انقلاب اسلامی ايران / تهديد بيگانگان / فشارهای بيگانگان / آينده كشور و انقلاب /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

شرايط آينده كشور و انقلاب ما با توجه به تهديدها و فشارهاي بيگانگان چگونه خواهد بود؟


با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، رؤياي شكست ناپذيري قدرتهاي قلدرمآب دنيا از بين رفت، اين موضوع بر تمام قدرتها گران تمام آمد، لذا تمام تلاش خود را جهت شكستن اُبّهت و قدرت انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ايران به كار گرفتند. مركز مطالعات استراتژي ملّي آمريكا با نوميدي تمام به مسئله جالبي اعتراف كرد: «حرمت و اعتبار مانند ظرف چيني است كه به آساني مي شكند و اين چيزي است كه آمريكا با پيروزي انقلاب در منطقة خليج فارس از دست داده است.»[1]اين اعتراف صريح بر شكستن اُبّهت آمريكا صحّه گذاشته است و اين نشان از آن دارد که تهديدات آمريکا ناشی از همين شکست ها می باشد با وجود اين تهديدات با اين حال ضروری است ما شرايط پيش روی را مورد بررسی قرار دهيم که در اين خصوص توجه به مطالبي چند لازم است : شرائط پيش روي حال و آينده كشورمان:اول: بايد دانست كه تهديدات و فشارهاي بيگانگان، چيز جديدي نيست و از بدو پيروزي انقلاب تا امروز ادامه داشته است. لذا نبايد تهديدات آنان را جدي تلقّي كرد ضمن آنكه نبايد به راحتي هم از آن گذشت، پيرامون اين مطلب، سخنان رهبر انقلاب اسلامي شنيدني و جالب توجه است: «... تهديد آمريكا مربوط به امروز نيست، خود آنها هم مي دانند كه حملة نظامي به ايران، به اين ملت بزرگ، به ملتي كه اين همه جوان مبارز و زنده و آمادة در صحنه دارد، خودكشي مهاجم است. ملت ايران مي داند، خوب است دشمنان ملت ايران هم بدانند: مسئولان جمهوري اسلامي، كشور را به ورطة جنگ با هيچ كس نمي كشانند.... ولي اگر كسي جنگ با آنها ـ ملت ايران ـ را انتخاب كرد، با او بسيار قدرتمندانه و سرسخت برخورد خواهند كرد. البته آنها مي دانند كه جنگ با ايران، هزينة بسيار سنگيني دارد....».[2]دوم: با توجه به مسئله فوق بايد دانست كه هر گونه عقب نشيني و مرعوب شدن باعث شكست حتمي ما خواهد شد. اين همان نكته اي است كه رهبري بر آن تأكيد نموده اند: «... آنان مي خواهند مطرح كردن نام جنگ و تهديد به جنگ، ملّت و در درجة اول مسئولان را مرعوب كنند؛ وادار كنند كه در مقابل آنها تسليم شوند؛ منافع آنها را تأمين كنند و به ملت خود خيانت كنند.»[3]سوم: مطلب ديگري كه نبايد از ذكر آن غافل شد، تو خالي بودن تهديدات بيگانگان به ويژه آمريكايي هاست. البته باز هم تكرار مي كنيم كه اين سخن به معناي دست كم گرفتن حريف نيست، بلكه به اين معناست كه آمريكايي ها به قدرت ايران و نظام اسلامي واقفند، ولي سعي مي كنند با اين شانتاژها، مرحله به مرحله ما را تضعيف نموده و در نهايت ضربة نهايي را بزنند ولي غافل از آنكه به تعبير رهبري اين تهديدات تكراري، فاقد زمينة اجرايي و عملي است ايشان در اين مورد مي گويند: «... واقعيت اين است كه اگر آمريكا يك درصد هم احتمال قوي براي توفيق خويش داشت نسبت به ايران تعلّل نمي كرد. اما بيست و پنج سال است كه با هتاكي به انقلاب اسلامي و ملّت ايران آنان را متحجّر عقب مانده، وحشي و.. مي خواند و نظام منتخب شان را با خط و نشان كشيدن هاي بچه گانه مي كوشد مرعوب و مرهوب كند اما كيست كه نداند اين تهديدات كهنه و تكراري فاقد زمينة اجرايي و عملي است.»[4]چهارم: هرگاه در مقابل تهديدات و فشارها يك قدم عقب گذاشتيم، آنها يك قدم به جلو برداشتند ولي هر گاه با قدرت و قاطعيت در مقابل آنها ايستاديم، آنها مجبور به عقب نشيني شدند. لذا بايد مسئولين ما در مقابل اين تهديدات ايستادگي نموده و هميشه موضع تهاجمي و فعال داشته باشند نه موضع انفعالي به همين علت بود كه رهبر كشور ما موضعي قاطع و سرسختانه در برابر اين تهديدات اتخاذ نمودند به طوري كه قاطعانه تأكيد كردند: «... به فرض حماقت آمريكا در عملي ساختن تهديدات خويش نسبت به ملت بزرگ ايران، اين ملّت در موضعي محكم ايستاده و پاسخ تجاوز و ديوانگي را خواهد داد.»[5] اين موضعگيري فعال و مقتدرانه بود كه آمريكائي ها را وادار به عقب نشيني كرد تا آنجائي كه آقاي «نوام چامسكي» منتقد دولت آمريكا، صراحتاً اعلام نمود: «آمريكا جرأت حملة نظامي مستقيم عليه ايران را ندارد.»