تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

محاسبه نفس چه نقشي مي تواند در ياد معاد داشته باشد؟


انسان در يک نگرش، داراي سه بعد است: بعد اعتقادات و باورها، بعد اوصاف و اخلاق، و بعد اعمال و کردار، مطلبي را معتقد مي شود، به خلقي متخلق مي گردد و عملي را انجام مي دهد. بنابراين، اگر انسان معتقد باشد هر آنچه از او صادر مي گردد زنده و همراه اوست و او در برابرش مسؤول است، و اگر بر اين باور باشد که روزي به همة اعمال، اخلاق و عقايد او رسيدگي مي شود، قهراً چنين انساني خود را هر آن در برابر محکمه عدل الهي حاضر مي بيند و آگاه است که خداوند مراقب اوست و از او حساب رسي خواهد کرد. مراقب کسي است که رقبه و گردن مي کشد و ناظر بر کار ديگري است؛ چنان که در جلسه آزمون مراقبان گردن مي کشند و تمام رخدادهاي آزمون شونده را زير نظر مي گيرند. به انسان دستور داده اند مراقب شؤون ظاهر و باطن خودباشد؛ يعني نفس خود را زير نظر بگيريد و از آن حساب رسي داشته باشد. در اين صورت اگر خلاف بيش از صواب‎ها باشد بايد نقصان را جبران کرد و اگر صواب‎ها بيشتر باشد بايد شکر گزاري کرد؛ ضرورت مراقبت براي آن است که انسان موجودي است که هر آن احتمال سقوط دارد و از ياد قيامت فاصله مي گيرد. خداي سبحان به پيامبر گرامي اسلام(ص) سفارش اکيد دارد: «فلا يصدّنّک عنها مَن لا يؤمِن بها واتّبع هوئهُ فترْدي» طه/16؛ [زنهار مردمي که به قيامت ايمان ندارند و پيرو هواي نفسند تو را از آن روز هولناک باز ندارند و غافل نکنند وگرنه هلاک خواهي شد.] هواي نفس انسان را هم از توجه به مبدأ باز مي دارد و از عنايت به معاد. اعتقاد به معاد گرچه از نظر قرآن ضروري است و براي فرزانگان ضرورت خضوع در برابر آن را به همراه دارد، ليکن بيشتر مردم گرفتار بيم و اميدند و تا ضرورت پاداش و کيفر مطرح نباشد تن به ايمان و عمل صالح نمي دهند. از اين رو بت پرستان حجاز که به وجود خداوند و خالقيّت او اعتقاد داشتند، ولي به معاد ايمان نداشتند، به راهزني و آدم کشي فخر مي کردند. مهم ترين عامل باز دارندة بشر از معاصي خدا همان ايمان به مسؤوليت در قيامت است؛ يعني ايمان به محکمه عدل و داد و ياد آن صحنة هولناک کيفر الهي. وقتي ياد قيامت از جان انسان رخت بربست وي گرفتار هلاکت مي شود و در عذاب دردناک گرفتار خواهد آمد: «لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب» ص/26؛ [چون روز حساب را فراموش کردند به عذاب سخت معذب خواهند شد.] مولي الموحدين علي(ع) مي فرمايد: «ذهَب المُتذکِّرون وبقي النّاسون أو المُتناسون» (نهج البلاغه، خطبه 176)؛ [از اصحاب خاص رسول خدا(ص) آنان که به ياد معاد بودند رخت بر بستند و گروهي مانده اند که ياد قيامت از يادشان رفته، يا قيامت را از ياد خود برده اند.] گروهي که معرفتشان اندک است مي پندارند تحقق وعدة قيامت بسيار دور است، اما آنان که مظهر صفات خدايند و از غيب آگاهند آن را نزديک مي بينند: «إنّهم يَرونُه بعيداً ونَراه قريباً» معارج/6ـ7. اولياي الهي هم اکنون از عذاب جهنم هراس دارند و هراس کنوني سبب مي شود که در قيامت شعله آتش را نبينند و صداي زفير و شهيق جهنم را نشنوند: «لا يَسمَعون حَسيسها وهم في ما اشتهتْ أنفسهم خالدون لا يحزنهم الفَزعُ الاکبر وتتلقّيهم الملائکة هذا يومکم الّذي کُنتم توعَدون» انبيا/102ـ103؛ [آنان هرگز صداي جهنّم را نشنوند و هيچ گاه فزع اکبر و هنگامه بزرگ قيامت محزونشان نخواهد ساخت.] امير مؤمنان(ع) در اين زمينه مي فرمايد: «اکرَم أسماعَهم أن تسمع حسيس نارٍ أبداً» (نهج البلاغه، خطبة 183)؛ [خداي سبحان گوش آنان را گرامي داشت از اين که صداي جهنم را بشنوند.] از اين رو هرگز صداي دوزخ هر چند مرحله ضعيف آن را هم نمي شنوند.www.eporsesh.com .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image