سیاست /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

چگونه می توان برتری جمهوری اسلامی بررژيم پهلوی را ثابت کرد؟


بهتر بودن نظام جمهوري اسلامي در مقايسه با نظام شاهنشاهي از موضوعاتي است كه مثل روز روشن مي‌باشد، و قابل قياس با نظام منحط شاهنشاهي نمي‌باشد. از اين رو لازم است برای اين که موضوع روشن شود در اين جا ما مقايسه‌اي اجمالي از نظر سياسي، اجتماعي و فرهنگي، اقتصادي انجام ‌دهيم . از نظر سياسي: انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام راحل ـ رحمة الله عليه ـ باعث رسيدن ايران به استقلال سياسي شد، كه زيربنا و پايه رشد يك كشور در همة زمينه‌ها مي‌باشد. كشوري كه داراي استقلال نباشد، كشوري كه توان تصميم‌گيري در مسائل مهم خود را نداشته باشد و وابسته به بيگانگان باشد، يك چنين كشوري هيچگاه به پيشرفت واقعي و همه جانبه دست نمي‌يابد، نمونه‌هاي فراواني از دخالت بيگانگان در امور كشور در قبل از انقلاب وجود دارد. به گواه تاريخ، رضا خان را بيگانگان بر سر كار آوردند و سپس او را از مقام سلطنت خلع و محمّد رضا را جايگزين او كردند، خود شاه در خاطراتش مي‌گويد: متفقين صلاح كار شاه را در اين ديده بودند كه من جاي پدر بنشينم. يا در اسناد تاريخي آمده است كه وزارت خارجة آمريكا در نامه‌اي به انگلستان مي‌گويد شاه مايل است بداند از او چه مي‌خواهند و چه انتظاري دارند. او اين نغمه را ساز كرده است كه انگليسي‌ها سلسله قاجار را بيرون كردند، پدرش را آوردند پس پدرش را بيرون كردند، اكنون نيزمي‌توانند در صورتي كه مقتضي بدانند او را به نوبه خود بر سركار نگه دارند يا بركنار سازند. اگر آنها مي‌خواهند او بماند و مقام سلطنت و اختياراتي را كه قانون اساسي به آن تفويض كرده داشته باشد، بايد به او اطّلاع دهند. اگر هم مي‌خواهند برود بايد بي‌درنگ به او بگويند تا بتواند بي سر و صدا كشور را ترك كند. امروز جمهوري اسلامي ايران نه تنها اجازة دخالت بيگانگان در امور كشور را نمي‌دهد، بلكه با پشتوانة افكار عمومي مسلمانان جهان و حمايت‌هاي مردمي كشور تأثيرگذار در مسائل جهاني مي‌باشد، و در اقتدار ايران همين بس كه بارها و بارها قدرت‌هاي بزرگي همچون آمريكا به شكست سياست‌هايشان در مقابل ملّت ايران اعتراف كرده‌اند. در زمينة توسعة سياسي داخل كشور نيز وضع امروز با زمان قبل از انقلاب قابل مقايسه نيست، و همه مي‌دانند ما در زمان شاه انتخابات به معناي واقعي نداشتيم. وكلاء و نمايندگان مجلس از قبل انتخاب شده بودند و مردم هيچ نقشي در تصميم‌گيري‌هاي اساسي كشور نداشتند، شاه در كتاب انقلاب سفيد در فصل اصلاح قانون انتخابات در خصوص اعمال نفوذ بيگانگان در مهمترين ركن كشور، اعترافي نموده كه قابل توجّه مي‌باشد. او مي‌گويد بعد از رفتن پدرم (شهريور 1320) مدتي مديد كارها در ظاهر به دست يك عده ايراني ولي در عمل به دست سفارت انگلستان و قسمت ديگر به دست سفارت روس انجام مي‌گرفت. به طوري كه در كتاب مأموريت براي وطنم شرح دادم كه صبح مستشار سفارت انگلستان با