ظهور اسماء الهی /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

ظهور اسماء الهی در شخص به چه معناست؟ احصاء اسماء، یعنی شمارش عددی آنها؟


1. مراد از اسماء الهی الفاظ این اسماء نیستند. بلکه حقایقی وجودی اند.اسماء الهی بر دو گونه اند ؛ اسماء ذاتیّه و اسماء فعلیّه ؛ اسماء فعلیّه خدا عین وجود موجودات است ؛ یعنی وجود هر موجودی ، ظهور اراده ، علم ، قدرت و اختیار خدا و عین فعل خداست ؛ همانطور که صور ذهنی انسان ، ظهور اراده ، علم ،قدرت و اختیار انسان و فعل نفس او هستند. صور خیالیّه انسان ، در واقع چیزی جز ظهور اراده انسان نیستند ؛ در عین حال ، علم خیالی انسان و علم فعلی او نیز هستند ؛ کما اینکه قدرت نفس ، در مرتبه خیال نیز هستند ؛ لذا به محض این که انسان آن صور را اراده کند پدید می آیند ؛ و تا زمانی که انسان اراده خود را از آنها صور منصرف نکرده است موجود خواهند بود ؛ ولی به محض این که انسان اراده خود را از آنها منصرف کند نابود می شوند. امّا نابود شدن این صور به این معنی نیست که تبدیل به عدم می شوند ؛ بلکه به این معنی است که ظهور خیالی خود را از دست می دهند ؛ انسان قبل از این که صوری را اراده کند ، آن صور را در علم عقلی خود دارد ؛ آنگاه ، آن صور را از مرتبه علم عقلی به مرتبه اراده و علم خیالی تنزّل می دهد ؛ یا به عبارت دیگر علم عقلی خود را اظهار می کند ؛ و آنگاه که اراده خود را از آن صور منصرف نمود ، آن صور ، ظهور خیالی خود را از دست می دهند ، ولی همچنان در مرتبه علم عقلی به نحو کلّیّت و بساطت حضور دارند ؛ لذا می توان دوباره آن را اظهار نمود . وجود موجودات نیز ظهور اراده ، علم و قدرت فعلی خدا است ؛ امّا قبل از این که به مرتبه اراده و علم و قدرت فعلی تنزّل یابند در علم ذاتی خدا حاضر بوده اند ؛ لذا همه موجودات قبل از خلق ، در نزد خدا وجود علمی داشته اند ؛ از این وجود علمی موجودات در نزد خدا تعبیر می شود به علم ذاتی خدا ، یا به اصطلاح عرفا ، تعبیر می شود به اعیان ثابته . مافوق این مرتبه ، مرتبه دیگری است به نام مرتبه اسماء ذاتیّه ؛ لذا وجود علمی موجودات در نزد خدا ، خود ظهور اسماء ذاتیّه الهی است ؛ و خود اسماء از حقیقتی بالاتر به نام مرتبه واحدیّت منشعب شده اند ؛ و مرتبه واحدیّت ظهور مرتبه احدیّت است ؛ و مرتبه احدیّت اوّلین ظهور کنه ذات حق تعالی است ؛ که از آن تعبیر می شود به غیب مطلق و غیب الغیوب. بنا بر این اسماء فعلیّه خدا عین وجود مخلوقات است ؛ امّا آنچه ما با علم حصولی و مفهومی از موجودات درک می کنیم ، ماهیّت موجودات است ، نه وجود آنها ؛ وجود موجودات فقط با علم حضوری و ادراک قلبی قابل درک است ؛ لذا آنچه ما از راه ادراک مفهومی و حصولی از موجودات ادراک می کنیم قالب وجود آنهاست ؛ نه وجود آنها که اسماء فعلیه خدا هستند ؛ بنا بر این ، ما با ادراک حصولی،حقیقت اسماء فعلیه را هم ادراک نمی کنیم کجا رسد به ادراک اسماء ذاتیّه خدا ؛ این قالبهایی که ما ادراک می کنیم در واقع ظهورات وجود اشیاء هستند ؛ نه خود وجود آنها ؛ بنا بر این ، وجود همه اشیاء عین اسماء فعلیّه خدا هستند و ماهیّات آنها ، ظهور آن اسماء هستند ؛ لذا ماهیّات همه موجودات مظاهر اسماء فعلیّه خدا هستند ؛ و وجود آنها عین اسماء فعلیّه خدا و ظهور علم ذاتی خدا هستند ؛ و به واسطه علم ذاتی خدا ، ظهور اسماء ذاتیّه خدا هستند در مرتبه فعل. لکن ظهور هر موجودی به اندازه سعه ی وجودی اوست ؛ و انسان ، کاملترین مظهر اسماء خداست ؛ لکن مظهریت بالفعل او در ابتدا به اندازه یک حیوان است ؛ ولی بالقوّه استعداد این را دارد که با کسب کمالات وجودی مظهر جمیع اسماء الهی گردد ؛ لذا انسان باید با اختیار خود ، مرتبه وجودی و سعه وجودی خود را بالا ببرد تا بالفعل نیز مظهر اسماء خدا گردد ؛ یعنی به جایی برسد که وجود او بر تمام عالم خلقت احاطه پیدا کند ؛ در این صورت وجود انسان ، عین فعل تامّ خدا و عین علم فعلی تامّ خدا و عین قدرت فعلی تامّ خدا می شود ؛ و همچنین مظهر تامّ علم ذاتی خدا و مظهر تامّ اسماء ذاتیّه خدا می شود ؛ و ماهیّت انسان بالفعل ، مظهر اسماء فعلیّه خداست.