معرفت معصومین علیهم السلام /

تخمین زمان مطالعه: 15 دقیقه

منظور از اینکه میگویند نسبت به اهل بیت معرفت کسب کنیم یعنی چه؟


معرفت امام در آموزه های اسلامی«معرفت امام» جایگاه و اهمیّت ویژه ای در آموزه های اسلامی دارد به برخی از روایاتی که در این زمینه وارد شده است، اشاره می کنیم:1. در روایتی که به صورت متواتر16 و از طریق شیعه و اهل سنّت از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نقل شده، نشناختن امام زمان و معرفت نداشتن نسبت به او با مردن در عصر جاهلیت (عصر کفر و شرک) برابر دانسته شده است. در این روایت می خوانیم: «هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است».172. امام باقر علیه السلام در این زمینه می فرماید: «هر کس در حالی که امامی نداشته باشد، بمیرد، مردنش، مردن جاهلیت است و هر آن که در حال شناختن امامش بمیرد، پیش افتادن یا تأخیر این امر [دولت آل محمد علیهم السلام]، او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته، همچون کسی است که در خیمه قائم علیه السلام با آن حضرت باشد».183. حارث بن مغیره از امام صادق علیه السلام چنین نقل می کند: «به ابوعبدالله [امام صادق] علیه السلام عرض کردم: آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «کسی که بمیرد و امامش را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است»؟ فرمود: «آری». گفتم: جاهلیت کامل یا جاهلیتی که امامش را نشناسند؟ فرمود: «جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی».19 3. ضرورت معرفت امامحال این پرسش مطرح می شود که چرا در آموزه های اسلامی این همه بر لزوم معرفت امام تأکید شده است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، لازم است که نگاهی اجمالی به جایگاه امام و امامت در مکتب اسلام داشته باشیم:1. در روایتی که از امام رضا علیه السلام نقل شده، در این زمینه چنین آمده است: «امامت، زمام دین و مایة نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزّت مؤمنان است. امامت، اساس رشد یابنده اسلام و شاخة بلند آن است. تمامیت نماز و روزه و حج و جهاد و گردآوری مالیات و صدقات و اجرای حدود و احکام و حراست از مرزهای اسلام، همه به دست امام است. امام، حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام می کند و حدود خدا را برپا می دارد و از دین خدا دفاع می کند. او با حکمت و اندرز و حجّت رسا [مردم] را به راه پروردگارش فرامی خواند».20با توجه به این روایت به خوبی روشن می شود که بقای همة اصول و فروع اسلام به وجود امام بسته است و آموزه های اسلامی جز با وجود امام تحقّق عینی و عملی نمی یابد. از این رو کسی که امام زمانش را نشناسد، هیچ بهره ای هم از اعمال خود نخواهد برد.2. در روایتی که از امام باقرعلیه السلام نقل شده، این موضوع با صراحت بیشتری بیان شده است. آن حضرت می فرماید: «بالاترین مرتبة امر [دین] و کلیدش و در همه چیز و مایة خرسندی خدای رحمان، پیروی از امام بعد از شناخت اوست. همانا خدای عزّوجلّ می فرماید: «هر کس از پیامبر فرمان بَرَد، در حقیقت خدا را فرمان برده و هر کس روی گردان شود، ما تو را بر ایشان نگهبان نفرستاده ایم»، همانا اگر مردی شب ها را به عبادت به پاخیزد و روزها را روزه دارد و تمام اموالش را صدقه دهد و در تمام دوران عمرش به حج رود و امر ولایت ولیّ خدا را نشناسد تا از او پیروی کند و تمام