تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
عصمت انبیا همگانی است و حضرت آدم(ع) نیز فاقد آن نبوده است لیکن برای روشن شدن این مسأله باید چندنکته را به دقت مورد بررسی قرار داد:
1- عصمت و حدود آن: عصمت به معنای پیراسته بودن از خطا و گناه و نسیان است. البته عصمت دارای مراتبی است و اولین مرتبه آنکه همه انبیا باید دارا باشند در چهار بعد است:
الف) عصمت در اخذ وحی (یعنیآن را همان گونه که هست دریافت داشتن)
ب) عصمت در حفظ وحی (آن را فراموش نکردن)
ج) عصمت در تبلیغ وحی (وحی را همان گونه که هست ابلاغ کردن و چیزی کم و زیاد نکردن)
د) عصمت عمل و اجرای مفاد وحی.
این چهار مرحله مربوط به وحی رسالی است و شامل مسائل خارج از آن مانند ترک اولی نمیشود. البته در مراتب بالاتر عصمت که در مورد پیامبراکرم(صلی الله علیه واله وسلم) و اهل بیت(علیهم السلام) است ترک اولی نیز راه ندارد.
2- نافرمانی آدم(علیه السلام): اوامر و نواهی الهی دو قسمند: الف) مولوی یا قانونی ب) ارشادی.
قسم اول تکلیفآور است و خداوند جدا خواستار انجام آن میباشد و برای انجامش پاداش و در مقابل ترک آن عذاب قرار داده است. ولی قسم دوم در حقیقت تکلیفی از ناحیه پروردگار نیست. بلکه خداوند بدان وسیله آدمی را به حکم عقل یا واقعیتی تکوینی که نتیجه آن عمل است ارشاد مینماید مانند طبیبی که به مریض دستور میدهد فلان غذا رانخور. این دستور یک تکلیف قانونی نیست که اگر خلاف کند او را به مجازات رسانند. بلکه به این معناست که تخلف از آن با بهبودی او ناسازگار است. بهشتی که آدم در او بوده مرحله ماقبل تکلیف و تشریع بوده است ونهی الهی جنبه ارشادی داشته. زیرا آن درخت دارای ویژگی و اثر تکوینی خاصی بوده که چون از آن خوردند به فرموده قرآن: (فبدتلهما سواتهما) از اینرو شرایط زیستی دیگری برای آنان لازم شد. بنابراین حضرت آدم مرتکب گناه تکلیفی نشده ولی در عین حال عمل او متناسب با آن مقام منیع آموزگاری ملائک نبوده است. از این رو هم از آن مقام بلند تنزل یافت وهم دیگر آن بهشت جای مناسبی برای او نبود. از همین جا معنای آیاتی مثل: (فعصی آدم ربه فغوی) و ... روشن میشود که این عصیان نه عصیان به معنای گناه است. بلکه سرپیچی در مقابل نهی ارشادی است که شایسته جایگاه رفیع او نبوده.
3 توبه آدم: توبه به حسب حال انسانها متفاوت است و همه انبیا و اولیا پیوسته دردرگاه الهی بر توبه و استغفار مشغول بودهاند. زیرا:
الف) توبه و انابه فرد از بهترین شیوههای تواضع دربرابر پروردگار است.
ب ) اولیای خدا حتی کارهای نیکشان را در مقابل جلالت و عظمت پروردگار صفر و ناچیز و مایه شرمندگیمیدانستند و توبه مینمودند.
ج ) توبه مردم عادی از گناه است ولی اولیا و اوصیا از این که ذرهای از خدا غافل شوند توبه مینمودند.
برای آگاهی بیشتر ر . ک : (رهبران راستین) سید عبدالکریم هاشمی نژاد.
مسأله هبوط: برای هبوط معانی مختلفی ذکر گردیده از جمله:
1- فرود آمدن که بیشتر جنبه انتقال مکانی دارد.
2- تنزل که جهت رتبهای دارد. یعنی از رتبهای والا به مرتبه یا مراتبی پایین تر رسیدن. این معنا در موارد استعمال آن پیرامون حضرت آدم وحواو شیطان صحیحتر به نظر میرسد. چه هر یک از آنان بر اثر تخلفشان تنزل مقام و رتبه یافتندلیکن چون تخلف شیطان تخلفی بزرگتر و نشأت گرفته از استکبار بوده و از پس آن در سلک کافران در آمد لاجرم تمام مراتب کمالی را از دست داد و رجیم شد. ولی تخلف آدم نه گناه قانونی بوده و نه برخاسته از استکبار و تعالی. از این روتنزل او بر حسب میزان تخلفش بود به ویژه آن که بر اثر توبه و سپس اعمال صالح در این دنیا راه رسیدن به مقاماتی برتراز آن را برای خود باز نمود.
www.morsalat.com .
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.