تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

با استناد به چه اصولی ، مي توان اصل اسلام آوردن يا ايمان ابوطالب را مورد پذيرش قرار داد؟


دلايل ايمان ابوطالب: 1. با نظري ژرف، به زندگي ابوطالب اين پرسش مطرح مي شود كه چه عاملي او را وادار كرد تا در راه اسلام از جان و مال بگذرد و از مقام و قبيله، مايه بگذارد و همه اين ها را فداي برادرزاده اش نبي گرامي اسلام بكند. قدر مسلم علّت اين همه فداكاري هاي ابوطالب، تنها رشته خويشاوندي نبود، زيرا اين مطلب باعث نمي شود كه انسان تمام هستي خود را فداي فردي از خويشان خود بكند و حاضر گردد از فرزند خود در راه او بگذرد. چون ابولهب نيز عموي پيامبر بود و دختران پيامبر عروس ابولهب بودند و خويشاوندي شان بيشتر بود، عباس نيز عموي ديگر بود، از اينروي صرف خويشاوندي دليل عقلي کافي و کامل از فداکاري ابوطالب نمي تواند باشد. بلكه علّت همه اين جانبازي ها و جانبداري هاي او، ايمان و اعتقاد راسخ او نسبت به نبوّت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي باشد. با نظر در صفحات تاريخ زندگي ابوطالب مشاهده مي شود كه او چهل و دو سال تمام پيامبر را ياري نمود. ابن ابي الحديد در اين باره مي گويد «اگر ابوطالب و فرزند او نبود، هرگز دين، قد راست نمي كرد. او در راه حفظ پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از پا ننشست و سه سال ،در به دري و زندگي در كوه ها و دره ها را بر رياست و سيادت مكّه ترجيح داد. او راضي بود تمام فرزندانش كشته شوند ولي پيامبر زنده بماند. و در هنگام مرگ به فرزندان خود گفت: من (محمّد) را به شما توصيه مي كنم، زيرا او امين قريش و راستگوي عرب، و حائز تمام كمالات است آئيني آورد كه دل ها بدان ايمان آورد...». 2. اشعار و سروده هاي او، كاملاً گواهي بر ايمان و اخلاص اوست كه به ترجمه قسمتي از آن ها اکتفا مي شود. «اشخاص شريف و فهميده بدانند كه، محمّد بسان موسي و عيسي، پيامبر است. همان نور آسماني را كه آن دو نفر داشتند او نيز دارد. او پيامبر است وحي از ناحيه خدا بر او نازل مي گردد و كسي كه اين را انكار كند انگشت پشيماني به دندان خواهد گرفت. برادر زاده ام! هرگز قريش به تو دست نخواهد يافت و من دست از ياري تو بر نخواهم داشت، به آن چه مأموري آشكار كن، از هيچ چيزي مترس... مرا به آئين خود دعوت كردي و در اين دعوت خود امين و درست كاري، حقا كه كيش (محمّد) از بهترين آئين هاست...» آري هريك از اين اشعار در اثبات ايمان و اخلاص گوينده آن ها كافيست ولي از آن جا كه دستگاه تبليغاتي سازمان هاي اموي و عباسي پيوسته بر ضد آل ابوطالب كار مي كرد از اين نظر گروهي نخواسته اند يك چنين فضيلت و مزيتي را براي او ثابت كنند. 3. راه سوّم براي اثبات اسلام او، اعتراف نزديكان بي غرض او يعني اهل بيت (علیهم السلام) بر اين مطلب مي باشد چنانكه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و علي ـ عليه السّلام ـ و ديگر ائمه ـ عليهم السّلام ـ بر ايمان او تأكيد كرده اند. امام باقر ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند «ايمان ابوطالب، بر ايمان بسياري از مردم ترجيح دارد و علي ـ عليه السّلام ـ دستور مي داد از طرف وي حج به جاي آورند» آري جاي هيچ شك نيست كه هرگاه يك دهم گواهي هايي كه بر ايمان و اسلام ابوطالب در تاريخ و منابع معتبر ديگر آمده، درباره يك فرد ديگري دور