تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه
قضاوت پیرامون موفقیت و کارآمدی یک پدیده خاص اعم از کشور ، نظام سیاسی یا فرد براساس سه شاخصه اهداف، امکانات و موانع آن پدیده مشخص می گردد. هر قدر پدیده ای با توجه به سه شاخصه مذکور در تحقق اهدافش موفق باشد به همان مقدار توانا تر و کار آمدتر است.سه نظریه عمده در این زمینه عبارتند از :الف - نظریه توفیق : در این نظریه با ملاک رسیدن به اهداف میتوان کارآمدی نظامها را سنجید. ب - نظریه رضایت : در این نظریه ، بدون توجه به توانایی حکومت در تحقق اهداف، تنها به این وجه توجه میشود که حکومت تا چه مقدار توانسته است رضایت مجموعه کسانی را که با آنها ارتباط دارد جلب کند. در این رویکرد هر مقدارکه حکومت بتواند رضایت مردم را بیشتر جلب کند، کارآمدتر تلقی خواهد شد. ج- نظریه تکلیف مداری : که با دو رویکرد فوق تعارضی ندارد ولی فراتر از آنها به مساله کارآمدی نگاه میکند، به این معنا که کارآمدی یک نظام با میزان تعهد و التزام حکومت به تکالیف شرعی مورد نظر جامعه سنجیده می شود. درواقع هر مقدار که حکومتکنندگان به تکالیفی که از یک منبع فرابشری گرفته اند بیشتر عمل کنند، کارآمدتر تلقی میشوند. از سوی دیگردرفهم، قضاوت وارزیابی درباب کارآمدی پدیده ها توجه به نکات ذیل حائز اهمیت است :1. از آن جا که هر پدیده ای اهداف، امکانات و موانع خاص خود را دارد به راحتی می توان دریافت که کارآمدی امری نسبی است و کارآمدی هر پدیده مخصوص به خود آن است. ازسوی دیگربا توجه به این که اهداف، امکانات و موانع یک پدیده خاص نیز می تواند تغییر کند، کارآمدی هر پدیده خاص در حالات و شرایط گوناگون متفاوت است. از این رو، کارآمدی نظام سیاسی را باید در شرایط و مراحل گوناگون، جایگزینی، استقرار، تثبیت اولیه، گذار و ثبات به صورت جداگانه بررسی و ارزیابی کرد. البته کارآمدی کل برابر با حاصل جمع(جبری) کارآمدی های مراحل گناگون است. این رابطه را می توان چنین بیان نمود: (حاصل جمع کارآمدی مراحل گوناگون = کارآمدی کل یک پدیده زمانمند) 2. درمقام ارزیابی کارآمدی یک پدیده مرکب، نظیر نظام سیاسی،به هیچ وجه نمی توان بر اساس کارآمدی یا ناکارآمدی یک جزء، آن پدیده را کارآمد یا ناکارآمد دانست، برای مثال نمی توان از کارآمدی یکی از اجزاء نظام سیاسی لیبرال، کارآمدی کل این نظام را نتیجه گرفت و یا از ناکارآمدی یکی از اجزاء نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، ناکارآمدی کل این نظام را استنتاج کرد؛ زیرا کارآمدی یک پدیده مرکب، امری است مجموعی که از حاصل جمع (جبری) کارآمدی اجزاء به دست می آید. 3. اهداف یک پدیده می تواند از نظر کمی وکیفی متفاوت باشد؛ از این رودر برآورد کارآمدی آن پدیده باید به تفاوت میان آن اهداف و سهم و ارزش هر یک توجه داشت . و دلیل تفاوت اهداف نیز به نوع ارزش آنها باز می گردد از این رو باید گفت که نظام ارزشی تعیین کننده اهداف است. و مقدار ارزش اهداف هر نظام، از جمله نظام سیاسی، تابع نظام جهان شناسی آن می باشد. برای مثال دریک نظام سیاسی مبتنی بر اصالت انسان و اصالت سود ، مانند لیبرالیسم، ارزش سود، رفاه و امنیت مادی انسان بر هر ارزش دیگری برتری دارد .