تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

شبهه: اعتقاد به معاد و قيامت در زندگي ثمره اي ندارد و افرادي كه اعتقاد به معاد ندارند راحت تر زندگي مي كنند و بيشتر لذت مي برند ؟


اعتقاد به آخرت از جمله اموري است كه در عقايد و رفتار و اخلاق انسان نقش به سزايي دارد، به گونه‌اي كه حتي اعتقاد به توحيد اين چنين تأثيري را ندارد. اعتقاد به آخرت و معاد سومين ركن از اركان اعتقادي اسلام محسوب مي‌شود. به گونه‌اي كه اگر كسي معاد را نپذيرد گويا آن دو ركن ديگر يعني توحيد و نبوت را هم نپذيرفته است و اصلا داخل در دين اسلام نشده است.[1] آثار ايمان به حيات اخروي (معاد) و ياد آن در زندگي دنيوي 1. درك ناپايداري زندگي دنيوي تأثيري كه اعتقاد به قيامت و آخرت و يادآوري آن در شئون فكري انسان دارد اين است كه آدمي خود را و همه چيز را با يك ديد واقع بينانه مي‌نگرد و انسان خود را جزيي از اجزاي اين جهان گذران مي‌داند كه مجموعاً به سوي يك جهان جاويد و ابدي در سير و حركت هستند.[2] 2. تعديل غرايز و پرورش فضايل انسان با اين نظر واقع بينانه كه به دنياي ناپايدار دارد احساسات و غرايز دروني خود را تعديل نموده و با توجه به مقصود و هدفي كه در پيش دارد آنها را محدود مي‌سازد. اعتقاد به معاد و كيفرهاي الهي انسان را فردي وظيفه‌شناس مي‌كند. چرا كه آدمي با اعتقاد به آخرت و توجه به عذابهاي دردناك، نمي‌تواند بي‌تفاوت بگذرد. حتي اگر بهره كمي از عقل داشته باشد با مقايسه دنياي زودگذر و آخرتي كه جاويدان است، بعيد است دنيا را ترجيح بدهد بلكه در اين معامله متوجه آخرتي مي‌شود كه زندگي جاويدان را در پي دارد و سعي در بدست آوردن را حتي و‌ آسايش آن خواهد داشت، مگر انساني كه كاملا غافل است و در پي بدست آوردن مصالح و دفع مفاسد خود نيست و كاملاً سرگرم لذايذ زودگذر دنيوي شده است. در حقيقت اعتقاد به معاد و ياد مرگ و قيامت پرده غفلت را از پيش روي انسان بر مي‌دارد و او را متوجه حيات جاودانه آخرت مي‌كند تا گرفتار گناه و جنايت و فساد نشود كه در صورت ابتلاء به اين امور شقاوت ابدي و عذاب اخروي را براي خود كسب كرده است. پس يكي از راههاي نجات از هواهاي نفساني و تعديل غرايز دروني اين است كه متوجه باشيم نهايت كار ما، مرگ است و به زودي از اين دنيا به آخرت سفر مي‌كنيم و نتيجه اعمال و كردار و عقايد خود را ملاقات مي‌كنيم. لذا بايد مواظب باشيم، ‌اعمالي ا زما صادر شود كه گرفتاري و عذاب اخروي را در پي نداشته باشد. وقتي انسان با ياد مرگ و آخرت تربيت يافت، چنين باوري «ضمانت اجرايي» دارد و طبق همين باور و اعتقاد همه اخلاق و كردار و عقايد خود را پايه‌ريزي مي‌كند ولي انساني كه از ياد مرگ و قيامت غافل است دليلي ندارد، مقيد به قانون باشد و به هر جنايتي دست مي‌زند. در نتيجه ياد مرگ و قيامت و آخرت و باور داشتن آنها نه تنها غرايز انساني را تعديل مي‌كند و جلو تجاوزات غريزي آدمي را مي‌گيرد بلكه باعث پرورش و رشد فضايل او هم مي‌گردد چون كسي كه هميشه به ياد قيامت است همه اعمال و رفتارش را تحت مراقبت قرار مي‌دهد و سعي و كوشش خود را در مسير جلب رضايت خداوند متعال قرار مي‌دهد.