تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

چرا مختار ثقفي با وجود اينکه قصر حکومتي اش ماه ها تحت محاصره سپاهيان مصعب بن زبير بود، تلاش و اقدامي براي خروج یا فرار از قصر حکومتي اش نکرد.؟ آیا این اقدام، خود کشی نبوده است؟


مختار بن ابي عبيده ثقفي مردي شجاع بود که از چيزي نمي هراسيد و داراي عقلي وافر و در پاسخ دادن حاضر جواب بود و داراي خصلت هاي پسنديده و بسيار باسخاوت بود. استعدادي داشت که امور را بافراست و زيرکي به آساني درک مي کرد ـ داراي همتي بلند و همچنين تيزبين بود و در جنگ ها محکم و استوار. در دوستي با اهلبيت و دشمني با دشمنان شان زبانزد خاص و عام بود. مختار در دامن زني تربيت يافته بود که وقتي در گير و دار جنگ به او گفتند: بيا کمک کنيم از معرکه فرار کن! گفت: به خدا قسم اگر دستگير شوم و اسيرم کنند، برايم بهتر است که مرا به دوشت سوار کني و نجاتم دهي. چنين شخصيتي در مقابل دشمني همچون آل زبير و امويان و قاتلين سيدالشهداء مناسب مي ديد تا آخرين لحظه جنگ را مديريت کرده و حتي به پيروزي برسد. بر اساس نقل هاي تاريخي، مختار در طول مدت محاصره، چندين بار با زبيريان نبرد کرد. بنابر گزارش يعقوبي در ايام محاصره هر روز مختار و يارانش از قصر بيرون مي آمدند و محاربه مي کردند و سپس به قصر باز مي گشتند. سپس يکي از روزها مختار از قصر بيرون آمد و جنگ سختي با سپاه مصعب نمود تا اين که کشته شد و يارانش به قصر بازگشتند و در آن پناه گرفتند. دلايل عدم فرار مختار 1. اميد به پيروزي: او اميدوار بود که بتواند با استفاده از فنون نظامي و استعداد سياسي خود، در جنگ پيروز شود و اين گونه بينش از خصوصيات مردان بزرگ است. والا اگر از همان ابتداي محاصره خود را مي باخت و يا اين روحيه را نداشت در قيامش اصلاً موفقيتي به دست نمي آورد. 2. اميد به استمدادها: مقاومت مختار حتي در حالت محاصره به جهت استمداد وي از فرمانده معروف و نيرومند خويش، ابراهيم بن مالک اشتر فرماندار موصل بود و حتي نامه هايي هم براي او ارسال کرد و منتظر رسيدن کمک از طرف او بود. اما ابراهيم گويا به نامه هاي مختار ترتيب اثر نداد . اينکه ابراهیم بعد از کشته شدن مختار، همراه زبيريان عليه امويان جنگيد و در اين راه کشته شد، اين شائبه را به وجود مي آورد که احتمال دارد ابراهيم از مختار دلگير شده بود حالا علت اين دلگيري اعمال مختار بود يا تحريکات زبيريان، منابع به هر دو مورد اشاره کرده اند. 3. شهادت و مردانگي و عزتمندي: دليل ديگر که از گفته ها و بيانات خود مختار استفاده مي شود اين است که وي در قيام خود به اهداف خود رسيده بود که همان قصاص قاتلين سيدالشهداء بود و با توجه به روحيات اخلاقي که داشت، نمي خواست با فرار و يا تسليم شدن نام خود را بدنام کند. مختار در آخرين روز محاصره خطاب به ياران خود گفت: مطمئن باشيد که اين دشمنان تنها به خاطر من اينجا جمع نشده اند. چون شما نیز با آنها جنگيده ايد. آنها نسبت به هر يک يک شما خصومت و دشمني دارند و اگر به دستشان بيفتيد سر همه را از بدن جدا خواهند کرد. به جاي اين که تسليم شويم و به ذلت جان بسپاريم، بهتر است که مردانه حمله کنيم و خط محاصره را بشکنيم و بيرون رويم. اگر بميريم نام شرفت مندانه اي از خود باقي خواهيم گذاشت. و نيز گفت: اکنون به تنها راهي که ممکن است سبب نجات مان شود مي رويم و آن راه شجاعت و فداکاري است. به شما توصيه مي کنم به جاي اين که تسليم شويد، مقاومت کنيد. آخرالامر از ميان خواهيم رفت چه بهتر که با شرافت و سربلندي جان بدهيم. مختار خوب مي دانست پيروي از اهلبيت رسالت ، لازمه اش پيکار عليه ظلم است. آنان تسليم و فرار را يک نوع خيانت مي دانستند و نمي خواستند به اين ذلت تن دهند. لذا تصميم قطعي گرفتند که آخرين پيکار را عليه دشمن آغاز کنند. آنان پيرو امامي بودند که در حين سفر خود به کربلا فرمود: مي گوييد که او (يزيد) خون مرا خواهد ريخت و مرا از اين مي ترسانيد؛ غافل از آن که خون مظلوم چون ريخته شود خواهد جوشيد موج خواهد زد و امواج خروشانش ستم گران را در غرقاب فنا خواهد انداخت. لذا مختار و يارانش پيروزي کامل خويش را در جانبازي اخير خود که نشان دهنده روح پر قدرت و مبارزه جويانه آنان است مي دانستند. مي ديدند که در اين راه کشته شدن نيز هست. اما پيش رفتند زيرا آگاه بودند قهرماني که در راه حق کشته شود، خاطره جانبازيش در اذهان باقي مي ماند اما اگر خيانت کرد براي ابد از يادها محو مي گردد. بدون شک اقدام مختار خودکشي نبوده است. زيرا خودکشي و هلاک کردن نفس که در شرع مقدس اسلام حرام است، مربوط به جايي است که براي رهايي از مشکلات مادي و روحي و... فردی اقدام به هلاک خود کند. اما اگر انسان براي رهايي از ظلم و عدالت طلبي، عليه ظالم اقدام کند و در اين راه هم کشته شود نه تنها خودکشي نيست بلکه رسيدن به حيات جاويد و ابدي است. چه افتخاري براي انسان برتر و بالاتر از مرگ سرخ در سايه شمشير و شهادت در جهاد في سبيل الله.؟ انسان هاي والا و بزرگوار مايل نيستند مرگشان در بستر و يا ذلت و خواري باشد و بهترين مرگ را انتخاب مي کنند. آري مختار وقتي که ديد ياران در محاصره او حاضر نيستند مرگ پر افتخار و شهادت در راه خدا را بر ذلت و نکبت و تسليم ترجيح دهند. بنابراين خود تصميم گرفت و پس از اتمام حجت به ياران خود شهادت را برگزيد. مختار که تمام همت خود را در دفاع از ساهت مقدس اهلبيت و انتقام از خون شهيدان مظلوم کربلا به کار برد به هدف اصلي خود رسيده بود و حالا که در محاصره بود و آرزويي نداشت مرگ با عزت را انتخاب کرد. بنابراين مختار در مدت محاصره هم انتظار رسيدن نيروي کمکي از سوي ابراهيم را داشت و هم مي خواست با مديريت بحران، راه نجاتي براي خود و نيروهايش پيدا کند و در مراحل آخر حيات خود که ديد نيروهاي کمکي نرسيد با توجه به روحيات و شجاعت خود راه شهادت را پذيرفت و نخواست با فرار يا تسليم شدن ذلت و خواري را به جان خريده باشد. لذا با شهامت پاي در رکاب شهادت نهاد و عزتمندانه شهيد شد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image