يك ليست انتخاباتي به سراغ مراجع مربوط مي‌آمد ... متأسفانه من بيست سال تمام از دوران سلطنتم را با چنين مجلس‌هايي سرو كار داشتم. انقلاب اسلامي به رهبري امام راحل ـ رحمة الله عليه ـ حكومت را به دست مردم سپرد، اين مردم هستند كه در مورد سياست‌ها و مسائل مهم كشور تصميم مي‌گيرند. رهبري نظام به وسيلة خبرگاني كه مردم انتخاب مي‌كنند، انتخاب مي‌شود و رئيس جمهور و نمايندگان مجلس نيز با رأي مردم انتخاب مي‌شود. در زمينة فرهنگي و اجتماعي: رژيم شاه با بي‌توجّهي به هويت فرهنگي و ملّي و ترويج فرهنگ غربي، زمينه را جهت از خود بيگانگي جوانان فراهم مي‌آورد كه يكي از اصول اين سياست اسلام زدايي، و ضديت با روحانيت متعهد بود. با اشاعة فساد و فحشاء براي دور كردن قشر جوان كشور از اعتقادات اسلامي و سرگرم نمودن آنها كه از عوامل تضعيف روح آزادگي و باعث عقب نگه داشتن شخصيت انساني مي‌شد. زمينه را براي غارت كشور توسط ارباب‌هاي مفت خوار خارجي فراهم مي‌آورد. به طوري كه اين باور گسترش پيدا كرده كه ايراني نمي‌تواند. و ما هميشه محتاج فكر و صنايع خارجي هستيم به طوري كه در اسناد تاريخي آمده است كه در زمينة استفادة بي‌شمار از مستشاران خارجي مخصوصاً آمريكايي كشور در وضعيتي به سر مي‌برد كه والاسي وزير مختار آمريكا با افتخار به سافرولز معاون وزارت خارجه آمريكا تلگراف زد و نوشت «بزودي ما در وضعي خواهيم بود كه عملاً ايران را اداره خواهيم كرد.» در زمينة سياست‌ها و اقدامات فرهنگي رژيم شاه بايد گفت: اقدامات ضد مذهبي حكومت در دورة محمّد رضا شاه ادامه يافت وي نيز مانند پدرش با سياست‌هاي مختلف در پي تغيير فرهنگ ديني مردم ايران بود، و آداب و بدعت‌هاي ناسازگار با اعتقادات اسلامي را به جامعه تحميل مي‌كرد اين سياست‌ها همواره با مخالفت عالمان مذهبي روبرو مي‌شد. از نمونه‌هاي اين سياست ترويج آيين بهائيت بود در دوران محمّد رضا، بهائيت در ايران توسعة عجيبي يافت. افراد بهايي به پست‌ها و مقامهاي بالاي كشور رسيدند، مانند هويدا نخست وزير شاه كه بهايي بود و تعدادي از وزراي او. اهمّ اقدامات ضد اسلامي رژيم را به اين ترتيب مي‌توان توضيح داد: آزادي و بي بند و باري زياد از حدّ، رواج فساد و فحشاء و عدم مراعات عفت عمومي. (مانند جشن‌هاي شاهنشاهي شيراز) گسترش روزافزون كارخانجات شراب سازي و همزمان با واردات انواع شراب‌هاي خارجي توسط دربار، تأسيس قمارخانه‌هاي بزرگ با پروانة قانوني، تشكيل و گسترش مدارس مختلط، ارائة انواع مد البسه غربي از طريق تلويزيون و مجلات و ... كه عموماً در جهت همان سياست برهنگي و عفت زدايي و اسلام زدايي صورت مي‌گرفت. تغيير تاريخ اسلامي به تاريخ شاهنشاهي، و بازگشت به ارزش‌ها و سنّت‌هاي قبل از اسلام و ترويج و تبليغ آن از جمله اقدامات رژيم در اين زمينه است. در دوران شاه بخش عمده‌اي از فعاليت‌ها از طريق تنها حزب كشور، (حزب رستاخيز) به مسائل ايدئولوژيك و فرهنگي مربوط مي‌شد، دراين رابطه حزب، شاه را چونان رهبري معنوي و سياسي معرفي مي‌كرد. علماء را مورد حملة