کلام /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

علت شکر در پايان زيارت عاشورا چيست؟ و مخصوصا با دليل ذکر شده: به عنوان مصيبت بزرگ من «و عظيم رزيتي»، شکر و سجده چه مفهومی پیدا میکند؟


در قسمت پاياني زيارت عاشورا آمده است:«اللهم لک الحمد حمد الشاکرين بک علي مصابهم الحمدلله علي عظيم رزيتي». خدايا حمد براي توست حمد شاکرين بخاطر مصيبت ايشان، حمد براي خداست بخاطر مصيبت بزرگ من. شکر به معناي تصور نعمت و اظهار آن و سپاسگزاري از منعم است. به عبارت ديگر شکر عبارت از شناختن نعمت منعم و شادماني و سرور نسبت به آن، عمل به مقتضاي اين سرور يا عزم بر امور خير، سپاسگزاري از منعم و استعمال نعمت در راه بندگي خداوند است. شکر داراي سه مرتبه است: اول شکر قلبي، دوم شکر زباني و سوم شکر عملي. اين مراتب از شکر مربوط است به مقامات متوسطين از اهل سلوک که شکرشان در برابر نعمت و کرامتي است امّا سالک آنگاه که به مقام حبّ الهي مي رسد نه تنها کرامت و نيکي و خوبي را نعمت مي بيند، بلکه بلا و سختي را هم نعمت مي داند و از اين رو هم در سختي و هم در راحتي خداوند را شاکر است و اين مرتبه همان است که بزرگان اخلاق از آن تعبير به مقام رضا مي کنند. قال الصادق ـ عليه السلام ـ « نَجْوَى‏ الْعَارِفِينَ‏ تَدُورُ عَلَى ثَلَاثَةِ أُصُولٍ الْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ وَ الْحُبِّ ؛ نجوای عارفان بر سه اصل دور میزند، خوف، امید و دوست داشتن». در شرح قسمت سوم اين حديث آمده است: حب الهي عبارت از رضا دادن است به قضاي وي و در همه حال به صبر و شکر بودن، در مراتب دنيا از فقر و فاقه صحّت و مرض، از خود بدتري ديدن و شکر کردن اين مقام همان است که در عباراتي نظير الحمدلله علي السّرا و الضّراء از ائمه هدي روايت شده است يعني شکر براي خداست هم در سختي و هم در راحتي. امام خميني (ره) مي فرمايند: بدانکه مراتب شکر به حسب مراتب معرفت منعم و معرفت نعم (نعمت ها) مختلف شود و نيز به حب اختلاف مراتب کمال انساني مختلف شود. پس فرق بسيار است ما بين آنکه در حدود حيوانيت و مدارج آن قدم زند و جز نعمت هاي حيواني چيز ديگر نيافته با آن کس که از اين حجاب بيرون رفته و به منازل ديگر قدم نهاده و از طليعه عالم غيب در قلب او جلوه اي حاصل شده. به عبارت ديگر از اين عبارات معلوم مي شود که شکر داراي مراتبي است؛ در مراتب اوليه شکر در برابر کرامت و خوبي است امّا در مراتب آخر سالک خداوند را در برابر بلاها هم شاکر است. يعني شکر در برابر بلا و مصيبت است، زيرا در اين هنگام در نظر سالک بلا و مصيبت همان نعمت و کرامت است. و از اين روست که حضرت زينب در مجلس يزيد فرمود: ما رأيت الا جميلا؛ يعني جز زيبايي نديدم. چرا که در پس همه اين مصيبت هاي ظاهري، خداوند عنايتي بيکران به مصيبت زدگان خواهد داشت و مقام بسيار بالايي به ايشان عطا مي کند. در واقع اين مصيبت ها عامل ارتقاء درجه است و لذا مستوجب شکر است و عين زيبايي است. سلوک با پاي بلا خود نوعي سلوک است که انسان را به بالاترين مقامات مي