تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

با توجه به تعبير علامه طباطبايي به اينکه ذوالقرنين، کوروش پادشاه ايران بوده و ايرانيان قبل از اسلام يکتاپرست بوده اند، چرا مسلمانان به ايران حمله کردند؟ چرا حضرت علي ـ عليه السلام ـ هيچ گونه اعتراضي ننمودند؟ و چرا مسلمانان در تجاوز به ايران همه نوع جنايتي کردند؟


1. قبل از همه چيز تذکر اين مطلب ضروري است؛ که کورش اولين پادشاه و موسس سلسله هخامنشي بود؛ که پس از او و جانشينانش سلسله هاي مختلف؛ از جمله سلوکيان و اشکانيان و پس از آنها ساسانيان بر ايران حکومت کرده اند؛ در زمان ساسانيان ايران توسط اعراب فتح شده؛ اگر مردم ايران در زمان کوروش موحد و خداپرست بودند در زمان ظهور اسلام ايرانيان به خاطر تحريف دين زرتشت به آتش پرستي گراييده بودند؛ از طرفي از ظلم شاهان ساساني و جامعه طبقاتي به ستوه آمده و منتظر منجي بودند؛ لذا بسياري با شنيدن خبر نبوت به پيامبر ايمان آورده و به مدينه رفتند. 2. در جامعه اسلامي پس از پيامبر(ص) جرياني پيش آمد که مسير پس از پيامبر(ص) آن گونه که پيامبر(ص) به امر خدا ترسيم کرده بود نرفت؛ بلکه عده اي در سقيفه به کودتا دست زده و جانشيني که پيامبر تعيين کرده بود کنار گذاشته و خود به قدرت تکيه زده و به نام خليفه رسول خدا مردم را به گمراهي کشاندند. 3. علي ـ عليه السلام ـ در اين وضع که در نهج البلاغه از آن به تلخ ترين دوره حيات ياد کرده و از دست بدعت ها ناليده هيچ اختياري نداشت که با حمله به ايران مخالفت کند. 4. وقتي شاه ايران دعوت نامه پيامبر را که به اسلام دعوت کرد پاره نموده و در جواب مشتي خاک براي حضرت فرستاد و حضرت با ديدن آن فرمود: او کشورش (خاکش) را از دست داده؛ چنان که اگر قبول مي کرد هرگز ايران مورد هجوم نبود... . انگيزه حمله به ايران براي حمله به ايران انگيزه هاي مختلفي ذکرشده که به برخي اشاره مي شود: 1. دين اسلام و اعتقاد به رواج دادن اين دين از مهمترين اهداف مسلمانان در اين جهت بوده است. 2. مقابله با هجوم احتمالي دو امپراطور بزرگ ايران و روم «بر تولد اشپولر» در کتاب «تاريخ ايران» مي نويسد: 1. «علت اساسي اين حمله عظيم تازيان نه تغييرات ارضي شبه جزيره عربستان بود و نه لزوم راه تجارت و نه، تنها حرص غارتگري تازيان. اگر چه اين علل که از زمان قديم در مورد تازيان معروف بوده و صفت ويژه تمام اقوام چادرنشين به حساب مي آيد، نيز در اين هجوم به طور قابل توجهي دخالت داشته است اما علت واقعي و محرک اصلي اين هجوم برق آسا و توقف ناپذير اعراب قبل از هر چيز دين جديد و اعتقادات تازه اي بود که حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ به آنان ارزاني بخشيده بود... امروز ديگر جاي ترديد نيست که دين يکتا پرستي پايدارترين علت محرک کشورگشايي تازيان بوده است». 2. مسلمانان معتقد بودند که اين دين جديد بايد گسترش يابد و در همه جا رواج پيدا کند. در اين رابطه (رسول جعفريان) مي نويسد: «... مهمترين نکته ايمان و اعتقاد کامل اعراب به پيروزي دينشان بود چنان که رواج اين دين اصلي ترين هدف آنان به حساب مي آمد». البته اين نکته را نبايد از نظر دور داشت که هدف پيامبر اکرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نشر آئين اسلام در خارج از عربستان بود. نامه هاي آن حضرت به سران کشورها و لشکرکشي هاي آن حضرت به طرف شمال و نويد آن حضرت به مسلمانان به اين فتوحات مي تواند مؤيد اين مطلب باشد. ذبيح الله صفا در اين رابطه مي نويسد: «در سال 11ق که سال رحلت حضرت رسول است اجراي نقشه نشر آئين اسلام در خارج از عربستان آغاز شده بود» همچنين (برتولد اشپولر) مي نويسد: «خود پيغمبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ اندکي قبل از رحلتش لشکري براي حمله به طرف شمال آماده مي کرد». در سخنان «عمر» زماني که مي خواهد مردم را تحريک کند که به ايران حمله کنند چند نکته مشاهده مي شود: 1. کسب غنايم جهت نيرو گرفتن و قدرت مند شدن. 2. وعده قرآن در تاريخ طبري آمده است: «عمر» به سخن ايستاد و گفت: «حجاز جاي ماندن نيست، مگر آنکه آذوقه جاي ديگر بجوئيد که مردم حجاز جز به اين وسيله نيرو نگيرند... در زمين روان شويد که خدايتان در قرآن و عده داده که آن را به شما مي دهد و فرموده که اسلام را بر همه دينها چيره مي کند». مسئله کسب غنايم بي ترديد يکي از اهداف مهم مسلمانان بوده است. «نبايد غفلت کرد که عرب در عين آن که براي توحيد مي جنگيد، اما پس از پيروزي انتظار غنيمت دارد». چنانکه در تمام جنگ هاي گذشته تصرف سرزمين و رسيدن به غنيمت از اهداف مادي و بلکه اصلي جنگجويان و شاهان بوده است. «مسلمانان به اعتماد سخن رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ که وعده گنج هاي قيصر و کسري را داده بود راهي ميادين جنگ شدند». «عمر» «ابوعبيده» را با هزار مرد جنگي به عراق فرستاد. «ابو عبيده روانه شد و به هر قومي از اعراب که مي گذشت، آنان را به جهاد و ربودن غنايم فراوان برمي انگيخت پس گروهي بي شمار به وي پيوستند» «پس از چندي عمر به دعوت کردن مردم به سوي عراق پرداخت مردم از دعوت وي سرباز مي زدند... عمر هواي غنايم خسروان را در دلهايشان افکند». بنابراين مسئله کسب غنايم هم قبل از حمله براي مسلمانان هدف و انگيزه و محرک شد و هم بعد از کسب غنائم «زماني که منطقه «ابلَّه» در نزديکي بصره تصرف شد، «عتبه خبر اين پيروزي را براي خليفه نوشت. زماني که خبر اين پيروزي به مدينه رسيد، مردم از فرستاده عتبه درباره اوضاع منطقه پرسيدند. او براي ايشان توضيح داد که چقدر طلا و نقره در دست مسلمانان است. اين خبر سبب سرازير شدن اعراب به آن ناحيه شد». 3. يکي ديگر از اهداف مسلمانان اين بود که خطري را که از ناحيه ايران آنها را تهديد مي کرد، برطرف سازند البته اين هدف شايد در مراحل ثانوي حملات پيدا شده باشد با توجه به حملاتي که مسلمانان به پايتخت ساسانيان يعني «تيسفون» داشتند، دولت ساساني هم تدابيري مي انديشيد تا اگر بتواند مسلمانان را شکست دهد. در اين رابطه در «ناسخ التواريخ» آمده است: «عمر بن خطاب» يک روز با اصحاب سخن از در مشورت کرد که مرا پسند خاطر نمي افتد که سپاه عرب را به مسافات بعيده از خود دور افکنم، اما اين اعاجم و پادشاه ايشان «يزدگرد» هر روز مي آشوبند و از نو اِعدادِ سپاه مي کنند مردم «همدان» آن عهد که با «حذيفه» بستند بشکستند و اهالي «ري» نيز از در اطاعت و فرمانبرداري نيستند، اکنون رأي چيست؟ گفتند هم اکنون بايد اِعداد سپاه کرد و اين پادشاهي را بر «يزدگرد» تباه ساخت. عمر گفت: سخن به صواب کرديد اکنون بگوئيد که نخست به کجا بايد تاختن؟ گفتند: ابتدا اصفهان ببايد گشاد. زيرا که اصفهان از مملکت عجم به جاي سر باشد و فارس و کرمان دو دست و ري و آذربايجان به جاي دو پا بود...». بنابراين مي توان نتيجه گرفت که هر چند روح سلحشوري و ايمان و اعتقاد به رواج دين و گسترش اسلام در مسلمانان وجود داشت، اما رسيدن به غنايم در اين جهت بي تأثير نبوده است و علتي مهم محسوب مي شود. مسئله رسيدن به غنايم ديدگاه عمر بود؛ که مردم را بوسيله آن ترغيب به جنگ مي کرد؛ اگر امام علي حاکم بود قطعا ابتدا به جنگ و حمله نمي کرد، بلکه از گزينه هاي ديگر استفاده مي کرد؛ چنان که دريمين با ايراد يک سخنراني از تنش نظامي و کشتار جلوگيري و بسياري را مسلمان کرد. درباره جنايت در ايران غلو مي کنند، چون ايرانيان سه راه داشتند: 1. قبول اسلام بدون جنگ؛ 2. پراخت جزيه و صلح در صورت نپذيرفتن اسلام؛ 3. در نهايت جنگ. در جنگ نيز از اصول انساني خارج نشده و مقررات را رعايت مي کردند؛ اگرچه در صورت برکناري کسي که پيامبر انتخاب کرده بود و معصوم بود (امام علي) هر اقدامي از اين حاکمان و مردم مطيع آنها بر مي آمد و احتمال داشت انجام بدهند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image