تخمین زمان مطالعه: 14 دقیقه
در پاسخ به سؤال فوق به اين مطلب بايد توجه شود كه از ديدگاه قرآن فقط يك دين از سوي خداوند براي هدايت انسانها فرستاده شده است و اختلافها و تفاوتهايي كه با نامها و اسامي گوناگون وجود دارد و مردم را به گروههاي مختلف تقسيم ميكند، همگي ساخته هوي و هوس خود انسانها ميباشد. خداوند ميفرمايد: إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَريعُ الْحِسابِ؛ «دين در نزد خدا، اسلام است و كساني كه كتاب آسماني به آنان داده شد، اختلافي در آن ايجاد نكردند مگر بعد از آگاهي و علم آن هم به خاطر ظلم و ستم در ميان خود و هر كس به آيات خدا كفر ورزد (خدا به حساب او ميرسد؛ زيرا) خداوند، سريع الحساب است». از ديدگاه آيات و روايات اسلامي همه انبياء دين اسلام را تبليغ كردهاند. و به همين دليل وقتي مفضل از امام صادق ـ عليه السلام ـ در مورد دين حضرت ابراهيم، نوح، موسي، عيسي و... ميپرسد، امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «دين همهی آنها اسلام بوده، نه غير آن و به آيات متعددي از جمله آيات 19 آل عمران، حج، 78؛ بقره، 128 و... اشاره فرمودند...» بنابراين از ديدگاه آيات قرآن و روايات ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ فقط يك دين وجود دارد و آن هم دين اسلام است و دين ديگري وجود ندارد تا با دين اسلام مقايسه شده و وجوه امتياز دين اسلام بر آنها بررسي شود. بنابراین مقایسه دین اصلی حضرت مسیح(ع) و حضرت موسی (ع) با دین اسلام قابل طرح نمی باشد؛ زیرا آنها عین اسلام بوده اند مگر اینکه در برخی امور شریعت تفاوتهایی با هم داشته اند که در عضر حاضر ما دسترسی با آنها نداریم تا با شریعت اسلام آنها را مقایسه کنیم. بنابراین دين يهود و دين مسيح را همین ادیان موجودی كه يهوديان و مسيحيان آنها را ساخته و به انبياء الهي نسبت ميدهند فرض نموده و امتیازات اسلام را نسبت به این ادیان بازگو می کنیم: غير از امتياز الهي بودن دين اسلام و غيرالهي بودن این اديان امتيازات متعددي ميتوان شمرد كه در ذيل به چند فرق و امتياز عمده اشاره ميشود: امتياز اول: دين اسلام در بين اديان موجود و به خصوص در مقايسه با دين يهوديت و مسيحيت فعلي تنها ديني است كه توحيد واقعي را تبليغ ميكند و مردم را از شرك به خداوند متعال كه ظلم عظيم است، باز ميدارد. در حالي كه يهوديان و مسيحيان با بعضي از اعتقاداتي كه دارند از توحيد دور افتاده و در رديف مشركان درآمدهاند. چنانكه خداوند ميفرمايد: «يهود گفتند: عُزير پسر خداست و نصاري گفتند: مسيح پسرخداست. اين سخني است كه با زبان خود ميگويند كه همانند گفتار كافران پيشين است. خدا آنان را بكشد، چگونه از حق انحراف مييابند.» اين شرك كه در قرآن بدان اشاره شده، در سرتاسر كتابهاي مقدس مسيحيت كنوني وجود دارد به عنوان مثال در اول انجيل يوحنا ميگويد: «در ازل پيش از آن كه چيزي پديد آيد «كلمه» وجود داشت و نزد خداوند بود، او همواره زنده بوده و خود او خداست.» و بدين ترتيب حضرت عيسي را يكي از خدايان و بلكه خود خدا معرفي ميكند. اين شرك در يهوديت نيز به صورتهاي مختلفي نمود پيدا كرده است. گاهي به صورت تجسيم ، گاهي به صورت تشبيه وگاهي به صورت انسان انگاري به گونهاي كه خدا را در شكل انساني معرفي ميكنند كه با حضرت يعقوب كشتي ميگيرد و يا غافل از همه جا در باغ عدن قدم ميزند و به دنبال آدم و حوا ميگردد. يهوديان و مسيحيان علاوه برتحريف توحيد ابلاغ شده از سوي انبياء در مسأله نبوت و معاد نيز دچار گمراهي شدهاند و پيامبران را مردماني هوسران و گناهكار معرفي نموده و معاد را به صورتي غيرواقعي معرفي ميكنند. همين انحرافات در بعد اعتقادي و جهانبيني باعث شده است كه به جاي اين كه نور و هدايتگر و موجب نجات انسان باشد به عاملي براي گمراهي و رواج فسق و فجور به نام دين، تبديل شود. امتياز دوم: قرآن