تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه

آيه مباركه "نَفَخْت‌ُ فِيه‌ِ مِن رُّوحِي‌" به چه حقيقتي اشاره دارد و اگر مراد روح خداوند مي‌باشد، آيا ممكن است كه خداوند از خود چيزي جدا كند و به انسان ببخشد و در مورد تجرد روح‌، اين كه روح مجرد است و به كمالات نياز ندارد (با توجه به معناي تجرد) پس چرا ما در زندگاني خود با فرا گرفتن مطالبي و رسيدن به مقامات علمي باز احساس نياز و ناقص بودن در تمام زمينه‌ها داريم‌؟ به عبارت ديگر، چه نيازي به كمالات داريم (معنوي و مادي‌)؟


نَفَخْت‌ُ فِيه‌ِ مِن رُّوحِي‌(حجر،29) بدين معنا نيست كه خدا چيزي از ذات خود به انسان القا كرده باشد، و روح انسان جزئي از خدا باشد، بلكه ـ چنان كه مفسران تصريح كرده‌اند(ر.ك‌: الميزان في تفسيرالقرآن‌، علامه سيد محمد حسين طباطبايي‌، ج 12، ص 155، انتشارات جامعه مدرسين‌.)ـ اضافه روح به ياي متكلم‌، تشريفي است‌; يعني از عظمت اين پديدة غير مادي كه روح نام دارد خبر مي‌دهد، و اين نوع استناد كم و بيش در غير زبان عربي نيز رواج دارد; براي مثال‌، هر گاه كارخانه‌اي كالالي باارزشي توليد كند، صاحب كارخانه آن را به خود نسبت مي‌دهد، ولي اگر كالاي معمولي و يا نامطلوب توليد كند، چندان ميلي براي انتساب آن به خويش در او به وجود نمي‌آيد; البته اين مثال از جهات مختلفي با موضوع بحث تفاوت بنيادين دارد ولي تا حدودي مسئله را به ذهن نزديك مي‌كند. نمونة ديگر را مي‌توان در زندگي روزمرة خود ببينيم‌; پدر وقتي مي‌خواهد از بدي فرزند گزارش كند، آن را به مادر نسبت مي‌دهد، ولي وقتي مي‌خواهد از هوش و ذكاوت او بگويد، به خود نسبت مي‌دهد. گويي خداي متعال مي‌خواهد مخاطبان خويش را به اهميت نقش روح در زندگي توجه دهد و از پيچيدگي خلقت آن خبر دهد; لذا آن را به خود نسبت داده است (روحي‌). ـ تجرد به معناي كمال مطلق نيست‌. روح به سبب تعلق به بدن مي‌تواند ارتقا يابد و به سوي كمال مطلق حركت كند.(ر.ك‌: پژوهش علوم انساني‌، فصلنامة دانشگاه قم‌، سال اول‌، ش 6، دكتر محمد كاظم شاكر، ص 8 به بعد و همان‌، ش 4، همو، ص 7 به بعد.) eporsesh.com .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image