اخلاق /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

نفاق به چه معناست؟ و منافق به چه کسی می‌گویند؟ خصوصیات افراد منافق چیست؟


واژه نفاق به معني دو رويي، و در اصطلاح دینی؛ پوشاندن كفر و آشكار كردن ايمان و نقطه مقابل وفاق است. اما اصطلاح منافق گاه يک صفت شخصيتي است و گاه يک بر چسب رفتاري؛ يعني گاه فردي از لحاظ شاكله شخصيتي (فکري، عقيدتي و رفتاري) دو يا چند چهره دارد؛ يعني عميقا به ضد آنچه که باور دارد، در ميان مردم رفتار مي‌کند؛ امّا در خلوت و آنجا که مانعي نيست، شخصيتي کاملا متفاوت دارد. مثلا در ظاهر خود را فردي مؤمن و پايبند به اخلاق و خير‌خواهي نشان مي‌دهد امّا در اعماق فکرش اصلا نه ايمان دارد و نه به اخلاق ملتزم است؛ از اين رو هرگاه مانعي وجود نداشته باشد کافرانه عمل مي کند. از سوي ديگر، گاهي منافق يک بر چسب رفتاري است، به اين معنا که فرد عميقا و از نظر شخصيتي در خلوت و جلوت تفاوتي ندارد. امّا به خاطر عللي، رفتار ظاهر و باطنش متفاوت است؛ مثلا فردي عميقا خدا باور و ملتزم به اخلاق اسلامي و انساني بوده و اين را در ظاهر کاملا نشان مي دهد امّا در خلوت، در اثر وسوسه نفس، فريب شيطان و.... کاري خلاف باورها و ارزش هايش مرتکب مي شود؛ اگر منافق به اين معنا باشد؛ همه انسان ها، جز معصومان و اولياي کامل الهي، کم و بيش به آن مبتلا هستند و گريزي هم از آن نيست؛ زيرا اگر در خلوت و جلوت به يک گونه عمل کنيم؛ پايه هاي اعتماد، صداقت امانت داري... سست گشته و امنيت و آرامش جامعه از ميان خواهد رفت. اما تفاوت کسي که منافق است با کسي که منافقانه عمل مي‌کند، در ابتداي امر، اين است که فرد منافق از رفتارهاي دو گانه و شخصيت دو گانه‌اش احساس گناه و عذاب وجدان ندارد؛ امّا آن که منافقانه عمل مي‌کند، پس از ارتکاب عملي که مخالف با ارزش ها و باورهاي اوست، دچار عذاب وجدان و احساس گناه شده و به توبه روي مي‌آورد. خداوند متعال در قرآن در آيات زيادي به منافقان و نفاق اشاره كرده و عذاب دردناکی برای آنها وعده داده است. از جمله در آية 101 سورة مباركه توبه چنين مي فرمايد: و من حولكم من الاعراب منافقون و من اهل المدينه مردوا علي النفاق لاتعلمهم، نحن نعلمهم سنعذهم مرتين ثم يردون الي عذاب عظيم. و از اعرابيان پيرامون شما و نيز از اهل مدينه منافقاني هستند كه به نفاق خو گرفته‌اند، تو آنان را نمي شناسي، ما ايشان را مي شناسيم دوبار عذابشان خواهيم كرد، سپس دچار عذابي سهمگين شوند. و نيز در آيه 97 و 77 سوره توبه به نفاق اشاره شده است كه در آيه 77 سوره توبه آمده: فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَی یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُواْ اللّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُواْ یَکْذِبُونَ (او نيز به خاطر آنكه وعده خويش را با خداوند خلاف كرده بودند و به خاطر آنكه دروغ مي‌گفتند، تا روزي كه به لقاي او برسند به دنبال آن داغ نفاق بر دلهايشان نهاد.) اما