از این رو، کارآمدی را با مقدار سود، رفاه و امنیت مادی برابر می گیرند و هر نظام سیاسی و حکومتی که نتوانند این سه هدف را تامین کنند، نظامی ناکارآمد خواهد بود. ودر مقابل، نظام های سیاسی الهی که بر پایه جهان بینی دینی قرار یافته اند، به ارزش های معنوی بیش از ارزش های مادی بها می دهند. از این رو، در تعیین مقدار کارآمدی این گونه نظام ها مقدار تحقق اهداف معنوی از اهمیت بیشتری برخوردارند، تا آنجا که گاه تحقق این نوع اهداف عدم تحقق برخی اهداف مادی را جبران می کند. بدیهی است بر پایه آموزه های نظام های دینی آن دسته از نظام هایی که دغدغه اهداف معنوی را ندارند و به ارزش های دینی و اخلاقی بی اعتنا هستند، نظام هایی ناکار آمد خواهند بود، هر چند که در تحقق اهداف مادی موفق باشند. براین اساس کارآمدی هر نظام با توجه به جهان بینی و نظام ارزشی آن مشخص می شود. البته نظام ارزشی علاوه براهداف به طورمستقیم یا غیر مستقیم، بر برخی امکانات و موانع نیز تآثیر گذار است. برای مثال نظام ارزشی توحیدی همکاری و همدلی با کفار و مشرکان معاند، به مثابه یک امکان، فرصت، و ابزار را در صورتی که با اساس نظام توحیدی و اهداف آن در تعارض باشد، جائز نمی شمارد. و در چنین نظامی نمی توان از هر وسیله به مثابه امکان و ابزار رسیدن به اهداف سود جست. نظام ارزشی توحیدی حمایت از مظلومان و کمک به آنان را از اهداف بسیار مهم خود می داند، هر چند که چنین حمایتی به مستمسکی قوی برای دشمنی دشمنان تبدیل شود و از این رهگذر موانعی جدی و بزرگ برای نظام توحیدی پدید آید.دربررسی میزان موفقیت و کارآمدی جمهوری اسلامی می توان از نظریات فوق و یا تلفیقی ازآنها استفاده و نتایج ودستاوردهای انقلاب را به بوته آزمایش، نقد و بررسی سپرد. در این زمینه همچنین ملاکهای ذیل به کار گرفته میشود:1. مقایسهنتایجو آثار موجود با اهدافانقلاباسلامی2. مقایسهنتایجو آثار با امکاناتدولتو کشور 3. سنجشنتایجو آثار انقلاباسلامیبا اهدافو امکاناتبهطور همزمان4. مقایسهوضعموجود نظامجمهوریاسلامیبا کشورهایپیشرفته5. مقایسهوضعموجود نظامجمهوریاسلامیبا کشورهایهمطراز6. مقایسهوضعموجود نظامجمهوریاسلامیبا قبلاز انقلاب. در ادامه به عنوان نمونه به بررسی و مقایسه جمهوری اسلامی با کشورهای پیشرفته می پردازیم : مانند دیگر انقلابها، انقلاب اسلامی ایران نیز تلاشی بود برای بر همزدن وضع موجود (نظام شاهنشاهی) و برقراری وضع مطلوب (جمهوریاسلامی). یکی از ملاکهایی که میتواند بسنجد که انقلاب در تحقق مدینهفاضله و جامعه آرمانی خود به چه نتایجی رسیده، وضعیت و موقعیتکشورهای به اصطلاح پیشرفته و توسعهیافته است. این کشورها به حق یا ناحق،درست یا غلط، الگوی توسعه و تحول هستند و اینک در مرحلهای از ثبات ورفاه هستند که مطلوب بسیاری از ملل است. نکته فوق از کلام بسیاری ازغربرفتهها شنیده میشود که دانسته یا ندانسته، به عمد یا غیر عمد از آسایشو رفاه و امنیت و ... آن بلاد سخن میگویند. رسانههای گروهی نیز، به همینسبک با نمایش زندگی مردم آن سامان توده مردم غربندیده را به مقایسهوضع ایران با آن کشورها سوق میدهند و نتیجه این مقایسه نیز کم و بیشروشن است.امّا برای استفاده از این ملاک و معیار، در سنجش و ارزیابی آثار و نتایجانقلاب اسلامی و عملکرد نظام حتماً باید به چند نکته توجّه داشت تا نتیجهتحقیق، عالمانه و منصفانه باشد:اوّلاً کشورهای پیشرفته و مرفه اقتصادی و صنعتی طی چه زمانی، طی چهمراحلی و با چه امکاناتی به وضع موجود فعلی رسیدهاند؟ از لحاظ نظری،فکری، فرهنگی و علمی، آنها حداقل این مسیر را از پنج قرن قبل و از زمانرنسانس آغاز کردهاند و از لحاظ عملی، فنی و تکنولوژیک حداقل از سیصدسال قبل با طلیعه انقلاب صنعتی آغاز کردهاند و از لحاظ اداری، سیاسی وحقوقی، این مهم را از دویست سال پیش، با انقلاب فرانسه شروع نمودهاند.با این شاخصها، مقایسه انقلاب بیست ساله ایران با آنها وجهی نداشته وفعلاً زود است.ثانیاً مهمترین هدف و غایت دولت و تمدّن نوین غربی، ایجاد بهشت رویزمین بود. این هدف در ضدیت با فرهنگ و سلطه کلیسایی قرون وسطی بودکه بهطور افراطی بیتوجّه به نیازهای مادی، انسانها را دعوت به ترک دنیا وتقرب به یک خدا و آخرت آلوده به خرافات مینمود؛ در حالیکه انقلاباسلامی هدف غایی و نهاییاش معنویت و تقرب به خدای واحد و منزه استو البته بهطور واقعی و متعادل، اقتصاد و نیازهای مادی را هم بهعنوان وسیله وابزار میپذیرد.