تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه
درآمد
معنویت به دو معنای معنویت الهی- دینی و معنویت سکولار بهکار میرود. معنویت دینی و الهی به دنبال ایجاد احساس آرامش و رسیدن سالک به قرب الهی و دستیابی به نفس مطمئنه، راضیه و مرضیه است؛ ولی معنویتهای سکولار تنها درصدد هستند تا انسان را از بحرانهای روحی و روانی نجات داده و آرامش نسبی دنیوی را برای او به ارمغان آورند و به هیچ وجه سلوک برای رسیدن به مقام توحید را دنبال نمیکنند.
گروههای مختلفی به عنوان معنویتهای سکولار در ایران معاصر فعالیت میکنند. این گروهها را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد:1.عرفان التقاطی بومی یا تصوف فرقهای؛ 2. آیینهای شرقی مانند: فرقههای چینی و هندی؛ 3. آیینهای آمریکایی؛ 4. معنویتهای فراروانشناختی؛ 5. عرفانهای دینی مانند: عرفانهای مسیحی و یهودی و زرتشتی و غیره.
فرقههای صوفیه التقاطی بومی بسیارند، که عناوین ذیل را میتوان فرقههای شایع در ایران دانست: نعمتاللهی مونسیه؛ نعمتاللهی صفیعلیشاهی؛ نعمتاللهی گنابادیه؛ اویسیه؛ اهل حق؛ خاکساریه؛ ذهبیه.
عرفانهای هندی مطرح در ایران نیز عبارتند از: آیین هندوییسم؛ آیین بودیسم؛ سیک؛ اشو؛ سایبابا؛ رام الله؛ کریشنا؛ یوگا.
آیینهای آمریکایی، دسته دیگری از فرقههای معنویتگرا و سکولار میباشد که در ایران معاصر مطرح شدهاند. این فرقهها عبارتند از: عرفان سرخ پوستی و عرفان اکنکار.
معنویتهای فرا روانشناختی، دسته دیگری از معنویتهای سکولار هستند که متأسفانه مدتی است در ایران گسترش پیدا کردهاند. این فعالیتها با بهرهگیری از روشهایی همچون: معنا درمانی، هالهبینی، طالعبینی، ان.ال.پی، هیپنوتیسم، مدیتیشن و چندین عنوان دیگر انجام میگیرد.1
آسیبشناسی معنویتهای نوظهور
عرفانهای سکولار غیربومی، گرفتار آسیبهای متعددند که به اختصار اشاره میشوند:
1- غیر ممکن بودن کشف سلوک
کشف راههای رسیدن به مقامات عرفانی برای انسانهای متعارف، به جهت طی نکردن مسیر، شدنی و ممکن نیست و نباید حالتها و ذوقیات معنوی برای پارهای از انسانها سبب شود تا طریقت ساختگی بشری در قالب عرفان به مردم ارایه گردد. این مسیری است که تنها خداوند متعال میتواند به انسانهای کامل نشان دهد؛ به تعبیرقرآن: "یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَیُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیم ؛2خدا به وسیله آن [نور و کتاب ] کسانى را که از خشنودى او پیروى کنند به راه هاى سلامت راهنمایى مى کند، و آنان را به توفیق خود از تاریکى ها [ىِ جهل، کفر، شرک و نفاق ] به سوى روشنایىِ [معرفت، ایمان و عمل صالح ] بیرون مى آورد، و به جانب راه راست هدایت مى کند." و همچنین خداوند سبحان در سوره ابراهیم میفرماید: "وَ مَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلىَ اللَّهِ وَ قَدْ هَدَینَا سُبُلَنَا وَ لَنَصْبرَِنَّ عَلىَ مَا ءَاذَیْتُمُونَا وَ عَلىَ اللَّهِ فَلْیَتَوَکلَ ِ الْمُتَوَکِّلُونَ؛3چرا بر خدا توکل نکنیم، و حال آنکه او راه ما را به ما بنمود؟ و ما بر آزارى که به ما مى رسانید صبر خواهیم کرد و توکل کنندگان بر خدا توکل کنند."
تقوا تنها مسیری است که انسان را به سلوک وکشف حقیقت نایل میگرداند و راه رسیدن به تقوا نیز عبارت از ایمان به خدا و عمل به آموزههای دینی است. همچنانکه خداوند متعال میفرماید: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیم".4
حاصل سخن آنکه اگر هدایت به معنای رسیدن به کمال الهی و قرب الیالله است، پس نبوت و ارسال پیامبران تنها نقش هدایتگری را به عهده دارند و دیگران که مسیری را طی نکردهاند و از طریق قطعی وحیانی با خداوند سبحان ارتباط نیافتهاند، نمیتوانند سیر و سلوک نرفته را به مردم معرفی کنند.
