تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
اولاً بايد توجه داشته باشيد كه نظام، سنن و قوانين حاكم بر عالم قيامت غير از قوانين و سنن حاكم بر دنياي مادي است؛ ازاينرو، نميتوان حقيقت مسائل آن عالم را با ابزار درك دنيوي، درك و دريافت نمود. مثلاً بر اساس آيات و روايات انسان در بهشت هيچ گاه پير نميشود، مريض نميگردد؛ مشيت و خواستن در بهشت عين شدن و تحقق است و اصلاً مسائل به صورت تدريجي رخ نميدهد چنان كه در اين عالم چنين است، يا مثلاً انسان در جهنم ميسوزد ولي خاكستر نميشود، يعني بدن آنجا به گونهاي است كه ميسوزد ولي خاكستر نميشود؛ به خلاف بدن دنيوي. از اين رو، نميتوان با ابزار ادراكي دنيوي بهشت و جهنم را ترسيم نمود؛ آيات و روايات نيز كه گاهي بهشت و جهنم را به اوصافي اين سوئي وصف كردهاند تنها براي تقريب مسأله به ذهن دنيوي من و شما بوده است ولي حقيقت برتر از آن است كه حتي بتوان آن را اينچنين وصف نمود. به دليل تفاوت جوهري قوانين آن عالم با اين نظام است كه لازم و ضروري است كه بدن و روح آدمي تحولات و تغييراتي را به خود ديده تا قابليت ورود به عوالم برزخ و قيامت را بيابد طرح اين مسأله خارج از حوصله اين مكاتبه است. نگا: بازگشت به هستي، استاد محمد شجاعي، مقدمه و تدوين محمدرضا كاشفي، تهران، مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، چاپ اوّل، 1379، صص 114 ـ 130. حقيقت بهشت و جهنم جدا از مسأله لقاء پروردگار نميباشد. به عبارت ديگر بهشت و جهنم مقصد و مقصود در سير و حركت نيستند و حركتها به سوي پروردگار و منتهي به لقاء پروردگار است و بهشت و جهنم از آثار چگونگي لقاءها و رسيدنها است. يعني بهشت از آثار و لوازم لقاء حضرت حق با اسماء رحمت و مغفرت و جهنم هم از آثار و تبعات لقاء پروردگار با اسماء غضب و سخط است. از آنجا كه در قيامت آدمي هم روح دارد و هم جسم [البته روح و جسم متحول شده و مناسب با سنخ و قوانين و سنن آن عالم [عذاب جهنم و نعمت بهشت هم به روح تعلق دارد و هم به جسم و اين مطلب را آيات و روايات تأييد ميكنند، (نگا: اصول المعارف، ملا محسن فيض كاشاني، تعليق، تصحيح و مقدمه سيد جلال الدين آشتياني، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ دوّم، آذرماه 1362 ش، صص224 و 225). براي روشن شدن بهتر مطلب در باب عذاب جسمي و روحي جهنم و همين نعمت جسمي و روحي بهشت به چهار آيه از قرآن بسنده ميكنيم: عذاب جسماني: آتش سوزان، (اعلي / 12)، ميخورند ولي سير نميشوند، (واقعه، 53 ـ 51). عذاب روحاني: سوختن نفس آدمي، (همزه، 4ـ7)، حسرت بي پايان، (آل عمران، 192). نعمت جسماني: نوشيدنيهاي گوارا، (محمد، 15). نعمت روحاني: خشنودي خدا، (توبه، 72) زدودن كينه از نفوس، (اعراف، 43){J الف) سوختن در آتش و ديگر عذابهاي ذكر شده در نصوص ديني واقعي است، نه صرف تشبيه. البته عذاب آتش آخرت با اين عالم تفاوتهاي بسياري دارد؛ و ميزان سوزش آن با آنچه در دنيا رخ ميدهد قابل قياس نيست. حضرت امام (ه) در كتاب شريف چهل حديث مينويسند: «بين سوزش عذاب آخرت و دنيا از چند جهت تفاوت هست: (1) از آتش دنيا فقط بدن ميسوزد؛ ولي آتش آخرت روح و دل را هم ميسوزاند و اين فوق العاده عظيم و فوق تصور است التي تطّلع علي الافئدة (2) آتش دنيا خالص نيست و تا با اكسيژن تركيب نشود نميسوزد؛ ولي آتش آخرت خالص است و سوزش فوقالعاده دارد؛ (3) در اين دنيا ادراكات ضعيف است، ولي در آخرت همه چيز به كمال نهايي خود رسيده و ادراك آدمي قوي است و از همين رو سوزش افزونتري احساس ميكند؛ (4) در اين دنيا پس از رسيدن سوزش به استخوان احساس سوزش كم ميشود، ولي در جهنم خداوند مجددا گوشت تازه ميروياند و از تخفيف عذاب جلوگيري ميكند». همچنين در ص 23 كتاب ياد شده روايتي را از كتاب «علم اليقين» صدوق نقل نمودهاند كه ترجمه آن چنين است: «روزي در حالي كه رسولخدا(ص) نشسته بود، جبرئيل امين به خدمتش آمد؛ در صورتي كه افسرده و محزون و رنگش متغير بود. پيغمبر(ص) فرمودند:اي جبرئيل چرا تو را افسرده و محزون ميبينم؟ گفت چرا چنين نباشم در صورتي كه امروز گذاشته شد دمهاي جهنم. پيغمبر خدا(ص) فرمود: چه چيز است (دمهاي جهنم) عرض كرد: هماناخداي تعالي امر فرمود به آتش، برافروخته شد هزار سال تا سرخ شد. بعد از آن امر فرمود به آن افروخته شد هزار سال تا سفيد گرديد. پس از آن امر فرمود به آن، افروخته شد هزار سال تا سياه شد و آن سياه و تاريك است. پس اگر يك حلقه از زنجيري كه بلندي آن هفتاد ذراع است گذاشته شود بر دنيا، هر آينه آب ميشود دنيا از حرارت آن. و اگر قطرهاي از «زقوم» و «ضريع» آن بچكد در آبهاي اهل دنيا، همه ميميرند از گند آن. پس رسول خدا(ص) گريه كرد و جبرئيل نيز گريان شد. پس خداي تعالي به سوي آنها فرشته[اي] را فرستاد؛ عرض كرد: خداي شما سلام ميرساند به شما و ميفرمايد: من ايمن كردم شما دو تن را از اينكه گناهي كنيد كه عذاب كنم شما را به واسطه آن. ب ) گناهان و اعمال نيك با هم حساب ميشوند و برخي از اعمال نيك موجب از بين رفتن اثر برخي از اعمال بد ميشود و بالعكس. از طرفي كساني كه شرايط شفاعت را داشته باشند مورد تخفيف قرار ميگيرند. بنابراين عذاب در صورت غلبه بديها و عدم استحقاق شفاعت است. .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.