اخلاق /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

اگر بلايي بر انسان نازل شود و به واسطه‌ي آن بلا، ظلمي به آدم بشود، آيا بايد منتظر بمانيم تا خدا ظالمين را رسوا کند يا بايد خودمان عليه ظلم و ظالم اقدام کنيم؟ خواهش مي‌کنم جوابي کامل، بر اساس قرآن، بدهيد. تصميم و زندگي من بسته به اين جواب دارد. من زياد با کامپيوتر وپست الکتروني وارد نيستم، لطفا جواب مرا بدهيد. در ضمن، من مدت هفت سال صبر کرده‌ام، ونمازهاي حاجات زيادي خوانده‌ام. لطفا جواب مرا زود بدهيد.


1. زير بار ظلم و ستم رفتن از نظر شرع و عقل ممنوع و مذموم و ناپسند است. و انسان مؤمن تا آن جا كه توان دارد بايد ظلم را دفع كند و زير بار ستم نرود. مؤمن بر اساس فرموده قرآن کریم، عزیز است. وَ لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ و در جای دیگر خداى تعالى مى فرمايد: ربا و اضافه بر پول خود نگيريد، ولى از سرمايه‌ى خود هم نگذريد، نه ستم كنيد و نه زير بار ستم برويد. {Qفَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَQ } اندیشمندان اسلامی نیز همواره بر این نکته تأکید داشته‌اند. به عنوان مثال شهید مطهری، شعری از سعدی را كه به نظر می‌رسد تأیید ظلم پذیری باشد را چنین اصلاح نموده. سعدی مى‌گويد: من آن مورم كه در پايم بمالند نه زنبورم كه از نيشم بنالند چگونه شكر اين نعمت گذارم كه زور مردم آزارى ندارم شهيد مطهرى: نه من مورم كه در پايم بمالند نه زنبورم كه از نيشم بنالند چگونه شكر اين نعمت گذارم كه دارم زور و آزارى ندارم بنابراین از مسلمات است که انسان نباید ظلم پذیر باشد، لکن مسأله به اینجا ختم نمی‌شود و نکات دیگری نیز باید مد نظر قرار گیرد. از جمله اینکه در گرفتن حق (اگر واقعا حقی درکار باشد.) انسان نباید خود دچارظلم وستم شود. 2. گاهي مواقع، حق در يك مسألة جزئي است و جاي گذشت دارد. در اين صورت بهتر است انسان از آن مسأله بگذرد و اين گذشت يك كمال نفسيانی براي انسان به حساب مي‌آيد. اما گاهي هم مسأله به صورتي كه قابل چشم پوشي نيست. مثلاً حقي كه مرتبط با ديگران باشد مثل فرزندان و.... نه حق خودم و يا حقي كه در جملة امام حسين (عليه السلام) آمده: آيا نمي‌بينيد كه به حق عمل نمي‌شود و از باطل نهي نمي‌شود يعني وقتي امام حسين (عليه السلام) اسلام و حقانيت را در خطر مي‌بيند اقدامي انجام مي‌دهد كه بالاتر از آن نمي‌شد كاري انجام داد. بنابراین در اين گونه موارد هم نبايد كوتاه آمد. بنابراین از حق خود می‌توان گذشت اما از حقوق دیگران حتی نزدیکان هم نمی‌توان گذشت. 3. يك نكته ديگر كه خيلي هم مهم است اينكه، مقدار نيرويي (وقت، اشتغال ذهني و ...) كه صرف اين كار مي شود ارزش آن را داشته باشد. گاهي ممكن است انسان وقت زيادي براي كاري بگذارد در حالي كه اصلاً معلوم نيست نتيجه دهد و يا نتيجة آن ارزش اين همه وقت گذاري را نداشته باشد. 4. گاهي تحقق ظلم واضح و آشکار است اما گاهی توهم ظلم وجود دارد. که ممکن است این توهم به دلیل عواملی مانند: بدبيني، وسوسه ديگران، عدم درک موقعیت طرف مقابل و... باشد و فرد تصور مي‌كند كه به او ظلم مي شود به عنوان مثال همه ما به فرزندانمان توصیه می‌کنیم که سخت گيري‌هاي معلم از روی كينه و ستم‌کاری نیست در حالی که ممکن است دانش‌آموزان این رفتار‌ها را ظالمانه بدانند. بنابراین باید در این‌گونه موارد واقع بین بود و عینک بد‌بینی را