ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

آيا نامه هاي شخصي افراد (نامه اول و دوم پولس به تيموتاوس، به تيطس، به فليمون) صلاحيت دارند كه جزء كتاب مقدس قرار گيرند؟


كتاب آسماني در ويژگي جامعيت خود، از مخاطب عام برخوردار مي باشد. عنصر فراگير بودن، كلام خدا را از حصار زمان و مكان خارج و به آن روح جاودانگي مي بخشد. كتاب مقدس مسيحيت (عهد جديد) عليرغم برخورداري از بخش هايي با مخاطبين عام، مشتمل بر نامه هاي خصوصي افراد مي باشد. چنانكه از ميان سيزده رساله پولس كه در عهد جديد گنجانده شده؛ نُه تاي از آن براي مخاطبين عام و كليساها نوشته شده، ولي چهارتاي از آن صرفاً يك نامه دوستانه و شخصي است كه (خطاب) به فرد خاصي نگارش يافته است. اين چهار رساله همان نامه هاي پولس به تيموتاوس (اوّل و دوم) و تيطُس و فَلِيمُون مي باشد. اگر وجود رساله هاي عمومي در كتاب مقدس را به دليل برخورداري از مخاطبين عام بيان تعاليم و مسائل مربوط به همه مسيحيت و رواج همگاني و نسخه برداري از آن، بپذيريم؛ وجود رساله هاي شخصي در ميان بخش هاي كتاب مقدس، از چه جايگاهي برخوردار است؟ آيا روش معقول آن نبوده كه حداكثر آنها را به عنوان سندي تاريخي كه دربردارنده مسائل خاص عصر خود مي باشد، بپذيريم؟ چنانكه عدم وجود شرايط لازم در بعضي از نوشته هاي عهد جديد، برخي را به اين اعتقاد رسانده بود كه بهتر است برخي از رساله هاي عهد جديد، جزو كتاب هاي نافع شمرده شده و در عهد جديد آورده نشود. نامه اوّل و دوم پولس به تيموتاؤس تيموتاؤس در شهر لستر، از پدري يوناني و مادري يهودي به دنيا آمد. اين رساله جهت تشويق تيموتاؤس در عهده داري منصب رياست كليساي افسس نوشته شده و پولس با اين نامه در صدد است از فرار وي نسبت به مسئوليتي كه بر عهده گرفته جلوگيري نمايد. پولس در سفر دوم خود به آسياي صغير او را به همكاري پذيرفت و تيموتاؤس پس از آن هميشه با پولس بود. در مدت سه سالي كه پولس در افسس موعظه مي كرد، به وي ياري رسانده و پس از آن، پولس وي را به عنوان رئيس كليساي افسس، منصوب نمود. در حالي كه تيموتاؤس جواني بيش نبوده و در دام شهوات جواني گرفتار و از شخصيت نيرومندي برخوردار نبوده است. او ترسو و بيمار و از شهادت به مسيح و اقرار به رابطه داشتن با پولس پس از زنداني شدن وي، خجالت مي كشيده است. نامه پولس به تيطُس پولس پس از ترك نمودن افسس، مكادونيه و از آنجا احتمالاً از طريق دريا به كريت رفته است. مدتي در كريت ماند و به هنگام ترك آن جا، جواني به نام تيطس را به رياست كليسا منصوب نمود. تيطس بيش از پانزده سال با پولس آشنايي و همكاري داشته و مأموريت يافت تا اوضاع كليساي كريت را سر و سامان بخشد. وضعيت كليسا در كريت نابهنجار و اعضاي كليسا از نظر رفتاري، افراد بي توجهي بوده اند. موعظه انجيل درباره ي فيض و لطف الهي و تعاليم پولس باعث شده بود كه اعضاي كليساي كريت گمان كنند نجات صرفاً از طريق ايمان و بدون عمل شايسته، تحقق مي يابد. جالب اينكه هر چند نظر واقعي پولس اين بود كه به وسيله كارهاي نيكو، نمي توان نجات را تحصيل نمود. ولي خود را ناگزير مي يابد كه شش بار، ضرورت اعمال نيكو را تأكيد نمايد. تا بتواند به اوضاع اسفبار