کلام /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

چرا امام سجاد ـ عليه السلام ـ بيش از ساير معصومين ـ عليهم السلام ـ به دعا پرداختند و امام باقر و امام صادق ـ عليه السلام ـ به مکتوب سازي دستاوردهاي اسلام اقدام فرمودند؟ مقصودم اين است که چرا راه قيام خونين و صلح اعتراض آميز و... را پيش نگرفتند؟


از ويژگي هاي رهبران آگاه و لايق و شايسته، عملکرد مناسب آنان بر اساس مقتضيات زمان، مردم و نيازهاي اجتماعي آنان مي باشد. امامان معصوم ما رهبران الهي و سياسي و آگاه و شايسته ای بودند که در طول تاريخ عملکرد شان هم از جهت علمي و هم از جنبه عملي بر اساس مصالح امور مسلمين و به ويژه شيعيان بوده است. چنان چه در زيارت شريف جامعه کبيره مي خوانيم: «قادة الامم... ساسة العباد». پيشوايان شايسته امت ها و سياست مداران و مديران جامعه. «ساسة» جمع سايس است به معني مدبّر و کسي که امور مملکتي را از روي عقل و تدبير اداره کند و در هر کاري بصير و دانا و کار آزموده باشد. ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ هر يک در دوران زمامداري و خلافت الهي خود با دقت و کارداني و دانش الهي، مصالح امور اجتماعي و انفرادي بندگان خدا را سنجيده و بر طبق آن عمل نموده اند. در مسأله زمامداري خلق بخصوص در مأموريت هاي الهي چيزي مهم تر از حسن تدبير و کارداني براي نظم و برقراري حکومت عدل و داد در ميان مردم نيست و از اين جهت کسي که از طرف خداي سبحان به اين سمت منصوب مي شود، بايد بهترين سياستمدار و داناترين فرد در هر دوران باشد. چنان که انبياء ـ عليهم السلام ـ به ويژه رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ عالي ترين مقام و کارداني و سياست را دارا بوده چون اين امر لازمه مقام نبوت و ولايت است و جز از طريق تدبير و دانايي و سياست و کارداني که بر خواسته از دانش الهي مي باشد، امکان راهنمائي و هدايت بندگان ميسر نيست و بايد گفت که امر سياست يکي از مراتب مقام نبوت است که در نصب خلافت به اوصياء و امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ تفويض شده است و از همين جهت است که اسلام را، دين سياست خوانده اند. چون تمام پيشوايان و زمامداران آن در هر دوران با تدبير و سياست مدار بوده اند. و اگر توجه کنيم بعد از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ امامان ما چقدر مواجه با مخالفت ها و خلاف کاري ها و نفاق و دسته بندي ها بوده و از همه بالاتر، با طاغوتيان و حکّام به ناحق زمان خود در ستيز و پيکار بوده اند، و اگر کوچک ترين غفلتي در امر سياست و نگهداري دين به وجود مي آمد و اگر تدبير و کارداني آنان در راه حفظ اسلام نبود، چگونه دين خدا در مسير تکامل راه خود را طي مي نمود، نگاه به تاريخ اسلام و ائمه اطهار اين معنا را روشن مي سازد، بعد از رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که سياست نگهداري اسلام بدست تواناي امام علي ـ عليه السلام ـ افتاد و امام چگونه با انواع تدبير در برابر مشکلات و طوفان هاي شديد ايستادگي کرد. گاهي در ميدان مبارزه در مقام جنگ با اهل کفر و نفاق و ستم بود و گاهي در مقابل بعضي از حوادث به خاطر مصالح عمومي صلح مي کرد و اسلحه را به زمين مي گذاشت تا مبادا لطمه به دين خدا وارد شود. و زماني هم سياست آن بزرگوار چنين اقتضاء مي کرد که در گوشه اي آرام به تفسير آيات الهي و سنّت پيامبر بپردازد. کافي است در امر سياست امام علي ـ عليه السلام ـ به همان دستوري که به مالک اشتر در امر حکومت مصر داده است توجه شود. (عهدنامه مالک اشتر) اين سياست جهاني اسلام مختص امام علي ـ عليه السلام ـ نيست، بلکه امامان معصوم ما همگي در اين امر به وجوه گوناگون و شيوه هاي مختلف در دوران خلافت و امامت خود سياست هاي خاصي به کار برده اند. مثلا امام حسن ـ عليه السلام ـ در برابر آن همه ناروائي ها بردباري کرد، گويا سياست امام ـ عليه السلام ـ در آن ايام چنين اقتضاء مي کرد