ساخت بنا بر قبور /

تخمین زمان مطالعه: 16 دقیقه

آیا ساخت بنا بر قبور جایز است؟


آیا ساخت بنا بر قبور جایز است؟ نویسنده: جعفر سبحانی --------------------------- مقدمهمخالفان بنای قبور، این حدیث را دلیل بر حرمت ساختن آرامگاه می گیرند و در شوال 1344 هجری قمری که قبور ائمه بقیع ویران گردید، همان روز در روزنامه ام القری پرسش و پاسخی انتشار یافت و در لزوم تخریب گنبد و بارگاه به این حدیث استدلا ل شد. مشروعیت بنا، بر قبور پاکان را از راه های گوناگون می توان ثابت کرد، اینک به آنها اشاره می کنیم: --------------------------- حفظ آثار، حفظ اصالت ها استاصولا در حفظ آثار، خصوصاً آثار پیامبر گرامی صلی اللّه علیه و آله مانند مدفن وی و قبر همسران و فرزندان و صحابه و یاران او، و خانه هایی که در آنجا زندگی کرده و مساجدی که در آنها نماز گزارده، فایده عظیمی است که طی مقدمه ای به آن اشاره می کنیم. امروز پس از گذشت بیست قرن از میلا د مسیح، وجود مسیح علیه السلا م و مادر او مریم و کتاب او انجیل و یاران و حواریون او، در غرب به صورت افسانه تاریخی درآمده است که گروهی از شرق شناسان در وجود چنین مرد آسمانی، به نام مسیح که مادرش مریم و کتاب او انجیل است، تشکیک کرده و آن را افسانه ای به سان «مجنون عامری» و معشوق وی «لیلی» تلقی می کنند که زائیده پندارها و اندیشه هاست، چرا؟ به خاطر این که یک اثر واقعی ملموس از مسیح در دست نیست، مثلا به طور مشخص نقطه ای که او در آن متولد گردید و خانه ای که زندگی کرده، و جایی که در آن به عقیده نصاری به خاک سپرده شده است، معلوم و روشن نیست. کتاب آسمانی او نیز دستخوش تحریف گردیده و این اناجیل چهارگانه، که در آخر هر کدام جریان قتل و دفن عیسی آمده است، به طور مسلم مربوط به او نیست و بی تردید پس از وی تدوین شده اند. ولی اگر تمام خصوصیات مربوط به او محفوظ می ماند، به روشنی بر اصالت او گواهی می داد، و برای آن خیال بافان و شکاکان جای تشکیک باقی نمی گذارد. ولی مسلمانان آشکارا خطاب به مردم جهان می گویند: هزار و چهارصد سال قبل در سرزمین حجاز مردی برای رهبری جامعه بشری برانگیخته گردید و در این راه موفقیت بزرگی به دست آورد; و تمام خصوصیات زندگی او محفوظ است، بی آن که کوچک ترین نقطه ابهامی در زندگی آن بزرگ مرد مشاهده گردد، حتی خانه ای که او در آن متولد شده مشخص است، و این کوه حراء است که وحی در آنجا بر او نازل می گردید، و این مسجد او است که در آن نماز می گزارد، و این خانه ای است که در آنجا به خاک سپرده شد، و اینها خانه های فرزندان و همسران و بستگان او است، و این قبور فرزندان واوصیاء و خلفا و همسران او می باشد و.... اکنون اگر همه این آثار را از میان ببریم، طبعاً علا یم وجود و نشانه های اصالت او را از بین برده ایم و زمینه را برای دشمنان اسلا م آماده ساخته ایم. بنابراین ویران کردن آثار رسالت و خاندان عصمت، علا وه بر این که یک نوع هتک و بی احترامی است، مبارزه با مظاهر اصالت اسلا م و اصالت رسالت پیامبر نیز می باشد. آیین اسلا م، آیین ابدی و جاودانی است و تا روز قیامت آیین هدایت برای انسان ها می باشد. نسل هایی که پس از هزاران سال می آیند، باید به اصالت آن اذعان کنند. لذا برای تأمین این هدف، باید پیوسته تمام آثار و نشانه های صاحب رسالت را حفظ کنیم و از این طریق گامی در راه بقاء دین در اعصار آینده برداریم و کاری نکنیم که نبوت پیامبر اسلا م صلی اللّه علیه و آله به سرنوشت آیین حضرت عیسی علیه السلا م دچار گردد. --------------------------- ترفیع