ویژگی‌های منافقان در قرآن کریم به این صورت بیان شده است: 1-عدم ایمان به خدا و روز قیامت خداوند مى گوید: بعضى از مردم هستند که مى گویند به خدا و روز قـیامت ایمان آورده ایم در حالى که ایمان ندارندومن الناس من یقول آمناباللّه و بالیوم الاخر و ماهم بمؤمنین. قرآن به این واقعیت اشاره مى کند که نفاق در واقع یکنوع بیمارى است. مى‌گوید: در دلهاى آنها بیمارى خاصى است فى قلوبهم مرض خداوند هم بربیمارى آنها مى افزاید فزادهم اللّه مرضا 2-آنها داعیه اصلاح طلبى دارند در حـالى که مفسد واقعى همانها هستند: هنگامى که به آنها گفته شود در روى زمین فساد نکنید، مـى گـویـنـد: مـا فـقـط اصـلاح کننده ایم و اذا قیل لهم لاتفسدوا فى الارض قالوا انما نحن مصلحون ما برنامه اى جز اصلاح در تمام زندگى خود نداشته ایم و نداریم !. قـرآن اضـافـه مى کند : بدانید اینها همان مفسدانند و برنامه اى جزفساد ندارند ولى خـودشان هم نمى فهمند. 3-آنها سفیه‌اند: آنها خود را عاقل و هوشیار و مؤمنان را سفیه وساده لوح و خوش باور مى پندارند، آن چنانکه قرآن مى گوید: هنگامى که به آنهاگفته مى شود ایمان بیاورید آنگونه که توده هاى مردم ایمان آورده اند، مى گویند: آیا ما همچون این سفیهان ایمان بیاوریم و اذا قیل لـهـم آمـنوا کما آمن الناس قالوا انـؤمن کما آمن السفهاء، قرآن در پاسخ آنها مى گوید: بدانید سفیهان واقعى اینها هستند اما نمى دانند. 4-سیمای منافقان مانند شب تـاریـک و آتشى درشب ظلمانى ( آیات 20-18 سوره بقره) قرآن می گوید:آنها مانند کسى هستند که آتشى (درشب ظلمانى) افروخته تا در پـرتـو نـور آن راه را از بـیراهه بشناسد و به منزل مقصود برسد«مثلهم کمثل الذى استوقد نارا» آنها کر هستند و گنگ و نابینا، و چون هیچ یک ازوسائل اصلى درک حـقایق را ندارند از راهشان باز نمى گردندصم بکم عمى فهم لایرجعون 5-عداوت باطنى و فقدان ایمان (سوره توبه ، آیات 80-50) قرآن می گوید: اگر نیکى به تو رسد آنها را ناراحت مى کند ان تصبک حسنة تسؤهم . و ایـن نـاراحـتـى دلیل عداوت باطنى و فقدان ایمان آنهاست ولى در مقابل اگرمصیبتى به تو بـرسـد و گـرفـتـار مشکلى شوى با خوشحالى مى‌گویند: ما از قبل پیش بینى چنین مسائلى را مـى کـردیـم وان تصبک مصیبة یقولوا قد اخذنا امرنا من قبل همچنین در آیه 57 سوره توبه بر این نکته تاکید می‌کند: لو یجدون ملجا او مغارات او مدخلا لولّوا الیه وهم یجمحون آنها چنان هستند که اگر پناهگاهى بـیـابـند، یا دسترسى به غارهایى در کوهها داشته باشند، یا بتوانند راهى در زیرزمین پیدا کنند، با سـرعـت هر چه بیشتر به سوى آن مى شتابند تا از شما دور شوند و بتوانند کینه و عدوات خود را آشکار سازند . 6- اعمال آنها بى روح و بى اثر است و هیچ گونه بهره اى از آن عایدشان نـمى شود.