تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
کاربر محترم! مقدمتا" لازم است بدانید که یکی از تفاوت های پیامبر با وصی (امام) این است که بر پیامبر لازم است که او خود رسالتش را به گوش مردم برساند و برای این منظور به دنبال مردم برود، اما امام به منزله کعبه است و مردم خود باید به گرد او آیند و از او کسب فیض نمایند.
در اینجا با کمی مطالعه و تأمل می توان فهمید که پیامبر(ص) در روز غدیر به امیرالمؤمنین(ع) نفرمود که برو و بر مردم حکومت کن! (که بتوان عملکرد حضرت علی(ع) پس از رحلت پیامبر(ص) را سرپیچی از دستورات پیامبر(ص) تلقی نمود) بلکه خطاب به مردم فرمود که پس از من بر شماست که از علی(ع) تبعیت کنید و او را امام و پیشوای خود بدانید. و با این فرمایش آنها را موظف به اطاعت از امیرالمؤمنین(ع) فرمود. در این صورت این مردم بودند که پس از رحلت پیامبر(ص) از وظیفه خود سر باز زدند و شخصی دیگری را به جای مولای متقیان علی(ع) قرار دادند و دستورات پیامبر اسلام(ص) را نادیده گرفتند و آن حضرت را خانه نشین کردند.
البته خود امیرالمؤمنین(ع) در نامه 62 اشارتا به این مورد پرداخته که متن آن را از ترجمه آیتی در اینجا می آوریم:
نامهای از آن حضرت (ع) به مردم مصر. «این نامه را با مالک اشتر هنگامی که او را حکومت مصر داده بود فرستاد.»
اما بعد. خداوند سبحان محمد (صلی الله علیه و آله) را فرستاد تا مردم جهان را بیم دهد و گواه بر پیامبران باشد. چون رسول الله (ص) درگذشت، مسلمانان در امر خلافت به نزاع پرداختند. به خدا سوگند، هرگز در خاطرم نمیگذشت که عرب پس از رحلت محمد (صلی الله علیه و آله) خلافت را از اهل بیت او به دیگری واگذارد، یا مرا پس از او از جانشینیش باز دارد و مرا به رنج نیفکند جز شتافتن مردم به سوی فلان و بیعت کردن با او. من چندی از بیعت دست باز داشتم، تا آنکه دیدم گروهی از مردم از اسلام بر میگردند و میخواهند دین محمد (ص) را از بن بر افکنند. ترسیدم که اگر اسلام و مسلمانان را یاری ندهم در دین رخنهای یا ویرانیی خواهم دید که برای من مصیبت بارتر از فوت شدن حکومت کردن بر شما بود. آن هم حکومتی که اندک روزهایی بیش نپاید و چون سراب زایل گردد، یا همانند ابرهایی که هنوز به هم نپیوسته پراکنده شوند. درگیر و دار آن حوادث از جای برخاستم تا باطل نیست و نابود شد و دین بر جای خود آرام گرفت و استواری یافت.
از این نامه
به خدا سوگند، اگر با ایشان روبرو شوم، من تنها باشم و آنها روی زمین را پر کنند، نه باک دارم و نه هراس، زیرا به آن گمراهیی که آنان در آن غرقهاند و آن هدایتی که خود بدان آراستهام، نیک آگاهم. و از جانب پروردگارم با یقین همراهم. من به دیدار خداوند و ثواب نیکویی که مرا ارزانی دارد، امید بستهام و منتظر آن هستم. ولی اندوه من از این است که مشتی بیخردان و تبهکاران این امت، حکومت را به دست گیرند و مال خدا را میان خود دست به دست گردانند و بندگان خدا را به خدمت گیرند و با نیکان در پیکار شوند و فاسقان را یاران خود سازند. از آنان کسی است، که در میان شما حرام مینوشد، حتی بر او حد اسلام جاری شده و کسی است که تا اندک مالی نستد به اسلام نگروید. اگر نه از حکومت اینان بر شما بیم داشتم، هرگز شما را بر نمیانگیختم و سرزنش نمیکردم و فرا نمیخواندم و تحریضتان نمینمودم، بلکه تا سر بر میتافتید یا سستی به خرج میدادید، رهایتان میکردم. آیا نمیبینید سرزمینهایی را که در تصرف داشتید، نقصان یافته و شهرهایتان، یک یک، فتح میشود و کشورهایتان از دست میرود و بلادتان مورد حمله و هجوم دشمن قرار گرفته است. روی به رزم دشمنانتان نهید. خدایتان بیامرزد. در خانهها درنگ مکنید که به ستم گرفتار خواهید شد و به خواری خواهید افتاد و نصیبتان اندک خواهد شد. مردان سلحشور همواره بیدارند که هر که خود به خواب رود، دشمنش به خواب نرفته است. والسلام. [1]
من الله التوفیق .
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.