تبليغاتي قرار مي‌داد. ادارة اوقاف را تنها مرجع مجاز انتشار كتاب‌هاي مذهبي اعلام كرد، همچنين مسئلة كاپيتولاسيون و برتر شمردن عناصر وابسته به بيگانگان و ايرانيان غير مسلمان بر ايرانيان مسلمان بخشي از تلاش‌هاي رژيم شاه در رويارويي با فرهنگ اسلامي كشور و تغيير آن به شمار مي‌آيد. از نظر اقتصادي: با وجود مشكلات فراوان از قبيل جنگ تحميلي هشت ساله و تحريم‌هاي بين المللي، كشور توانسته است در زمينه‌هاي مختلف صنعتي و كشاورزي رشد چشمگيري داشته باشد، كه همه روزه شاهد احداث كارخانجات مختلف، و ايجاد سدها و موفقيت‌هاي علمي، تكنولوژي زيادي مي‌باشيم كه از نمونه‌هاي آن مي‌توان به خودكفايي در توليد گندم، دستيابي به فن‌آوري هسته‌اي و ... را نام برد. در زمان رژيم گذشته اقتصاد كشور را مي‌توان به دو مرحله تقسيم كرد: اول قبل از افزايش درآمدهاي نفتي به صورت سرسام آور كه مردم كشور در اين مرحله داراي سطح زندگي بسيار پايين و زير خطّ فقر قرار داشتند، به صورتي كه اگر از مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها سؤال شوند خواهند گفت: آنها غذاهايي مثل برنج و مرغ و ... را بسيار به ندرت و شايد فقط در شب عيد نوروز مي‌توانستند تهيه كنند و از امكاناتي مثل آب و برق و جاده و ... خبري نبوده است. مرحلة دوم: از دهة 1340 به بعد بود كه به علّت مسائلي از قبيل جنگ اعراب و اسرائيل و مسائل سياسي اقتصادي ديگر قيمت نفت يكباره افزايش چشمگيري پيدا كرد، اما رژيم شاه به جاي سرمايه‌گذاري اين درآمدها در بخش توليدي، به واردات بي‌روية كالاهاي مصرفي از قبيل پوشاك و ... پرداخت، كه هر چند باعث ارزان شدن اين قبيل كالاها شد، امّا باعث از بين رفتن توليدات داخلي گرديد و يا با ايجاد صنايع مونتاژ كه بيشتر آنها كارخانجات كالاهاي مصرفي بودند كشور در تأمين مواد اوليه قطعات يدكي، و نيروي انساني را بسته به خارج گرديد لذا اگر به آمار بانك مركزي رژيم در آن سالها نظري بيندازيم خواهيم ديد، كه چگونه حجم واردات كشور به سرعت نسبت به صادرات بالاتر مي‌رود و كشور روز به روز وابسته‌تر مي‌گردد. اقتصاد بيمار امروز كشور ما هنوز از تأثيرات سياست‌هاي نسنجيدة رژيم گذشته رنج مي‌برد. همچنين شاه با انجام اصلاحات ارضي باعث از بين رفتن ساختار اجتماعي كشور شد، روستاها كم‌كم تخليه شد، توليد محصولات كشاورزي پايين آمد و ايران خودكفا در زمينة محصولات غذايي وابسته به خارجيان شد، و با مهاجرت روز افزون روستاييان به شهرها، مشكلاتي همچون حاشيه نشيني، شغل‌هاي كاذب، رشد فرهنگ مصرف گرايي، گسترش ساختار دولت، و ايجاد تعارض‌هاي فرهنگي و اجتماعي به وجود آمد. مسائل بالا گوشه‌اي از ناكارآمدي‌ و مشكلاتي است كه رژيم منحوس پهلوي براي اين كشور به وجود آورد و نظام جمهوري اسلامي در راستاي جبران و ترميم اين مشكلات و ساختن ايراني آباد و اسلامي هر چند با مشكلات بسياري مواجه بوده است، امّا گامهاي بسياري برداشته است هر چند هنوز در آغاز راهيم. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image