کلام /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

مطلبی مختصر و مفيد پيرامون رابطه امام زمان و انتظار و انقلاب اسلامی بفرماييد؟


عقيده به ظهور مصلح و آمادگى براى انقلاب جهانى، چنان حياتى و لازم بوده است كه پيشوايان دينى انتظار را راهبرد مهم اين برهه‌ى تاريخى دانسته و در دوران غيبت به آن فرمان داده‌اند. اهميت و ضرورت دوره ى انتظار را مى‌توان از زواياى مختلف بررسى كرد: انتظار يك دوره ى آماده سازى و زمينه سازى است و هر انقلاب و حركتى كه اين دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بى ثمر است. كسانى را مى‌بينيم كه به پا ايستاده اند و راه افتاده اند، ولى دوره انتظارى نداشته‌اند. گويا چيزى نمى خواسته اند و تنها بر اساس جوّ محيط و جريان حاكم به رفتن وادار شده‌اند. اين‌ها بدون انتظار و بدون آماده باش در گام‌هاى نخست گرفتار شده اند و به خودخورى و فرار از خويشتن رسيده اند و سرانجام زير فشار ابهام‌ها و اشكال ها، در مرحله ى فكر و اعتقاد، ظرفيت و تحمل، طرح و برنامه، اجرا و عمل، از كمبود امكانات گرفته تا نيازهاى اقتصادى و نيازهاى تخصصى و علمى، حتى آمادگى بدنى و توانايى جسمى، به انزوا و فرار از كار و جدايى از عمل روى آورده‌اند. طبيعى است آن‌ها كه عمل زده بودند، بعدها با نفرت، عرفان زده، فلسفه زده و علم زده و كلاس زده هم بشوند و به دنبال پناه گاهى بگردند. باز هم طبيعى است كه به پناهى نرسند و سرگردان بمانند. بنابراين، براى هر انقلابى گذر از دوره ى انتظار ضرورت است و هر قدر اهداف انقلابى بزرگ تر باشد، دوره ى انتظار آن هم گسترده تر خواهد بود. سنت تغييرناپذير الاهى، بر اين است كه ايجاد تغييرات اصلاح گرايانه در گرو سلسله شرايط و زمينه‌هاى خارجى است و تا همه ى آن شرايط كاملاً تحقق نيابد، امكان رسيدن به هدف وجود ندارد. بدين جهت، آيين اسلام پس از يك دوره ى طولانى و چندين قرن، ظهور كرد. جهان در انتظار ماند تا پنج قرن از جاهليت بگذرد، نگاه آخرين پيام آسمانى به واسطه ى رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) فرستاده شد. اين خاصيت انتظار است كه انسان منتظر را وادار مى‌كند تا كمبودها را حدس بزند و براى فراهم آوردن آن بكوشد. اين خاصيت انتظار است كه او را به آمادگى و حضور مى‌رساند كه مانع‌ها را بشناسد و براى زدودن آن ها، برنامه بريزد. آن جا كه انسان افراد استخوان دارى را مى‌بيند كه پس از سال‌ها تحصيل چگونه سر در گم هستند و نمى دانند چه كنند و خسته و رنجور و آزرده شده اند، به اين نتيجه مى‌رسد كه علت انزوا و خستگى اين‌ها نداشتن دوره ى انتظار است. اين‌ها نديده آمده اند و طبيعى است كه با ديدن مشكلات، سرگردان شوند يا اين كه تجديد نظر دوباره داشته باشند و از اساس، كارشان را درست كنند و بنيادى پيش بيايند. بررسى اوراق زرين تاريخ از طرفى، ضرورت و اهميت دوره ى انتظار را از لابه لاى صفحات تاريخ نيز مى‌توان به دست آورد. پس از رحلت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) و شهادت اميرالمؤمنين(عليه السلام) و سيدالشهداء(عليه السلام) تا امروز، ريشه ى تمام حركت‌ها و نهضت‌هاى شيعى عليه باطل و استثمارگران، همين فلسفه ى اجتماعى انتظار و عقيده به ادامه ى مبارزه تا پيروزى حق