تحریف زرتشت /

تخمین زمان مطالعه: 24 دقیقه

آیا دین زرتشت تحریف شده است؟


در رابطه با آیین زرتشت ابهامات و اشکالات متعددى وجود دارند. برخى از این اشکالات جنبه تاریخى دارند، برخى کلامى و اعتقادى اند، بعضى مربوط به وثاقت کتاب آسمانى و اشکالاتى نیز راجع به حوزه هاى اخلاقى و رفتارى و یا نظام اجتماعى و خانوادگى آن مربوط مى شود. اکنون به اختصار به پاره اى از این موارد اشاره مى کنیم. یک. نظرگاه تاریخى اطلاع دقیقى پیرامون زمان پیدایش و ظهور زرتشت به عنوان پیامبر آیین مزدیسنى وجود ندارد. برخى از دانشمندان مانند هوسینگ در اصل وجود او تردید کرده و چون رستم و اسنفدیار شخصیتى موهوم دانسته اند. بنگرید : شهید مطهرى، مجموعه آثار، ج 14، ص 239، قم و تهران : صدرا، چاپ هشتم، 1383. بعضى تاریخ ظهور او را 600 و برخى تا 6000 سال قبل از میلاد دانسته اند. قول مشهور آن است که او 660 سال پیش از میلاد پا به جهان گذاشته و سى سال بعد دعوى نبوت کرده و بنگرید : . همچنین در مورد این که واقعاً او پیامبرى برگزیده از سوى خداست یا نه، اطلاع دقیقى در دست نیست و مسلمانان صرفا به استناد منابع دینى خود - نه با اتکا به ادله تاریخى - برخى برآنند که آنچه در نصوص اسلامى به ویژه در قرآن به عنوان . بنابراین فارغ از برخورد اسلام و مسلمانان با پیروان زرتشت و آیین او؛ هیچ دلیلى بر اعتبار و بنیاد الهى آن وجود ندارد و حتى اعراب زیرسلطه ساسانیان نیز آیین مجوس در ردیف ادیان وحیانى و داراى کتاب در برابر مشرکین قرار گرفته غیر از آیین زرتشتى موجود است و با آن تفاوت هاى اساسى دارد. با زرتشتیان هم چون اهل کتاب رفتار نموده اند جهت آگاهى بیشتر در این باره بنگرید : رسول رضوى، بازکاوى تاریخ و آموزه هاى زرتشت (مق)، معارف (ماهنامه)، ش 49. آنان را اهل کتاب نمى شناختند. بنگرید : همان، ص 18. دو. عدم وثاقت کتاب اوستا کتاب مقدس زرتشتیان «اوستا» نام دارد. قدیمى ترین نسخه اوستا که به خط «دبیره» نوشته شده و در دانمارک ابراهیم پورداود، اوستا، ص 49، ق : منبع پیشین. یعنى 1908 سال بعد از کشته شدن زرتشت نگهدارى مى شود مربوط به سال 1325 میلادى است. بنابراین به احتمال زیاد زرتشتیان حدود 20 قرن کتاب مدون و شناخته شده اى نداشته و اگر داشته اند اثرى از آن در دست نیست. افزون بر آن زرتشتیان اتفاق نظر دارند که اوستا در اصل بسیار بزرگتر از اوستاى کنونى بوده است. اوستاى کنونى داراى 83000 کلمه است و احتمالاً اصل آن داراى 345700 یعنى چهار برابر بوده است. شهید مطهرى، مجموعه آثار، ج 14، ص 188. کریستن سن بر آن است که علت کاسته شدن از حجم اوستا در دوره ساسانى تمایل خود زرتشیان به حذف پاره اى از افسانه ها و اسطوره هاى عامیانه در اوستا نگاشت هاى پیشین بوده است. جهت آگاهى بیشتر بنگرید: الف. کریستن سن، آرتور امانوئل، ایران در زمان ساسانیان، ص 163 و 164. حسین توفیقى، همان، ص 59. این مساله زرتشت را با دو مشکل اساسى روبرو مى سازد. 2-1. تردید در وثاقت کتاب مقدس؛ زیرا کتابى که بیش از نوزده قرن پس از رحلت ابلاغ کننده آن گردآورى شود، آن هم براساس نوشته هاى پراکنده اى که تواتر تاریخى در مورد آنها ثابت نیست، به شدت اعتبار و وثاقت آن را مخدوش مى سازد. برخى نیز برآنند که اوستا در دوره هخامنشى مدون بوده و با حمله اسکندر از میان رفته و یا اسکندر آن را سوزانده