تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
تا پیش از رنسانس، علم در انجمنهای سری گوناگون بود که ماهیت کابالایی داشتند و باهم همپیمان بودند. با علنی کردن دانش در رنسانس لازم بود انجمنهای مخفی به طور مناسبی بازسازی شود تا نیروی دانش همچنان در قلمرو اهداف شیطانی باقی بماند. سازماندهی فراماسونری بعد از رنسانس در واقع حرکتی بود تا دانشمندان و نخبگان سیاسی و فرهنگی جهان را در لوای آرمانهای کهن شیطانی جمع کنند.(کنترل فرهنگ.ص138-146)
تاریخ نگاران فراماسون سابقه سازمان خود را به آدم علیه السلام میرسانند و حضرت موسی را استاد اعظم لژ مهاجران مصری در زمان فرعون معرفی میکنند. (زرسالاران یهود، جلد چهارم. ص16) اما واقعیت این است که در سال 1459 در شهر کاسل واقع در ایالت هِس آلمان 3 کتاب از جمله یکی تحت عنوان «زفاف شیمیایی» انتشار یافت که روی جلد هر سه نام اسرار انگیز، افشاگر و مستعار «کریستین روزنکروتس» دیده میشد. این سه مجلد که میتوان آنها را بیان معتقدات شمرد در آغاز قرن هفدهم میلادی در شهر استراسبورگ فرانسه تجدید چاپ شد و در آنها اخوت مسیحی که از هرمیتیسم و کابالا غنا میگرفت، سخن گفته شده است. این مانیفستها دل شورة اصلاحات اجتماعی، فکری و مذهبی را کتمان نمیکردند و تعدادی از اندیشمندان آن روزگار را به ویژه در محافل علمی و فلسفی انگلیسی الهام بخشید که همین اندیشمندان در واقع بخشی از پایه گذاران فراماسونری به شمار میرفتند.(فراماسونری، تاریخ، اسطوره، واقعیت.ص21و22(
«در اسکاتلند و پس از آن انگلستان خاندان استوارت (که از 1603تا1714 بر اسکاتلند و انگلستان حکومت راند) به پیروی از فرصتطلبیهای سیاسی خود توسعة این گروهها را مورد حمایت قرار داد» (همان.ص32) و در ژوئن 1717 از جمع گروهها و لژهای پراکنده، گراند لژ انگلستان تشکیل شد و «آنتونی سایر» را به عنوان اولین استاد اعظم این سازمان مخفی برگزیدند.(زرسالاران یهود، جلد چهارم.ص21) و اولین اساسنامة آن به درخواست دوک «فیلیپ دو وارتون» استاد اعظم لژ بزرگ لندن در آن زمان، تدوین و در سال 1723 منتشر شد. این کد ماسونی با عنوان اساسنامه آندرسون شناخته شد زیرا توسط «جیمز آندرسون» تدوین گردید. (زرسالاران یهود. جلد چهارم.ص12) در این اساسنامه این اصول مطرح شده است:
اعتقاد به خدا که معمار بزرگ جهان است. جایگزین کردن ابزارساختمان سازان با واژههای فلسفی. سوگند حفظ اسرار. مراعات علائم شناسایی (واژهها، حرکات، لمس و مصافحه). مدارا با کلیة مذاهب اما ممانعت از ورود ملحدان، زنان و بردگان و نوکران به لژها. ابراز وفاداری به مقام سلطنت. برگزاری مراسم آموزش کارآموزان و آشنا کردن آنان با اطلاعات نمادین: امری که با ایجاد درجات کارآموزان و یاران همسنگر ارتباط دارد.» (فراماسونری، تاریخ، اسطوره، واقعیت.ص37(
در این جا خدا به عنوان معمار بزرگ جهان کاملاً تعریفی کابالایی دارد و به صورت منشأ خلاق خیر و شر و با دو چهره شیطانی و مقدس شناخته میشود. در دهههای گذشته با استفاده نظریات جدید فیزیک کوآنتوم و نسبیت حوزة یکپارچه انرژی جهانی به عنوان شعور و قدرت مطلق جهان و معمار کائنات معرفی میشود.(فراماسونری و یهود.ص181و182. به نقل از نشریه ماسون و آ.گ.إ) این دیدگاه هم نیرویی را که در سحر و جادو از آن استفاده میشود، توجیه و تقدیس میکند و هم بر شالودهای کاملاً مادی تعریفی نو از باورهای معنوی ارائه میدهد.