(سوره توبه ، آیات 80-50) 7- آنها خودخواه و بى منطق‌اند. آنها هرگز راضى به حق خود نیستند. هـر کس جیب آنها را پر کند عادل است و از او راضى هستند و هر کس به خاطر رعایت عدالت حق دیگران را به آنها نبخشد از او ناراضى مى شوند قرآن مـى‌گـوید: اگرسهمى به آنها داده شود راضیند و خـوشـحـال و تـو را مـجرى عدالت مى دانند هر چند استحقاق نداشته باشند فان اعطوا منها رضوا و اگـر چـیزى از آن به آنها داده نشود خشمگین مى شوند و تو را متهم به بى عدالتى مى کنند . 8- سوگند به دروغ جهت فریب مردم آنـهـا بـراى پـوشـانـدن چـهـره خود بسیارى از خلافکاریهاى خود را انکار مى‌کردند و با توسل به سـوگـندهاى دروغین مى‌خواستند مردم را فریب داده و از خود راضى کنند. قرآن مى‌گوید: آنها براى شما سوگند به خدا یاد مى‌کنند تا شما را راضى کنند یحلفون باللّه لکم لیرضوکم.روشـن است که هدف آنها از این سوگندها، بیان حقیقت نیست بلکه مى خواهند با فریب و نیرنگ چـهـره واقعیات را در نظرتان دگرگون جلوه دهند، و به مقاصد خود برسند. 9- آنـهـا مردم را به منکرات تشوق، و از نیکیها باز مى دارند. دائما سعى مى کنند که فساد همه جا را بگیرد، و معروف و نیکى ازجامعه برچیده شود. 10- انفاق نمی کنند، بخیل‌اند و در کار خیر کـارشکنی می‌کنند. آنها دستهایشان را مى بندند و یقبضون ایدیهم نه در راه خدا انفاق مى کنند، نه به کمک محرومان مى شتابند، و نه خویشاوند و آشنا از کمک مالى آنها بهره مى‌گیرند. روشـن اسـت آنـهـا چـون ایـمان به آخرت و نتایج و پاداش انفاق ندارند، دربذل اموال سخت بخیلند. آنها افرادى لجوج، بهانه جو، و ایـرادگـیـر، و کـارشکن هستند، هر کار مثبتى را با وصله هاى نامناسبى تحقیر کرده، و بد جلوه مى‌دهند. خداوند مى‌فرماید: آنها که به افراد نیکوکار مؤمنین در پرداختن صدقات و کمکهاى صادقانه، عیب مى‌گیرند، و مخصوصا آنها که افراد با ایمان تنگدست را که دسترسى جز به کمکهاى مختصر نـدارنـد، مسخره مى‌کنند، خداوند آنان را مسخره مى‌کند، وعذاب دردناک در انتظار آنهاست! 11-آنها خدا را فراموش کرده‌اند. تـمام اعمال و گفتار و رفتارشان نشان مى دهد که آنها خدا را فراموش کرده اند و نیز وضـع زنـدگـى آنها نشان مى دهد که خدا هم آنها را از برکات وتوفیقات و مواهب خود فراموش نموده نسوا اللّه فنسیهم 12-منافقان کم ظرفیتند! به هنگام ضعف و ناتوانى و فقر و پریشانى‌، چنان دم از ایمان مى زنند که هیچ کس باور نمى کند آنها روزى در صف منافقان قرار گیرند. امـا هـمین که به نوایى برسند چنان دست و پاى خود را گم کرده و غرق دنیاپرستى مى شوند که همه عهد و پیمانهاى خویش را با خدا به دست فراموشى مى‌سپارند. خداوند میگوید: بعضى از منافقان کسانى هستند که با خدا پیمان بسته‌اند که اگر از فضل و کـرم خـود بـه مـا مـرحـمت کند قطعا به نیازمندان کمک مى‌کنیم و از نیکوکاران خواهیم بود. ولى این سخن را تنها زمانى مى‌گفتند که دستشان از همه چیز تهى بود و به هنگامى که خـداونـد از فضل و رحمتش سرمایه هایى به آنان داد، بخل ورزیدند و سرپیچى کردند و رویگردان شدند فلما آتیهم من فضله بخلوا به وتولوا وهم معرضون 13- لحن گفتارشان پر است از کنایه ها و نیشها و تعبیرات موذیانه و منافقانه (سوره محمد آیات 32-30) در آیـه شـریـفه مى افزاید: و اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان مى دهیم‌، تا آنها را با قیافه هایشان بشناسى ولو نشا لاریناکهم فلعرفتهم بسیماهم .