است و تا ظهور ساسانیان اثرى از اوستاى مدون نبوده تا آن که به دستور اردشیر، یکى از روحانیون زرتشتى بار دیگر اوستا مرتب شد. اما این که بر چه اساسى اوستا بازسازى شده و تا چه اندازه با بنگرید : شهید مطهرى، مجموعه آثار، ج 14، ص 187. اوستاى اصلى انطباق دارد معلوم نیست. 2-2. اوستا داراى 5 بخش به نام هاى زیر است : «یسنا»، «ویسپرد»، «وندیداد»، «یشتها» و «خرده اوستا». قسمتى از «یسنا»، «گاتها» نامیده مى شود که مشتمل بر ادعیه و معارف دینى و معروف ترین قسمت اوستاست. از و بنگرید : هنریک ساموئل ینبرگ، دین هاى ایران باستان، ص 2، ترجمه سیف الدین نجم آبادى ؛ دین و فرهنگ ایرانى پیش از عصر زرتشت، ص 304. ق : همان. این مسأله نیز بنگرید : تاریخ ادیان، ص 454، مقدمه جلیل دوستخواه، بر کتاب اوستا، ج 1، ص 11. ق : رسول رضوى، بقیه آن به دوران پیش از زرتشت و یا پس از وى تعلق دارد. اوستا را به عنوان کتاب آسمانى زرتشت مخدوش مى سازد. نظر اوستا پژوهان تنها قسمتى از گاتها به زرتشت تعلق دارد. بازکاوى تاریخ و آموزه هاى آیین زرتشت. 2-3. به فرض ثابت شود که اولاً زرتشت پیامبرى الهى بوده و ثانیاً آنچه در اوستاى کنونى وجود دارد عیناً همان مطالبى است که از زرتشت به یادگار مانده؛ در نهایت مخاطبان را با دینى ناقص مواجه مى کند که حدود سه چهارم آن از دست رفته است. لاجرم پیامبر دیگرى لازم است که نیازهاى دینى از دست رفته را جبران و خلاء موجود را پر نماید. به عبارت دیگر اگر اوستاى موجود براى هدایت بشر کافى بود، انزال سه چهارم دیگر لغو و بى فایده بود. و اگر کافى نبود چنین نقصى وجود دین و پیامبر دیگر را لازم مى نماید و بر زرتشتیان نیز لازم مى شود که به آیین کامل بعدى ایمان مى آورند. سه. نژاد و ملیت گرایى نژادپرستى و ملیت گرایى یکى از عوامل منفى راه یافته در آیین زرتشت به ویژه از دوره ساسانى است. این مسأله به آیین یاد شده ویژگى هاى تاریخى و احکام خاصى بخشیده است از جمله: 3-1. اگرچه احتمالاً دعوت زرتشت فراگیر بوده ولى براساس شواهد تاریخى پیروان آن همه آریایى بوده و از نژادهاى دیگر چندان کسى به این آیین در نیامده است.زرتشت و آموزش هاى او، ص 7 3-2. ملیت گرایى و ناسیونالیسم در «فرّ ایزدى» به خوبى آشکار است. فریا خوارنه فروغى است ایزدى، به دل هر که بتابد برترى یابد، پادشاه شود، پیروز گردد یا در کمالات نفسانى و روحانى آراسته شود و پیامبر گردد. دو نوع فر بنگرید: الف. مرضیه شنکایى، بررسى تطبیقى اسماى الهى، ص 279، تهران، سروش، چاپ اول، 1381. در اوستا آمده: Airayane yareno(یئریانم خوارنه) و Kavaenem xareno(فرکیانى) که دومى تا ظهور رسوشیانت همیشه با ایرانیان خواهد بود.ب. پورداود، یَشت ها، ج 2، ص 310. 3-3. نژادگرایى و نظام طبقاتى سبب تجویز و گسترش ازدواج با محارم شده است. «کرتیر» از بنیانگذاران زرتشتى ساسانى نوشته است: «بسیار ازدواج ها میان محرمان برقرار نمودم». هاشم رضى، ج 1، ص 45. این مسأله همواره موجب خرده گیرى بر آیین زرتشت گردیده است. 3-4. بى ارزش انگارى جان غیرزرتشتیان؛ در تفکر زرتشتى انسان ها به دو دسته: مزداپرستان (زرتشتیان) و دیوپرستان (نازرتشتیان) تقسیم مى شوند. در این آیین اگر پزشکى در پى آموزش جراحى است باید تمرین خود را بر دیوپرستان آغاز کند. اگر سه دیوپرست به دست او مرد، دیگر نباید بر مزداپرستان پزشکى کند. وندیداد، فرگرد هفتم، بند 37 و 38. 