اعمالش با راهنمایی او باشد، برای او از ثواب خدای عزّوجلّ حقّی نیست و او از اهل ایمان نباشد».21این روایت، ضرورت و فلسفة تأکیدهای فراوان اسلام بر شناخت امام را به خوبی آشکار می کند و روشن می سازد که معرفت امام از آن رو اهمیّت دارد که مقدمة پیروی و اطاعت از اوست. به همین دلیل است که می بینیم در بسیاری از روایت های «من مات» به جای تعبیر «و لم یعرف إمام زمانه»، عبارت هایی چون «و لیس علیه إمامٌ»22 یا «و لیس له إمامٌ»23 یا «و لیس له إمامٌ یأتمّ به»24، «و لیس له إمام یسمع له و یطیع»25 «و لیس علیه طاعةٌ»26، «و لیس فی عنقه بیعةٌ»27 آمده است که همة آنها بر مقدمه بودن معرفت برای پیروی و اطاعت از امام، به عنوان شرط نجات و رستگاری دلالت می کند.3. توجّه به روایت ذیل که از امام حسین علیه السلام نقل شده است این موضوع را روشن تر می سازد. آن حضرت در این روایت با اشاره به فلسفة آفرینش انسان می فرماید: «هان ای مردم! همانا خداوندـ بزرگ باد یاد او ـ بندگان را نیافرید مگر برای اینکه او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند، او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او، از بندگی هر آنچه جز خداست، بی نیاز شوند.مردی پرسید: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت، معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند».28بنابراین، می توان گفت: فلسفة آفرینش انسان، رسیدن به مقام معرفت خداست. این معرفت حاصل نمی شود مگر به معرفت امام و حجّت عصر علیه السلام زیرا امام، آینة تمام نمای حق و واسطة شناخت خداست، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: «ما دانایان (برپا دارندگان) به امر خدا و دعوت کنندگان به راه او هستیم. به واسطة ما خدا شناخته و پرستیده می شود. ما راهنمایان به سوی خدا هستیم و اگر ما نبودیم، خدا پرستیده نمی شد». 29در روایت زیر که از امام علی علیه السلام نقل شده، ارتباط بین معرفت امام و سعادت و رستگاری انسان ها، به بیان دیگری توضیح داده شده است: «خوشبخت ترین مردم کسی است که فضل و مقام ما را بشناسد و به وسیلة ما به خدا نزدیک شود و در دوستی ما یکدل و مخلص باشد و به آنچه ما بدان فراخواندیم عمل کند و از آنچه ما نهی کردیم دست بردارد. چنین کسی از ماست و در سرای ماندگاری (بهشت) با ماست».304. توجه به مفاد دعاهایی که خواندن آنها در عصر غیبت مورد تأکید قرار گرفته است، نیز ما را به اهمیّت موضوع شناخت حجّت خدا و نقش آن در زندگی انسان رهنمون می سازد. بر اساس روایتی که زرارة بن اعین از امام صادق علیه السلام نقل می کند، آن حضرت پس از پیش گویی غیبت قائم علیه السلام در پاسخ این پرسش زراره که: اگر آن زمان را درک کردم، چه عملی را پیشة خود سازم؟ می فرماید: «ای زراره! اگر آن زمان را درک کردی پیوسته این دعا را بخوان: بار الها! خودت را به من بشناسان؛ که اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت. بار الها! فرستاده ات را به من بشناسان؛ که اگر فرستاده ات را به من نشناسانی، حجّت تو را نخواهم شناخت. بار الها! حجّت خود را به من بشناسان؛ که اگر حجتت را به من نشناسانی، از دینم گمراه می شوم».31این دعا با اندک تفاوتی، در یکی از توقیعات امام عصرعلیه السلام نیز آمده است.32 4. مفهوم معرفت امامشیخ صدوق(ره) دربارة ضرورت معرفت امام و آنچه که هر مسلمان باید در مورد امام خود بداند، می نویسد: «بر ما