معنای جذبه /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

منظور از جذبه در عرفان چیست؟؟


در پاسخ به پرسش شما دوست گرامی پاره ای از بیانات آیت الله جوادی آملی را در توضیح جذبه در چند بند بیان می کنیم:حضرت آیه الله جوادی در کتاب «شمس الوحی تبریزی» می فرمایند:الف- گاهى نسیم روح بخش و جان افزایى از جانب حضرت «رب ودود» وزیدن مى گیرد و چون مغناطیسى بر جان و روح تأثیر مى گذارد که از آن به جذبه و یا جذبه رحمانی و یا جذبه روحانی تعبیر می کنند . ب- نورانیت دل و متوجه کردن قلب و روح به قبله یاد و ذکر خدا و داشتن مراقبه و محاسبه و نظارت کامل بر نیات و افکار و اعمال و اخلاق، زمینه ساز این جذبه است .ج- علاّمه طباطبایی همانند برخی از بزرگان اهل معرفت معتقد بود که پویندگان راه خدا چهار گروه اند:1. مجذوب محض: این گروه مانند تشنه ای که راهی طولانی را می پیماید تا به سرچشمه زلال برسد و خود را سیراب سازد، در تمام مسیر سلوک، از جذبه الهی بهره مندند و همه مراحل آغاز، میانه و پایان راه را با همان جذبه می پیمایند. این دسته از شیفتگان، مسئله انس و تقرّب خداوند را در مدرسه و از راه برهان و دلیل نیاموخته اند و علم حصولی را سایه و علم شهودی را شمس می دانند و بر این باورند که با طلوع شمسِ شهود، مجالی برای سایه علم حصولی نخواهد ماند و عشق را آفتاب و عقل را سایه می دانند.بشوی اوراق اگر همدرس مایی ٭٭٭٭ که علم عشق در دفتر نباشد2. سالک محض: این گروه از جذبه محروم مانده و از آغاز تا پایان راه، به گفتن و نوشتن و صور ذهنیّه و تفهیم و تفهّم از راه کتاب و درس مشغول اند و به بحث و فحص‌های نوشتاری و گفتاری می پردازند؛ اگر هم چیزی را در کتاب و دفتر نیافتند، خود را نمی‌کاوند و از خود جوششی ندارند. ممکن است چندین بار کتابی را تدریس و عمری را در حوزه یا دانشگاه به تألیف و تدریس سپری کنند و به تحقیق و نگارش بپردازند و با گفتن و نوشتن و نشر، به تبلیغ و ارشاد مشغول باشند؛ امّا مانند کسانی که از دور گلی را می بینند و تنها بوی ضعیفی از آن به مشامشان می رسد، سود و بهره چندانی نصیبشان نمی شود. آنان گاه ممکن است در پایان عمرشان بر اثر برخی از بیماری‌ها همه اندوخته های علمی از یادشان برود: ﴿ومِنکُم مَن یُرَدُّ اِلی اَرذَلِ العُمُرِ لِکَیلا یَعلَمَ مِن بَعدِ عِلمٍ شَیْءا﴾ و اگر هم توفیقی بیابند، تنها حدیث دوست را تکرار کنند:آنها که خوانده ام همه از یاد من برفت ٭٭٭٭ الاّ حدیث دوست که تکرار می کنم3. مجذوب سالک: این گروه، نخست بارقه ای الهی جانشان را روشن و مجذوبشان می کند و حالی به آنان دست می دهد و شوقی می یابند که دست‌مایه سلوکشان می شود؛ ولی دیری نمی پاید و از بین می رود و راه را با سلوک ادامه می دهند و پیمودن راه بر آنان بسی مشکل می نماید:ألا یا أیّها السّاقی أدر کأساً و ناولها ٭٭٭٭ که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلهامثلاً با دیدن صحنه شهادتِ یک شهید، در عده ای حال و جذبه ای پدید می آید؛ ولی وقتی به جانب جبهه حرکت می کنند، دیگر آن جذبه و شور و شعف و شوق رخت بربسته و راههای پرپیچ و خم، یکی پس از دیگری رخ می نماید و کار جهاد با دشمن مهاجم را مشکل می سازد.4. سالک مجذوب: این گروه، سالکانی هستند که نخست در مسیر سلوک قرار می‌گیرند و با تأنّی و دشواری، راه می پیمایند و در اثنای سیر و سلوک، ناگهان بارقه عشق الهی نصیبشان می شود و جانشان را روشن می کند و بقیه راه را با جذبه الهی می پیمایند.جناب علاّمهِ از این گروه بود؛ در آغاز تحصیل، از درس و بحث مدرسه طرفی کامل نمی‌بست؛ اما ناگهان بنا به نوشته خودشان، یکباره عنایت خدایی دستگیرشان شد و تحوّلی ایجاد کرد که در خود یک نوع شیفتگی و بی تابی نسبت به تحصیل معارف الهی یافتند، به طوری که از همان روز تا پایان ایّام تحصیل که سالیان متمادی طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکّر، احساس خستگی و دلسردی نکردند و زشت و زیبای جهان را در راه آن به کناری نهادند.(برگرفته از کتاب شمس الوحی‌تبریزی،حضرت آیت الله جوادی آملی،ص299)با توجه به مطالبی که گفته شد جذبه مقدماتی لازم دارد و صرف انجام یک یا چند دستور العمل نمی‌توان به جذبه دست پیدا کرد و می‌توان از مقدمات اولیه آن انجام واجبات و ترک محرمات را برشمرد که به طور قطع از انجام مستحبات مقدم است. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image