قصاص و جنایت نکرده /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

آیا قصاص قبل از عمل جنایت که انجام توسط حضرت خضر علیه السلام شد درست بود ؟


درباره حضرت خضر دو نظر وجود دارد: 1- وى از اولیای الهی بوده و دارای علم به باطن و حقایق عالم، 2- وی ازانبیای الهی بوده است. در هر صورت در روایات آمده است، آن شخصی که موسی(ع) به ملاقات او در مجمع البحرین شتافت و حوادث عجیبی که در همراهی او مشاهده کرد حضرت خضر(ع) بوده است. هم چنین در روایات و اخبار آمده که او از همراهان ذوالقرنین بوده و در چشمه آب حیات خود را شستشو کرده است از همین جهت زنده است و مرگ در او راه ندارد (مگر به هنگام برقراری قیامت). تفصیل داستان موسی و خضر را می توانید در تفسیر سوره کهف مطالعه کنید.داستان حضرت خضر داستانی پیچیده است به حدی که حضرت موسی نیز با آن جلالت قدر و مقام عصمتش نتوانست از کار او سر در بیاورد و تا خود حضرت خضر حقیقت را بیان نکرده بود وی از حقیقت ماجرا خبردار نشد.مأموریت حضرت خضر مأموریتی ویژه بوده است که آن آشکار کردن علم خود بوده است، علمی که مبتنی بر علوم عادی نبوده و کاملا از جانب خدا بوده است. به این دلیل است که به حضرت موسی می فرماید: «انک لن تستطیع معی صبرا و کیف نصبر علی ما لم تحط به خبرا» (کهف، 67 -68)زیرا ظاهر اعمال و رفتار وی خلاف بوده و هیچ کس در برابر آن نمی توانسته صبر پیشه کند. همچنین از روایات بر می آید که کار حضرت خضر در این موارد برای تعلیم حضرت موسی بوده است تا بداند که از او نیز عالم تر در جهان هست و اگرچه وی در علوم شرعی اعلم مردم است، اما در علوم باطنی کسی هست که از وی اعلم است. بنابراین روش حضرت خضر (علیه السلام) قابل تعمیم نیست. اول: اگر دیگر انبیاء و اولیاء روش او را در موارد متعدد به کار برند در نزد مردم بد جلوه می کنند و مورد انکار مردم واقع می شوند زیرا از حقیقت آن مطلع نیستند و همه نیز همانند حضرت موسی نیستند که سخنان انبیاء و اولیاء را بدون چون و چرا بپذیرند. اگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آن دو نفر را می کشت، مردم اعتراض می کردند که آنها بی گناه کشته شده اند و پاسخ پیامبر اسلام نیز تنها برای مؤمنان واقعی پذیرفته شده بود. در صورتی که در زمان پیامبر اکرم، چهار گروه زندگی می کردند: 1- مشرکان 2- مؤمنان واقعی 3- منافقان 4- مؤمنان ضعیف الایمان و کم جنبه. اگر ایشان کاری خلاف ظاهر انجام می دادند یقینا مورد اعتراض اکثریت واقع می شدند زیرامشرکان و منافقان دنبال بهانه بودند تا نشان دهند که اسلام دین واقعی نیست و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز پیامبر نیست بلکه فردی است که می خواهد به هر نحو حکومت کند. افراد ضعیف الایمان نیز تحت تأثیر القائات آنها قرار می گرفتند و تنها مؤمنان واقعی (که تعدادشان هم کم بود و از هر جهت پیامبر و رفتار او را قبول داشتند) بر سر پیمان خود می ماندند.دوم: بنا نیست انبیاء و اولیاء - مگر در موارد نادر و به جهت برخی اهداف - بر اساس علم خود رفتار کنند، بلکه بر اساس ظاهر امور رفتار می کنند و به این دلیل هم اسوه و الگو می شوند. اگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بر اساس علم خود رفتار می کرد دیگر پیروی از ایشان معنی نداشت زیرا ما دارای چنین علمی نیستیم و قادر به پیروی از ایشان نخواهیم بود.سوم: اگر پیامبر آن دو را می کشت، برخی این روش را که خاص پیامبر بود، گسترش می دادند و خود را در به هلاکت رساندن مردم محق می دانستند و جامعه را به فساد می کشاندند.چهارم: مهمتر از همه این که دنیا خانه امتحان و عمل است، و انبیاء و اولیاء راه درست را نشان می دهند و مردم هستند که به حسن اختیار یا سوء اختیار خود راه راست یا بیراهه را انتخاب می کنند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) وظیفه خود را در تعیین امام معصوم پس از خود به خوبی انجام دادند. حال نوبت مردم است که به دنبال امام برحق بروند و گمراه نشوند. اگر قرار باشد پیامبر آن دو نفر را بکشد، چه تضمینی وجود دارد که دیگران همان ادعای آن دو را نکنند؟ و اگر چنین بود، خداوند اختیار را از مردم می گرفت و به اجبار به سمت هدایت می کشاند، که این هم هیچ فضیلتی نیست.پس روش حضرت خضر در مأموریت خود با حضرت موسی قضیه ای خاص و ویژه بوده و قابل تعمیم نیست و انبیاء و ائمه بر اساس ظاهر حکم می کنند، اگر چه از واقعیت امور باخبرند.به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image