در چـهـره هـاى آنـهـا عـلامتى مى گذاریم که با مشاهده آن علامت از نفاقشان آگاه شوى ، و به راى العین آنها را ببینى .سـپـس مـى فرماید: هرچند مى توانى آنها را از طرز سخنانشان بشناسى و لتعرفنهم فى لحن القول یعنى این منافقان بیماردل را از کنایه ها و نیشها و تعبیرات موذیانه ومنافقانه شان مى توان شناخت. 14-دوگانگى ظاهر و باطن منافقان هر روز به رنگى در مى آیند و در میان هرجمعیتى با آنها هـم صدا مى شوند. قرآن کریم آنها را اینچنین توصیف می‌کند: هنگامى که افراد با ایمان را ملاقات کنند مى‌گویند ایـمان آوردیم اما هنگامى که با دوستان شیطان صفت خود به خلوتگاه مى‌روند مى گویند ما با شمائیم ! و اذا خـلـوا الى شیاطینهم قالوا انا معکم مـنـافـقـان دروغـگو هستند و به گفته خود ایمان ندارند واللّه یعلم انک لرسوله واللّه یشهد ان الـمـنــافـقـیـن لـکـاذبـون (سوره منافقین آیات 11-1) چـرا کـه آنها نمى خواستند، خبر ازرسالت پیامبر(ص) بدهند، بلکه مى‌خواستند از اعتقاد خود به نبوت او خبر دهند و مسلما در این خبر دروغگو بودند. از اینجا نخستین نشانه نفاق، روشن مى شود و آن دوگانگى ظاهر و باطن است که با زبان مؤکدا اظـهـار ایـمان مى‌کنند، ولى در دل آنها مطلقا خبرى از ایمان نیست، این دروغگوئى محور اصلى نفاق را تشکیل مى دهد. 15-بردلهاى آنها مهر نهاده شده و حقیقت را درک نمى کنند. (سوره منافقین آیات 11-1) این به خاطر آن است که آنـها نخست ایمان آوردند، سپس کافر شدند، و لذا بردلهاى آنها مهر نهاده شده و حقیقت را درک نمى کنند ذلک بانهم آمنوا ثم کفروا فطبع على قلوبهم فهم لا یفقهون. 16- از درک حقائق روشن غالبا محرومند (سوره منافقین آیات 11-1) 17- اجسامى بى‌روح، و صورتهائى بى معنى و هیکلهائى توخالى دارند، نه ازخود استقلالى، نه در درون نـور و صفائى و نه اراده و تصمیم محکم و ایمانى دارند، درست همچون چوبهائى خشک تکیه زده بر دیوار! از نـظر باطن، گوئى چوبهاى خشکى هستند که به دیوارتکیه داده شده اند کانهم خشب مسندة . (سوره منافقین آیات 11-1) آنها بی‌ریشه و توخالى هستند و توکل بر خدا و اعتماد بر نفس ندارند و هر فریادى از هر جا بلند شود آن را بر ضد خود مى‌پندارند یحسبون کل صیحة علیهم . تـرس و وحـشـتـى عجیب همیشه بر قلب و جان آنها حکم فرماست، و یک حالت سؤظن وبدبینى جانکاه سرتاسر روح آنها را فراگرفته است . 18- متکبر و مغرور هستند. هنگامى که به آنها گفته شود: بیائید تا رسول خدا براى شما استغفار کند، سرهاى خود را (از روى استهزا و کبر و غرور) تکان مى دهند و آنها را مى بینى که از سخنان تو اعراض کرده و تـکبر مى ورزند واذا قیل لهم تعـالوا یستغفر لکم رسول اللّه لووا رؤسهم ورایتهم یصدون وهم مستکبرون .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image