فراماسونها شخصی به نام «حیرام» که سازنده معبد سلیمان است(اول پادشاهان، باب 7 آیه 13تا 15)، پدر ماسونی میدانند. حیرام دو ستون اصلی برای معبد سلیمان بنا کرد که نام آنها را یاکین و بوعز گذشتهاند. «ستونها را در رواق هیکل بر پا نمود و ستون سمت راست را برپا نموده نام آنرا یاکین نهاد و پس ستون سمت چپ را برپا نموده آنرا بوعز نامید.» )پادشاهان باب 7 آیه 21( این دو ستون معبد سلیمان که صهیونیستها در آرزوی باز سازی آن هستند، نماد اصلی فراماسونری است که در معابد ماسونی طراحی میشود. لازم به ذکر است که از نظر آنها جناب سلیمان نماد ارتباط با شیاطن و استفاده مؤثر از جن و جادوست.
نام این ستونها نیز دارای معنایی رمز آلود است. «یاکین» و «بوعز» به معنی تأسیس با قدرت آمده است. استاد اعظم «اوسوالدویرث» چنین میگوید: «اگر کلمات یاکین و بوعز برعکس خوانده شوند بشکل nikaj و zaobدر میآیند. این مسأله برای مخفی نگهداشتن اسرار بصورت قاعدهای در تمام مرامهای سری مرسوم است. در صورتی که حروف بیصدای کلمات مذکور مد نظر قرار گیرد به دو علامت NK و ZBبرخورد میشود که اولی به معنی رحم و عضو باردار شونده و زاینده موجودات عالم است و دومی به معنی ذکر یعنی عضو نر و باردار کننده.»(فراماسونری و یهود.ص136( بدین صورت دو ستون J و B سمبل رابطه جنسی، زاد و ولد و برکت و وسعت دارایی هستند. و این همان معانی نمادین و ارزشهای شیطان پرستی بدوی است.
سازمان فراماسونری میکوشد تا با این نمادها، رمزها و اسرار ارزشهای شیطانی خود را به صورتی جذاب و حساب شده به افرادی منتقل کنند، که میتوانند نقش مؤثر فرهنگی یا سیاسی در دنیا داشته باشند. این سازمان امروزه مجموعههای بزرگ علمی و فرهنگی را تحت نفوذ دارد و به کمک آنها، ساختارها و نهادهای سیاسی بین المللی و ملی را در سلطة خود آورده است.(رک. کنترل فرهنگ. فصل چهارم)
این سازمان از قرن هجدهم به بعد در پرورش و جذب نخبگان سیاسی، فرهنگی و علمی جهان کوشیده و با حفظ آیینهای سرّی کابالا سنتهای شیطانگرایی را تداوم بخشیده است. و با افرادی که به طور درجه بندی شده در سی و چند مقام فعالیت میکنند، نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراگیری پیدا کرده است. و با مؤسسات علمی، پژوهشی، فرهنگی و بنگاههای اقتصادی و نهادهای سیاسی آشکار و پنهانی که در آنها نفوذ دارد، میخواهد دنیا را به سوی اهداف شیطانی خود پیش ببرد. سازمان فراماسونری در شکل انجمنها و محافل سرّی در بسیاری از مراکز علمی دنیا مشغول جذب نیرو است. یکی از این انجمنها که بسیار فعال عمل کرده و دامنة خود را در دانشگاههای کانادا و آمریکا گسترده، انجمن جمجمه و استخوان است. جرج بوش پدر در سال 1947 در دانشگاه ییل به این انجمن پیوست.(نشانههای پایان.ص241)
با ایجاد سازمان فراماسونری اگر چه به ظاهر یک سازمان مخفی و پوشیده ایجاد شد اما در حقیقت سازمانی برای توسعه و تحقق ایدئولوژی و ارزشهای شیطانی شکل گرفت و اهداف و آرمانهای آنها هم از کسی پنهان نماند. از این رو یک مرحله از پردهبرداری و انکشاف شیطانگرایی در دوران معاصر به شمار میآید. در این بین نقش اصلی و محوری را مؤسسات علمی و پژوهشی گسترده و پیوستهای به عهده دارند که هدایت و رهبری نظام سلطة جهانی و تحقق آرمانهای شیطانی را دنبال میکنند. مراکزی که سرمایههای عظیمی را برای تحقیقات و مطالعات در اختیار دارند و به این وسیله برجستهترین دانشمندان را استخدام میکنند و با وارد کردن آنها به سازمان فراماسونری، پژوهشهای مورد نیاز خود را به آنها میسپارند. پژوهشهایی که گاهی حاصل آنها تا پیش از عملی شدن محرمانه میماند.
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.