تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

ولايت فقيه نه از اصول دين است و نه از فروع دين[1]، چرا اين قدر روى آن پافشارى مى شود؟


جواب پرسش بالا را با تأمّل در جواب سؤال گذشته، مى توان يافت. با اين وجود، براى تحقيق و موشكافى بيش تر، بايد گفت: دو مطلب، در پرسش بالا مورد ادّعا قرار گرفته است: 1. ولايت فقيه از اصول دين نيست؛ 2. ولايت فقيه از فروع دين نيست. امّا درباره ى ادّعاى نخست بايد گفت: ولايت فقيه گرچه از اصول دين نيست، ولى از آنها جدا هم نيست. بحث ولايت فقيه، در استمرار اهداف و فلسفه ى امامت قابل طرح است. وظايفى كه در مسئله ى امامت براى حكومت دينى و تدبير اجتماعى جامعه ى دينى بر شمرده مى شود، در گفتمان ولايت فقيه نيز مورد توجه هست. حسّاسيّتى كه بحث حكومت و دولت، در سرنوشت جامعه و سعادت آن دارد و تأثير شگرفى كه، خواسته يا ناخواسته، بر ايمان مردم، گسترش توحيد و عدل، اقامه ى نماز و زكات و عموم فرايض دينى، تنظيم روابط سياسى، اجتماعى، اقتصادى و غيره بر اساس موازين اسلامى، بازدارندگى از فساد و فحشا و ستم و استكبار، مبارزه با مظاهر شيطانى و طاغوت و سلطه گرى، دفاع واقعى از حقوق تمامى مردم به ويژه محرومان در برابر چپاولگران و سرمايه داران، ايجاد مانع در سر راه سرمايه سالارى و ترسيم اهداف عاليه براى گسترش قسط و ارزش هاى اخلاقى و انسانى دارد، باعث مى شود كه فردى كه سوداى دين در دل دارد، نتواند بحث ولايت فقيه را بى اهمّيّت بخواند و بهاى لازم را براى آن نپردازد و بر عكس، طبيعى است فردى كه از آموزه هاى دينى بيگانه است و اهداف آن را سعادت خود نمى داند و يا با آنها سر سازش ندارد، نه تنها علاقه اى نسبت به اين بحث نداشته باشد، بلكه هر چه زودتر صورت مسئله را پاك كرده، اغراض و اميال خاصّ خود را دنبال كند. امّا در پاسخ مدّعاى دوم كه مى گويد: ولايت فقيه از فروع دين هم نيست، بايد گفت: گر چه ولايت فقيه در رديف فروع دين قرار نمى گيرد، در واقع، مقدّم بر آنها و روح حاكم بر جميع آنهاست، از نماز و روزه تا جهاد و امربه معروف و نهى ازمنكر و موالات با دوستان خدا و برائت از دشمنان او و اقامه ى حجّ ابراهيمى، تا پرداخت زكات و خمس، همگى در حيطه ى مباحث مربوط به ولايت فقيه و اهداف و آرمان هاى آن قرار دارد و در ادلّه ى ولايت فقيه، مورد توجّه و استشهاد قرار مى گيرد. از سوى ديگر مسئله ى ولايت فقيه و حكومت اسلامى، پيوند محكمى با فروع دين دارد و ضامن اجرا و وسيله ى تحقّق آنهاست. چنان كه امام باقر(عليه السلام)فرمود: اسلام بر پنج پايه بنا شده است: نماز، زكات، حج و روزه و ولايت. زراره پرسيد: كدام يك از اين ها، بر بقيّه، برترى دارد؟ فرمود: ولايت برترى دارد چون كليد راه گشاى آنهاست و حاكم (جامعه را) به سوى آنها هدايت مى كند.[2] بر اساس همين انديشه، امام خمينى(رحمه الله) فرمود: الاسلام هو الحكومة بشؤونها و الاحكام قوانين الاسلام و هى شأن من شؤونها، بل الاحكام مطلوبات بالعرض و امور آلية لاجرائها و بسط العدالة فكون الفقيه حصناً للاسلام كحصن سور المدينة لها لا معنى له الا كونه والياً له نحو ما لرسول الله و للائمة ـ صلوات الله عليهم اجمعين ـ من الولاية على جميع الامور السلطانية؛[3] اسلام، حكومت با شؤون آن است و احكام، قوانين اسلام و شأنى از شؤون حكومت آن است؛ بلكه احكام و فروع دين، مطلوب ذاتى و هدف اوليّه نيست و وسيله و ابزارى براى تحقّق و اجراى حكومت اسلامى و بسط عدالت محسوب مى گردد و فقيه قلعه ى مستحكم اسلام است؛ همچون قلعه ى اطراف شهر كه از آن محافظت مى كند و نگهبان آن است. و در جاى ديگرى فرمود: حكومت كه شعبه اى از ولايت مطلقه ى رسول الله است، يكى از احكام اوليّه ى اسلام و مقدّم بر تمام احكام فرعيّه، حتّى نماز و روزه و حج است.[4] پی نوشتها:[1]ـ ر.ك: اكبر گنجى، مجلّه ى كيان، فروردين 77. [2]ـ ر.ك: كلينى، اصول كافى، ج 2، حديث 5، ص 18 - 19. [3]ـ امام خمينى، كتاب البيع، ج 2، ص 472. [4]ـ همو، صحيفه ى نور، ج 20، ص 452. منبع: ولايت فقيه، مصطفى جعفرپيشه فرد، نشر مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه (1381). .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image