از قول يهوديان و مسيحيان نقل ميكند كه آنها ميگويند: «يهودي يا مسيحي شويد تا هدايت يابيد.» و بعد سخن آنان را ردّ كرده تنها دين اسلام را كه دين حضرت ابراهيم و دين حنيف بوده است را موجب هدايت ميشمارد و ميفرمايد: وَ قَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تهَْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِمَ حَنِيفًا وَ مَا كاَنَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ «اهل كتاب گفتند: يهودي يا مسيحي شويد تا هدايت يابيد. بگو: بلكه از آيين خالص ابراهيم پيروي كنيد و او هرگز از مشركان نبود». امام صادق ـ عليه السلام ـ در مورد اين آيه و در مورد معناي كلمه حنيف، ميفرمايد: «انّ الحنيفة هي الاسلام؛ حنيفيت همان اسلام است.» و در توضيح شريعت حضرت ابراهيم ميفرمايد: «شريعت حضرت ابراهيم توحيد و اخلاص و ... بود تا اين كه فرمود: خداوند اضافه كرد در حنفيت، ختنه كردن، كوتاه كردن شارب، برداشتن موهاي زير بغل، گرفتن ناخنها و برداشتن موهاي زايد بدن را و هم چنين امر كرد تا كعبه را بسازد و حج و مناسك را به پا دارد و همه اينها شريعت حضرت ابراهيم است.» دين اسلام با داشتن احكام عملي چون نماز، روزه، زكات، خمس، جهاد، امر به معروف و نهي از منكر، و ... انسان را در حيات فردي و اجتماعي راهنمايي كرده و راه سعادت را به او نشان ميدهد. اين در حالي است كه يهوديت با تغيير احكام شريعت موسي ـ عليه السلام ـ و مسيحيت با ترك آن به نوعي اباحيگري دچار شدهاند و پيروان دو دين نه تنها برنامه عملي براي هدايت و رستگاري انسان در حوزه فردي ندارند و تنها به برخي از سنتهاي برگرفته از بتپرستان و مشركان قبل از خود اكتفا مي كنند بلكه در حوزه اجتماع نيز برنامهاي براي اداره جامعه ندارند و در طول تاريخ سر در آستان مكاتب مختلف سياسي و فلسفي ساييده و «ايسم»هاي متعددي را تجربه كردهاند و در نهايت سكولاريسم را تنها راه نجات خود يافته و به صراحت خود را از ارائه برنامهاي براي اداره جامعه عاجز اعلام كردهاند. امتياز سوم: پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ قبل از وفات خويش دو عامل مهم را به جامعه اسلامي معرفي كردند كه حافظ دين اسلام هستند و در صورت پيروي مسلمانان از اين دو هرگز گمراه نخواهند شد. آن دو عامل چيزي جز ثقل اكبر يعني قرآن كريم و ثقل اصغر كه همان اهل بيت عصمت و طهارت باشد، نيست. آن حضرت در اين باره ميفرمايد: «من در ميان شما دو ثقل را باقي ميگذارم اگر به آن دو تمسك كنيد، گمراه نمي شويد: كتاب خداوند و عترت و اهل بيتم و اين دو از همديگر جدا نميشوند تا در حوض بر من وارد شوند.» همين دو عامل باعث شده است كه دين اسلام كه مكتب فروزان شيعه نماد كامل آن است از تحريف بازماند و مايه هدايت انسانها باشد؛ اما مسيحيت و يهوديت از اين دو عامل مهم يعني كتاب وحي كه مصون از تحريف باشد و هم چنين امامان و پيشوايان معصومي كه مفسر دين باشند، بيبهره هستند و همين امر باعث شده تا ديني كه از سوي حضرت موسي و عيسي تبليغ شده بود از بين برود. خود يهوديان معتقدند كه تورات و سايركتابهاي مقدس آنها در حمله پادشاه بابل به فلسطين از بين رفت و سالهاي متمادي در بين آنها كتابي نبود تا اين كه عزراء كتابي به نام تورات بر آنها قرائت كرد. توماس ميشل در اين زمينه مينويسد: «تورات در طول نسلها پديد آمده است. در ابتدا روايتهايي وجود داشت كه قوم يهود آنها را به طور شفاهي به يكديگر منتقل ميكردند، سپس روايات مذكور در چند مجموعه نوشته شد كه برخي از آنها در باب تاريخ و برخي در باب احكام بود. سرانجام در قرن پنجم قبل از ميلاد اين مجموعهها در يك كتاب گرد آمد. كساني كه در اين كار طولاني و پيچيده شركت كردند، بسيار بودند و نام اكثريت قاطع آنها را تاريخ فراموش كرده است.» كتابهاي مقدس مسيحيت تاريخي تاريكتر از تورات دارد؛ زيرا هيچ كدام از اناجيل موجود ادعا نميكنند كه كتاب وحي هستند و همان كتابي ميباشند كه برحضرت عيسي وحي شده، بلكه مدعي نوشتن زندگي نامه حضرت عيسي هستند و تنها در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم ميلادي بود كه چهار انجيل از ميان بيش از صد انجيل برگزيده شده و به عنوان كتاب رسمي مسيحيان پذيرفته شدند. امتیاز چهارم : جهاني بودن دين اسلام: از ضروريات اين آيين الهي جهانی بودن آن است و محدود به منطقه جغرافيايي و قوم خاصّي نبوده است. و لذا، پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) به سران كشورهايي مانند: قيصر روم، پادشاه ايران و فرمانروايان مصر و... نامه نوشتند و همه را دعوت به پذيرفتن دين اسلام كرده و از پيامدهاي كفر بر حذر داشتند. و اگر دين اسلام، جهاني نبود چنين دعوتي عمومي انجام نمي گرفت و ساير اقوام و امتها هم عذري براي عدم پذيرش مي داشتند. بنابراين، نمي توان بين ايمان به اسلام و ضرورت عمل بر طبق اين شريعت الهي تفكيكي قايل شد و در نتيجه كسي يا كساني را از اين آيين الهي مستثني دانست. اما دین یهودیت از نظر یهودیان اختصاص به قوم یهود دارد و غیر یهوديان را به این دین دعوت نمی کنند. آيات قرآني نيز دين اسلام را براي هدايت تمام مردم مي داند (اِنْ هُوَ اِلاّ ذكرٌ لِلعالَمِين) در اين آيه تأكيد شده است كه قرآن و پيامبر براي جهانيان نازل شده است. ودر آيه ديگر خبر از پيروزي دين جهاني اسلام، بر همه اديان خبر داده و مي فرمايد: هو الذي ارسل رسوله بالهُدي و دين الحقِّ لِيَظْهِرَةُ لي الّذين كُلِّهِ؛ «او كسي است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد.» امتیاز و برتری پنجم: كامل بودن دین اسلام: يكي از ويژگيهاي دين اسلام كامل بودن آن است. دليل آن هم آيه قرآن است: اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم و اخشون اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام ديناً؛ «امروز كافران از دين شما نااميد شدند از آنها نترسيد و از من بترسيد، امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام ساختم و از اسلام به عنوان يك دين براي شما راضي شدم.» در آيه از اتمام نعمت و اكمال دين سخن به ميان آمده است و طبق اين آيه دين در يك روز خاص به كمال مي رسد كه مراد از اين روز روزي است كه پيامبر علي(عليه السلام) را به امامت بر ميگزيند يعني پس از طرح مجموعه اي از معارف و احكام يك چيزي باقي مي ماند كه بايد مطرح شود تا دين به كمال خود برسد و آن هم امر امامت است. البته کامل بودن دین اسلام را از آموزه های قرآنی وروایات معصومین در ابعاد مختلف نیاز های بشری به راحتی می توان به دست آورد. یعنی قرآن و روایات معصومین به نیازهای بشر چه در بعد مادی و دنیوی از قبیل مسائل اقتصادی ، اجتماعی، علمی، نظامی و سیاسی و چه در بعد معنوی ازقبیل عبادات، مسائل اخلاقی و عرفانی و عقاید مطابق با موازین و معیار های عقلی و امثال اینها به تمام و کمال پرداخته اند که در دین یهودیت و مسیحیت یک صدم آن هم به چشم نمی خورد. بنا بر این کمال دین اسلام مستلزم جامعیت آن هم می باشد. پس جامعيت دين اسلام برتری دیگری است که نسبت به دین یهودیت و مسیحیت دارد. قرآن هم به این مطلب تاکید کرده و می فرماید: يوم نَبعثُ في كُلّ اُمة شهيداً عليهم مّن أنفسهم و جئنابك شهيداً علي هؤلاء و نزّلنا عليك الكتب تبياناً لكلّ شيء و هدي و رحمة و بُشري للمُسلمين؛ (به ياد آوريد) روزي را كه از هر امتي، گواهي از خودشان بر آنها بر مي انگيزيم و تو را گواه بر آنان قرار مي دهيم. و ما اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز، و مايه هدايت و رحمت و بشارت براي مسلمانان است.» يعني قرآن بيانگر و روشنگر همه امور است كه نظر صحيح آن است كه قرآن بيانگر همه مسايل مربوط به هدايت انسان است. امتیاز و برتری ششم: ثابت و جاودانه بودن دين اسلام در قرآن از دين الهي به عنوان اسلام ياد شده و درباره ثبات آن براهين اقامه شده است كه به جهت اختصار به بعضي از براهين اشاره ميشود: 1ـ برهان اولي كه براي ثبات دين اقامه شده است، مبتني بر مبدأ فاعل دين است. اين برهان از انضمام دو آيه حاصل مي شود. آيه اول مي فرمايد: اِن الذين عند الله الاسلام يعني تسليم و انقياد در برابر حق تنها ديني است كه در نزد خداوند به رسميت شناخته شده است و آيه دوم نيز مي فرمايد: ما عندكم ينفَدُ و ما عند اللّه باق يعني آنچه در نزد شماست فناپذير و از بين رفتني است و آنچه در نزد خدا است هميشگي و باقي است. ملحض برهان اين است كه دين اسلام نزد خداوند است و آنچه در نزد خداوند است باقي است، پس دين اسلام باقي است. 2ـ دين برهان مبتني بر فطرت انساني است به اين بيان كه اسلام براي پرورش و شكوفايي فطرت انساني نازل شده است و فطرت انساني امري ثابت و تغيير ناپذير است چنانكه فطرت اصيل همه انسانها متحد است آنچه كه در زندگي انسان محل تغيير است آداب، عادات و رسومي است كه متعلق به طبيعت و زندگي مادي است. اما ساختار دروني و روحي انسان كه امري خدا خواه و خدا طلب است ثابت و مشترك بين همگان است، پس ديني كه براي تربيت فطرت انسانها تنظيم مي شود ثابت و مشترك خواهد بود. به طور کلی میتوان ویژگیهای دین ثابت و جاودان در اومر زیر خلاصه نمود: 1ـ توجه به انسان شناسي: دين جامع بايد از انسان شناسي عميق برخوردار باشد و در اين دين به تمام ابعاد انسان توجه شده باشد. يعني از معماهاي وجود انسان، جايگاه انسان در هستي، عوامل تكامل انسان، نيازهاي انسان و راههاي ارضاي آنها، روش رشد انسان در ارتباطهاي انسان يعني رابطه انسان با خود، خدا، طبيعت و ديگران و سنتهاي الهي حاكم بر حيات فردي و جمعي انسان سخن بگويد. 2ـ هماهنگي با فطرت: اگر بنا شود كه دين براي تمام اعصار داراي پيام باشد بايد دستورات آن مطابق با فطرت باشد. 3ـ سهولت و سادگي: دستورالعمل دين جاويد و جامع، بايد آسان باشد زيرا كه دين براي همه افراد بشر در تمام زمانها آمده است پس بايد به گونه اي باشد كه التزام به آنها عسر و حرجي را براي مكلفين ايجاد نكند يُريدُ اللّهُ بِكُم اليُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُم العُسْر ؛ «خداوند راحتي شما را مي خواهد نه زحمت شما را.» 4ـ انعطاف پذيري: دين ثابت و جامع بايد انعطاف پذير باشد تا بتواند نيازهاي همه اعصار را جوابگو باشد. 5ـ عقلاني بودن: تعاليم دين جامع و جاودانه بايد بر مبناي عقل و منطق باشد. عقايد و احكام نيز مبتني بر مصالح باشد كه زمينه ساز تكامل انسان قرار گيرد. دین اسلام دارای تمام این ویزگی ها می باشد و در دین یهود و مسیحیت این ویزگیها جایگاهی ندارد. نتيجه در پايان ميتوان نتيجه گرفت كه دين اسلام از حيث جهان بيني و اعتقادي برنامه كاملي ارايه كرده و از انحرافاتي كه مسيحيان و يهوديان در اين زمينه دچار آن شدهاند مصون مانده است. هم چنين دين اسلام از حيث عملي و ايدئولوژي برنامه كاملي را براي هدايت انسانها در حوزه فردي و اجتماعي ارايه كرده و كاملترين برنامه زندگي را معرفي ميكند. برخلاف اديان مسيحي و يهودي كه در هر دو حوزه عاجز بوده و ريزهخوار مكاتب ديگر هستند و در نهايت اين كه دين اسلام به دليل داشتن معجزه جاودان به نام قرآن و امامان معصوم پويا و زنده است و از تحريف صاحبان زر و زور و تزوير در امان مانده ولي اديان ديگر به خصوص مسيحيت و يهوديت فاقد اين دو عنصر بوده و در همان ابتدا به دست صاحبان قدرت و شياطين تحريف شده از بين رفتهاند و آنچه امروز باقي مانده به درد جامعه بشري نميخورد و مسيحيان و يهوديان در حوزه فردي و اجتماعي چارهاي جز پناه بردن به عرفان هندي و مكاتب اومانيسم، ليبراليسم و... ندارند. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.