واجب است که پیامبر [اسلام] و امامان پس از او را که درود خدا بر آنان باد، با نام ها و ویژگی هایشان بشناسیم. این امر، فریضة واجبی است که بر ما لازم آمده است و خداوند عذر هیچ کس را در مورد آن نمی پذیرد، خواه جاهل [قاصر] باشد و خواه [جاهل] مقصّر».33 نویسندة کتاب ارزشمند «مکیال المکارم»، مراد و مقصود از «معرفت امام» را که در روایت ها بر آنها تأکید شده است، چنین توضیح می دهد: «بدون تردید، مقصود از شناختی که امامان ما ـ درودها و سلام های خداوند بر ایشان باد ـ تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امر فرموده اند، این است که ما آن حضرت را چنان که هست بشناسیم، به گونه ای که این شناخت سبب درامان ماندن ما از شبهه های ملحدان و مایة نجاتمان از اعمال گمراه کنندة مدّعیان دروغین باشد. چنین شناختی جز به دو امر به دست نمی آید: شناختن شخص امام به نام و نسب و دوم، شناخت ویژگی های او. به دست آوردن این دو شناخت از اهمّ واجبات است».34باید دانست شناخت ویژگی های امام، در عصر ما از اهمیّت بیشتری برخوردار است و در واقع، این نوع شناخت می تواند در زندگی فردی و اجتماعی منتظران منشأ اثر و تحوّل باشد؛ زیرا اگر کسی به حقیقت به صفات و ویژگی های امام عصر علیه السلام و نقش و جایگاه آن حضرت در هستی و فقر و نیاز خود نسبت به او آگاه شود، هرگز از یاد و نام آن حضرت غافل نمی شود.نکته ای که باید در نظر داشت، این است که شناخت امام زمان علیه السلام از شناخت دیگر امامان معصوم علیهم السلام جدا نیست. اگر کسی به طور کلی به شأن و جایگاه ائمة هدی آگاه شد، صفات و ویژگی های آنها را شناخت و به مسئولیت خود در برابر آنها پی برد، به یقین، به شناختی شایسته از امام عصر علیه السلام نیز دست می یابد. 5. راه های به دست آوردن معرفت معرفت امام زمان علیه السلام نیز چون برخی دیگر از معرفت ها از دو طریق حاصل می شود: الف) معرفت اکتسابی: یکی از راه های پی بردن به مراتب و مقامات بلند امامان معصوم شیعه به طور کلی و امام عصرعلیه السلام به طور خاص، مطالعه و تأمّل در کتاب ها و مقاله هایی است که در این زمینه نگاشته شده است.35 همچنین خواندن زیارت جامعة کبیره و تأمّل و تدبّر در اوصافی که در این زیارت برای ائمه معصومین علیهم السلام نقل شده، در حصول معرفت نسبت به مقام و جایگاه امام در هستی بسیار مؤثراست.36 شاید بتوان گفت شناخت نشانه های ظهور نیز یکی از فروع شناخت امام عصرعلیه السلام است؛ زیرا شناخت دقیق نشانه های ظهور سبب می شود انسان، فریب مدعیان دروغین مهدویت را نخورد و در دام شیّادانی که ادّعای «مهدی» بودن دارند، نیفتد.برای ظهور منجی آخرالزّمان، نشانه های حتمی و تردیدناپذیری شمرده شده است که با مشاهدة آنها به حقّانیت آن منجی و اینکه او واقعاً همان امام منتظر؛ یعنی امام مهدی علیه السلام است، می توان پی برد. بنابراین، بر همة منتظران لازم است که پس از شناخت کامل امام عصرعلیه السلام، به مطالعه و شناسایی نشانه های ظهور نیز بپردازند.37ب) معرفت اعطایی:در آموزه های اسلامی بر تأثیر پرهیزکاری و انجام اعمال شایسته در حصول معرفت راستین و نهادینه شدن آن در وجود آدمی بسیار تأکید شده است. بر اساس این آموزه ها انسان می تواند با عمل کردن به آموخته های خود، مرزهای دانایی اش را گسترش دهد و به آنچه نمی داند دست یابد. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «یا أیّها الّذین آمنوا إن تتّقوا الله یجعل لکم فرقاناً؛38ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از خدا پروا دارید، برای شما [نیروی]تشخیص حق از باطل قرار می دهد». و در جایی دیگر می فرماید: «إلیه یصعد الکلم الطّیّب و العمل الصّالح یرفعه؛39 سخنان پاکیزه به سوی او بالا می رود و کار شایسته به آن رفعت می بخشد».علّامة طباطبایی در تفسیر این آیه و بیان مراد از «کلم الطیّب؛ سخن های پاکیزه» چنین می نویسد: «مراد از آن صرف لفظ نیست، بلکه لفظ بدان جهت که معنایی طیّب (پاکیزه) دارد منظور است. پس در نتیجه مراد از این «کلم طیب» عقاید حقّی می شود که انسان اعتقاد به آن را زیربنای اعمال خود قرار می دهد».40ایشان در ادامه، به بررسی رابطة علم و عمل و تأثیر عمل شایسته در رفعت علم پرداخته و می نویسد: «عمل از فروع علم و آثار آن است، آثاری که هیچ گاه از آن جدا شدنی نیست. هر چه عمل مکرر شود، اعتقاد راسخ تر، روشن تر و در تأثیرش قوی تر می گردد».41امام باقر علیه السلام نیز در زمینة نقش عمل به دانسته ها در افزایش دانایی می فرماید: «هر کس به آنچه می داند، عمل کند، خداوند آنچه را نمی داند به او می آموزد».42 بنابراین، کسانی که در پی امام عصر، معرفت امام عصر علیه السلام و راه یافتن به ولایت ایشان هستند باید افزون بر مطالعه و تحقیق و تدبّر در ویژگی های امامان معصوم علیهم السلام در پیروی از این بزرگواران و دوری از مخالفت آنها نیز بکوشند و خود را از همه آلودگی هایی که پیشوایان معصوم نمی پسندند، پیراسته سازند. در این صورت است که می توان امیدوار بود انوارمعرفت این حجّت های الهی در قلب ما راه یابد.در روایتی که از امام باقر علیه السلام نقل شده است، در این زمینه چنین می خوانیم: «ای اباخالد! به خدا سوگند بنده ای ما را دوست ندارد و از ما پیروی نکند تا اینکه خدا قلبش را پاکیزه کرده باشد و خدا قلب بنده ای را پاکیزه نمی کند تا اینکه تسلیم محض ما شده و با ما آشتی کرده باشد. پس چون با ما از در آشتی درآمد، خدا از حساب سخت نگاهش دارد و از هراس بزرگ روز رستاخیز ایمنش سازد». 43 ناگفته نماند که در این راه باید از عنایت حضرت حق نیز مدد جوییم و ـ همچنان که در دعایی که پیش از این بدان اشاره کردیم، ملاحظه شد ـ از درگاه الهی نیز توفیق شناخت حجّتش را درخواست کنیم تا بدین وسیله از گمراهی و سرگردانی نجات یابیم.entezar.ahlolbait.comپی نوشت :17. ر.ک: الکافی، ج 1، ص 376، ح 2، ص 377، ح 3 و ج 2،ص 21، ح 9؛ الغیبـة، 1کتاب الغیبة نعمانی، ص130، ح 6؛ کمال الدین و تمام النعمـة، ج 2، ص 409، ح 9؛ بحار الأنوار، ج 8 ،ص 368، ج 32، صص 321 و 331، ج 51، ص 160 و ج 68، ص 339؛ سلیمان بن ابراهیم القندوزی، ینابیع المودّة، ج 3،ص 372؛ برای مطالعه بیشتر در زمینه جایگاه این روایت در متون روایی شیعه و اهل سنت، ر.ک: مهدی فقیه ایمانی، شناخت امام یا راه رهایی از مرگ جاهلی، او خواهد آمد، صص 93ـ115.18. الکافی، ج 1، ص 371، ح 5.19. همان، ص 377، ح 3.20. همان، ص 200، ح 1؛ کمال الدین و تمام النعمـة، ج 2، ص 676.21. الکافی، ج 2، ص 19، ح 5.22. ر.ک: همان، ج 1، ص 376، ح 1.23. ر.ک: همان، ح 2.24. ر.ک: محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج 2، ص 185، ح1699.25. ر.ک: محمد بن محمد بن نعمان شیخ مفید، الإختصاص، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، صص 268و269.26. ر.