خانه های پیامبرانقرآن مجید، در آیه معروف به آیه نور، نور خدا را به چراغی پرفروغ تشبیه می کند که به سان ستاره فروزان می درخشد، آنگاه در آیه بعدی جایگاه این مشعل فروزان را بیوتی می داند که در آنها مردانی وارسته، صبح و شام خدا را تسبیح می گویند، آن جا که می فرماید: فی بیوت اذن اللّه ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدوّ والا صال، نور 37 «این چراغ فروزان» در خانه هایی روشن است که خدا رخصت داده که قدر و منزلت آنها والا گردد و نام او در آنها یاد شود، در آن خانه ها بامدادان و شامگاهان تسبیح خدا می گویند. اکنون باید دید مقصود از آن بیوت چیست؟ مسلماً بیت غیر از مسجد است، زیرا بیت از بیتوته به معنی شب را به پایان رساندن، گرفته شده است، و اگر به مسکن انسان بیت می گویند، از آن روست که انسان در آنجا شب را به صبح می رساند. قرآن، هرجا که درباره معبد و پرستش گاه جمعی مسلمانان سخن می گوید، لفظ مسجد یا مساجد را به کار می برد، و لذا این واژه در قرآن 28 بار به صورت جمع و مفرد به کار رفته است، در حالی که هرگاه قرآن از مسکن و مأوی سخن به میان آورد، از واژه بیت به صورت جمع یا مفرد بهره می گیرد. لذا این واژه 66 بار در قرآن در همین مورد به کار رفته است. نتیجه این که در زبان قرآن بیت و مسجد مصداقاً یکی نبوده و یکی شمردن آن دو، مدعایی بی دلیل است. به طور مسلم، مقصود از این بیوت، بیوت انبیا و اولیا و انسان های وارسته است که در آنها، صبح و شام، خدا را تسبیح می گویند. جلا ل الدین سیوطی، از انس بن مالک نقل می کند: زمانی که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله آیه فی بیوت اذن اللّه ان ترفع را در مسجد تلا وت کرد، فردی از یاران رسول خدا صلی اللّه علیه و آله به پا خاست و پرسید: مقصود از این خانه ها چیست؟ پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: خانه های پیامبران; در این هنگام ابوبکر برخاست و گفت: ای پیامبر خدا صلی اللّه علیه و آله این خانه (اشاره به خانه علی و فاطمه) از همین خانه هاست که خدا رخصت بر رفعت و بالا بردن منزلت آنها داده است؟ پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: آری از برترین آنهاست. تا این جا روشن شد که مقصود از بیوت، خانه های پیامبران است نه مساجد، اکنون باید دید مقصود از رفع چیست؟ در این جا دو احتمال است: 1- مقصود از رفع، رفع حسی است. 2- مقصود رفع معنوی است. بنابر احتمال اول، مقصود، بالا بردن دیوارها و زدن سقف است، چنان که در آیه می فرماید: رفع سمکها فسواها، نازعات/ 28; ولی چون قرآن درباره بیوتی سخن می گوید که دیوار و سقف دارند، طبعاً مقصود از ترفیع، رفع معنوی است، یعنی رفعت و منزلت و بزرگداشت آنها; و یکی از مظاهر ترفیع این بیوت، آن است که از هر نوع آلودگی حفظ شوند و به هنگام فرسودگی تعمیر شوند. این ویژگی ها به پاس حضور مردان بزرگی است که در آن خانه ها به راز و نیاز پرداخته و خدا را یاد می کنند; و داد و ستد، آنان را از برپاداشتن نماز و پرداخت زکات باز نمی دارد. به پاس وجود این شخصیت ها، خدا اذن داده است که به این آثار، از دیده تعظیم و تکریم نگریسته شود و از ویرانی و آلودگی صیانت گردد. همگی می دانیم که پیامبر گرامی صلی اللّه علیه و آله در خانه خود به خاک سپرده شد، یعنی در آن نقطه ای که خدا را یاد می کرد و ستایش می نمود. خانه وی، به حکم این آیه، دارای ارج و احترام بوده و هر نوع ایجاد ویرانی و تخریب و ایجاد آلودگی در آن، دور از شان آن و بر خلا ف دستور قرآن است. بلکه