3-5. انحصارگرایى؛ یکى از ویژگى هاى نظام اجتماعى زرتشتى سامانى انحصارگرایى در قدرت، ثروت و دانش در طبقات فرادست است. آموزش در انحصار موبدان و کاهنان بوده و طبقات فرودست به کلى از آموختن دانش محروم بودند تا آن جا که گفته اند: «موبد را باید لغت پهلوى غیر را نیاموزد و به عبارتى به طبقه خود. تعلیم کن». دبستان المذاهب، ص 111. چهار. نظام طبقاتى جامعه ساسانى و آیین زرتشت پیوندى دو سویه دارند. از طرفى آیین ساسانى شکل خاص و ویژه اى به این آیین بخشیده به طورى که برخى از پژوهشگران زرتشتى موجود را شدیدا متأثر از ساسانیان دانسته اند. از طرف دیگر جامعه ساسانى نماد جامعه مطلوب و مورد نظر آیین بنگرید : رسول رضوى، همان ص 20. چنین جامعه اى شدیدا مورد حمایت و حفاظت آموزه ها و پیشوایان زرتشتى بوده است. زرتشت شناخته مى شود. در این نظام جامعه از چهار طبقه متمایز تشکیل شده بود: 1. آژون (روحانیون)، 2. ارتش تاران، 3. کشاورزان، بنگرید : . الف. عبدالعظیم رضایى، زین العابدین آذرخش، تاریخ ده هزار ساله ایران، ج 2، ص 106. 4. صنعتگران ب. اوستا، یسنا، 19/17. در این نظام اولاً طبقات وضعیت سربسته اى داشته و به هیچ روى امکان ترقى از طبقه اى به طبقه دیگر وجود نداشت. ثانیاً طبقات فراتر امتیازات فراتر و طبقات فرودست محدودیت هاى بیشترى داشتند و جز کار و بردگى بهره اى نصیب شان نمى شد. ثالثاً امتیازات و محرومیت هاى طبقاتى جنبه ارثى داشت و نسل به نسل به اجبار و بدون امکان تغییر تداوم مى یافت. پنج. افسانه گرایى و بت پرستى وجود افسانه هاى خردگریز در اوستا یکى از ضعف هاى آیین و کتاب مقدس زرتشتى است. کریستن سن افسانه خلقت را بر اساس اوستاى ساسانى چنین نقل مى کند: «... عمر دنیا بالغ بر 12000 سال است. در سه هزار سال نخستین عالم، اوهرمزد (یا عالم روشنى) و اهریمن (یا عالم تاریکى) در جوار یکدیگر آرام مى زیسته اند. این دو عالم از سه جانب نامتناهى بوده، فقط از جانب چهارم به یکدیگر محدود مى شده اند. دنیاى روشن در بالا و عالم ظلمانى در زیر قرار داشته و هوا فاصله آنها بوده است. مخلوقات اورمزد در این سه هزار سال در حال امکانى بودند، سپس اهریمن نور را دیده درصدد نابود کردنش برآمد. اوهرمزد که از آینده آگاهى داشت مصافى به مدت نه هزار سال با وى طرح افکند. اهریمن که فقط از ماضى آگاه بود رضا داد. آن گاه اوهرمزد به او پیشگویى کرد که این جدال با شکست عالم ظلمت خاتمه خواهد یافت. از استماع این خبر اهریمن سخت متوحش شد و مجدداً به عالم تاریکى درافتاد و سه هزار سال در آنجا بى حرکت بماند. اوهرمزد در این فرصت دست به آفرینش جهان زد و چون کار خلقت به پایان رسید، گاوى را بیافرید که موسوم به گاو نخستین است. پس آنگاه انسانى بزرگ خلق کرد به نام گیومرد (کیومرث) که نمونه نوع بشر بود. آنگاه اهریمن به آفریدگان او حمله برد و عناصر را بیالود و حشرات و هوام ضاره را بیافرید. اوهرمزد در پیش آسمان خندقى کند. اهریمن مکرر حمله کرد و عاقبت گاو گیومرد را بکشت اما از تخمه گیومرد که در دل خاک نهفته بود چهل سال بعد گیاهى رست که اولین زوج آدمى به اسم مشیگ و مشیانگ از او بیرون آمد. دوره آمیزش نور و ظلمت که آن را گمیزشن گویند شروع شد. انسان در این جنگ خیر و شر به نسبت اعمال نیک یا بد خود از یاران نور یا از اعوان ظلمت همان، ص 168. 