2- اثبات ناپذیری مدعیات عرفانهای سکولار
اصول و مدعیات عرفانهای سکولار و غیرالهی با هیچ روش معرفتی اعم از عقلی و تجربی و دینی اثباتپذیر نیستند؛ برای نمونه: وقتی فرقه یوگا ادعا میکند که انسان، هفت کالبد دارد و مراکز انرژی بدن، هفت چاکرا است و انسان دارای نادیهای بیشماری یا سه نادی اصلی است؛ صرفاً مدعیات بیدلیلی را مطرح میکند که نه با شیوه منطقی اثبات میشوند و نه با روش تجربی، میتوان مهر صحت بر آن نهاد و نه وحی آسمانی بر تأیید آن نازل شده است. اگر رهبران این مکاتب هم ادعای شهودی کنند، ثابت نکردهاند که به چه دلیل، شهود آنها، از خطای خیال متصل، مصون بوده است! شاید که خیال متصل، یعنی: ذهنیات آنها به جای خیال منفصل و جهان باطنی نشسته است و گمان کردهاند، شهود واقعی نصیب آنها شده است.
3- تناقض تکنیکها
تکنیکها و تمرینهای جریانهای معنویتگرای غیرالهی به جهت تناقضها و تهافتهایشان، غیر قابل اعتمادند. برخی از آنها بر سکوت و دستهای بر تکلّم، عدهای بر ریاضتهای دشوار و پارهای بر پرخوری و بهره بردن از لذّات دنیوی توصیه میکنند و هر یک از این توصیههای متضاد را روشهای سلوک و معنویت میدانند! انسانی که میخواهد در مسیر سلوک قرار گیرد و به معنویت برسد و نمیداند از چه مسیری باید برود، وقتی با تمرینها و تکنیکهای گوناگون و متضاد مدعیان عرفان و تصوف، برخورد میکند، گرفتار سر درگمی و دچار حیرت میشود. این توجیه که افراد مختلف با استعدادهای گوناگون به روشهای متفاوتی نیاز دارند، زمانی صحیح است که روشها اولا متضاد نباشند ثانیا برگرفته از انسانشناسی جامعی باشد که بدون وحی حاصل شدنی نیست.
4- انحصار کارکرد دنیوی
به فرض، پارهای از فواید جسمانی، عصبی و روانی بر جریانهای مدعی معنویت مترتب شود یا در درمان برخی مشکلات روانی مانند: افسردگی و کاهش دردها مؤثر باشند، ولی آیا این مقدار کارکرد یوگا، اکنکار یا فرقههای دیگر، که از هر چیز دیگری حتّی از طریق مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی یا گوش دادن به موسیقی ممکن است، همان عرفانی است که سلوک الی الله و قرب الهی را به ارمغان میآورد؟! بسیار مایه تعجب است که این جریانها، آنقدر عرفان را تنزّل دادهاند که آن را با حالتهای توهمزا یکسان تلقی کردهاند! شاید از میان معنویتهای سکولار، والاترین هدف را بتوان در اکنکار جُست که خلع بدن و یا موت اختیاری را ادعا کرده است. این فرقه با صرف نظر از ادعایی بودن این هدف و ناتوانی آنها در تحقّق هدف ادعا شده، فاصله زیادی با هدف عرفان اسلامی؛ یعنی قرب الی الله دارد. البتّه عرفان اصیل اسلامی، تأمین کننده آرامش و کاهنده دردهای روانی و موجب تجرد روحانی نیز هست، ولی هدف اصلی آن، ساختن دنیایی است که منشأ آبادانی آخرت و کمال انسانی باشد.
5- تعارض با اسلام
آموزهها و اعتقادات عرفانهای سکولار و معنویتهای نوظهور با اعتقادات دینی و اسلامی در تعارض است؛ برای نمونه: اُشو، خدا را تنها یک تجربه معرفی میکند! همچنین بودیسم و برخی عرفانهای شرقی، وجود شخصی خداوند متعال را نادیده میگیرند و به جای حیات پس از مرگ به تناسخ معتقدند و یا برخی از آموزههای آنها با دستورات اسلامی مانند: توبه و زهد و سایر احکام شرعی منافات دارند. حال چگونه مسلمانی با وجود اعتقاد به پیامبر اسلام(ص) و اهلبیت(ع) و آموزههای آنها، به مکاتب و آیینهایی رو میآورد که با اعتقادات و مناسک اسلامی ناسازگارند؟!
6- اعتقاد به تناسخ
تناسخ یکی از اعتقادات مشترک میان عرفانهای سکولار و معنویتهای نوظهور است. بحث این است که آیا نفس حیوانی و انسانی تنها به یک بدن، تعلق میگیرد و پس از مرگ به جهان دیگر میرود یا اینکه پس از مرگ میتواند به حیات دنیوی خود در بدن یا جسم دیگری ادامه دهد؟ طرفداران تناسخ به دیدگاه دوم باور دارند؛ یعنی: وقتی نفس با مرگ از بدن خود جدا شد، به صورت پی در پی میتواند در بدنهای دیگر انسانی یا حیوانی یا نباتی و یا جمادی تعلق یابد. این عقیده با براهین عقلی و آیات قرآنی منافات دارد.