[6] متحد ديگر آمريكا يعني اسرائيل نيز ابتدا با قلدري و گستاخي تمام ايران را تهديد به حملة نظامي نمود، ولي وقتي با واكنش تند و شديد اللحن فرماندهان نظامي ما مواجه شد، مجبور به عقب نشيني شد تا آنجا كه وزير دفاع اين رژيم، زبونانه موضع قبلي خود را انكار نمود. پس مي توان نتيجه گرفت كه شرائط حال و آيندة ما در مقابل تهديدات دشمنان، بستگي به برخورد خودمان دارد. اگر از موضع قدرت با آنها برخورد كنيم، مجبور به عقب نشيني خواهند شد و الّا شكست خواهيم خورد.پنجم: تغيير مسئولين و زمامداران در رأس هرم قدرتيِ بيگانگان به ويژه آمريكا، موضع آنان نسبت به ايران را تغيير عمده اي نخواهد داد، چرا كه رويه فكري دستگاههاي ظلم و استعمار بر يك مدار مشخص استوار است.[7]ششم: نكتة مهم ديگر آنكه، موقعيت خاص ايران در جهان و به ويژه در كشورهاي اسلامي، بيگانگان را به مهم بودن نقش ايران در سازوكارهاي جهاني مجاب نموده است. آنان فهميده اند كه بدون ايران در منطقة خاورميانه صلح و آرامش صورت نخواهد پذيرفت، از اين جا بود كه چندي پيش 22 شخصيت برجستة سياسي آمريكا، به ويژه جيمي كارتر و زبيگنيو برژينسكي در گزارشي هشدار داده و تأكيد كردند به جاي تهديد ايران، آمريكا بايد با ايران معاملة و گفتگو كند[8] اين مسئله نشانگر آن است كه آنها محتاج به ايران هستند و بدون تعامل با ايران نخواهند توانست منطقة خليج فارس و پيرامون آن را با ثبات نمايند. از اين رو عليرغم هر گونه تهديدات باز هم به ما نياز دارند.هفتم: بيگانگان، از فشارها و تهديدات خود طرفي نبستند لذا براي نيل به مقاصد خود و حتمي بودن شكست اين فشارها، راههاي ديگري را انتخاب نموده اند. اين راه ها را با جلو انداختن برخي گروه ها بر ضدّ ايران پي گيري مي كنند. كه اين گروه ها و سازمانها عبارتند از: 1. سازمانهاي بين المللي مانند انرژي اتمي. 2. مطبوعات خارجي. 3. راديوهاي بيگانه. 4. گروه ها و دسته هاي سياسي مخالف دولت و حكومت جمهوري اسلامي.[9] با اين همه، شرائط حال و آيندة ايران به گونه اي ديگر رقم مي خورد، يعني از طرفي بايد آمادگي رويارويي مستقيم با تهديدات قدرتهاي دنيا را داشته باشد و از طرفي ديگر با گروه هاي مختلف كه از طرف آمريكا و اقمارش، شارژ مي شوند مقابله نمايد. براي موفقيت در اين راه، بايد خويشتن داري، صبر و تدبير را پيشة راه خود سازيم و الّا در مقابل تهديدات چند جانبة دشمنان، تسليم خواهيم شد.هشتم: عليرغم مسائل بيان شده، نبايد از اين موضوع گذشت كه ايران به عنوان يكي از بازيگران روابط بين الملل ناگزير است جهت تأمين اهداف و منافع ملّي خود از فرصتها و موقعيتهاي بين المللي استفاده نمايد و با رشد و توسعة اقتصادي همه جانبه، خود را در برابر فشارها و محدوديتهاي بيگانگان حفظ نمايد. قال علي ابن ابيطالب ـ عليه السلام ـ: لا يقيم امر الله سبحانَه الاّ مَنْ لا يصانِعُ و لا يضارِعُ و لا يتَّبِعُ المطامِعَ «فرمان خدا را تنها كسي مي تواند بر پا دارد كه سازشكار نباشد و به روش اهل باطل عمل نكند و پيرو فرمان طمع نگردد.»[10]معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. فصلنامة پژوهشي انديشة انقلاب اسلامي، شمارة 6، تابستان 1382.2. مقولاتي در سياست خارجي، جمعي از نويسندگان، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي.3. مجلة سياست خارجي، سال سيزدهم، شمارة 4، زمستان 1378.4. تجزيه و تحليل سياست خارجي، محمد حسين خوشوقت، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي.پی نوشتها:[1] . مايكل له دين و لوئيس ويلتام، هزيمت يا شكست رسوايي آمريكا، ترجمة احمد سميعي، نشر ناشر، تهران ص 301.[2] . چشمة هميشه جاري، سازمان عقيدتي سياسي نيروي انتظامي، تابستان 82، صص 27 و 28.[3] . پيشين.[4] . پيشين، ص 26.[5] . پيشين صص 26 و 27.[6] . روزنامة شرق، 15/5/83.[7] . روزنامه آفتاب. 10/5/83.[8] . جام جم، 21/6/83 ص 1.[9] . در آمدي بر سياست خارجي ايران، دكتر بيژن ايزدي، صص 163 الي 165، قم: دفتر تبليغات، اسلامي، 1371.[10] . نهج البلاغه حكمت 110.منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image