169. شمرده مى شود». افسانه گرایى در زرتشتى گرى دوره ساسانى به بنیادى ترین مبانى اعتقادى یعنى خداباورى نیز راه یافته است. علیرغم آن که گفته اند زرتشت خداى مجرد را باور داشته، اما خداى زرتشتى ساسانى داراى شکل و ریش و عصا و تاج است و هنوز که هنوز است با چنین شمایل انحطاط و تجسم یافته اى به عنوان آرم ملى بر روى تابلوى بسیارى از مؤسسات زرتشى عصر حاضر به چشم مى خورد و خدا را به ؛ صورت بتى بسان یک پادشاه نشان مى دهد. جهت آگاهى بیشتر بنگرید : شهید مطهرى، همان، ص 195-192. در این آیین آتش، دختر خدا شناخته مى شود. ایران در زمان ساسانیان، ص 168. گاو به ویژه گاو نر تقدس ویژه مى یابد. در افسانه خلقت، اول مخلوق زمینى بنگرید : الف. شهید مطهرى، همان، ص 198-196. !ب. ایران در زمان ساسانیان، ص 167. فرض مى شود و با گیومرد (کیومرث) به درجه شهادت نائل مى گردد و بول آن از آب پاک کننده تر است. شش. احکام خردستیز و غیرعملى افزون بر احکامى که در لابه لاى مطالب پیشین اشاره شد احکام خردستیز دیگرى در آیین زرتشتى وجود دارد که به پاره اى از آنها اشاره خواهد شد. وندیداد، فرگرد، پانزدهم، بند 6-5. یعنى مرگ ارزان که با دادن تاوان 6-1. تقدیس سگ؛ در وندیداد سگ مقام بسیار بالایى دارد به طورى که اگر کسى استخوان سخت و ناجویدنى به آن بدهد یا آن را بترساند گرفتار مجازات پشوتنو بخشوده نمى شودهمان، بند 1. دارد. نیز اگر کسى سگ آبى را بکشد باید ده هزار بسته هیزم سخت خشک، ده هزار هیزم نرم خشک از چوب هاى خوش بو، ده هزار برسم (شاخه هاى تازه بریده شده) ده هزار شیر پاک و... را به روان سگ آبى بدهد. پس ده هزار مار، ده هزار سگ نما (گربه)، ده هزار سنگ پشت، ده هزار قورباغه اى که در خشکى زندگى مى کند، ده هزار موردانه کش، ده هزار مورگودال کن، ده هزار کرم خاکى، و ده هزار مگس را کشته و ده هزار گودال ناپاک را پُر کند همان، بند 1 تا 18. ده ها کار دیگر که انسان از شنیدن آن حیران مى شود و نیز مجازات کسى که پیکر مرده سگى را بر زمین اندازد دو هزار ضربه شلاق است. نگا : وندیداد، فرگرد ششم، بند 25-24. ق : رسول رضوى، بازکاوى تاریخ و آموزه هاى زرتشت. الف. دارمستتر، مجموعه قوانین زردشت، ترجمه موسى جوان، ص 211 و 223. .ب. سید حسن حسینى (آصف)، درجات گناه، تاوان و پتَت در دین زرتشتى (مق) هفت آسمان (فصلنامه)، ش 28، سال هفتم، زمستان 84. 6-2. احکام بانوان؛ در اصطلاح وندیداد کلمه «دشتان» به معنى قاعدگى، عادت ماهانه زنان کاربرد دارد و احکام بسیار پیچیده و سختى به دنبال دارد، چنین زنى باید دور از دیگران و در «دشتانستان» که . جایى متروک و دور از آتش .وندیداد، فرگرد شانزدهم، بند 24 - 25. در ظرف هاى فلزى کم بها به او غذاى مى دهند لکن باید وندیداد فرگرد شانزدهم، بند 1 - 5. بعد او را با گمیز (ادرار گاو) در دو گودال شستشو و آب و مردمان است ساکن شود غذاى کم بخورد تا نیرو نگیرد مى کنند سپس در گودال سوم با آب .