تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
در روایت آمده است که پیامبر(ص) فرمود: «ما انبیاء به اندازهی عقل مردم سخن میگوییم».[1] آیا از این سخن میتوان برداشت کرد که پیامبران(ع) در صدد بیان واقعیات نبودند، و فقط به اندازه درک مردم، معارف دین را بیان میکردند؟در پاسخ باید گفت؛ تنزّل حقیقت سبب باطل و ناصواب شدن آن نیست، بلکه به معنای باطن بودن بخشی از آن و ظاهر بودن بخش دیگر است. به بیان دیگر، گسترده بودن آموزههای قرآن موجب گردید تا ابلاغ پیامهایش محدود به دلالت ظاهری و عرفی الفاظ و عبارات نباشد، بلکه رساندن بخش وسیعی از آموزههایش، از طریق لایههای پنهان و در قالب «معانی» و «مصادیق باطنی» صورت پذیرد.[2] مراد از «ظاهر» (معنای ظاهری)، آن بخش از معارف و احکامی است که آیات قرآن بر مبنای قواعد ادبیّات عرب و أصول عُقلایی محاوره، بر آن دلالت دارد، و برای هرکس که با قواعد و أصول یاد شده آگاه باشد و آنها را به کار بندد، قابل فهم است. امّا مقصود از «باطن»، مجموعۀ معانی و مصادیقی[3] است که دلالت و نیز انطباق آیات بر آنها، پنهان و بوده، و از دسترس عموم مردم به دور میباشد. گاه از این سلسلهی معانی و مصادیق با تعبیر «بطن معنایی» و «بطن تأویلی» (= «جری القرآن»)، یاد میشود.[4] در پارهای از روایات، از وجود «بطن» برای تک تک آیات، و نیز از تعدّد «بطن» و «ظاهر» خبر داده شده است.[5]بر اساس روایات معصومین(ع)، احادیث ایشان نیز، مانند آیات قرآن کریم دارای وجوه مختلف معنایی میباشد.[6]به همین جهت روایات ایشان - مانند قرآن- هرچند در ظاهر برای همگان قابل فهم بوده و به صورت سطحی بیان شده است، اما بطونی دارد که بر اساس آن، میتوان به حقایق اصلی عالم واقعیت دستیافت، و اینگونه نیست که حقیقت را مُثله نموده و به مردم ارائه نموده باشند. به عبارت روشنتر، اینکه پیامبر(ص) فرمودهاند با مردم به اندازه دانش آنان سخن میگوییم، به این معنا نیست که دیگر کاری به حقایق نداشته و حتی باطل را در چنین قالبی قرار میدهیم؛ بلکه به این معنا است که همان حقایق عینی و واقعی را به شیوهای ارائه میکنیم که مردم عادی بتوانند به اندازه توانشان به آن حقایق دست یابند، و نیز کسانی که دارای مراتب عالیتری میباشند، خود را منحصر به ظاهر الفاظ نکنند. دلیل اینگونه سخن گفتن نیز آن است که سخن گفتن با مردم بر اساس علومی که فراتر از دانش ایشان است - بویژه در مواردی که بر خلاف مشاهدات عامیانه نیز باشد- موجب بد گمانی مردم به دین و باعث نسبتهای ناروا - مانند افسونگری یا اختلال فکری و جنّ زدگی و...- به گوینده خواهد شد؛ و هدف و غرض اصلی دین که رساندن مردم به متن واقعیت است، منتفی میگردد. به همین جهت لازم است حقایق عینی و خصوصاً روحانی در قالبی به مردم ارائه گردد که همگان بتوانند از آن بهرهمند گردند و مختص گروهی خاص نباشد.بنابر این، معنای این سخن آن است که اولاَ: اینگونه نیست که دین، از حقیقت رخ برگرداند و تنها دانش مردم را مدّ نظر داشته باشد، بلکه متن واقعیت، هدف اصلی دین است. و در نتیجه با علم حقیقی در تعارض نخواهد بود. ثانیاً: در ارائه این حقایق نیز تجزیه و تقطیع رخ نمیدهد، بلکه آنها را در قالبی قرار داده که همگان از آن بهرهمند گردند. .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.