احکام / اصطلاحات فقهی / واژه های فقهی / وام / ربا /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

در بحث وام های ربوی، چه تفاوتی میان «شرط» و «داعی» وجود دارد و آیا وام دادن به انگیزه سود (نه به شرط سود) موجب ربوی شدن وام می شود؟


نکته مهمى که در بحث ربا باید به آن توجّه داشت، تفاوت «شرط اضافی» و «انگیزه سود» است. شرط آن است که جزء قرارداد معامله باشد، حال یا به صراحت و در موقع قرارداد ذکر شود و یا به صورت مبنىٌ علیه العقد باشد؛ یعنی شرط آن قبل از عقد مطرح شود و عقد بنابر آن خوانده شود و به هر حال جز قرارداد است. اما «داعى»؛ (انگیزه) آن است که چیزى ضمن قرارداد ذکر نشود و حق طلبکارى نداشته باشد، ولى توجه به آن، انگیزه او در انجام کار است، در حالى که هیچ شرطى، نه به صراحت و در متن قرارداد و نه به صورت شرط مبنى علیه العقد ذکر نشده است. آنچه قرض را به ربا تبدیل نموده و در آیات و روایات تحریم شده است همان شرط زیادی است؛ لکن انگیزه و داعی سود در قرض موجب تحریم آن نمی گردد کما این که در روایت جمیل بن دراج، از امام صادق(علیه السلام) آمده است که: «قالَ: قُلْتُ لَهُ: اَصْلَحَکَ اللهُ اِنّا نُخالِطُ نَفَراً مِنْ اَهْلِ السَّوادِ(1) فَنُقْرِضُهُمُ الْقَرْضَ وَیَصْرِفُونَ اِلَیْنا غَلاّتِهِ فَنَبیعُها لَهُمْ بِاَجْر و َلَنا فی ذلِکَ مَنْفَعَةٌ، فَقالَ: لابَاْسَ»؛ (به امام(علیه السلام) عرض کردم خداوند شما را به سلامت دارد، ما با گروهى از مردم عراق رفت و آمد داریم، وامى به آنها مى دهیم آنها نیز غلات خود را براى فروش به ما مى دهند و سودى از آن به ما مى رسد فرمود: اشکال ندارد).(2) اشاره به اینکه چون انجام چنین کارى را بر آنها شرط نکرده اید، اشکالى ندارد و هرگاه فروش غلات به صورت شرط در قرارداد وام ذکر مى شد ربا و حرام بود، و این از قبیل شرط فعل است. ولى چون این مسأله به صورت شرط نبوده است، لذا امام(علیه السلام) مى فرماید اشکالى ندارد. قابل توجه اینکه در ذیل این روایت آمده است: «اگر آنها غلاتشان را به ما ندهند که بفروشیم، به آنها قرض نمى دهیم». این جملات نشان مى دهد که انگیزه آنها زیادى فعلیّه بوده است، نه اینکه به صراحت این شرط را با وام گیرنده کرده باشند و الاّ ربا و حرام است. پی‌‌‌نوشت‌ها: (1). مراد از این جمله، ترجمه تحت اللفظى آن نیست؛ چرا که مناسب شأن امامت نیست، بلکه در عرف عرب نوعى دعاست که به معناى تقاضاى سلامتى از خداوند براى امام است و منظور از اهل سواد کشور عراق است؛ در عربستان چون زمین هاى خشک و بى آب و علف و درخت وجود دارد به سرزمین آن، ارض بیاض یعنى زمین سفید گفته مى شود و در مقابل چون سرزمین عراق داراى درخت و نخل است و از دور سیاه به نظر مى رسد، آن را ارض سواد یعنى زمین سیاه مى گویند و بدین جهت است که مردم عراق را اهل سواد مى نامند. (2). من لا یحضره الفقیه‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین‏، قم،‏ 1413 قمری‏، چاپ دوم‏، ج ‏3، ص 283، باب (الربا)؛ تهذیب الأحکام، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق / مصحح: خرسان، حسن‏، دار الکتب الإسلامیة‏، تهران، 1407 قمری‏، چاپ چهارم‏‏، ج ‏6، ص 204، باب (القرض و أحکامه). منبع: ربا و بانکدارى اسلامى‏، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ‏ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‏، 1380 شمسی، چاپ: اول‏، ص 74. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image