رساند. و از آنجا که امام براي خود چيزي نمي خواهد و هر چه هست رضايت تامه است، پس اين مقامات در واقع باعث مي شود که بتوانند پيروان خود را نيز بالاتر ببرند و به همراه خود مسافر عرش الهي گردانند. امّا چرا در دعا مي گوئيم: شکر خدا بخاطر مصيبت آنان، دليلش تا حدودي از توضيحات معلوم شد و آن اين است که گفتيم مقام آنان، مقام رضاست و آن مقامي است که صاحب مقام در همه حال راضي به قضاء الهي و صابر و شاکر است و به عبارت ديگر هم سختي هم و راحتي را نعمت ببنيد. بنابراين با قرائت اين فقره در اين دعا مي خواهيم تا خود را به مقام ايشان برسانيم. در شرح اين دعا آمده است: در اينجا دقيقه اي است و شرح او چنان است که متعلق شکر نعمت است پس ناچار بايد بر ملايم واقع شود چنان که صبر بر ناملايم است و اين سرّ حديث شريف است که الايمان نصفان نصف صبر و نصف شکر، چه آدمي در هيچ حال از ملايم و ناملايمي خالي نيست. پس گاه بايد صبر کند و گاه شکر و صبر مقابل جزع است و شکر مقابل کفران که نوعي از کفر است و چون مقابل شکر بدتر است پس خود شکر از درجه صبر عالي تر خواهد بود و اين در اوّل مرتبه سلوک مقام انسانيت است و چون از پلّه ترقي بالا روند به حدي رسند که آنچه از او آيد نعمت بينند اگر چه شدت و مصيبتي باشد و آن ثمره محبت است. خلاصه سخن آنکه شکر بر ملايم اگر باشد مقام اوايل است و اگر ناملايم هم به ملاحظه صدور از محبوب حقيقي نعمت حساب شود شکر بر او کند و اين نتيجه رضاست که او ثمره محبت است و مقام اواخر و اکابر است و چون ائمه هميشه پيروان خود را به مقامات عاليه دعوت کنند و به مراتب بلند، عموم شيعه را به قرائت اين دعا که ترجمه مقام راضيان است و شکر بر مصيبت را مشتمل است، امر فرموده اند هم مگر از برکات اين دعاي مبارک به اين مقام ارجمند و رتبت بلند فائز شوند. امّا اين که در دعا مي فرمايد: الحمد لله علي عظيم رزيتي مي توان گفت: تقريبا مضموني مانند مضامين قبل دارد و آن اين است که مي خواهيم با قرائت اين دعا خود را داخل در اين گروه نمائيم و آن گاه همراه با آنان که به مقام رضا رسيده اند اين مقام را طلب کنيم. پس مصيبت آنان را مصيبت خود ديده و خداوند را بر اين مصيبت شکر مي کنيم. همچنان که آنان اين مصيبت را نعمت ديده و خدا را سپاسگزاري کردند. هر قدر کسي محبت بيشتري به امام حسين ـ عليه السلام ـ داشته باشد طبيعتاً از مصيبت هاي ايشان آزرده تر مي شود و مصيبتي که تحمل مي کند بالاتر است و چون مصيبت بيشتري تحمل مي کند، به درجات بالاتري راه مي يابد و اين خود مي طلبد که بنده خدا را به بهترين وجه شکر گويد. و اين که چرا در آخر سجده مي کنيم به اين دليل است که سجده يکي از بهترين حالت هاي اظهار ذلت و خشوع و بندگي به درگاه خداوند است. هر چند ما مي توانيم مقامات مذکور را در حالت عادي از خداوند طلب کنيم ولي ذکر و درخواست اين مقامات (که اولياء از جمله امام حسين ـ عليه السلام ـ صاحب آن بودند) در حالت سجده فضيلت بسياري دارد که قابل توصيف نيست. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image