ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

نظر امام خميني و استاد مطهري در مورد تصوف چيست؟


آنچه مسلم است اين که در صدر اسلام ميان امت اسلام خبري از تصوف نبود، يعني گروهي يا فرقهاي که عقايد صوفيانه داشتهباشند و به اين نام معروف باشند، مطرح نبود به طوري که امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايند: «ابو هاشم جداً فاسد العقيده است، او به بدعت، مذهبي اختراع کرد به آن تصوف گفته ميشود و آن را فرار گاهي به عقيده ناپاک خود ساخت. در اين حديث امام ـ عليه السلام ـ بنيانگذار فکر تصوف و فاسد بودن اين فکر را بيان مي کند و در حديث ديگر امام عسکري ـ عليه السلام ـ در رابطه با صوفيان مي فرمايد: صوفيان از مخالفان ما هستند و طريقه ايشان با طريقه ما مغايرت دارد و آنان نيستند مگر نصارا و مجوس اين امت. و غير از اينها احاديث ديگري در اين رابطه وارد شده که در همه آنها صوفيگري مورد مذمت قرار گرفته است. با پيروي از امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ بزرگان دين ما همچون امام خميني(ره) و استاد شهيد مطهري راه امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ را پيموده، نظرا وعملا تصوف را مورد نکوهش قرار دادهاند. گرچه کتاب مخصوصي در رابطه با تصوف ننوشته اند، امّا در لا بلاي نوشته هايشان مباحثي را مطرح کردند که نشان ميدهد فکر وعمل متصوفه را مردود ميدانند. حضرت امام(ره) در کتاب سر الصلاة ميفرمايد: آنچه پيش اهل تصوف معروف است که نماز وسيله معراج وصول سالک است و پس از وصول سالک مستغني از خيال رسوم گردد، امر باطل بي اصلي و خام بي مغزي است که با مسلک اهل الله و اصحاب قلوب مخالف است و از جهل به مقامات اهل معرفت و کمالات اولياء صادر شده است. و در کتاب چهل حديث به بعضي رفتارهاي ناپسند صوفيان ميپردازد که قريب به مضمون سخناني است که در سر الصلاة آمده. و در ديوان خود در چند بيت ناراحتي خود را از تصوف بيان ميکند: از صوفيها صفا نديدم هرگز زين طايفه من وفا نديدم هرگز صوفي از وصل دوست بي خبر است صوفي بي صفا نمي خواهم از اين نوع مباحث در ساير کتابهاي ايشان هم به چشم ميخورد که معلوم ميشود (امام (ره ) بين عرفان حقيقي و تصوف فرق قائل است که عرفان و اهلش را مدح و تصوف و صوفيان را مورد مذمت قرار ميدهد. استاد مطهري هم مثل حضرت امام (ره) راه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ را سرمشق قرار داده است گرچه مباحث مبسوطي از ايشان در اين رابطه موجود نيست، امّا در چند جا اشاراتي مختصر به رفتار صوفيان دارد، آنجايي که به مراحل عبوديت ميپردازد ميفرمايند: هيچ چيزي مانند عبادت که اساسش توجه به خداست نميباشد. رياضت کشان از راههاي ديگر وارد ميشوند و حداکثر اين است که از راه مهمل گذاشتن زندگي و ستم بر بدن، اندکي به اين دست مييابند ولي اسلام از راه عبادت ـ بدون اين که نيازي به آن کارهاي ناروا باشد ـ اين نتيجه را تأمين ميکند. و در جائي وقتي ديدگاهها در مورد عرفان را بيان ميکند، بعد از قول سوّم که بعضي افکار و اعمال عرفاني را قبول دارند و بعضي را مردود، ميفرمايد: نظر من هم همين قول سوّم است و در ادامه مينويسد: عرفان عملي بالاخص آنجا که جنبه فرقه اي پيدا ميکند، بدعتها و انحرافات زيادي ميتوان يافت که با کتاب الله و با سنت معتبر وفق نميدهد. پس با توجه به اشارات مختصري که به افکار و اعمال صوفيان دارند و مباحث مفصلي که از عرفان حقيقي در کتاب هاي خود به يادگار گذاشته اند و رفتار عملي اين دو بزرگوار به وضوح نشان ميدهد که مسلک تصوف مسلک ناصحيح است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image