تخمین زمان مطالعه: 1 دقیقه
در محاورات عرفي خودمان نيز اين نكته به طور معمول وجود دارد؛ مثلاً در صدد تجليل برآمده و ميگوييم آنان كه مدال طلا را در المپيك رياضي به خود اختصاص دادند، مايه افتخار كشور ما هستند و يا وقتي شخص مهمي برايسخنراني ميآيد، ميگويند: ايشان تشريف آوردند و... . اين در حالي است كه در هر دو صورت يك نفر بيشتر مطرح نيست؛ هم برنده مدال طلا يك نفر بوده و هم سخنران يك نفر بيشتر نبوده است؛ ولي با لفظ جمع از آنان ياد ميشود. در سخنان بزرگان، رهبران و شخصيتها اين گونهتعبيرات فراوان ديده ميشود و به خاطر اجتناب از صراحت و نوعي كنايهگويي به اين شيوه دست مييازند. درخطبههاي نهجالبلاغه نيز اين شيوه فراوان يافت ميشود؛ مثلاً در مورد «فدك» ميفرمايند: شحّت عليها نفوس قوم وسخت عنها نفوس قوم آخرين ؛ گروهي بر آن بخل و حسادت ورزيدند و گروهي نسبت به آن سخاوت ورزيده و چشمپوشيدند»، (نهج البلاغه، نامه 45). در حالي كه ميدانيم يك نفر غاصب بوده و يك نفر از آن چشم پوشيده است.eporsesh.com .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.