از چشم برداشت تا واقعیت روشن شود. 5. گاهي كسي به ما بدي مي‌كند ولي در دل واقعاً قصد بدي ندارد و اگر هم ظلمي از او صادر شود، واقعاً پس از انجام آن عمل پشيمان مي‌شود. اين گونه افراد اگرچه دل انسان را مي رنجانند، ولي چون این ظلم از روی عمد انجام نشده (هرچند كه بايد از عمل خود معذرت خواهي كنند) لکن جا دارد که انسان گذشت کند. روايات زیادی توصیه می‌کند كه انسان بايد نسبت به لغزش‌ها و خطاهاي برادر و خواهر ديني‌اش گذشت داشته، آن‌ها را عفو كند و در پي انتقام برنيايد. يا اينكه نسبت به برادر يا خواهر ديني اش بغض و كينه به دل نگيرد در ذيل توجه شما را به تعدادي از اين مسائل جلب مي كنيم. الف. در روايتي از پيامبر مي خوانيم كه فرمودند: ايمان انسان كامل نمي‌شود مگر با صد و سه خصلت از جمله در اين خصلت ها این است. 1. جميلُ المنازعة: مؤمن در نزاع ها و دعواها زيبا برخورد مي كند از روي لجبازي و تكبر با كسي درگير نمي شود، زود نسبت به ديگران عفو و بخشش دارد. 2. عظيماً حلْمُه: صبر و حلم او زياد است زود برانگيخته نمي شود و سريع در مورد برادر ديني اش قضاوت بد نمي‌كند و يا بدگماني به دل راه نمي دهد. 3. لا يُوذي من يُوذِيه: به كسي كه او را اذيت كرده آزار نمي رساند بلكه سعي دارد او را ببخشد، البته اين بدان معني نيست كه در مقابل ظالم حقيقي (كسي كه به حق خود قانع نيست، مستبد است، از كرده خود پشيمان نمي شود، متكبرانه خود را صاحب امتياز مي داند و...) سرتسليم فرود آوريم. دين اسلام دستور دارد كه بناء زندگي را بر صلح و آشتي بگذاريم امّا نمي گويد در مقابل ظالم حقيقي ساكت باش و بگذار هرچه خواست بكند. اسلام بالاترين امتياز را براي مؤمني قائل است كه نزد حاكم جوري لب به سخن مي گشايد و در مقابل ظلم او ايستادگي مي كند و از حق مظلومان دفاع مي‌كند. كسي كه مورد ستم قرار مي‌گيرد و به مظلوميت خود راضي است، در واقع ظالم پروري كرده و دست ظالم را براي ستم هاي خودش بازتر گذاشته است. پس بهتر است انسان در مقابل ظالم، اوّل از در گفتگو وارد شود دوم اگر فايده اي نبخشيد مي تواند از راه قانون وارد شود و مقابل او ايستادگي كند نسبت به ظالمان از خود راضي احساس تنفر و خشم نه تنها بد نيست بلكه پسنديده است. چرا كه آن‌ها به قول معروف به هيچ صراطي مستقيم نمي‌شوند. امام علي ـ عليه السّلام ـ در وصيت خود به امام حسن و امام حسين ـ عليهما السلام ـ مي فرمايند: كونا للظالم خصماً با ظالم دشمن باشيد (موضع فعال در قبال او بگيريد نه منفعل). 6. گاهي مدارا كردن با ديگران نتايج بهتري به همراه دارد. مثلاً وقتي شما مي خواهيد با كسي كه زود آشفته مي‌شود برخورد كنيد، با زبان تند، سخت‌تر به حق خود مي‌رسيد ولي با بيان چند جمله محترمانه (نه تا آن حد كه حرمت خودمان شكسته شود) مي توانيم او را رام كنيم. چرا كه انسان ها تشنه احسان هستند گاهي مي توان يك لبخند، تبسّم نام بردن اسم، زبان خوش، گذشت و عفو انسان مقابل را مطيع خود كرد. رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ مي‌فرمايند: مداراةُ الناس نصف الايمان و الرفق بهم نصف العيش: مدارا كردن با مردم نصف ايمان است و دوستي و رفاقت با آنها نصف عيش و خوشي است. بهتراست در چنین مواردی با مطرح کردن جزئیات و مصداقی تر کردن مسأله جواب بهتر و راهکاری عملی تر به دست آورد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image