که براي تحکيم و حفظ اسلام در آن دوران پر هرج و مرج و پر آشوب، خونسردي و بردباري را پيش بگيرد و براي نگهداري اسلام و دين خدا راه مسالمت و صلح را در برابر منافقين و مخالفين اختيار کند. چنان چه خود آن بزرگوار درباره صلح خودش با معاويه مي گويد. و يا اينکه امام حسين ـ عليه السلام ـ براي برقراري و استقامت دين خدا بهترين سياست را راه مبارزه و مجاهده در برابر کفر و الحاد و خلفاء فاسد اموي دانسته، وارد ميدان کارزار شده است، همچنان که سياست امام حسن صلح را بر جنگ ترجيح داده سياست امام حسين نيز جنگ و پيکار را بر صلح و سازش مقدّم داشت، اما هر يک به نوبه خود براي نگهداري دين خدا و مکتب تشيع بهترين سياست را به کار بردند. امام سجّاد ـ عليه السلام ـ نيز همين روش يعني عملکرد بر اساس مصالح اسلام و مکتب تشيع را نصب العين خودش قرار داده و عملکرد آن بزرگوار از کربلا تا شام و سخنراني تاريخي او در مسجد جامع اموي در دمشق در معرفي اهل بيت و جنايات يزيد، که بنيان ستم و حکومت اموي را متزلزل ساخت، گواه اين مدعا است. پس از بازگشت از شام و اقامت آن حضرت در مدينه، معارفي که از آن حضرت در ميان شيعيان نشر يافت و از اين راه تشيع توسعه فراواني يافت که اثر آن در زمان امامت امام پنجم به ظهور پيوست، يقينا در راستاي تحقق همان اهدافي بود که امام حسن براي آن تن به صلح داد و امام حسين ـ عليه السلام ـ دست به قيام مسلحانه زد. معارفي که در صحيفه سجاديه که از آن به زبور آل محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ياد مي شود و دعايي که آن حضرت براي رزمندگان و مرزداران اسلام دارد، تا ابد پشت ستمگران و متجاوزان به مرزهاي دين را مي لرزاند. و همينطور برخورد عالمانه و مدبّرانه آن حضرت در قضيه حرّه و تجاوز سپاه يزيد به فرماندهي مسلم بن عقبه، که باعث شد کيان اسلام و امامت و اهل بيت محفوظ بماند. امام باقر و امام صادق ـ عليهما السلام ـ نيز بر اساس همين سياست کار خود را ادامه دادند. سيّد الشهدا بر اساس سياست الهي خويش دانست که شهادت و قيام اش در بقاء و استمرار اسلام اثر مفيد دارد، قيام کرد و شهيد شد و اثرش هنوز هم باقي است. امام صادق ـ عليه السلام ـ نيز مصلحت اسلام را در فرصتي که براي تعليم و تأسيس کانون علمي مناسب پيش آمد، ديد، به اين کار همّت گماشت. بغداد که کانون جنبش علمي اسلامي صدر اسلام است در زمان امام صادق بنا شد. آثار وجود و تدابير امام صادق ـ عليه السلام ـ است که مي بينيم شيعه، بر ساير فرق، در علوم و معارف اسلامي پيش قدم شد و يا لااقل دوش بدوش ديگران حرکت کرد و در همه رشته ها از ادب و تفسير و فقه و کلام و فلسفه و عرفان و نجوم و رياضي و تاريخ و جغرافيا، کتاب ها نوشت و رجال بزرگ بيرون داد و عالي ترين و نفيس ترين آثار علمي را به جهان تحويل داد. اگر امروز مي بينيم اصلاح طلباني، به رسميت شيعه بعد از هزار و اندي سال اقرار و اعتراف مي کنند به خاطر اين است که شيعه يک مکتب واقعي اسلامي است و آثار شيعي در هر رشته نشان مي دهد، که ديگر نمي توان اتّهامات سياسي به آن بست. اين آثار مولود ايمان و عقيده است. رسميت امروز شيعه معلول طرز کار و عمل آن روز امام باقر و امام صادق ـ عليهما السلام ـ است. همين طور بقيه امامان معصوم ـ عليهما السلام ـ که هر کدام در زمان خودش سياستمداران الهي بوده اند و سياست را عين ديانت مي دانستند. بنابراين تمام موضع گيري هاي آن بزرگواران برخواسته از سياست الهي شان و به حق و به نفع اسلام و مسلمين و بر اساس مصلحت بوده است، هر چند به مقتضاي زمان و شرايط اجتماعي، متفاوت و مختلف بوده است. اگر در مواردي نمي توانيم موضع ائمه را هضم و تحليل کنيم ضعف به خود ما بر مي گردد و بايد با تلاش و مطالعه در سيره و روش آنها اين نقيصه را جبران کنيم. بدون چشم مصلّح به خورشيد نگاه کردن به ضرر چشم تمام مي شود و ديد انسان را تاريک مي کند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image