بوده است. اين امر چنان مورد توجه بزرگان دين قرار گرفته تا آن جا كه يكى از معيارهاى پذيرش اعمال ناميده شده است. از مهم ترين رازهاى نهفته ى بقاى تشيع همين روح انتظارى است كه كالبد هر شيعه را آكنده ساخته، پيوسته او را به كوشش و جنبش وامى دارد و از نوميدى و بى تابى و افسردگى و درماندگى او را باز مى‌دارد. اين تأثير چنان ملموس و كارساز بوده كه اسلام پژوهان غربى نيز از آن گفتگو كرده‌اند. «هانرى كربن» اسلام شناس شهير فرانسوى مى‌گويد: ...مفهوم غيبت، اصل و حقيقت غيبت هرگز در چارچوب درخواست‌هاى دنياى امروز در معرض تفكر عميق قرار نگرفته است... معناى اين امر به عقيده ى اين جانب، چشمه اى بى نهايت و ابدى از معانى و حقايق است... معنويت اسلام تنها با تشيّع، امكان حيات و دوام و تقويت دارد و اين معنا در برابر هرگونه تحول و تغييرى كه جوامع اسلامى دستخوش آن باشند، پايدارى خواهد كرد. امام زمان، مفهوم اعلايى است كه مكمل مفهوم غيبت است، ولى كاملا به شخصيت امام غايب، مرتبط است. اين جانب، مفهوم امام غايب را با روح غربى خودم به گونه اى نو و بكر، احساس و درك مى‌كنم و چنين به تفكر و دلم الهام مى‌شود كه رابطه ى حقيقى آن را با حيات معنوى بشر، وابسته مى‌دانم. «ماربين» محقق آلمانى مى‌گويد: «از مسايل اجتماعى بسيار مهمى كه سبب اميدوارى و رستگارى شيعه است، اعتقاد به وجود حجت عصر و انتظار ظهور است...» تاريخدان و ايران شناس علوم شوروى سابق، در اين زمينه مى‌نويسد: «چشم به راه مهدى بودن در عقايد مردمى كه نهضت‌هاى قرن سيزدهم را در ايران به پا داشتند، مقام بلندى داشته است، ولى در قرن چهاردهم و پانزدهم ميلادى، اين عقيده راسخ تر و مشهودتر گشت.» بررسى مواضع دشمنان در اهميت دوران انتظار همين بس كه دشمنان، آن را مانع تسلط خود بر مسلمانان برشمرده اند: «ميشل فوكو، كلر برير» در بحث مبارزه با تفكر مهدى باورى، نخست امام حسين(عليه السلام) سپس امام زمان(عج) را مطرح مى‌كنند و دو نكته را عامل پايدارى شيعه مى‌دانند: نگاه سرخ و نگاه سبز. در كنفرانس «تل آويو» هم افرادى مانند «برنارد لوييس، مايكل ام جى. جنشر، برونبرگ و مارتين كرامر» بر اين بحث خيلى تكيه مى‌كنند. آن‌ها در تحليل انقلاب اسلامى، به «نگاه سرخ» شيعيان، يعنى عاشورا و «نگاه سبز» شان يعنى انتظار مى‌رسند. جمله مشهورى دارند: «اين‌ها به اسم امام حسين قيام مى‌كنند و به اسم امام زمان (عج)، قيام شان را حفظ مى‌كنند.» دشمن به اهميت مديريت شيعه، آن هم زمانى كه رهبر آن غايب و از نظرها پنهان است، و به همين منظور اقداماتى در اين زمينه انجام داده اند و سناريوهاى متعددى را جهت تضعيف و نابودى اين انديشه مقدس طراحى كرده، متناوباً عملى ساخته‌اند. اميدواریم جامعه اسلامی و خصوصا شيعی در سراسر جهان و به ويژه انقلاب اسلامی و ارزشی ملت مسلمان و به پاخواسته ايران مروج و استحکام بخش اين عقيده ارزشمند و نجات بخش باشند تا مادامی که انتظارها به سر رسند و اراده الهی بر ظهور سلطان عدالت گستر امام ثانی عشر ارواحنافداه محقق گردد چه آن که وظيفه ما و نظام ما اصلاح و خود سازی و انتظار است و زمينه سازی و زمان سازی نهايي وظهور به اراده و مصلحت الهی بستگی دارد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image