بخشی از بیوت مدینه مدفن و آرامگاه شخصیت های بزرگی است: و بنابر روایت صحیح حضرت زهرا سلا م اللّه علیها در خانه خود که تاکنون نیز موجود است به خاک سپرده شد. حضرت هادی و حضرت عسکری علیهما السلا م نیز در خانه هایی که خدا را پرستش می کردند به خاک سپرده شدند. در این صورت این خانه ها به تصریح آیه دارای منزلت و رفعت هستند و تخریب آنها با مفاد این آیه ناسازگار است. در محله بنی هاشم مدینه، تا چندی قبل خانه های حسنین علیهما السلا م و مدرسه امام صادق علیه السلا م برپا بود، و نگارنده خود در سال 1335 به زیارت این بیوت تشرف یافت، ولی متاسفانه به عنوان توسعه مسجد نبوی همه این آثار نابود گشت، در حالی که توسعه مسجد النبی صلی اللّه علیه و آله با حفظ این آثار منافاتی نداشت. --------------------------- صیانت قبور، نشانه مهر و محبت استدوستی پیامبر صلی اللّه علیه و آله و خاندان او از اصول موکد اسلا م است، و آیات و روایاتی بر این مورد گواهی می دهد، پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله فرمود: ثلا ث من کنّ فیه وجد حلا وة الا یمان و طعمه، ان یکون اللّه و رسوله احبّ الیه مما سواهما، جامع الا صول1/37 سه چیز است که هر کس آن را دارا باشد مزه شیرین ایمان را می چشد، یکی از آنها این است که خدا و پیامبر او، نزد انسان از همه چیز مجبوب تر باشند.... مهر ورزیدن به پیامبر صلی اللّه علیه و آله روش های گوناگونی دارد که به برخی اشاره می کنیم: نشر سخنان و برنامه های آنها. حفظ و صیانت آثار و یادگارهای آنان. بنای یادبود بر قبور آنان. همه این امور، نوعی مهرورزی به آنان شمرده می شود. ترمذی در سنن خود نقل می کند که: ان النبی اخذ بید الحسن و الحسین و قال: من احبّنی و احبّ هذین الغلا مین و اباهما و امّهما کان معی فی درجتی یوم القیامة. پیامبر دست حسن و حسین را گرفت و فرمود: هر کس مرا و این دو کودک و پدر و مادر آنها را دوست بدارد، روز رستاخیز با من هم درجه خواهد بود. --------------------------- ساختن آرامگاههمگی می دانیم سبط اکبر پیامبر صلی اللّه علیه و آله در سرزمین بقیع و سبط اصغر وی در کربلا به خاک سپرده شده اند و مرقدشان پیوسته زیارتگاه مسلمانان بوده و خواهد بود. ساختن هر نوع سایبان برای حفاظت از تربت پاک آنان نوعی ابراز محبت به دو سبط بزرگوار پیامبر صلی اللّه علیه و آله است و این عمل همان پاداش را خواهد داشت که پیامبر صلی اللّه علیه و آله در روایت فوق متذکر شده است. امروز، ملل زنده جهان، سعی می کنند که یاد شخصیت های ملی و مذهبی خویش (سران نظامی، سیاسی و اصلا ح گران عرصه فرهنگ) را به اشکال گوناگون زنده نگه دارند، و بدین خاطر پیکر آنان را با عظمت، تشییع می کنند و در محلی با صفا تحت بنای مجلّلی به خاک می سپارند، تا آیندگان نیز هم چون نسل حاضر، شخصیت های مزبور را همواره مد نظر داشته و گرامی بدارند، ما مسلمانان نیز بایستی با شیوه های گوناگون (ساختن آرامگاه، بنای یاد بود و غیره) شخصیت های برتر و بی نظیر خویش را پاس بداریم. --------------------------- اصحاب کهف و ساختمان بر قبور آنانآنگاه که سرگذشت اصحاب کهف پس از سیصد و اندی سال بر مردم کشف شد، همه مردم آن منطقه دور غار آنان را فراگرفته و به دو گروه تقسیم شدند: گروهی گفتند: بر روی قبر، بنای یادبودی بسازیم و آرامگاه آنان را با این بنا گرامی بداریم. گروهی دیگر گفتند: بر روی غاری که اجساد آنان در آن نهفته است، مسجد بسازیم. قرآن این حقیقت را چنین بیان می کند: فقالوا ابنوا علیهم بنیانا ربهم اعلم بهم قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذن علیهم مسجدا، کهف /21 از این آیه استفاده می شود که در آن زمان هم، بنا بر روی قبر امری رایج بود و هم مسجد سازی روی قبر، چیزی که هست نظریه نخست مربوط به غیر مومنین و نظریه دوم، مربوط به موحدان بوده است. گواه بر این که پیشنهاد دوم از آن موحدان بوده است، تاریخ معروفی است که درباره زندگانی اصحاب کهف در کتب تفسیر و تاریخ موجود است و آن این که آنان وقتی از خواب بیدار شدند، فردی را روانه شهر کردند، و او وضع شهر را دگرگون دید و گرایش های مردم به مسیح را مشاهده کرد و تعجب کرد که چگونه این شهر که مرکز مشرکان بود، بلکه وجود موحدان در آن غیر قانونی به شمار می رفت به چنین حالت و وضعی درآمده است، گویا برای تبیین یک چنین دگرگونی در اوضاع دینی می فرماید: قال الذین غلبوا علی امرهم...، یعنی کسانی که بر گروه نخست پیروز شده بودند و مقصود این است که از نظر فکر و اندیشه و ایدئولوژی پیروز شده بودند نه از نظر سیاسی، و پیشنهاد مسجدسازی گواه بر این است که پیشنهاد دهندگان مردم متدین بودند و از این نظر، بر گروه دیگر غلبه کرده بودند، نه این که اهل قدرت و سلطه بودند تا گفته شود: گفتار چنین گروه، شایسته پیروزی نیست. بنابراین آیه از دو جهت می تواند سند ما باشد: الف- از این که قرآن بنا بر مدفن اصحاب کهف را از زبان گروهی نقل می کند، بدون این که آن را نقد کند، واین خود نشانه مشروع بودن آن است. زیرا در غیر این صورت، آن را نقد می کرد. شما اگر به آیات قرآن نظری بیفکنید آنجا که گفتاری را از دیگران نقل می کند، در صورت غیر صحیح بودن به نقد آن می پردازد مگر این که بی پایگی آن روشن باشد- مثلا فرعون به هنگام غرق شدن در امواج دریا اظهار ایمان کرد و گفت: آمنت انّه لا اله الا الذی آمنت به بنوا اسرائیل و انا من المسلمین، یونس / 90 من ایمان آوردم که خدایی جز آن که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند، نیست و من از مسلمانان هستم. قرآن برای این که دیگران نپندارند که ایمان در چنین لحظاتی نافع و سودمند است، فوراً نقد می کند و می فرماید: الا ن و قد عصیت من قبل و کنت من المفسدین، یونس/91 (آیا اکنون «ایمان آورده ای» در حالی که در گذشته عصیان کردی و از مفسدان بودی). ب- قرآن، این دیدگاه (بنای بر قبور به صورت مسجدسازی) را از جمعیت پیروز بر مشرکان نقل می کند، و این خود حاکی از آن است که این گروه چنین پیشنهادی را به عنوان حکم شریعت خود مطرح می کردند و همگی می دانیم که شرایع سماوی از نظر اصول و قواعد کلی یکسانند و اختلا ف، در کیفیت ها و جزئیات است از این جهت فقها می گویند احکام ثابت در شرایع پیشین برای ما حجت است، مگر این که دلیل محکمی بر منسوخ شدن آن داشته باشیم. با توجه به این ادله پنج گانه: الف. سیره سلف صالح در حفظ قبور انبیای پیشین. ب. صیانت آثار، حفظ اصالت ها است.ج. حفظ ابنیه مربوط به اولیاء نوعی ترفیع بیوت آنها است.د. حفظ آثار اولیا مظهر مهر و مودت آنها است.ه‍. بنای یادبود یا مسجد بر قبور اصحاب کهف;برای احدی جای شک و تردید باقی نمی ماند که بنای بر قبور، نه تنها مشکل شرعی ندارد، بلکه امری مطلوب و مرغوب است.