همان، بند 6. و در تابستان باید 200 مورچه بکشد و اگر زمستان بود باید 200 حشره گزنده و آسیب شستشو مى شود رسان را از بین ببرد همان، بند 12. حال اگر زنى بچه مرده به دنیا آورد باید او را در آلونکى دور از آب و آتش و مردم حبس کرد، او باید 3 یا 6 یا 9 جام گمیز «ادرار گاو» بنوشد تا رحم او پاک شود. بعد از آن مى تواند شیر گرم مادیان گاو را بنوشد ولى نمى تواند آب بنوشد. تا 3 شب باید به این گونه بماند بعد از 3 شب تن و جامه خود را با گمیز آمیخته با خاکستر و آب در کنار 9 گودال بشوید بعد تا 9 شب بدین منوال تنها . مى ماند. بعد از آن تن و جامه خویش را با ادرار گاو و آب مى شوید تا پاک شود». همان، ق : رسول رضوى، بازکاوى تاریخ و آموزه هاى زرتشت. بنگرید : و جسد مرده را در دخمه الف. فرهنگ ادیان جهان، ص 286. ب. محمد معین، مزدیسنا و ادب پارسى، ص 53 و 54. 6-3. منع دفن مردگان؛ در آیین زرتشتى خاک و آتش پاک و مقدسند و به همین دلیل از سوزاندن و دفن مردگان جلوگیرى مى شود. شهید مطهرى، مجموعه آثار، ج 14، ص 198 و 199؛وندیداد، فرگرد هشتم، بند 45-44. این مسأله بیش از نیم قرن است که توسط دولت هاى ایران و هند به جهت و کیفر کسى که مرده اى را در زمین دفن کند و یک سال در زمین بماند دو هزار تازیانه است. همان، فرگرد هشتم، بند 25. یا بالاى بلندى باید گذاشت تا خوراک حیوانات و پرندگان شود حفظ بهداشت عمومى ممنوع شده است. و اگر دو سال بماند هرگز حتى با توبه یا جریمه و کفاره تطهیر نمى شود. همان، 3/39 ق : رسول رضوى، بازکاوى تاریخ و آموزه هاى آیین زرتشت. هفت. پیشگویى هاى غیر واقع براساس «هزاره گرایى زرتشتى» انتظار ظهور سه منجى از نسل زرتشت مطرح است که یکى پس از دیگرى جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد: الف. هوشیدر، 1000 سال پس از زردشت. ب. هوشیدرماه، 2000 سال پس از زرتشت. حسین توفیقى، آشنایى با ادیان بزرگ، ص 61. ج. سوشیانس (سوشیانت) 3000 سال پس از زردشت که با ظهور او جهان پایان مى یابد. اکنون نسبت به فرد سوم نمى توان پرسش کرد؛ چرا که هنوز پنج قرن به آمدنش باقى است؛ اما نسبت به دو فرد نخست این سؤال مطرح است که آنان کى و چگونه ظهور کرده اند و کارکرد آنها در بسط عدل جهانى چه بوده و چرا در تاریخ نام و یادى از آن مصلحان که بنابر ادعا باید جهان را پر از عدل و داد کرده باشند به چشم نمى خورد؟ هشت. ستم موبدان و اسلام گرایى ایرانیان یکى از واقعیات بزرگ تاریخى گرایش سریع و آزادانه ایرانیان زرتشتى به اسلام، پس از فتح ایران است. این مسأله در شرایطى رخ داد که مسلمانان با زرتشتیان هم چون اهل کتاب رفتار نموده و آنان را کاملاً در مسائل دین شان آزاد گذاشته بودند؛ اما سیل خروشان اسلام گرایى ایرانیان نشانگر برترى واضح و روش این دین در نظر آنان، نسبت به آیین پیشین است. دکتر صاحب الزمانى در این باره مى نویسد: «توده هاى مردم نه تنها در خود در برابر جهان بینى و ایدئولوژى ضد تبعیض طبقاتى در اسلام مقاومتى احساس نمى کردند، بلکه درست در آرمان آن همان چیزى را مى یافتند که قرن ها به بهاى آه و اشک و خون خریدار و جان نثار و مشتاق آن بودند و عطش آن را از قرن ها در خود احساس مى کردند». ناصرالدین صاحب الزمانى، دیباچه اى بر رهبرى، ص 255. بخشى از ستم موبدان را در احکام ظالمانه اى مى توان یافت که آشکارا در جهت تأمین منافع انحصارى موبدان است. از این جمله است پاره اى از احکام کیفرى. به عنوان مثال افزون بر آنچه در بند ششم پیرامون مجازات کشنده سگ آبى گفته آمد به احکام شگفت ترى برمى خوریم. در وندیداد اوستا فرگرد 14 بند 8 به بعد آمده است: 8-1. شخص گناهکار باید براى آمرزش روان تمام اسباب و لوازم مورد نیاز و مربوط به انجام مراسم دینى براى آثرَوَن (اوستا:a)(aurvan یا a°)(ravanپهلوى: a°sro°n (موبد روحانى نگهبان آتش در آتشکده) را به مردان اَشوَ (موبدان و مردان مقدس) به عنوان کفاره بدهد (8/14). 