تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

از نظر قرآن كريم آيا عفاف بدون حجاب براي اخلاق كافي است؟


عفت و پاكدامني، با آفرينش و فطرت زن به هم آميخته است و در آفرينش او، جايگاه عظيم و بلندي دارد كه هم خود زنان خواهان عفت و پاكدامني هستند و هم ديگران، زن را با اين ويژگي مي‌خواهند. اسلام نيز آفرينش زن و صلاح و خير جامعه را در نظر گرفته و حجاب را لازم شمرده تا عفت بروني زن، با عفت دروني او هماهنگ و بنيان خانواده مستحكم گردد و زن همچون كالاي ناچيزي در معرض همگان قرار نگيرد. حال با توجه به آياتي كه در قرآن كريم دربارة حجاب و فلسفه آن بيان شده آيا مي‌توان گفت عفت بدون حجاب اسلامي، براي زن كافي است؟! قرآن كريم در بعضي آيات به حكمت و فلسفة حجاب اشاره كرده و درباره‌ آن مي‌فرمايد: 1. پاكي دلهاي مردان و زنان و آلوده نشدن آنها در مكتب قرآن، علاوه بر بهداشت جسم (كه در دنيا مطرح است)، يك نوع بهداشت روحي و رواني هم وجود دارد كه چنان چه مراعات نشود، روح مسموم مي‌شود و آثار خطرناكي را در پي دارد كه از مسموميت جسمي به مراتب خطرناك تر است. در برخي آيات به رعايت اين نوع از بهداشت توصيه شده است: قرآن در مورد روبرو شدن و صحبت كردن با زنان پيامبر مي‌فرمايد: «... وَ إِذا سَأَلُْتمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ...[1] و هنگامي كه چيزي (از وسايل زندگي را به عنوان عاريت) از آنان (همسران پيامبر) مي‌خواهيد، از پشت پرده بخواهيد، اين كار، براي پاكي دلهاي شما و آنها بهتر است.» 2. در امان ماندن از اذيت افراد سبك سر: خداوند مي‌فرمايد: « يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً»؛[2] اي پيامبر! به همسران و دختران و زنان مؤمنان بگو: رو سري‌هاي بلند خود را بر خويش فرو افكنند (طوري كه زير گلو و سفيديهايشان پيدا نباشد) اين كار براي اين كه شناخته شوند و مورد اذيت (اهل فسق و فجور) قرار نگيرند، بهتر است، (و اگر تاكنون خطا و كوتاهي از آنها سرزده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده و رحيم است. 3. به طمع نيفتادن افراد سبك سر و بيماردل: در آيه 32 سورة احزاب خطاب به زنان پيامبر ـ كه در واقع خطاب به همه زنهاست ـ آمده است: «... به شكل هوس انگيز سخن نگوييد كه بيمار دلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوييد». و در جاي ديگر خطاب به پيامبر اكرم مي‌فرمايد: « قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ...»؛[3] به مؤمنان بگو، چشم‌هاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند، عفت خود را حفظ كنند. اين براي آنان پاكيزه‌تر است... و به زنان با ايمان بگو: چشم‌هاي خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را ـ جز آن مقدار كه نمايان است ـ آشكار نكنند و (اطراف) روسري‌هاي خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند؛ مگر براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرشان، يا پسران برادرشان، يا پسران خواهرشان، يا زنان هم كيششان، يا برده‌گانشان، (كنيزانشان) يا افراد سفيه كه تمايلي به زن ندارند، يا كودكي كه از امور جنسي مربوط به زنان آگاه نيستند و هنگام راه رفتن، پاهاي خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود (و صداي خلخال كه برپا دارند به گوش رسد) اي مؤمنان همگي به سوي خدا بازگرديد تا رستگار شويد!» آيه فوق به صراحت به كيفيت و شكل حجاب اشاره فرموده است و رعايت آن را بر زنان امري لازم و واجب شده است، عفت زنان نيز منحصردر رعايت حدود حجابي است كه خداوند براي آنها تعيين فرموده است، آيا بدون رعايت كردن اين حدود عفتي براي زن باقي مي‌ماند؟! در اين آيه چند نكته قابل توجه است: الف. زنان نبايد زينت‌هاي خود را به جز در مواردي كه به طور طبيعي ظاهر است، آشكار سازند. منظور از زينت، همان آلات زينتي است كه زنان حق نماياندن آن را بر ديگران ندارند؛ به اين ترتيب، آشكار كردن هر نوع زينتي، حتي لباس‌هاي زينتي و مخصوص كه زنان در زير لباس عادي يا چادر مي‌پوشند، جايز نيست؛ زيرا قرآن از اين عمل نهي فرموده است. ب. آن‌ها بايد «خِمار»هاي خود را بر سينه‌هاي خود بيفكنند: « وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ» واژة «خمر»، جمع «خمار» به معني پوشش است؛ امّا معمولاً به چيزي (روسري يا مقنعه‌اي) گفته مي‌شود كه زنان سر خود را با آن مي‌پوشانند. كلمة «جيوب» نيز جمع «جيب» و به معني يقة پيراهن است كه از آن به گريبان تعبير مي‌شود و گاه به قسمت بالاي سينه به تناسب مجاورت با آن نيز اطلاق مي‌شود. دستور آية فوق در مورد انداختن گوشة مقنعه به روي گريبان، مضمونش پوشاندن تمام سر و گردن و سينه است. قرآن كريم، در آيات فوق بين كمال، حجاب، انديشه و عفاف جمع نموده است. و عظمت زن را در اين مي‌داند كه: «ان لا يرين الرجال و لا يراهن الرجال..»؛ نه نگاه مردان بر زنان (نامحرم) نيفتد و نه نگاه زنان بر مردان (نامحرم) افتد.[4] قرآن وقتي دربارة عفت و حجاب زن سخن مي‌گويد، مي‌فرمايد: حجاب، عبارت است از يك نحوه احترام گذاردن و حرمت قائل شدن براي زن كه نامحرمان او را از ديد حيواني ننگرند. از منظر قرآن، زنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند. علاوه بر آن چه بيان شد استواري اجتماع، استحكام پيوند خانوادگي، جلوگيري از چشم چراني‌ها، حفظ ارزشها، احترام زن كه هر اندازه متين‌تر و با وقارتر و عفيف‌تر حركت كند و خود را در معرض نمايش مرد نامحرم نگذارد به احترامش افزوده مي‌شود و ديگر علت‌ها باعث مي‌شود كه زن بدون حجاب از عفتي برخوردار نباشد و عصمت زن كه حق الهي است، بدون آن حفظ نشود. معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1. مسأله حجاب، شهيد مرتضي مطهري، انتشارات صدرا. 2. فلسفة حجاب، علي محمدي، انتشارات ارم. 3. تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي، و ديگران، ج 14، ص 450، 440، دار الكتب اسلاميه. 4. زن در آيينه جلال وجمال، آيت الله جوادي آملي، مركز نشر فرهنگي رجاء.--------------------------------------------------------------------------------[1]. احزاب/ 53. [2]. احزاب/ 59. [3]. نور/ 30-31. [4] . وسايل الشيعه، بيروت، مؤسسه آل البيت، ج 20، ص 67. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image