ثالثاً باید دید که پس از پانصد سال، این بهشت روی زمین به چه بهاییبهدست آمده است؟ و چشم انداز آینده آن چیست؟ مهمترین هزینه و پیامداین بهشت روی زمین و جامعه مادی و رفاهی، آلودگی و تخریب شدیدطبیعت بوده است؛ یعنی بهشت طبیعت مبدل به جهنم میشود تا بهشتشهرصنعتی حاصل شود. اینک تمدّن غربی با این سؤال اساسی مواجه است کهآیا آنچه را که از دست داده و چشمانداز ترسناکی که از این رهگذر برایآینده وجود دارد، نسبت به آنچه که بهدست آورده میارزد یا خیر؟ـ این بهشتِ روی زمین به بهای استعمار و استثمار و عقب ماندگی جهانسوم حاصل شده است و در حال حاضر، فقط 15 درصد از جمعیت جهان کهدر نیمکره شمالی هستند از مواهب این بهشت مادی برخوردار هستند که درآنجا نیز بخشی از مردمان زیر خط فقر زندگی میکنند.ـ افراط دولتمردان و رجال کلیسا در قرون وسطی در معنویتگرایی (کهآلوده به خرافات بود) موجب افراط اصحاب رنسانس در دنیاطلبی ومادهگرایی شد و در حال حاضر، این افراطگرایی نوین، آثار منفی خودش رابروز میدهد و گروههای زیادی از مردمان که شاهد قربانی شدن اخلاق ومعنویت و افزایش جرم و جنایت و شیوع بیماریهای نوین جسمی و روانی،متلاشی شدن و تضعیف شدید خانواده و ... هستند به مسائل معنوی گرایشنشان میدهند.این نکته میتواند یکی از مهمترین اهداف و آثار و نتایج انقلاب اسلامیرا که عرفان و معنویت باشد تبلیغ و ترویج نماید. دلزدگی مردمان غرب ازبهشتِ روی زمین و جامعه رفاهی و مصرفی، و گرایش آنها به سوی حقیقت ومعنویت، عمدتاً دچار آسیبهای جدّی شده است و از جنگیری وشیطانپرستی، پوچگرایی، جادو بازی و احضار ارواح و ... سر در آوردهاست که بهعنوان عوارض و آسیبهای جدی تمدّن نوین باید به آن نگریست.در واقع، یکی از اهداف و انگیزههای وقوع انقلاب اسلامی در دو دهه قبل،اعتراض به مادهگرایی حکومت شاه بود. آن دولت با الگو قرار دادن توسعهغرب، درآمدهای نفتی را هزینه کرد و نه تنها نتوانست جامعه مادی و رفاهیغرب را محقق نماید، بلکه قسمتی از آسیبها و ابتذالهای فرهنگی و معنویآنجا را وارد کرد و من حیث المجموع سبب در هم ریختگی و نابسامانیشدید جامعه ایران شد.بنابراین استفاده از ملاک کشورهای پیشرفته برای سنجش و ارزیابی آثارو نتایج انقلاب جای تردید و تأمل دارد چون غایت فرهنگ و ارزش آنهامادیّت و اصالت و اولویت اقتصاد است، در حالیکه غایت انقلاب اسلامیمعنویت و نگاه ابزاری به اقتصاد است. ( ر.ک: آثار و نتایج انقلاب اسلامی ایران ، دکتر محمد باقر حشمت زاده ، نشر: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر )برخی منابع مفید در این زمینه عبارتند از :1 . تجربه کارآمدی حکومت ولایی ، علی ذو علم ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، 1385.2 . آسیب شناسی انقلاب اسلامی ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، 1385.3 . رویش ، در آمدی بر کارنامه انقلاب اسلامی ، علی اکبر کلانتری ، نشر معارف .4 . آثار و نتایج انقلاب اسلامی ، محمد باقر حشمت زاده ، کتاب کانون اندیشه جوان .5 . اقتصاد و انقلاب اسلامی ایران ، مهدی رهبری ، تهران : مرکز اسناد ، 1379 .6 . حاکمیت 25 ساله؛ کارکردى مثبت یا منفى؟ على ذوعلم ،مجله پرسمان، بهمن 1383 .7 . ولایت فقیه: ازتئوری تا تجربه ، علی ذ و علم، خبرگزاری فارس، 1383/3/16.8 . کارآمدی انقلاب اسلامی (مروری بر دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی)، علیرضا محمدی، مجله معرفت ،ش 89، ص 111.9 . درآمدی بر کارنامه نظام جمهوری اسلامی , دکتر محمدرضا مرندی . ماهنامه ناظرامین شماره نشریه 13،14. .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.