8-2. گناهکار مى بایست کلیه لوازم و ساز و برگ یک مرد سپاهى و جنگى اعم از نیزه، کارد (شمشیر)، گرز، کمان، زین، فلاخن، زره، سپر و غیره را به عنوان کفاره به مردان اشو بدهد (9/14)؟! 8-3. گناهکار باید تمام لوازم و اسباب مورد نیاز یک کشاورز، شبان و یک مرد برزگر را به مدان اشو به عنوان کفاره گناه بدهد (11-10/14). این ابزارها عبارتند از: یک عدد خیش با یوغ، یک عدد اسباب گاو رانى، دو هاون سنگى، یک عدد آسیاب دستى براى آرد کردن گندم و یک بیل؟! 8-4. او باید یک نهر (جوى) آب، یک قطعه زمین حاصلخیز و مرغوب به اندازه اى که آبِ دو جوى براى آبیارى آن کفایت کند و آب تا دورترین نقاط آن پیش برود، براى مردان اشو فراهم کند (13-12/14)؟! 8-5. او باید یک خانه اربابى با گاوستانى (طویله) داراى نُه پرچین، نُه حصار، نُه نوع علوفه را جهت کفاره گناه به مردان اشو بدهد. خانه باید داراى دوازده راهرو در قسمت بالا و نُه راهرو در قسمت وسط و شش راهرو در قسمت پایین باشد. او همچنین باید یک رختخواب خوب با لحاف و بالش به مردان اشو و پاک بدهد (14/14)؟! 8-6. مرد گناهکار موظف است که دختر باکره، جوان و سالم خود را با جهیزیه و نقدینه اى از زیورآلات زینتى و طلاجات براى مردان اشو به ازدواج دهد. البته این دختر باید خواهر پانزده ساله خود را نیز همراه گوشواره (جهیزیه) براى مردان اشو بیاورد (15/14)؟! 8-7. همچنین این مرد موظف است هفت رأس رَمه ریز در دوبار به مردان اشو و نیکوکار تقدیم کند. او باید هفت عدد سگ در دوبار پرورش دهد. او باید هفت عدد پل روى آب در دو بار بنا کند. او باید نُه عدد باغ خرابه در دو بار تعمیر و مرمت کند. او باید نُه عدد سگ را که در پوست یا گوش گرفتار کک و شپش و همه ناخوشى هایى که به تن سگ روى مى آورد، پاک کند و درمان بخشد. او باید نُه مرد نیکوکار را در دوبار به خوراکى سیر از گوشت، نان و جهت آگاهى بیشتر بنگرید : درجات گناه، تاوان و پتَت در دین زرتشتى، سید حسن حسینى (آصف) (مق)، هفت آسمان (فصلنامه تخصصى ادیان و مذاهب) ش 28 زمستان 1384، صص 216 - 220. شراب اطعام کند (17-16/14)؟! براساس مستندات تاریخى از این راه ها ثروت هاى هنگفتى به چنگ آمده و انباشته شده و سپس در نبردهاى مختلفى به غارت رفته است. بنگرید : همان، ص 220 و 221.قسمت های مختلف اوستااوستاى کنونى به شش قسمت تقسیم مى شود:1. «گاثاها» یا سرودهاى «زردشت» کهن ترین بخش «اوستا» است. این بخش خود پاره اى از «یسنا» است که چون سروده خود «زردشت» است ویژگى دارد و همواره جداگانه از آن نام برده و در دفتر جداگانه نوشته اند. از آن گذشته «گاثاها» شعر است و زبان آن با زبان دیگر بخشهاى «اوستا» و دیگر پاره هاى «یسنا» در آهنگ و در واژه ها و شیوه نگارش یکسان نیست و بسى کهن تر از آنهاست. هر یک از بخشهاى «یسنا» را یک «ها» یا «هات» مى نامند و «گاثاها» هفده «هات» از 72 «هات»، «یسنا» را در بردارد.2. «یسنا» یکى از کهن ترین بخشهاى نامه مینوى «اوستا»است که 72 بخش دارد و از هر یک از این بخشها را در اوستا (haiti) و در پهلوى و فارسى «هات» یا «ها» مى گویند گفتیم که «گاثاها» هفده «هات» از 72 «هات»، «یسنا» است. یسنا سرودهاى ستایش دین که دربردارنده موضوعات گوناگون و مختلفى مى شود.3.