خداوند سبحان در آیه شریفه میفرماید: "اللَّهُ یَتَوَفَّى الأنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الأخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ 5خدا جانها را به هنگام مردنشان مى گیرد، و نیز جان کسانى را که در خواب خود نمرده اند. جانهایى را که حکم مرگ بر آنها رانده شده نگه مى دارد و دیگران را تا زمانى که معین است بازمى فرستد. در این عبرتهاست براى آنهایى که مى اندیشند." واژه توفی، به معنای رجوع به خداوند سبحان پس از مرگ و عدم رجوع به جهان دنیا است و حتّی در آیات دیگری میفرماید: "وقتی جهنمیان تقاضا میکنند که به دنیا برگردند، پاسخ این است که تا قیامت در برزخ ماندگارید." "حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ٭لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ".6
علاوه بر دلایل قرآنی، میتوان از طریق روش عقلی نیز به ابطال تناسخ پرداخت؛ زیرا لازمه قول به تناسخ، اجتماع دو نفس در بدن واحد است؛ یکی، نفسی که بدن با قابلیت و استعدادی که پیدا میکند، ظرفیت دریافت فیض الهی را مییابد و دارای نفس میشود و دیگری، نفسی است که از بدن دیگری به این بدن منتقل شده است و وجود دو نفس در بدن واحد با وحدت شخصی هر انسانی که بالبداهه درک میشود، منافات دارد. این اشکال با پذیرش حرکت جوهری، تقویت میشود؛ زیرا وقتی بدن با حرکت جوهری، سیر تکاملی خود را طی میکند، به مرحلهای میرسد که قابلیت دریافت نفس را مییابد و در این حالت اگر نفس دیگری به او تعلق یابد، اجتماع دو نفس در بدن واحد لازم میآید، که محال است.7 استدلال علامه طباطبایی در ابطال تناسخ، راهگشا و قابل استفاده است.8
7- اصالت نداشتن عرفانهای سکولار
عرفانهای سکولار، معجونی از ادیان و مکاتب و علوم مختلف است؛ هیچ یک از این مکاتب، اصالت نداشته و با بهرهگیری از ادیان و علوم مختلف به ویژه روانشناسی به دست آمدهاند؛مانند:آموزههای رام الله یا کریشنا مورتی و سایبابا، که ترکیبی از اسلام و روانشناسی و ادیان هندیاند. یکی از قرائنی که بیاصالتی این فرقهها را نشان میدهد، بهرهگیری آنها به ویژه عرفان سرخپوستی از ابزاری مانند: سحر و جادو و مصرف گیاهان و داروهای توهّمزا و مواد مخدر است. آیا با اینگونه توصیهها و مصرف مواد مخدر و الکلی میخواهند به کشف حقیقت برسند؟! این سلوک نه تنها کشف الهی نیست که حتّی کشف مثالی شیطانی هم نیست؛ در حالیکه قرآن با روشهای شریعتمحور میخواهد انسان را به کشف حقیقی برساند؛ به مقامی برسد که درک کند که همه موجودات تسبیحگوی الهی هستند. به تعبیر قرآن: "تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا؛9هفت آسمان و زمین و هر چه در آنهاست تسبیحش مى کنند و هیچ موجودى نیست جز آنکه او را به پاکى مى ستاید، ولى شما ذکر تسبیحشان را نمى فهمید. او بردبار و آمرزنده است."10
1. این معنویتها پس از جنگ جهانی دوم در پی تحقیقاتی که برای کنترل سربازان در مسکو و سپس در اروپا انجام گرفت، مطرح شد. این تحقیقات توسط "استراندرم" و "شرویدر" در کتاب "اکتشافات روانی در پشت پرده آهنین" در سال 1970م در آمریکا منتشر شد. تا کنون هیچ یک از ادعاهای هالهبینی، کفشناسی، چهرهشناسی، مدیتیشن (شناسایی بخش ناشناخته وجود انسان)، ان. ال. پی (برنامه ریزی عصبی- زبانی برای ارتباط برتر)، هیپنوتیسم (خواب مصنوعی) با روش علمی اثبات نشده است. برای کسب اطلاعات بیشتر ر.ک به: محمد تقی فعالی، آفتاب و سایهها، نجم الهدی؛ 1386 و کتاب نقد، شماره 25، 1384.
2. مائده/16.
3. ابراهیم/12.
4. انفال/29.
5. زمر/42.
6. مؤمنون/99 -100.
7. اسفار، ج9، ص2 - 17 و نیز المباحثالمشرقیه، ج2، ص396 - 398.
8. ترجمه المیزان، ج 1، ص: 312-315.
9. اسراء/44.
10. خوانندگان عزیز برای مطالعه بیشتر میتوانند به کتاب "جریانشناسی انتقادی عرفانهای نوظهور"، حمیدرضا مظاهریسیف، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و همچنین کتاب تجربههای عرفانی در ادیان، همان مؤلف، بوستان کتاب مراجعه نمایند.
................
نویسنده:
دکتر عبدالحسین خسروپناه (رییس مؤسسه حکمت و فلسفه ایران)
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.