فلسفه احکام /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

در مقابل این همه پیامبر خدا که به رسالت مبعوث شده اند چرا ما باید در اعمال حج فقط اعمال حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ را تکرار کنیم با توجه به اینکه هر کدام مأموریت خداوندی را در حد خود انجام داده اند و از لحاظ تقرب به خدا هر چه در توان داشته اند کرده اند؟


در مورد اینکه چرا ما فقط باید اعمال حج ابراهیمی ـ علیه السلام ـ را تکرار کنیم، چهار نکته عنوان می شود امید است که مفید واقع شود. نکته اول: خداوند در آیات قرآن کریم حضرت ابراهیم را اسوه قرار داده است و ما را به پیروی از آئین و روش او امر فرموده است از آن جمله می فرماید: قَدْ کانَتْ لَکمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ ابراهیم برای شما الگوی نیکو است. و نیز می فرماید: ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْک أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا به تو وحی کردیم که از آئین پاک ابراهیم پیروی کن. این مطلب نشان از بزرگی و ارجمندی مقام ابراهیم نزد خداوند است تا جایی که حق تعالی پیامبر اسلام را از جمله پیروان و عمل کنندگان به آئین ابراهیم معرفی کرده می فرماید: « همانا اولی ترین و نزدیکترین مردم به ابراهیم کسانی اند که از او پیروی کرده و این پیامبر و امتش که اهل ایمانند وخدا دوست دار مومنان است.» نکته دوم: یکی از دلائلي که خداوند ما را به پیروی از آئین ابراهیم فراخوانده است، شاید مقامات خاص ابراهیم نزد خداوند باشد این مقام ویژه از تدبر در آیات زیر روشن می شود: 1. خداوند از ابراهیم ـ علیه السلام ـ به عنوان یک امت یاد کرده و شخصیت او را به منزله یک امت می ستاید و این امر می تواند دلائل متعدد داشته باشد که اینک درمقام ذکر این دلائل نیستیم، مهم آن است که از میان پیامبرانی که خداوند در قرآن نام برده است این ویژگی را تنها خاص حضرت ابراهیم می داند إِنَّ إِبْرَاهِيمَ کانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلّهِ حَنِيفًا همانا ابراهیم خود امتی بود و مطیع و فرمانبردار خدا بود. 2. مقام خاصی که خداوند به حضرت ابراهیم عطا فرمود او را خلیل خود گردانید و او را در این ویژگی از سایر انبیاء ممتاز گردانید وَاتَّخَذَ اللّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً. 3. امتحانات و ابتلائات سختی که خداوند از او گرفت و او درهمه آنها صابر و مطیع و راضی بود از آنجمله رها کردن زن و فرزندش در بیابانی خشک و بی آب و علف و یا امر به ذبح نمودن فرزندش اسماعیل این امتحانات از جمله سخت ترین موارد آزمایش و سنجش فرمانبرداری بنده است به خاطر تحمل همین امتحانات سخت و پیروزی در همه آنها بود که خداوند مقام امامت را به او عطا فرمود: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا و هنگامی که خداوند ابراهیم را به امتحانات سخت مبتلا فرمود و او در همه آنها پیروز شد خداوند فرمود: من تورا امام مردم قرار دادم. این امامت مقام بزرگ و والاتر از مقام نبوت است که خداوند پس از این همه آزمایشات در سنین پیری به حضرت ابراهیم عطا فرمود. پس معلوم می شود امامت مقامی است که برای همه انبیاء نبوده و تنها به عده اي خاص تعلق دارد. نکته سوم: از دلائلی که ما باید از اعمال حج ابراهیمی پیروی کنیم این است که مراسم زیارت خانه کعبه نخستین بار در زمان ابراهیم رسمیت یافت و سپس به صورت یک سنت حتی در زمان عرب جاهلیت ادامه یافت و در اسلام به صورت کاملتر و خالی از هر گونه خرافه دوران جاهلی تشریع گردید. البته از نهج البلاغه (خطبه قاصعه) و بعضی از روایات به خوبی استفاده می شود که فریضه حج از زمان آدم تشریع شده ولی رسمیت یافتن آن بیشتر مربوط به زمان ابراهیم ـ علیه السلام ـ است. علامه طباطبائی (ره) در خصوص این مورد می گوید: «وقتی به داستان ابراهیم مراجعه می کنیم که زن و فرزند خود را حرکت می دهد و به سرزمین مکه می آورد و در آنجا اسکان می دهد و نیز به ماجرائی که بعد از این اسکان پیش آمد می کند تا آنجا که مأمور به قربانی کردن اسماعیل می شود و از جانب خدای تعالی عوض به جای اسماعیل قربانی می گیرد و سپس خانه کعبه را بنا می کند؛ می بینیم که این سرگذشت یک دوره کامل از سیر عبودیت را در بردارد. حرکتی که از نفس بنده آغاز گشته به قرب الهی منتهی می شود، از زینت های دنیا و لذائذ آن آرزوهای دروغینش از جاه و مال و زنان و اولاد چشم می پوشد. چنان سریع گام بر می دارد که شیطان ها به گردش هم نمی رسند. این داستان از سیر عبودی ابراهیم حکایت می کند؛ سیری که از بنده ای به سوي خدا آغاز مي گردد و در پايان اين راه از طرف خداي سبحان مأمور مي شود براي مردم عمل حج را تشریع کند که قرآن این فرمان را چنین حکایت می کند «واذن فی الناس بالحج یأتوک رجالاً و علی کل ضامر یأتین من کل فج عمیق» در میان مردم به حج اعلام کن تا پیادگان و سوار بر مرکب های لاغر از هر ناحیه دور بیایند. چیزی که هست خصوصیاتی راکه آن جناب در عمل حج تشریع کرده برای ما نامعلوم است ولی این عمل هم چنان در میان عرب جاهلیت یک شعار دینی بود تا آنکه پیامبر اسلام مبعوث شد و احکامی در آن تشریع کرد که نسبت به آنچه ابراهیم تشریع کرده بود مخالفتی نداشت بلکه در حقیقت مکمل آن بود دلیل ما بر این سخن آن است که خدای تعالی به طور کلی اسلام و احکام آنرا ملت ابراهیم خوانده می فرماید: «قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دینا قیما مله ابراهیم حنیفا.» ای پیامبر! بگو پروردگارم من را به راه راست هدایت کرده است، دینی استوار که همان ملّت حنیف ابراهیم است. نکته چهارم: اعمال حج از زمان ابراهیم تا زمان پیغمبر کامل تر شده تا اینکه پیغمبر اسلام آنرا به کاملترین سطح خود رساند. زیرا دین از آدم تا خاتم سیر تکاملی داشته است. بسیاری از احکام در زمان انبیاء پیشین در زمان پیغمبر ما نسخ شده و بسیاری اضافه شد. علامه طباطبائی می فرمایند: «آن چه رسول خدا از مناسک حج تشریع فرموده از احرام بستن از میقات، توقف در عرفات به سر بردن شبی در مشعر و قربانی و سنگ انداختن به سه جمره ، سعی در میان صفا و مروه و نماز درمقام هر یک به گوشه ای از سفر ابراهیم به مکه اشاره دارد و مواقف و مشاهد او و خانواده اش را مجسم می سازد.»با احتساب این کلام می توان گفت اصل پایه گذاری اعمال حج در زمان حضرت ابراهیم و تکامل آن در زمان پیغمبر ما بوده است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image