«یشتها» واژه «یشت» در معنى با «یسنا» یکسان است و تنها فرقى که دارد این است که «یسنا» به معنى ستایش و نیایش به طور کلى و «یشت» به معنى ستایش و نیایش ویژه ایزدان و امشاسپندان است. بخش «یشتها» شامل 21 «یشت» است که نام بیشتر آنها از نام ایزدانى که سى روز ماه به نام آنهاست، گرفته شده و در ستایش و نیایش آن ایزدان است به اصطلاح سرود است درباره ایزدان یا فرشتگان یا بهتر بگوییم: خدایان غیر از اهورا مزدا!4. وندیداد، یا تلفظ صحیح آن «ویدیودات» نام از اوستاست که در بیشتر پاره هاى آن از دستورها و قانونهاى زندگى فردى و همگانى مردمان گفتگو مى شود و به دیگر سخن وندیداد بخش «فقهى» اوستاست و خواننده را با احکام فرعى آیین «زردشت» که در کارهاى روزانه به کار مى آید، آشنا مى سازد که ظاهرا سالمترین قسمت اوستاست که باقى مانده و محتواى آن شامل 22 فصل است.5. ویسپه رد، یا «ویسپرد» بخشى از نامه کهن اوستاست شامل سرودهاى کوتاهى در ستایش ایزدان و پاکان و پارسایان و همه پدیده هاى نیک و ستودنى آفرینش است و آن 24 فصل است و کتاب مستقلى نیست و از سایر قسمتهاى اوستا جمع و تدوین شده است.6. خرده اوستا یا «اوستاى کوچک» که کتاب ادعیه و اذکار زردشتیان مى باشد و این کتاب به کوشش پور داود به فارسى درآمده و 8 بخش دارد.زردشتیان هفده فصل از «یسنا» را «کاثاها» مى نامند و آن از لحاظ زبان و مسایل و مفاهیم مندرجه و سنت متمایز از سایر فصول است. هرکجا به کتابهاى زردشتیان انتقاد مى شود مى گویند فقط گاثاها از گفته هاى پیغمبر زردشت است و هر چیزى که در گاثا نباشد از اوستا و تعالیم و شرایع زردشت نمى باشد.اوستا منشأ تضاد و تناقضدر این که زیربناى تعالیم زردشت چیست «ثنویت» یا «پلى تئیسم» (چند خدایى) یا احیانا «توحید» و یگانه پرستى؟ در این باره نیز میان محققان و صاحبنظران اختلاف وجود دارد. باید دید علت این همه اختلافات درباره اصول دین زردشت در میان دانشمندان از چیست؟ در مرحله نخست منشا این اختلافات خود «اوستا» است چه این که طبق تحقیقات اوستاشناسان «اوستا» از سه نوع افکار و عقاید مختلف و متضاد حکایت دارد:1. بیشمار پرستى، 2. ثنویت، دوگانه پرستى، 3. توحید یگانه پرستى.دیدگاه دکتر هارلزدانشمند فرانسوى دکتر هارلز بعد از نقل اقوال مختلف درباره عقاید زردشت، مى نویسد: «... در اوستا عقیده بر تعدد خدایان مبنى بر طبیعت پرستى یا «ناتورالیسم» و سپس ثنویت و دوگانه پرستى و بالاخره وحدت و یکتاپرستى همه جا جلوه گر است و این اختلاف در عقاید زردشت در هر یک از جزوات اوستا بلکه در هر فصلى از فصول آن دیده مى شود وحدت پرستى وقتى جلوه بیشترى دارد که از خدایان به عبارت «مزدا آفرید» یا «مزداداتا» تعبیر مى شود و این وحدت پرستى در کتاب «گاثها» عمومیت دارد اما کتاب «وندیداد» از دوگانه پرستى و ثنویت زردشت و فصول «یسنا» از طبیعت پرستى وى حکایت مى کند پرستش خدایان متعدد در «یشتها» بیشتر نمایان است. البته از آن جایى که جزوات اوستا مربوط به زمان واحد و یا هیئتى از نویسندگان نیست بلکه این کتاب پراکنده در زمانهاى مختلف و شرایط متفاوت به وسیله نویسندگان متعدد فراهم شده است، بدین جهت تضاد و تناقض در آن قهرى است.