ک: ابن حجر هیثمی، مجمع الزوائد، ج 5، ص 22327. علی بن حسام الدین المتقی البرهان الفوری، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ق، ج 1، ص 103، ح 263.28. گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع) (ترجمه موسوعـة الکلمات الإمام الحسین (ع) صص 604 و 605 .29. بحار الأنوار، ج26، ص260، ح38. همچنین ر.ک: همان، ص247، ح14.30. شرح غرر الحکم و درر الکلم، ج2، ص 461، ح 3297؛ محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه همراه با ترجمه فارسی، ترجمه: حمیدرضا شیخی، ج5، ص 2480، ح 8584.31. کمال الدین و تمام النعمـة، ج 2، باب 33، صص 342 و 343، ح 24.32. ر.ک: همان، باب 45، ص 512، ح 43.33. محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق، الهدایـة [فی الاصول و الفروع]، صص 28 و 29.34. مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم، ج 2، ص 107.35. از جمله آنها به کتاب های زیر می توان اشاره کرد: الکافی، ج1، کتاب الحجـة، صص 168 ـ 438؛ الهدایـة، صص 30 ـ 50؛ ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمدعلیهم السلام، لطف اللّه صافی گلپایگانی، معرفت حجت خدا شرح دعای أللّهمّ عرّفنی نفسک، سیدمحمد بنی هاشمی، معرفت امام عصرعلیه السلام؛ سید حسن میرجهانی طباطبایی، ولایت کلیّه، تحقیق و تصحیح: سیدمحمد لولاکی؛ «جایگاه امام معصوم علیه السلام درنسبت با کل هستی»؛گفت وگوبا آیت اللّه محمدعلی گرامی، موعود، سال اول، ش2، خرداد و تیر1376 و ش13، مرداد و شهریور 1376؛ سیدمحمد مهدی میرباقری، «معرفت الله، معرفت ولی خداست»، موعود، سال پانزدهم، ش70، آذر 1385؛ «معرفت امام عصر(عج): اقتراح با حضور حجج الاسلام و المسلمین محمدباقر تحریری، سید محمدمهدی میرباقری و دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی»، موعود، سال دوازدهم، ش 86 و 87 ، فروردین و اردیبهشت 1386.36. برخی از شرح های زیارت جامعه کبیره که علاقه مندان را در درک مفاهیم بلند مطرح شده در این زیارت یاری می کند، به شرح زیر است: سیدحسین همدانی درود آبادی، الشموس الطالعـة فی شرح الزیارة الجامعـة، احمد زمردیان، مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره، عبدالعلی گویا، علی و زیارت جامعة کبیره؛ عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان: شرح زیارت جامعه کبیره، تحقیق و تنظیم محمد صفایی؛ محمدباقر تحریری، جلوه های لاهوتی: شرح زیارت جامعة کبیره، 3 ج.37. برای آشنایی با نشانه های ظهور می توان به کتاب های زیر مراجعه کرد: سیدحسن میرجهانی، نوائب الدهور فی علایم الظهور، دو جلد در چهار مجلد؛ علی کورانی، عصر ظهور، ترجمه کتاب عصر الظهور، ترجمه: عباس جلالی؛ کامل سلیمان، روزگار رهایی یوم الخلاص، ترجمه: علی اکبر مهدی پور، ج 2، صص 817 ـ 887؛ محمد خادمی شیرازی، نشانه های ظهور او.برای آشنایی بیشتر با منابع مطالعاتی موضوع نشانه های ظهور، ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی، «آخرالزمان شناسی در آثار اسلامی» مندرج در کتاب پیشگویی ها و آخرالزمان مجموعه مقالات.38. سوره انفال (8)، آیة 29؛ ر.ک: سورة طلاق (65)، آیة 2 و 3.39. سورة فاطر (35)، آیة 10.40. سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، ج 17، ص29.41. همان.42. بحار الأنوار، ج 75، ص 189، ح 44.43. الکافی، ج 1، ص 194، ح 1. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image