت از خشم وی، دست به دامن خدایان پنداری می زدند و به پرستش فرشتگان و جنیان و کرنش در برابر بتها و تندیسها میپرداختند و میگفتند: « هَؤُلاءِ شفَعَؤُنَا عِندَ اللَّهِ » [iv] اینها شفیعان ما نزد خدا هستند . و نیز می گفتند: « مَا نَعْبُدُهُمْ إِلا لِیُقَرِّبُونَا إِلی اللَّهِ زُلْفَی » [v] اینها را نمی پرستیم مگر به خاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند. و قرآن کریم در مقام رد چنین پندارهای جاهلانهای میفرماید: « لَیْس لَهُم مِّن دُونِهِ وَلیٌّ وَ لا شفِیعٌ » [vi] (و در قیامت) جز خدا، نه یاوری دارند، و نه شفاعت کننده ای. ولی باید توجه داشت که نفی چنان شفیعان و چنین شفاعتی، به معنای نفی مطلق شفاعت نیست. در خود قرآن کریم آیاتی داریم که "شفاعت باذن الله" را اثبات، و شرایط شفیعان و نیز شرایط کسانی که مشمول شفاعت، واقع می شوند را بیان فرموده است. در حقیقت، فرق بین اعتقاد به شفاعت صحیح و شفاعت شرک آمیز، همان فرق بین اعتقاد به ولایت و تدبیر باذن الله و ولایت و تدبیر استقلالی است. واژه شفاعت گاهی به معنای وسیعتری به کار میرود و شامل ظهور هر تاثیر خیری در انسان به وسیله دیگری میشود چنان که پدر و مادر نسبت به فرزندان و گاهی بالعکس، یا آموزگاران و ارشادگران نسبت به شاگردانشان و حتی موذن نسبت به کسانی که با صدای اذان او به یاد نماز افتاده و به مسجد رفتهاند شفاعت میکنند. و در حقیقت، همان اثر خیری که در دنیا داشتهاند به صورت شفاعت و دستگیری در قیامت، ظاهر میشود . ضوابط شفاعت همان گونه که اشاره شد شرط اساسی برای شفاعت کردن و شفاعت شدن، اذن الهی است چنان که در سوره بقره میفرماید : «مَن ذَا الَّذِی یَشفَعُ عِندَهُ إِلا بِإِذْنِهِ» [vii] کیست که در نزد او، بدون اذن او شفاعت کند؟ و در سوره یونس میفرماید : «مَا مِن شفِیعٍ إِلا مِن بَعْدِ إِذْنِهِ» [viii] هیچ شفاعت کنندهای نیست مگر بعد از اذن الهی . و نیز در سوره طه میفرماید: و در سوره النجم میفرماید: « وَ کم مِّن مَّلَکٍ فی السمَوَتِ لا تُغْنی شفَعَتهُمْ شیْئاً إِلا مِن بَعْدِ أَن یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن یَشاءُ وَ یَرْضی» [xiii] چه بسیار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودی نمی بخشد مگر پس از آنکه خدا برای هر کس بخواهد و راضی باشد اجازه (شفاعت) دهد! روشن است که منظور از اینکه شفاعت شونده مورد رضایت الهی باشد این نیست که تمام اعمالش پسندیده باشد وگرنه نیازی به شفاعت نبود، بلکه منظور، مرضی (مورد رضایت) بودن خود شخص از نظر دین و ایمان است چنان که در روایات به همین صورت، تفسیر شده است . از طرف دیگر، در آیاتی چند، خصلتهای کسانی که مشمول شفاعت نمیشوند بیان شده است مانند آیه « فَمَا لَنَا مِن شفِعِینَ » [xiv] افسوس که امروز شفاعت کنندگانی برای ما وجود ندارد، و در سوره مدثر آمده است که از علت به دوزخ رفتن مجرمین، سوال می شود و آنان در پاسخ خصلتهایی مانند ترک نماز [xv] و کمک نکردن به بینوایان و تکذیب روز جزا را بر میشمرند، آن گاه میفرماید: « فَمَا تَنفَعُهُمْ شفَعَةُ الشفِعِینَ » [xvi] از این رو شفاعت شفاعت کنندگان به حال آنها سودی نمیبخشد. از این آیات استفاده میشود که مشرکان و منکرین قیامت که خدا را عبادت نمیکنند و به بندگان نیازمندش کمک نمیرسانند و پایبند به اصول صحیحی نیستند، هرگز مشمول شفاعت نخواهند شد و با توجه به اینکه استغفار پیامبر اکرم (ص) در دنیا هم نوعی شفاعت به شمار میرود و استغفار آن حضرت درباره کسانی که حاضر نیستند از او درخواست استغفار و شفاعت کنند قبول نمیشود [xvii] میتوان استفاده کرد که منکر شفاعت هم مشمول شفاعت، واقع نمیشود چنان که همین مضمون در روایات هم آمده است. [xviii] حاصل آن که: شفیع مطلق و اصلی باید علاوه بر ماذونیت از طرف خدای متعال، خودش اهل معصیت نباشد و قدرت ارزیابی مراتب اطاعت و عصیان دیگران را داشته باشد و پیروان راستین چنین کسانی میتوانند در پرتو او مراتب نازل تری از شفاعت را داشته باشند چنان که چنین پیروانی در زمره شهدا و صدیقین محشور میشوند [xix] و از سوی دیگر، کسی لیاقت شفاعت شدن را دارد که علاوه بر اذن الهی، ایمان راستین به خدا و پیامبران و روز رستاخیز و آنچه خدا بر پیامبرانش نازل فرموده و از جمله،حقانیت شفاعت، داشته باشد و این ایمان را تا پایان عمر، حفظ کند . [xix] والذین آمنوا بالله و رسله اولئک هم الصدیقون و الشهدا عند ربهم(و کسانی که ایمان به خدا و پیامبران آوردند نزد پروردگارشان صدیقان و شهیدان خواهند بود)حدید/ 19. .
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.