تاویل و توجیه اوستا توسط دانشمنداندانشمندانى که در باره عقاید زردشت اظهار نظر کرده اند طبق سلیقه و نیت خاصى که دارند، قولى را انتخاب نموده و هر باب و فقره و جمله اى را که بر خلاف نظریه خود دیده اند، در صدد تاویل و توجیه و احیانا تحریف آن بر آمده و کوشیده اند مطالب این کتاب را به اصل و اساس واحد مربوط سازند. در صورتى که این کار، کار درستى نیست، زیرا از مطالعه در مندرجات اوستا مى توان سه نوع عقاید و افکار به دست آورد که هر سه با یکدیگر متخالف و متضاد هستند و محققان بى جهت در صدد برآمده اند هر سه عقیده را بر اساس منشا واحد تعبیر و تفسیر نمایند.ثنوی بودن زرتشت در اوستااگر ما اوستاى ساسانى را در این باره ملاک قرار دهیم بدون تردید باید گفت زردشت به یک لحاظ «ثنوى» مذهب است و به دو مبدا و منشا قایل است و به یک لحاظ دیگر مشرک بوده و خدایان متعدد و بیشمارى را قابل ستایش و نیایش دانسته است این دو مطلب به طور وضوح از ابواب مختلف اوستا فهمیده مى شود. در کتاب اوستا دو واژه به طور مکرر استعمال شده است: یکى «خوداتا: Khudata و دیگرى مزدا داتا Mazda-duta و این واژه مى رساند که از دیدگاه آیین زردشتى موجودات عالم به دو قسمت اساسى تقسیم شده است: اولى به معنى خود آفریده و دومى به معنى مزدا آفریده واژه «خوداتا» را «دارمستتر» چنین معنى کرده است: خوداتا در دین زردشت هم هر چیزى است که از قانون اختصاصى خود پیروى نماید و منوط و وابسته به غیر نمى باشد و در تفسیر پهلوى عبارت از چیزى است که در انجام کارهاى خود یا در خویشکارى بى نیاز از غیر باشد. «دهارلز» دانشمند فرانسوى مى نویسد: موجودات جهان در اوستا به دو دسته تقسیم شده اند یکى خوداتا به معنى و چیزى که قانون وى در خود او است و دیگرى چتیداتا Gtidhuta به معنى مخلوق و آنچه از قانون آفرینش پیروى مى کند. بنابراین هرکجا لفظ «خوداتا» استعمال شده به معنى سرمدى و خود آفریده و بى نیاز از خالق و آفریده مى باشد مثلا عبارت «آنا گرارو کائو یاروشائو» همه جا با لفظ «خوداتا» آمده است و به معناى روشنایى بى پایان خود آفریده است. در «وندیداد» از قول زردشت نوشته است:«ما مى ستاییم روشنایى سرمدى خود - آفریده را».آفریده هاى زردشت در مندرجات اوستااز مطالعه در مندرجات اوستا خود آفریده هاى زردشت را مى توان در چهار قسمت خلاصه کرد: 1. روشنایى بى پایان، 2. فضا یا مکان، 3. زمان یا زروان، 4. تاریکى یا ظلمت. این ذوات از خود پدید آمده اند و هرمز یا آهورا مزدا در خلقت و آفرینش آنان هیچگونه دخالتى نداشته است. مثلا «آسمان» و «زمان» مقید به صفت طویل و دراز در اوستا خود آفریده معرفى شده اند چنان که مى گوید: «آسمان خود آفریده و زمان بى حد و طویل را مى ستاییم» ودر جاى دیگر مى گوید: «آسمان خود آفریده و زمان بیکران و خود آفریده رامى ستاییم».خدایان مخلوق اهورا مزدااین خدایان هر چند خود مخلوق آهورا مزدا، خداى بزرگ زردشت مى باشند ولى مخلوق بودن، آنان را از جرگه خدایان خارج نساخته، خود زردشت آنها را به لفظ «ایزد»، «یزدان» و «بغ» نامیده است. در عهد قدیم در میان ملل معمول چنان بود که اکثر خدایان منسوب به یکدیگر بودند و روابط پدر فرزندى و خانوادگى با یکدیگر داشتند و البته این امر مانع از آن نبود که همه مینوى و غیر جسمانى باشند و در ردیف خدایان قرار بگیرند، در کیش زردشت نیز همین مطلب جریان داشته است. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image