تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

چرا كسانى كه از طريق مادر به پيامبر منتسب هستند، سيد محسوب نمى‏گردند و احكام ‏فقهى از قبيل خمس و... بر اينها مترتب نيست؟ با اين كه ائمه اطهار عليهم السلام ‏از طرف حضرت زهرا(س) به پيامبر منسوبند؟ آيا اين نشان ممتاز بودن قشر مردها در مقايسه با ‏زنها نيست؟


جواب سؤال اين است كه هيچ امتيازى بين زن و مرد نيست چرا كه اگر فقط پدر سيد باشد، روشن است كه ‏بچه‏هاى او چه دختر باشد و چه پسر، سيد محسوب مى‏شوند و احكام فقهيشان به نحو سيادت مترتب ‏است يعنى مى‏توانند از خمس استفاده كنند و زكات بر آنها حرام است مگر زكات سادات، ولى اگر زن سيّده ‏بود فرزندان او چه پسر و چه دختر اين حكم را ندارند. و اين صرفاً يك حكم فقهى است كه در خصوص زكات و ‏خمس آمده است، يعنى از يك مال نمى‏توانند استفاده كنند و از مالى ديگر مى‏توانند استفاده كنند. گرچه ‏مرحوم سيد مرتضى (رضوان اللَّه تعالى عليه) فتوا داده است كه اگر كسى از طرف مادر هم به بنى‏هاشم ‏انتساب داشته باشد خمس به او تعلق مى‏گيرد و بعضى از فقهاى ديگر نظير صاحب حدائق هم اين فتوا را ‏پذيرفته‏اند اما معروف بين اماميه آن است كه فقط در صورتى از خمس مى‏تواند استفاده كند كه انتسابش از ‏طرف پدر باشد و فتواى معمول فقهاى ما هم همين است.‏‎ ‎البته در بسيارى از مسائل فقهى فرقى بين زن و مرد از نظر سيادت نيست از جمله، در باب محرميت، ‏هيچ فرقى نيست، خواه انسان از طرف مادر سيد باشد يا از طرف پدر، با انبياى اعظام و ائمه اطهار و مانند ‏آن كه ارتباط نسبى از طرف مادر دارند مسأله محرميت يكسان است و نيز در مسأله حرمت نكاح - كه غير از ‏محرميت است، چون هر جا محرميت است حرمت نكاح هم به دنبال دارد اما هر جا حرمت نكاح باشد ممكن ‏است محرميت نباشد - باز هم فرق نمى‏كند.‏‎ ‎بنابراين در تمام اين ابواب فقهى فرقى نيست و در خصوص باب خمس و زكات هم كه تفاوت قائل ‏شده‏اند، به دليل شهرتى است كه بين فقها وجود دارد، و اساس اين شهرت روايت مرسله‏اى است كه در آن ‏روايت آمده كه: اگر كسى از طرف مادر سيد بود مى‏تواند زكات بگيرد ولى خمس به او تعلق نمى‏گيرد. بعد در ‏ذيل روايت مرسله به آيه كريمه «أُدعوهم لآبائهم»(1) استشهاد شده است. گرچه اين تعليل تام نيست ولى ‏صدر روايت مرسله حجت و مورد استناد قرار گرفته و مورد فتوا است.‏‎ ‎و در هر صورت امتياز به اين نيست كه انسان از مالى بتواند استفاده كند و از مالى نتواند، اين يك حكم ‏فقهى است در خصوص باب خمس و زكات، لذا در جواب سؤالهاى مرحوم سيد مرتضى، وقتى از اين بزرگوار ‏سؤال كردند فرمود: كه فرزندان دخترى فرزند حقيقى انسان هستند نه مجازى و افكار جاهلى را اسلام محو ‏كرده است. و گفته است نگوييد زنها فقط وعاء و ظرفند و نگوييد فرزندان پسران ما فرزندان ما هستند اما ‏فرزندان دخترى فرزندان مردم بيگانه‏اند، اين شعر كه در جاهليت به عنوان يك شعر رسمى بود اسلام محو ‏كرد و فرمود نگوييد:‏بنونا بنوا أبناءنا وبناتنابنوهنّ أبناء الرّجال الأباعد‎ ‎پسران ما پسرانِ پسران ما هستند، و پسر دختران ما، فرزندان مردان بيگانه‏اند‎.‎‎ ‎مرحوم سيد مرتضى فرمودند اين شعر باطل است و فرزندان ما فرزندان ما هستند خواه از طرف ابناء ‏باشند و خواه از طرف بنات، لذا ايشان مى‏فرمايد: فرزند دخترى حقيقتاً فرزند است. حالا اگر در بعضى از موارد ‏فقهى استثنا شده آن روى اصل ديگرى است كه آمده و كمتر عمومى است كه تخصيص نخورده باشد و كمتر ‏مطلقى است كه تقييد نيافته باشد و در غير موارد تخصيص حكم در عموميتش باقى است.‏‏( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 431 ـ 432.)‏‏(1)سوره‎ ‎احزاب، آيه 5.‏ .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image