مردم كريت سر و ساماني بخشد. نامه پولس به فلِيمُون «انيسيمس» كه غلام شخصي از تجار كولس، به نام فليمون بوده؛ قسمتي از اموال ارباب خود را برداشته و به روم فرار مي كند. اما در آنجا تصادفاً با پولس آشنا شده و به مسيح ايمان مي آورد. و از آنجا كه پولس با فليمون دوست بوده، از انيسيمس نزد اربابش شفاعت مي كند تا او را مورد عفو قرار داده و حتي حاضر مي شود هرگونه زيان مالي وي را جبران نمايد. اهميت رساله هاي شخصي رساله هاي شخصي پولس به افراد (از جمله اوّل و دوم به تيموتاؤس، به تيطس و فليمون) يكي از منابع ارزشمند در بررسي وضعيت مسيحيت اوليه است. چند نكته مهم كه از اين نامه ها مي توان بدست آورد عبارتند از: اوّل. پولس در رقابت و نزاعي سخت با طرفداران شريعت موسوي كه در رأس آنها پطرس و يعقوب بوده اند، قرار داشته و در گريز از مخالفت آنها و ترويج نظرات خود، همواره در مسافرت هاي تبليغي بسر مي برده است. دوم. پولس نهايت سعي خود را در گسترش نفوذ خود بر كليسا به كار مي برده است. از اين رو به هر جا كه مسافرت مي كرده، پس از مدتي، فردي از همكاران و طرفداران جوان خود را كه نسبت به وي تبعيت محض داشته انتخاب و به رياست كليسا انتصاب مي نموده است. اينگونه افراد به دليل جواني و عدم وجود صلاحيت هاي لازم جهت احراز منصب به اين مهمي، كليسا را دچار بحران هاي جدي نموده و پولس مجبور بوده جهت جلوگيري از كارهاي ناشايست شان به آنها نامه بنويسد. سوم. پولس در تلاش بوده تا در ضمن نوشته هاي خود، اعتقاد نامه ي مسيحيت را شكل بخشد. چنانكه در (نامه) دوم تيموتاؤس/ 1: 13 گفته است: «نمونه بگير از سخنان صحيح كه از من شنيدي» و بسياري جملات ديگر كه جنبه ي اعتقاد نامه اي دارد. البته بايد اعتراف نمود كه تلاش هاي پولس در هر سه بخش موفقيت آميز بوده است. زيرا وي در رويارويي با طرفداران شريعت، از آنجا كه تبليغ در ميان غير يهود را براي خود برگزيده بود، با مسامحه در عقايد و اعمال (چون عقايدي را بيان مي نمود كه با اعتقادات قبلي مسيحيان غير يهود هماهنگي داشت و عمل را شرط نجات نمي دانست) توانست نظر مسيحيان غير يهود و تا حدودي مسيحيان يهودي را به خود جلب نمايد. و در بخش دوم با تلاش زياد و مسافرت هاي فراواني كه انجام داد، توانست مهره هاي دست پرورده ي خود را به مناصب عالي كليسا بگمارد. و در بخش سوم طي ده سال آنقدر نوشته از خود در ميان مسيحيان مناطق مختلف به يادگار گذاشت تا موفق شد بخش مهمي از كتاب مقدس را به نوشته هاي خود اختصاص دهد. بنابراين با توجه به معيار عام بودن خطابات الهي، نمي توان نامه هاي شخصي از جمله رساله هاي پولس به تيموتاؤس، تيطس و فليمون. را به عنوان بخشي از كتاب مقدس پذيرفت. چرا كه خطاب شفاهي در همان ظرف خاص مكاني و زماني خود محصور است و نمي تواند رهنمودي همگاني و عمومي ارائه نمايد. از آن گذشته نامه هاي شخصي فاقد وصف الهامي بودن كه كليسا به عنوان شرط متن مقدس قرار داده، مي باشد. نامه هاي شخصي با توجه به پاره اي از واقعيت هاي موجود نگارش يافته و در آن مطلبي خارج از دسترس بشر عادي وجود ندارد كه بتوان از طريق الهام به آن دست يافت. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image