یقین شک معرفت شناسی غرب /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

جایگاه یقین و شک در معرفت شناسی فلسفه اسلامی و فلسفه غرب چیست؟


یقین و شک در معرفت شناسی فلسفه غربشکاکیت ترجمه‌ اصطلاح Sceptique مشتق از لفظ یونانی است. شکاک به کسی می‌گویند که منکر علم است و حصول جزم و یقین را برای بشر میسر نمی‌داند. 1-تمایلات شک گرایانه ، خواه واقعی و خواه زبانی ، در فیلسوفان قبل از سقراط و سوفسطائیان به خوبی دیده می شود که به شک گرایی باستانی (Ancient scepticism ) معروف است. این تمایلات مشتمل است بر نقد نظریه های فراوان فیلسوفان نخستین درباره اطمینان ناپذیری ادراک حسی و محدودیت های معرفت بشری (فرهنگ تاریخ اندیشه ها / ج2 / ص 1671) . جرقة شکاکیت با تجارب فیلسوفانة هراکلیتوس زده شد. شکاکیت آکادمیک ( Academic scpticism ) نیز در حدود ۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ، در بین هواداران سقراط و افلاطون و به استناد رسالة آپولوژی افلاطون ، شکاکیتی تأسیس شد که بعد‌ها آن را شکاکیت آکادمیک نام دادند . آرسیلوس شکاکیت خود را مستند به رسالة مزبور از افلاطون کرده و سایر شکاکان آکادمی نیز بر این باور بودند که هیچ ملاکی برای تشخیص ادراک معتبر از ادراک خطایی وجود نداشته است. فلسفه ارسطو تا مدتی تعلیمات شکاکان را تحت الشعاع قراد داد. در دوره قرون وسطی بواسطه سلطه فکری کلیسا و تعصب دینی در اروپا از شک و شکاکیت اثری نبود و یکی دو نفر هم که بعد از جنگهای صلیبی و تماس فرنگیان با فلسفه و افکار اسلامی ظاهر شدند بیشتر از لحاظ دینی شکاک بودند تا از نظر فلسفی.2-شک گرایی مدرن ، از چندین و چند تحول فرهنگی عظیم در قرن شانزدهم و کشف مجدد متون قدیمی مربوط به شک گرایی سرچشمه می گیرد. در ابتدا با زیر سوال رفتن نظریه زمین محوری و کشفیات علمی معارض با آموزه های دینی حاکم و سست شدن حاکمیت کلیسا و رشد و ظهور تحول ویرانگر اصلاح دینی و نهضت علمی ، شکاکیت دوباره با جهشی بی رقیب سربرآورد و به پیش تاخت.(همان / ص 1679-1678) در این میان دکارت برآن می شود تا نشان دهد که می توان بر شک گرایی غلبه کرد و بنیانی برای شناخت حقیقت یافت و فلسفه و علم را حفظ نمود. هر چند وی با با بیان حقیقت به عنوان آن چیزی که واضع و متمایز باشد سعی کرد تا بنیانی را برای حقیقت و یقین بیابد اما خود او نیز با زیر سوال بردن و شک کردن در تمام یافته های عقلی و طرح خدای شرور به شک گرایی دوچندان دامن زد.(ر.ک . همان / ص 1682) جان لاک ، پاسکال اسپینوزا هر کدام به نحوی شک گرایی را پذیرفتند و با وجود این سعی کردند راهی خود سااخته را برای رفع آن مطرح سازند.(ر.ک. همان / ص 1683) در قرن هیجدهم این هیوم بود که آتش شک گرایی را کاملا روشن ساخت و با تردیدهایش در مورد رابطه علت و معلول به این شبیخون تردید آفرین دامن زد. کانت نیز که هیوم را می ستایید که او را از خواب جزمی بیدار کرده ضمن پذیرش شکاکیت مدعی است که بنیانی را برای رسیدن به یقین برافراشته است که همان بنیان او یعنی تمایز افکندن میان بود و نمود خود به اوج رساندن شکاکیت و پنهان ساخت حقیقت و دست نایافتی کردن یقین بود.(همان / ص 1685-1686)پس از کانت، با اینکه فیلسوفان خود را شک گرا نمی نامیدند ، شک گرایی در تارو پود بسیاری از نهضتهای عمده فکری نفوذ کرد. کشمکش با صور تازه شک گرایی از دکارت تا کانت معین کرده بود که شیوه های عقلانی و عمل معمول برای دستیابی به شناخت درباره حقیقت یا حمایت از دعاوی مربوط به شناخت مذهبی نابسنده است.(همان / ص 1687)در قرن بیستم ، که بسیاری از رشته های شک گرایی مدرن در تارو پود جریانات فکری عمده تنیده شده است ، متفکری یافت نمی شود که خود را شک گرا معرفی کرده باشد. بسیاری نوعی شک گرایی یا نیمه شک گرایی را پذیرفته اند و سپس از آن چشم پوشی کرده و به دنبال کار فکری خود رفته اند.(همان / ص 1688) یقین و دست یابی به حقیقت نیز در سیر حرکت فلسفی غرب ، همان راهکارهایی است که فیلسوفان در هر دوره برای رهایی از شک و ایجاد بنیانی برای حقیقت معرفی کرده اند ، می باشد.یقین و شک در معرفت شناسی فلسفه اسلامیدر فلسفه اسلامی شک و تردید در فلسفه برای نقد نظریه های فراوان فیلسوفان و متفکران غیر مسلمان و یا دفاع از آموزه های این دین در مقابل تفکرات و اندیشه های وارداتی بوده است مثلا امام محمد غزالی برای نقد تفکر مشایی دست به تردید و شک گرایی زد اما او خود به خوبی می دانست که یقین و معرفت حقیقت از اصولی ترین آموزه های دین اسلام است. به هر از اولین اصول فلسفه اسلامی این است که ما نسبت به عالم خارج شکاک نیستیم. باید گفت که سیر شک گرایی به هیچ وجه در اندیشه فلسفه اسلامی جایی نداشته است چرا که این فلسفه منابع دست یابی به حقیقت را تنها حس و یا عق نمی داند بلکه او از وحی و شهود نیز سخن به میان می آورد به همین خاطر بحث از معرفت شناسی وتوان دست یابی معرفت یقینی همواره در ضمن بحث های جهان شناسی مطرح می شده است گویا اینکه می توان به یقین و معرفت یقینی در مورد حقیقت دست یافت امری بدهی تلقی شده است. هر چند تحت تاثیر فلسفه غرب در عصر حاضر به معرفت شناسی فلسفه اسلامی و بیان محدوده عقل تلاشی رخ داده است تا آن را به طور واضح و روشن تبین نمایند نه اینکه مورد تردیدش قرار دهند. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image