[3] 3. تأمين عدالت اجتماعي انسان موجودي مدني الطبع است، يعني به گونه‌اي خلق شده كه مي‌بايست در اجتماعي زندگي كند و از لوازم اجتماعي بودن تضاد و برخورد منافع است. در اجتماعي كه افراد نيرومند و ناتوان با هم زندگي مي‌كنند افراد قدرتمند دائماً مي‌خواهند همه چيز را به خود اختصاص بدهند و غالباً از حد خود تجاوز كرده حقوق ديگران را پايمال مي‌كنند براي ترميم اين نقص چاره‌اي نيست جز وضع قوانيني كه حقوق همه طبقات اجتماع محفوظ بماند. لكن بكار بستن اين قوانين از تشريع و وضع آن مهمتر است. امروزه قوه قانونگذاري و مقننه ـ قوه قضايي و قوه مجريه تا حدودي توانسته‌اند نظم و‌آرامش نسبي را در اجتماعات انساني محقق كنند، ولي اين تنها مربوط به تبهكاري و فسادهاي ظاهري است. نسبت به خلافكاري‌هاي پنهاني اين را، بي‌نتيجه است به علاه اين كه اگر مجريان اين قوانين بخواهند از مقام خود سوء استفاده كنند چه عاملي مي‌تواند سدّ راهشان شود اينجاست كه حكومت‌هاي بشري در تأمين عدالت اجتماعي به بن‌بست مي‌رسند ولي اجتماعي كه زيربناي برنامه‌هاي آن را ايمان و ترس از خدا تشكيل مي‌دهد اين چنين نيست زيرا كيفر گناه و يا عذابهاي اخروي بهترين ضامن اجراي قوانين خواهند بود[4]. در آخر لازم است كه نكته‌اي را متذكر شويم و آن اين كه: تصور مرگ و جهان پس از مرگ و مسئله قيامت و بندگي را بر انسان تلخ نمي‌كند و او را از فعاليت و كوشش در امور زندگاني باز نمي‌دارد چرا كه علت فعاليت انسان در امور زندگي حسّ احتياج است و با ياد مرگ و قيامت حس احتياج از بين نمي‌رود. بله ياد آخرت و قيامت باعث مي‌شود كه از زياده‌روي در شهوت پرستي جلوگيري شود و او در طريقي قرار گيرد كه دائماً مي‌داند هر كار نيكي انجام دهد، روزي وجود دارد كه پاداش آن كار خير خود را ببيند،‌ پس سعي و كوشش خود را به همين طريق معطوف مي‌نمايد.[5] پی نوشتها:[1] . ر.ك: طباطبايي، محمد حسين، مجموعه مقالات، ج 2، ص 130؛ و ر.ك، مصباح يزدي، محمد تقي، پند جاويد، ص 285. [2] . ر.ك: طباطبايي، محمد حسين، مجموعه مقالات، ج 2، ص 132. [3] . ر.ك: طباطبايي، محمد حسين، مجموعه مقالات، ج 2، ص 132 ـ 134؛ ر.ك: مصباح يزدي، محمد تقي، پند جاويد، ص 285 ـ 289؛ ر.ك: سبحاني،جعفر، معاد انسان و جهان،‌ص 17؛ ر.ك: جوادي آملي، عبدالله، معاد در قرآن تفسير موضوعي، ج 4، ص 22 و 24 و 29 ـ 30 و 34. [4] . ر.ك: سبحاني، جعفر،‌معاد انسان وجهان، ص 19. [5] . ر.ك: طباطبايي، محمد حسين، مجموعه مقالات، ج 2، ص 132. eporsesh.com .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image