سیاست /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

بین اسلام و دموکراسي چه نسبتی برقرار است؟ چرادر بعضي کشورهای اسلامی که در اصطلاح اسلام حاکم است، دموکراسي وجود ندارد؟


پاسخ اين سئوال را با توضيح چند نکته مورد بررسي قرار مي دهيم: نکته اول: اگر دموکراسي را به عنوان روشي براي حکومت و اداره جامعه فارغ از مباني فکري و ارزش هاي غربي و ليبرالي حاکم بر آن در نظر بگيريم، اين طرز حکومت با اسلام سازگار بوده و اسلام به حاکميت قانون و مشارکت مردم توجه دارد اما اگر دموکراسي را با مباني فکري و ارزشي خاص آن در غرب در نظر بگيريم از آنجا که اين نوع دموکراسي با اصول و ارزش هاي ليبرالي گره خورده و آميخته با نگاههاي فلسفي و انسان شناختي خاصي است با اسلام به هيچ وجه سازگار نخواهد بود چه اينکه اين دموکراسي با ليبراليسم و اصولي مانند اومانيسم و سکولاريسم پيوند عميقي دارد که با اسلام متناقض است. بنابراين بررسي جايگاه دموکراسي در اسلام و رابطه اين دو به نوع تلقي ما از دموکراسي بستگي دارد. نکته دوم: دموکراسي چه از نوع غربي و چه به معناي سازگار با اسلام محدود به چارچوب و ارزش هايي است با اين تفاوت که در دموکراسي غربي چارچوب و ارزش هايي که دموکراسي را محدود مي کنند، ارزش ها و اصول ليبرالي است و حاکميت مردم در حدي نيست که اصول و ارزش هاي ليبرالي را مخدوش کند و در مردم سالاري ديني چارچوب و نظام ارزشي اي که دموکراسي را محدود مي کند، اصول و ارزش هاي اسلامي است و حاکميت مردم در چارچوب قواعد و ارزش هاي اسلامي واقع مي شود و آن مرزهايي که روش دموکراتيک را محدود مي کند توسط اسلام ترسيم مي شود. نکته سوم: اگر جوهر دموکراسي را مشارکت سياسي بدانيم بي شک اسلام از جمله مکاتبي است که بر مشارکت سياسي تأکيد شاياني دارد. برخي از مکانيزم هاي مشارکت سياسي در اسلام عبارتند از: 1. امر به معروف و نهي از منکر یانظارت ملي: امر به معروف و نهي از منکر يکي از شيوه هاي مشارکت سياسي است کنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ. 2. شورا و مشورت: وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَى اللّهِ. 3. النصيحة لائمه المسلمين: مسلمانان موظفند همواره خيرخواه پيشوايان خود باشند و در اين راه از ارائه پيشنهادها و انتقادهاي سازنده دريغ نورزند. 4. بيعت و انتخاب مردم: مسلمانان با بيعت و انتخاب خويش زمينه حاکميت و عينيت بخشيدن به حکومت اسلامي را فراهم مي نمايند و بدون بيعت و همراهي آنان زمينه تحقق حکومت اسلامي فراهم نخواهد شد و اين حاکي از جايگاه و نقش مردم در حکومت اسلام است. بنابراين همين طور که ملاحظه مي شود اسلام داراي ظرفيت بالايي از مشارکت و مردم سالاري است و بر اساس آموزه هاي اسلام مي توان حکومتي ديني و مردم سالار بنا نهاد. نکته چهارم: صرف داشتن ظرفيت بالاي مشارکت مردمي و مردم سالاري براي تحقق مردم سالاري کافي نبوده و در عرصه عمل و حکومت داري بايد از اين ظرفيت ها استفاده نمود و اين ظرفيت ها را به کار بست و اين همان نکته اي است که مشکل دموکراسي در حکومت هاي عرب مسلمان مي باشد که با وجود ظرفيت هاي بالاي اسلام براي دموکراسي و مردم سالاري و سيره و روش حکومتي پيامبر گرامي اسلام دراين زمينه و توجه ايشان به مشارکت و نقش مردم، شاهد حکومت هايي هستيم که در عين به ظاهر اسلامي بودن، توجه مناسب به نقش و آراء مردم نمي شود. اين در حالي است که شکل گيري حکومت جمهوري اسلامي ايران و بر پايي حکومت اسلامي و مردم سالار، توان و ظرفيت بالاي اسلام در تحقق مردم سالاري و دموکراسي را در معرض نمايش همگان گذارده و خط اصيل اسلام را آشکار ساخته است. در واقع تأکيد حکومت هاي عرب بر ظاهر اسلام و غافل شدن از آموزه هاي اصيل ديني و بي اعتنايي به تعاليم نوراني اسلام و بي توجهي به سيره حکومتي پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ميزان مشارکت مردم و جايگاه مردم در حکومت نبوي موجب شده که علي رغم توان و ظرفيت بالاي احکام اسلامي براي برپايي حکومت هاي مردم سالار شاهد حکومت هايي با سطح پايين مشارکت مردمي در اين کشور ها باشيم. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image