کلام /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

مقصود از ارتباط با معصومين ـ عليهم السلام ـ چيست؟ و چگونه حاصل مي شود؟


ربط و معاني مرتبط به آن، از نظر لغت به معناي محکم کردن، محل امن، محل استقرار لشکر، وابستگي به مرکز خاص و تکيه گاه قلب و وابستگي به آن، گفته شده است. امّا در قرآن کريم معناي ربط و ارتباط در چند مورد و به مناسبت هايي بيان شده است از آن نمونه: 1. در داستان اصحاب کهف آمده است: وَرَبَطْنَا عَلَي قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا.... هنگامي که آنان قيام کردند، قلب هاي آن ها را محکم کردم. 2. در رابطه با مادر موسي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: ...لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَي قَلْبِهَا.... اگر قلب مادر موسي ـ عليه السلام ـ را محکم نکرده بوديم راز دلش را فاش مي کرد. 3. در جريان اهل بدر آمده است: ...وَلِيَرْبِطَ عَلَي قُلُوبِکمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ. به وسيله آن باران، قلب هاي آنان را محکم کرده به قدم هاي شان استواري بخشيدم. پس همان گونه که از نظر معناي لغوي «رابط و ارتباط» به معناي محل امن، محکم کردن... تکيه گاه قلب ياد شده است، معناي قرآني نيز به معناي محکم کردن قلب آمده است. در نتيجه، مقصود از ارتباط با معصومين ـ عليهم السلام ـ آن است که يک انسان غير معصوم هميشه در معرض سقوط قرار دارد و با کمترين غفلت از خداوند، يا گرفتار نفس امّاره شده و يا به دام شيطام گرفتار مي شود. بنابراين بايد خود را به ريسمان و عروة الوثقي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و انسان هاي معصوم محکم کرده، تا از گمراهي و اغواي شيطان و نفس اماره در امان بمانيم. زماني انسان در امان مي ماند که ارتباط به پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و يا ديگر پيشوايان معصوم داشته و با توسل به عنايات آنان، زمينه کمال و سعادت خود را فراهم گرداند. امّا اين ارتباط با معصومين ـ عليهم السلام ـ دو نحوه بوده و با اين دو شيوه ارتباط حاصل مي شود، ارتباط ظاهري و ارتباط باطني و قلبي. ارتباط ظاهري آن است که انسان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ را بشناسد و از آنها تبعيت داشته و تابع امر و نهي آنها باشد. چنان که قرآن کريم از زبان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايند: قُلْ إِن کنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي.... اگر خداوند را دوست داريد از من پيروي کنيد؛ زيرا پيروي از پيامبر هم دوستي خداوند را به همراه دارد و هم ارتباط با پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را داشته است. تابع امر و نهي بودن پيامبر رابطه داشتن با آن حضرت است، چون اگر کسي ارتباطي با پيامبر و يا امام نداشته باشد، اطاعت از آنان هم ندارد. بنابراين ارتباط ظاهري با معصوم آن است که از او اطاعت داشته و تسليم امر و نهي او باشد. ارتباط ديگر، ارتباط قلبي و باطني است. اين ارتباط، همان معرفت و ولايت مداري است. چنان که در دعايي که در آن تأکيد شده است که در دوران غيبت امام زمان ـ عليه السلام ـ خوانده شود، آمده است: «... خداوندا حجت خود را به ما معرفي کن، اگر حجت تو را نشناسم، از دينم گمراه مي شوم». بنابراين، ارتباط قلبي با معصوم ـ عليهم السلام ـ همان راه معرفت و شناخت آن از امام و حجت خداست. معرفت در اين دنيا سبب مي شود که امام و انسان معصوم و حجت خداوند، انسان را در آخرت بشناسد. چنان که از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده است که ابن اکوا نزد امير المؤمنين علي ـ عليه السلام ـ آمد و گفت: يا امير المؤمنين، منظور از اين بيان که خداوند فرموده: ... وَعَلَي الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ کلاًّ بِسِيمَاهُمْ.... چيست؟ حضرت فرمود: اعراف جايگاهي است که در قيامت ما اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بر آن قرار داشته و هر کس را از رخسار و سيمايشان مي شناسيم در حقيقت راه معرفت خداوند و داخل شدن به بهشت، ما هستيم. داخل بهشت نشود، مگر کسی که ما او را شناخته و او ما را شناخته باشد. کساني که از ولايت ما رو گردانيده و ديگران را بر ما ترجيح دهند، از صراط مستقيم منحرف شده اند... . از اين بيان استفاده مي شود که شناخت ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ سبب شناخت آنان از ما است. وسيله شناخت هم، همان ولايت مداري مي باشد؛ چنان که حضرت فرموده است: کساني که از ولايت ما رويگردان بوده منحرف هستند. از اين معلوم مي شود که ديگران ارتباط با امام نداشته، لذا امام هم آنان را نمي شناسد و از آنها به منحرف ياد کرده اند. کسي که ارتباط با هم نداشته باشد، قطعا شناختي هم از يکديگر ندارند. از ديگر نمونه راه ارتباط قلبي و باطني با ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ ، راه توسلات، زنده نگه داشتن اعياد و مصيبت هاي آنان است؛ يعني کسي در شادي هاي آنان شاد و در اندوه آنها اندوهگين اند، حکايت از ارتباط داشتن با آنان دارد. بي تفاوت بودن در اين مورد، حکايت از عدم ارتباط داشته و معلوم است که از آنها بي خبرند، هم چنين در زمان غيبت، دعا براي فرج حضرت قائم ـ عليه السلام ـ صدقه دادن در جهت سلامتي آن حضرت، ارتباط داشتن با آن حضرت است. البته لازمه ارتباط داشتن اين نيست که حتما به حضور امام برسد، چون آن حضرت فرموده است، هر که عملي شايسته را به جا بياورد و لياقت پيدا کند، امام ـ عليه السلام ـ خود، او را پيدا مي کند و با او ارتباط مي گيرد؛ چنان که در طول تاريخ غيبت از اين گونه نمونه ها زياد آمده است که امام با بعضي از بندگان خالص خداوند ارتباط داشته است. نتيجه: مقصود از ارتباط داشتن آن است که انسان مؤمن خود را به عروة الوثقي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و امام معصوم ـ عليهم السلام ـ محکم کند و با توسل به آنان خود را به خدا نزديک کرده و زمينه سعادت خود را فراهم نمايد شيوه ارتباط هم به دو گونه است که اشاره شد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image