از كينه و بغض، آورده بودند همه به اتّفاق ايمان و اسلام او را تصديق مي كردند. در پايان اين سؤال مطرح مي شود كه چگونه با وجود اين همه دلايل قاطع و دهها گواه محكم بر ايمان، باز گروهي با عنادورزي وکينه توزي او را تكفير مي کنند؟! بايد انصاف داد، كه هدف از طرح اين مسئله جز، طعن در فرزندان ابوطالب و بالاخص علي ـ عليه السّلام ـ چيز ديگري نيست، از اين رو كه بني اميه متولي و باني اين كار بودند، آنها براي اين كه بهتر بتوانند، ابوطالب را تكفير كنند، دامنه بحث را به پدران پيامبر هم كشانيدند و پدر و مادر آن حضرت را نيز غير مؤمن قلمداد نمودند. خلاصه همه علماي شيعه و برخي از اهل سنت، در گذشته با پيروي از اهل بيت همگي اتّفاق دارند كه ابوطالب يكي از افراد با ايمان و برجسته اسلام بوده است و هم چنين عدّه اي از دانشمندان جديد اهل سنّت چون «زيني رحلان» مفتي مكّه، معتقد به اسلام و ايمان ابوطالب هستند. 4. در تکميل جواب به اين مسئله مي توان اشاره کرد که: در شهر مكه قبل از ظهور اسلام دين حنيف و دين ابراهيمي رواج داشت و اجداد پيامبر هرگز مشرك نبوده اند. چنان كه به شهادت تمام منابع تاريخي وقتي ابرهه مي خواست خانه كعبه را خراب كند، سپاه او متعرض شتران عبدالمطلب شدند و او براي پس گرفتن شتران آمد. ابرهه پادشاه حبشه گفت من خيال كردم تو براي درخواست امر بزرگي آمده اي كه از من بخواهي خانه را خراب نكنم با ديدن تو هيبتي از تو در دلم افتاد كه اگر درخواست كني آن را قبول نمايم، ولي تو از من چيزي كوچك تر خواستي، عبدالمطلب درجواب او گفت: من صاحب شتران هستم نه خانه كعبه، خانه صاحبي دارد كه حافظ و نگهبان اوست. اين ايماني كه عبدالمطلب داشت به خداوند در هيچ قلبي در آن عصر جاهلي وجود نداشت، لذا مي بينيم كه خاندان نبوت خداپرست بودند و موحد نه مشرك. در هيچ جا گزارشي ديده نشده است كه عبدالمطلب و ساير اجداد رسول الله بت پرستي كنند، علاوه بر اين كه ابوطالب نقش مهمي در حمايت از پيامبر داشت. هم چنان كه خديجه با مال و ثروت خود از پيامبر و دين خدا حمايت كرد، قريش به قدري ابوطالب را تحت فشار گذاشتند تا از حمايت خود دست بردارد راضي نشد حتي لحظه اي او را تنها بگذارد و هيچ وقت تا آخرين لحظات عمرش دست از او برنداشت در شعب ابي طالب كه وفات مي نمود همواره از او حمايت نمود و پيامبر اكرم از او بسيار خشنود بود. زيرا كه سخت از پيامبر حمايت نموده بود.نوشته اند که در آخرین لحظات حیات ابوطالب، پيغمبر (ص)بر او وارد شدند و او در حال نزع بود، پس فرمودند: ای عمو مرا در كودكى تربيت كردى و در بزرگى يارى نمودى، و هنگامى كه يتيم بودم كفالت مرا بعهده گرفتى، خداوند جزاى خير بشما بدهد، اكنون كلمه‏اى را بگو تا در نزد خداوند شما را شفاعت كنم، ابو طالب گفت: اگر نه اين بود كه مرا سرزنش كنند هر آينه چشم شما را روشن ميكردم، وى پس از ذكر اين كلمه درگذشت. اگر ابيطالب ايمان نياورده بود آيا اجازه مي داد فرزندانش از پيامبر حمايت كنند؟ و آيا خودش را تا اين اندازه به زحمت مي انداخت و به خاطر حمايت از او سرزنش قريش را به جان خود مي خريد؟ چنان كه او روزي وارد شد به حضور پيامبر در حالي كه نماز مي خواند و علي ـ عليه السّلام ـ هم به او اقتدا كرده بود، جعفر فرزند ابي طالب نيز در كنار ابي طالب وارد خانه رسول خدا شد. ابوطالب به جعفر گفت: «صلّ جناحَ ابن عمك...» در طرف ديگر پسرعمويت نماز بخوان. اگر ابيطالب به رسول خدا ايمان نياورده بود آيا دستور مي داد كه فرزندانش همراه او باشند؟ به نظر شما پرسشگر محترم آيا كسي كه به چيزي ايمان نداشته باشد مي تواند از او حمايت جانانه و سرسخت بنمايد؟ و فرزندان خودش را به حمايت از كسي كه قبولش نداشته باشد دستور بدهد؟ پيامبر عموهاي زيادي داشت از جمله آنها ابولهب بود! پس اگر حمايت از پيامبر از روي تعصب فاميلي باشد، چرا اين عمويش از او حمايت نكرد؟ و هميشه او را به سخره و استيضاح مي گرفت؟ بنابراین در ايمان ابيطالب هيچ شكي نيست، زيرا او از روي ايمان به خدا تا آخرين لحظه هاي عمرش از پيامبر حمايت كرد و تمام فرزندانش را به حمايت از او فراخواند. اگر داستان ولادت علي ـ عليه السّلام ـ در كعبه ،كه چندين سال قبل از اسلام واقع شده است را مرور کنیم متوجه می شویم كه مادرش چگونه به پرده كعبه آويزان شد و از خداوند درخواست كرد كه در ولادت فرزندش ياريش دهد، آن گاه ديوار كعبه شكافته شد كه هنوز نيز جاي آن شكاف در كعبه معلوم است و تمام علماي اسلام به اتفاق اين قول را نقل كرده اند، از اينرو هيچ ترديدي در ايمان ابي طالب و خانواده او نيست ، در این باره آورده اند:«وقتي فاطمه بنت اسد حامله بود و ماه نهم حاملگي او بود، ما با جمعي از جمله عباس بن عبدالمطلب شاهد اين منظره بوديم كه فاطمه آمد كنار خانه خدا و چنين گفت اي خدا من به تو ايمان دارم و به آنچه را كه به پيامبرانت از كتاب فرستادي ايمان دارم و به كلام جدم ابراهيم ايمان دارم كه خانه تو را بنا نهاد. خدايا قسمت مي دهم به خانه ات و به فرزندي كه در شكم من است اين ولادت را بر من آسان كن در اين زمان ديوار باز شد و فاطمه داخل بيت شد و ديوار مثل اول بسته شد...». وقتی زن ابوطالب چنین ايمان راسخي داشته است آيا ممکن است ابي طالب تنها حامي رسول خدا ايمان به خداوند و پيامبر نداشته باشد!! اين مسأله از مباحث جنجالي بين علماي شيعه و برخي ازفرقه هاي اهل سنت همچون فرقه وهابيت است. در حالي که بزرگاني از اهل سنت درگذشته به آن اعتراف کرده اند. وهابي ها از سر عناد و دشمني که با اهلبيت پيامبر دارند چنان که ديگران را بر اهل بيت ترجيح مي دهند، سخت مخالف اسلام ابي طالب هستند ولي روايات معتبر شيعه و برخي از اهل سنت بدون تعصب، ايمان و اسلام او را تأييد كرده و معتقدند كه نه تنها ابيطالب مسلمان بود بلكه قبل از اسلام نيز موحد بوده است. چنان كه جدش عبدالمطلب و همسرش فاطمه مسلمان و موحد بودند. و مرحوم علامه طباطبايي در الميزان مكرراً از اين بحث سخن گفته و به ايمان و اسلام ابيطالب تأكيد نموده است. و مرحوم علامه مي فرمايد: ايمان ابيطالب به اجماع ائمه رسيده است و اجماع آنها چون يكي از دو ثقل هستند بر ما حجت است و همچنين روايتي كه عبدالله بن عمر نقل كرده درباره اسلام پدر ابوبكر كه ابوبكر به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ گفت: به خدا من آن روزي كه ابوطالب اسلام آورد بيشتر خوشحال بودم تا امروز كه پدرم اسلام آورد. نتیجه : در نتيجه با توجه به آثار مراجعه شده تاريخي و تفسيري مي توان به طور قاطع گفت كه احاديث دال بر کفر ابوطالب صحيح نمي باشد و همه آنها جعلي بوده و به خاطر دشمني دشمنان اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ با علي ـ عليه السّلام ـ جعل شده است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image