تنها چیزی که باقی مانده است، تفسیری روایتی است که دستاویز وهابیان قرار گرفته است. --------------------------- دستاویز وهابیان برای ویرانی قبوردلا یل گرامی داشت مزار پاکان را از دیدگاه قرآن و سنت و سیره عملی مسلمانان، بررسی کردیم، وقت آن رسیده است که دلیل مخالفان را که عمدتاً روایت «ابی الهیاج اسدی» است، مورد بررسی قرار دهیم و عیار صحت آن را با محک نقد بسنجیم. مسلم در صحیح خود از ابی الهیاج نقل می کند که: «قال لی علی بن ابی طالب الا ابعثک علی ما بعثنی علیه رسول اللّه، ان لا تدع تمثالا ً الا طمسته و لا قبراً مشرفاً الا سوّیته». «علی بن ابی طالب به من گفت: آیا نمی خواهی تو را به ماموریتی که پیامبر مرا برای آن اعزام کرد، اعزام کنم، این که: هیچ تصویر (ذی روحی) را ترک مکن مگر آنکه آن را محو کنی، و نیز هر قبر بلندی را که دیدی آن را مساوی و برابر سازد. مخالفان بنای قبور، این حدیث را دلیل بر حرمت ساختن آرامگاه می گیرند و در شوال 1344 هجری قمری که قبور ائمه بقیع ویران گردید، همان روز در روزنامه «ام القری» پرسش و پاسخی انتشار یافت و در لزوم تخریب گنبد و بارگاه به این حدیث استدلا ل شد. برای روشن شدن میزان صحت استدلا ل به این حدیث، آن را از نظر سند و دلا لت مورد بررسی قرار می دهیم: --------------------------- سند حدیثراویان حدیث به قرار زیرند: 1. وکیع، 2. سفیان الثوری، 3. حبیب بن ابی ثابت، 4. ابو وائل، 5. ابوالهیاج الاسدی. درباره راوی نخست (وکیع) همین بس که احمد بن حنبل، استاد حدیث، درباره او می گوید: وکیع در پانصد حدیث خطا کرده است. و نیز می گوید: او حدیث را نقل به معنی می کرد و آشنایی کافی با آن نداشت. درباره راوی دوم (سفیان ثوری) کافی است بدانیم که ابن حجر او را مدلّس شمرده و از «ابن مبارک» نقل می کند که: سفیان ثوری نقل حدیث می کرد، و من که رسیدم دیدم او در نقل خود تدلیس می نماید; همین که مرا دید از کار خود خجالت کشید. تدلیس، به هر صورت تفسیر شود، با ملکه عدالت سازگار نمی باشد. درباره راوی سوم (حبیب بن ابی ثابت)، ابن حبّان از عطا نقل می کند: او در حدیث تدلیس می کرد، و از احادیث او پیروی نمی شود. راوی چهارم (ابووائل) که نام او شقیق بن سلمه اسدی کوفی است، با علی بن ابی طالب علیه السلا م سرسنگین بوده است ابن ابی الحدید می گوید: وی از مخالفان امیرمومنان علی علیه السلا م بوده است وقتی از او پرسیدند علی را دوست داری یا عثمان را گفت: روزگاری علی را، ولی اکنون عثمان را. درباره راوی پنجم یعنی «ابو الهیاج اسدی» که نام او حیّان بن حصین است، هر چند تضعیفی درباره او در کتب رجال مشاهده نمی شود، ولی ترمذی از نقل احادیث وی خودداری کرده و صحاح شش گانه نیز، جز همین روایت، روایتی دیگر از وی نیاورده اند. --------------------------- حدیثی از امام صادق در تعمیر قبور اولیاءامام صادق علیه السلا م فرمود: پدرم از پدرش و او از حسین بن علی و او از علی بن ابی طالب علیهم السلا م نقل کرد که پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: ای علی! تو را در سرزمین عراق می کشند و در آنجا به خاک سپرده می شوی، علی علیه السلا م می گوید: به پیامبر صلی اللّه علیه و آله عرض کردم: کسانی که قبرهای ما را زیارت کنند و در آبادی آن بکوشند و پیوسته به آن جا رفت و آمد نمایند، چه پاداشی دارند؟ پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: ای ابالحسن! خدا مرقد تو و مرقد فرزندان تو را بخشی از سرزمین بهشت و قسمتی از خاک آن قرار داده است، و خدا دل های انسان های بزرگوار و برگزیده از بندگان خود را به شما علا قه مند ساخته است. آنان اذیت و آزار را در راه شما پذیرا می شوند، قبور شما را آباد می کنند و آن هم برای تقرب به خدا و اظهار دوستی به پیامبر صلی اللّه علیه و آله. --------------------------- .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image