خلاصه کلام:1) وجود موجودات عین اسماء فعلیّه خداست. 2) وجود موجودات ظهور علم ذاتی خدا هستند ؛ و علم ذاتی خدا ، ظهور اسماء ذاتی او هستند ؛ و اسماء ذاتیّه ، ظهور واحدیّت و واحدیّت ظهور احدیّت خدا است ؛ و احدیّت اوّلین ظهور کنه ذات است ؛ و کنه ذات بطون مطلق و غیب مطلق است .3) وجود انسان کامل ، محیط بر تمام عالم بوده و جامع جمیع اسماء فعلیّه ، و مظهر تامّ علم خدا و مظهر تامّ اسماء ذاتیه خداست . بقیّه موجودات نیز به اندازه سعه وجودی خود مظهر اسماء خدا هستند.4) ماهیّت موجودات ، ظهور وجود آنهاست ؛ لذا ماهیّت موجودات ، ظهور اسماء فعلیّّه خدا است ؛ لذا ماهیّات موجودات ، آیات و اسماء فعلیّه خدا هستند ؛ و ماهیّت انسان کامل ، بزرگترین آیت اسماء فعلیه خداست ؛ همانطور که وجود او بزرگترین مظهر اسماء ذاتیّه است.لذا امیر المومنین فرمودند:« مَا لِلَّهِ آیَةٌ أَکْبَرُ مِنِّی ـــ برای خدا آیه ای بزرگتر از من نیست. »(بحار الأنوار ج 23 206)5) لذا اسم یعنی ظهور یک حقیقت ، و مظهر یک اسم شدن ، یعنی ظهور ظهور یک حقیقت شدن.6) بنا به بیان فوق ، احدیّت اوّلین اسم ذات خداست (اولین ظهور ذات خداست) ؛ و واحدیّت اسم اسم خداست ( ظهور ظهور اوست ) و اسماء الله ، اسماء اسم اسم خدا هستند. ــ در این مرتبه است که اوّلین کثرت ظهور حاصل می شود ــ ؛ مرتبه علم ذاتی خدا نیز لازمه اسماء ذاتیه است ؛ و مخلوقات که اسماء فعلیّه خدا هستند ، اسماء اسماء ذاتیّه خدا هستند ، یعنی ظهور خلقی ظهورات ذاتی خدا هستند ؛ و ماهیّت موجودات ، یعنی موجوداتی که ما ادراک می کنیم ، اسماء اسماء فعلیّه خدا هستند.2. احصاء الهیّه نیز به معنی مظهر اسماء خدا شدن است نه به معنی شمارش اسماء الهی. کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم ،ج 1 ،ص112 گفته است: إحصاء الأسماء الإلهیة:هو التحقق بها فی الحضرة الوحدیة بالفناء عن الرسوم الخلقیة و البقاء ببقاء الحضرة الأحدیة. و أما إحصاؤها بالتخلّق بها فهو یوجب دخول جنّة الوراثة بصحّة المتابعة، و هی المشار إلیها بقوله تعالى: أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ». و أما إحصاؤها بتیقّن معانیها و العمل بفحاویها فإنه یستلزم دخول جنّة الأفعال بصحّة التوکّل فی مقام المجازاة. احصاء اسماء الهیه، تحقق به اسماء الهیه است در حضرت واحدیّت به فناء از رسوم خلقیه (ماهیّات خلقیّه) و بقاء حضرت احدیت.اما احصاء اسماء الهیه با تخلق به اسماء ، به مقتضاى «تخلقوا باخلاق اللّه» موجب دخول در بهشت وراثت است به صحت متابعت حضرت رسول (ص) که فرمودند:«أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ».اما احصاء اسماء با تیقّن معانى و عمل به فحواى آن، مستلزم دخول در جنّت افعال است به صحت توکّل در مقام مجازات «من احصاها دخل الجنة»به هر نوعى که احصا می نمائى...... یقین می دان که در جنت درآئىبنا بر این احصاء اسماء الهیّه بر سه گونه است.الف) احصاء اسماء با رسیدن به مرتبه احدیّت و فناء فی الله که مقام اولیاء الله بوده جنّت ذات است. ب) احصاء اسماء الهی با تخلّق به اخلاق الهی و نبوی و علوی که مقام خواصّ اصحاب یمین بوده موجب دخول انسان به جنّت صفات و ملکات است.ج) احصاء اسماء الهی با یقین داشتن به حقّانیّت آنها و عمل به مقتضای آنها و توکّل به خدا در امور که موجب دخول انسان در بهشت افعال می شود که پایین ترین درجات بهشت است. البته هر کدام از این درجات سه گانه احصاء و مظهریّت برای اسماء الهی و به تبع آنها بهشت ، دارای درجات فراوانی نیز هستند. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image